پرش به محتوا

عبدالله بن عباس: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mashg
imported>Mashg
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
'''اسلام آوردن'''
'''اسلام آوردن'''


ابن سعد می گوید وی قبل از هجرت مسلمانان به مدینه، اسلام آورده بود لیکن آن را مخفی می داشت. <ref>ابن سعد، الطبقات، ج۴، ص۱۰</ref> و این سخن عجیب می نماید چه او در این زمان باید کمتر از چهار سال داشته باشد.
ابن سعد می گوید وی قبل از هجرت مسلمانان به مدینه، اسلام آورده بود لیکن آن را مخفی می داشت. <ref>ابن سعد، الطبقات، ۱۴۱۴۰ق٬ ج۴، ص۱۰</ref> و این سخن عجیب می نماید چه او در این زمان باید کمتر از چهار سال داشته باشد.


'''صحابه رسول خدا'''
'''صحابه رسول خدا'''
خط ۵۲: خط ۵۲:


[[خلفای راشدین]]، ابن عباس را تکریم می‌کردند. عمر بن خطاب او را در جمع شرکت کنندگان جنگ بدر وارد می کرد و نظراتش را می پرسید و گاه سخن او را بر دیگران ترجیح می داد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۱</ref> او در این دوران، مقام [[فتوا|افتاء]] را بر عهده داشت. [[خلیفه سوم|خلیفه سوم]] نیز در مشکلات از نظراتش استفاده می‌کرد.<ref> المنتظم، ج۶، ص۷۲</ref> او از جمله کسانی بود که با برخی نظرات خلیفه دوم از جمله حرمت ازدواح موقت با استناد به سنت رسول خدا مخالفت کرد.<ref>بلاذری،انساب الاشراف، ج۴، ص۴۰</ref> عبدالله در سال ۳۵ هنگامی که عثمان محصور بود از سوی او با مردم [[حج]] گزارد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref>
[[خلفای راشدین]]، ابن عباس را تکریم می‌کردند. عمر بن خطاب او را در جمع شرکت کنندگان جنگ بدر وارد می کرد و نظراتش را می پرسید و گاه سخن او را بر دیگران ترجیح می داد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۱</ref> او در این دوران، مقام [[فتوا|افتاء]] را بر عهده داشت. [[خلیفه سوم|خلیفه سوم]] نیز در مشکلات از نظراتش استفاده می‌کرد.<ref> المنتظم، ج۶، ص۷۲</ref> او از جمله کسانی بود که با برخی نظرات خلیفه دوم از جمله حرمت ازدواح موقت با استناد به سنت رسول خدا مخالفت کرد.<ref>بلاذری،انساب الاشراف، ج۴، ص۴۰</ref> عبدالله در سال ۳۵ هنگامی که عثمان محصور بود از سوی او با مردم [[حج]] گزارد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref>
ابن عباس ذر سال ۲۷ق فرماندهی قسمتی از سپاه مسلمانان را در فتح افریقیه بر عهده داشت. پس از آن در ۳۰ق در فتح طبرستان ایران حضور یافت.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۳۲۳</ref>  
ابن عباس ذر سال ۲۷ق فرماندهی قسمتی از سپاه مسلمانان را در فتح افریقیه بر عهده داشت. پس از آن در ۳۰ق در فتح طبرستان ایران حضور یافت.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۱۷ق٬ ج۳، ص۳۲۳</ref>  


'''دوران امام علی(ع)''':  
'''دوران امام علی(ع)''':  


