کاربر ناشناس
عبدالله بن عباس: تفاوت میان نسخهها
←دوران زندگانی
imported>Mashg |
imported>Mashg |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
'''دوران خلفا''' | '''دوران خلفا''' | ||
[[خلفای راشدین]]، ابن عباس را تکریم میکردند. عمر بن خطاب او را در جمع شرکت کنندگان جنگ بدر وارد می کرد و نظراتش را می پرسید و گاه سخن او را بر دیگران ترجیح می داد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۱</ref> او در این دوران، مقام [[فتوا|افتاء]] را بر عهده داشت. [[خلیفه سوم|خلیفه سوم]] نیز در مشکلات از نظراتش استفاده میکرد.<ref> المنتظم، ج۶، ص۷۲</ref> عبدالله در سال ۳۵ هنگامی که عثمان محصور بود از سوی او با مردم [[حج]] گزارد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | [[خلفای راشدین]]، ابن عباس را تکریم میکردند. عمر بن خطاب او را در جمع شرکت کنندگان جنگ بدر وارد می کرد و نظراتش را می پرسید و گاه سخن او را بر دیگران ترجیح می داد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۱</ref> او در این دوران، مقام [[فتوا|افتاء]] را بر عهده داشت. [[خلیفه سوم|خلیفه سوم]] نیز در مشکلات از نظراتش استفاده میکرد.<ref> المنتظم، ج۶، ص۷۲</ref> او از جمله کسانی بود که با برخی نظرات خلیفه دوم از جمله حرمت ازدواح موقت با استناد به سنت رسول خدا مخالفت کرد.<ref>بلاذری،انساب الاشراف، ج۴، ص۴۰</ref> عبدالله در سال ۳۵ هنگامی که عثمان محصور بود از سوی او با مردم [[حج]] گزارد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | ||
ابن عباس ذر سال ۲۷ق فرماندهی قسمتی از سپاه مسلمانان را در فتح افریقیه بر عهده داشت. پس از آن در ۳۰ق در فتح طبرستان ایران حضور یافت.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۳۲۳</ref> | |||
'''دوران امام علی(ع)''': | '''دوران امام علی(ع)''': | ||
ابن عباس، در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفّین|صفّین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] حضور داشت.<ref> اعلام، ج۴، ص۹۵؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸.</ref> در جنگ صفین از فرماندهان سپاه امام بود.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸.</ref> در [[ماجرای حکمیت]]، امام او را به عنوان حَکَم پیشنهاد کرد، اما [[خوارج]] وی را قبول نکردند. او از سوی آن حضرت، والی [[بصره]] بود.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج ۴، ص۳۹؛ طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۴، ص۵۴۳.</ref> حضرت علی نامههایی به او نگاشت. این نامهها به شماره ۱۸ و ۶۶ در [[نهج البلاغه]] آمده است.<ref> نهج البلاغه، ص۴۹۸-۴۹۹(نامه۱۸) ص۶۰۷،۶۰۸ (نامه۶۵).</ref> بنا به گزارشهایی در اواخر حکومت امام، به دستاندازی به [[بیت المال]] متهم شد و بصره را واگذار کرد و به مکه رفت.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۹.</ref> از نظر برخی، در صحت این گزارشها تردید است.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۴۱؛ خویی، معجم الرجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۲۳۸.</ref> | ابن عباس، در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفّین|صفّین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] حضور داشت.<ref> اعلام، ج۴، ص۹۵؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸.</ref> | ||
در جنگ جمل سعی کرد با نصیحت طلحه و زبیر را از فتنه ای که در سر داشتند٬ منصرف سازد ولی آنان نپذیرفتند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۴۶۵</ref> او با عایشه نیز گفتگو کرد و بدو گفت: به خدا قسم علی امیر مومنان است که رحم پیامبر شد و اسلامش قبل از همه بود و علم و آثارش از پدر تو و نیز عمر بن خطاب بیشتر است.<ref>خویی٬ معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج۱۱، ص۲۴۸</ref> | |||
در جنگ صفین از فرماندهان سپاه امام بود.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸.</ref> در [[ماجرای حکمیت]]، امام او را به عنوان حَکَم پیشنهاد کرد، اما [[خوارج]] وی را قبول نکردند. او اول کسی بود که به بی تدبیری ابوموسی اشعری در جریان حکمیت اعتراض نمود.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۱</ref> | |||
او از سوی آن حضرت، والی [[بصره]] بود.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج ۴، ص۳۹؛ طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۴، ص۵۴۳.</ref> حضرت علی نامههایی به او نگاشت. این نامهها به شماره ۱۸ و ۶۶ در [[نهج البلاغه]] آمده است.<ref> نهج البلاغه، ص۴۹۸-۴۹۹(نامه۱۸) ص۶۰۷،۶۰۸ (نامه۶۵).</ref> بنا به گزارشهایی در اواخر حکومت امام، به دستاندازی به [[بیت المال]] متهم شد و بصره را واگذار کرد و به مکه رفت.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۹.</ref> از نظر برخی، در صحت این گزارشها تردید است.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۴۱؛ خویی، معجم الرجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۲۳۸.</ref> اما این اتهام ناروا به نظر می رسد. چرا که نه حضرت علی وی را محاکمه کرد و نه در لابلای تواریخ از او ثروت و دارایی دیده می شود.<ref>مرتضی عاملی،ابن عباس و اموال البصره، ص۱۶-۲۱.</ref> | |||
'''دوران حسنین(ع)''': | '''دوران حسنین(ع