ابن عباس، در جنگ‌های [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفّین|صفّین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] حضور داشت.<ref> اعلام، ج۴، ص۹۵؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸.</ref>  
ابن عباس، در جنگ‌های [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفّین|صفّین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] حضور داشت.<ref> اعلام، ج۴، ص۹۵؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸.</ref>  
در جنگ جمل سعی کرد با نصیحت [[طلحه]] و [[زبیر]] را از فتنه ای که در سر داشتند٬ منصرف سازد ولی آنان نپذیرفتند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۴۶۵</ref> او با [[عایشه]] نیز گفتگو کرد و بدو گفت: به خدا قسم علی امیر مومنان است که رحم پیامبر شد و اسلامش قبل از همه بود و علم و آثارش از پدر تو و نیز عمر بن خطاب بیشتر است.<ref>خویی٬ معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج‏۱۱، ص۲۴۸</ref>  
در جنگ جمل سعی کرد با نصیحت [[طلحه]] و [[زبیر]] را از فتنه ای که در سر داشتند٬ منصرف سازد ولی آنان نپذیرفتند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۱۷ق٬ ج۳، ص۴۶۵</ref> او با [[عایشه]] نیز گفتگو کرد و بدو گفت: به خدا قسم علی امیر مومنان است که رحم پیامبر شد و اسلامش قبل از همه بود و علم و آثارش از پدر تو و نیز عمر بن خطاب بیشتر است.<ref>خویی٬ معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج‏۱۱، ص۲۴۸</ref>  


در جنگ صفین از فرماندهان سپاه امام بود.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸.</ref> در [[ماجرای حکمیت]]، امام او را به عنوان حَکَم پیشنهاد کرد، اما [[خوارج]] وی را قبول نکردند. او اول کسی بود که به بی تدبیری [[ابوموسی اشعری]] در جریان حکمیت اعتراض نمود.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۱</ref>
در جنگ صفین از فرماندهان سپاه امام بود.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸.</ref> در [[ماجرای حکمیت]]، امام او را به عنوان حَکَم پیشنهاد کرد، اما [[خوارج]] وی را قبول نکردند. او اول کسی بود که به بی تدبیری [[ابوموسی اشعری]] در جریان حکمیت اعتراض نمود.<ref>طبری، تاریخ طبری،۱۴۱۷ق٬ ج۴، ص۵۱</ref>


او از سوی آن حضرت، والی [[بصره]] بود.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج ۴، ص۳۹؛ طبری،  تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۴، ص۵۴۳.</ref> حضرت علی نامه‌هایی به او نگاشت. این نامه‌ها به شماره ۱۸ و ۶۶ در [[نهج البلاغه]] آمده است.<ref> نهج البلاغه، ص۴۹۸-۴۹۹(نامه۱۸) ص۶۰۷،۶۰۸ (نامه۶۵).</ref> بنا به گزارش‌هایی در اواخر حکومت امام، به دست‌اندازی به [[بیت المال]] متهم شد و بصره را واگذار کرد و به مکه رفت.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۹.</ref> از نظر برخی، در صحت این گزارش‌ها تردید است.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۴۱؛ خویی، معجم الرجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۲۳۸.</ref> اما این اتهام ناروا به نظر می رسد. چرا که نه حضرت علی وی را محاکمه کرد و نه در لابلای تواریخ از او ثروت و دارایی دیده می شود.<ref>مرتضی عاملی،ابن عباس و اموال البصره، ص۱۶-۲۱.</ref>  
او از سوی آن حضرت، والی [[بصره]] بود.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج ۴، ص۳۹؛ طبری،  تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۴، ص۵۴۳.</ref> حضرت علی نامه‌هایی به او نگاشت. این نامه‌ها به شماره ۱۸ و ۶۶ در [[نهج البلاغه]] آمده است.<ref> نهج البلاغه، ص۴۹۸-۴۹۹(نامه۱۸) ص۶۰۷،۶۰۸ (نامه۶۵).</ref> بنا به گزارش‌هایی در اواخر حکومت امام، به دست‌اندازی به [[بیت المال]] متهم شد و بصره را واگذار کرد و به مکه رفت.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۹.</ref> از نظر برخی، در صحت این گزارش‌ها تردید است.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۴۱؛ خویی، معجم الرجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۲۳۸.</ref> اما این اتهام ناروا به نظر می رسد. چرا که نه حضرت علی وی را محاکمه کرد و نه در لابلای تواریخ از او ثروت و دارایی دیده می شود.<ref>مرتضی عاملی،ابن عباس و اموال البصره، ۱۳۹۶ق٬ ص۱۶-۲۱.</ref>  


'''دوران حسنین(ع)''':  
'''دوران حسنین(ع)''':  


ابن عباس علاقه و ارادت ویژه ای به حسنین داشت. چون آنها می خواستند بر مرکب سوار شوند پای رکاب را می گرفت.<ref>عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شيعه، ص۲۸۱</ref>  پس از شهادت امام علی(ع) مردم را به بیعت با [[امام حسن(ع)]] فرا می‌خواند. هنگامی که خطبه امام حسن(ع) به پایان رسید، ابن عباس در حضور او ایستاد و گفت: «ای مردم! این فرزند پیامبرتان و جانشین امامتان است؛ با او بیعت کنید...».<ref>خویی، معجم الرجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۲۳۴.</ref>  
ابن عباس علاقه و ارادت ویژه ای به حسنین داشت. چون آنها می خواستند بر مرکب سوار شوند پای رکاب را می گرفت.<ref>عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شيعه، ۱۳۸۷ش٬ ص۲۸۱</ref>  پس از شهادت امام علی(ع) مردم را به بیعت با [[امام حسن(ع)]] فرا می‌خواند. هنگامی که خطبه امام حسن(ع) به پایان رسید، ابن عباس در حضور او ایستاد و گفت: «ای مردم! این فرزند پیامبرتان و جانشین امامتان است؛ با او بیعت کنید...».<ref>خویی، معجم الرجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۲۳۴.</ref>  
چندی بعد معاویه برای تحریک او به شورش بدو نامه ای نوشت و او را به خلافت شایسته تر خواند. لیکن ابن عباس جواب داد: مردم با کسی که بهتر از او هست٬ بیعت کرده اند.<ref>كلبرگ، كتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، ص۳۵۳</ref>
چندی بعد معاویه برای تحریک او به شورش بدو نامه ای نوشت و او را به خلافت شایسته تر خواند. لیکن ابن عباس جواب داد: مردم با کسی که بهتر از او هست٬ بیعت کرده اند.<ref>كلبرگ، كتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، ۱۳۷۱ش٬ ص۳۵۳</ref>


در [[تشییع جنازه]] امام حسن، که [[بنی‌امیه]] از دفن او در کنار [[مرقد پیامبر]] جلوگیری کردند، ابن عباس با [[مروان بن حکم]] سخن گفت و مانع از درگیری میان [[بنی‌هاشم]] و بنی‌امیه گردید.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸.</ref>  
در [[تشییع جنازه]] امام حسن، که [[بنی‌امیه]] از دفن او در کنار [[مرقد پیامبر]] جلوگیری کردند، ابن عباس با [[مروان بن حکم]] سخن گفت و مانع از درگیری میان [[بنی‌هاشم]] و بنی‌امیه گردید.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸.</ref>  
خط ۷۴: خط ۷۴:
'''دوران بنی‌امیه'''  
'''دوران بنی‌امیه'''  


ابن عباس در زمان [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] از [[بیعت]] با [[یزید بن معاویه|یزید]] خودداری کرد<ref>طبری  تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۰۳.</ref> ولی بعدها با او بیعت کرد<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۴۳.</ref>. معاویه چنان از او بیزار بود که او را در کنار نام علی و مالک اشتر لعن می کرد.<ref>خویی٬ معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج‏۱۱، ص۲۵۴</ref>
ابن عباس در زمان [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] از [[بیعت]] با [[یزید بن معاویه|یزید]] خودداری کرد<ref>طبری٬ تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۰۳.</ref> ولی بعدها با او بیعت کرد<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۴۳.</ref>. معاویه چنان از او بیزار بود که او را در کنار نام علی و مالک اشتر لعن می کرد.<ref>خویی٬ معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ۱۴۱۳ق٬ ج‏۱۱، ص۲۵۴</ref>
   
   
ابن عباس با [[عبدالله بن زبیر]] بیعت نکرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۸۴؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج ۴، ص۷۰-۷۱؛ ذهبی، ج ۳، ص۳۵۶،۳۵۹.</ref> نیروهای [[مختار]] او و [[محمد حنفیه]] را از زندان ابن‌زبیر رهایی دادند. او سپس به [[طایف]] رفت و در ۶۸ق درگذشت و محمد حنفیه بر او نماز گذارد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۵۳.</ref>
ابن عباس با [[عبدالله بن زبیر]] بیعت نکرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۸۴؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج ۴، ص۷۰-۷۱؛ ذهبی، ج ۳، ص۳۵۶،۳۵۹.</ref> نیروهای [[مختار]] او و [[محمد حنفیه]] را از زندان ابن‌زبیر رهایی دادند. او سپس به [[طایف]] رفت و در ۶۸ق درگذشت و محمد حنفیه بر او نماز گذارد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۵۳.</ref>
خط ۸۱: خط ۸۱:
در برخی احادیث آمده که پیامبر، ضمن دعا برای ابن عباس، از خدا خواسته است که علم تأویل قرآن را به وی بیاموزد.<ref>جفری، مقدمتان فی علوم القرآن، ص۵۳۵۴.</ref>  
در برخی احادیث آمده که پیامبر، ضمن دعا برای ابن عباس، از خدا خواسته است که علم تأویل قرآن را به وی بیاموزد.<ref>جفری، مقدمتان فی علوم القرآن، ص۵۳۵۴.</ref>  


ابن عباس مشهورترین [[تفسیر|مفسر]] قرآن در قرن اول [[هجری قمری|هجری]] است. او می گوید: من علم تفسیر را مدیون [[علی بن ابی طالب]] هستم. آنچه من می دانم در برابر علم او چونان قطره ای در برابر اقیانوس است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۹</ref> جایگاه علمی او چنان بود که در میان صحابه و تابعین
ابن عباس مشهورترین [[تفسیر|مفسر]] قرآن در قرن اول [[هجری قمری|هجری]] است. او می گوید: من علم تفسیر را مدیون [[علی بن ابی طالب]] هستم. آنچه من می دانم در برابر علم او چونان قطره ای در برابر اقیانوس است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۸ق٬ ج۱، ص۱۹</ref> جایگاه علمی او چنان بود که در میان صحابه و تابعین هنگام اختلاف در تفسیر قرآن سخن وی را مقدم می‌داشتند.<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ۱۴۰۷ق٬ ج۱، ص۵۱</ref>  
هنگام اختلاف در تفسیر قرآن سخن وی را مقدم می‌داشتند.<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۵۱</ref>  


مجاهد روش تفسیری ابن عباس را [[مکتب تفسیری مکه]] می نامد.<ref>مجاهد، المفسر و التفسیر، ج۱، ص۲۷۲ـ۲۷۳.</ref> وی اول کس بود که برای توضیح مفردات قرآن شواهدی از اشعار کهن عرب میآورد.<ref>طبقات مفسران شيعه، ص۷۹۲</ref>  
مجاهد روش تفسیری ابن عباس را [[مکتب تفسیری مکه]] می نامد.<ref>مجاهد، المفسر و التفسیر، ج۱، ص۲۷۲ـ۲۷۳.</ref> وی اول کس بود که برای توضیح مفردات قرآن شواهدی از اشعار کهن عرب میآورد.<ref>عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شيعه، ص۷۹۲</ref>  
ذهبی او را از بزرگان منابع [[فقه]]، [[حدیث]]، [[تفسیر]] معرفی کرده است.<ref> نک: ذهبی، ج۳، ص۳۳۱.</ref>
ذهبی او را از بزرگان منابع [[فقه]]، [[حدیث]]، [[تفسیر]] معرفی کرده است.<ref> نک: ذهبی، ج۳، ص۳۳۱.</ref>


خط ۱۸۹: خط ۱۸۸:
* شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، کنگره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق.
* شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، کنگره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق.
* جفری و صاوی، آرتور و عبدالله اسماعیل، مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ، قاهره، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
* جفری و صاوی، آرتور و عبدالله اسماعیل، مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ، قاهره، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
*سلقینی، عبداللّه بن محمد، حبرالامة عبدالله بن عباس و مدرسة فی التفسیر، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
* سلقینی، عبداللّه بن محمد، حبرالامة عبدالله بن عباس و مدرسة فی التفسیر، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم والملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت،‌دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم والملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت،‌دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
*مرتضی عاملی، جعفر، ابن عباس و اموال البصره، قم، مطبعة الحکمه، ۱۳۹۶ق
* مرتضی عاملی، جعفر، ابن عباس و اموال البصره، قم، مطبعة الحکمه، ۱۳۹۶ق
*ابن واضح یعقوبی، احمد، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق
* ابن واضح یعقوبی، احمد، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق
*ابن ابی الحدید، عزالدین، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق
* ابن ابی الحدید، عزالدین، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق
*خويى، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، [بى نا] - [بى جا]، چ۵، ۱۴۱۳ق
* خويى، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، [بى نا] - [بى جا]، چ۵، ۱۴۱۳ق
*ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، بیروت، دار القلم، ۱۴۰۷ق
* ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، بیروت، دار القلم، ۱۴۰۷ق
*عقيقى بخشايشى، عبد الرحيم، طبقات مفسران شيعه، قم، دفتر نشر نويد اسلام، چ۴، ۱۳۷۸ش
* عقيقى بخشايشى، عبد الرحيم، طبقات مفسران شيعه، قم، دفتر نشر نويد اسلام، چ۴، ۱۳۷۸ش
*افندى، عبدالله بن عيسى‏ بيگ، رياض العلماء و حياض الفضلاء، مشهد مقدس ، آستان قدس رضوى، چ۲، ۱۳۸۹ش.
* افندى، عبدالله بن عيسى‏ بيگ، رياض العلماء و حياض الفضلاء، مشهد مقدس ، آستان قدس رضوى، چ۲، ۱۳۸۹ش.
*برقعى، على اكبر، راهنماى دانشوران در ضبط نامها، نسب‏ها و نسبت‏ها، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى، چ۱، ۱۳۸۴ش.
* برقعى، على اكبر، راهنماى دانشوران در ضبط نامها، نسب‏ها و نسبت‏ها، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى، چ۱، ۱۳۸۴ش.
*كلبرگ، اتان، كتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، قم، كتابخانه عمومى حضرت آيت الله العظمى مرعشى نجفى (ره)، چاپ ۱، ۱۳۷۱ش.
* كلبرگ، اتان، كتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، قم، كتابخانه عمومى حضرت آيت الله العظمى مرعشى نجفى (ره)، چاپ ۱، ۱۳۷۱ش.
*لجنه العلميه فى موسسه الامام الصادق عليه السلام، معجم طبقات المتكلمين، ، مؤسسة الإمام الصادق (ع)، قم، چ۱، ۱۴۲۴ق.
* لجنه العلميه فى موسسه الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتكلمين، مؤسسة الإمام الصادق (ع)، قم، چ۱، ۱۴۲۴ق.
*ياقوت حموى، ياقوت بن عبد الله، معجم الأدباء، تهران ، صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران، انتشارات سروش، چ۱، ۱۳۸۱ش.
* ياقوت حموى، ياقوت بن عبد الله، معجم الأدباء، تهران ، صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران، انتشارات سروش، چ۱، ۱۳۸۱ش.
* مهدوی راد، محمدعلی، سیر نگارشهای علوم قرآنی، تهران، ۱۳۷۹ ش.
* مهدوی راد، محمدعلی، سیر نگارش‌های علوم قرآنی، تهران، ۱۳۷۹ ش.
* بن سعد الهاشمي البصري، محمد، الطبقات الكبرى، تحقيق محمد عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية، ط الأولى، ۱۴۱۰ق.


{{پایان}}
{{پایان}}
کاربر ناشناس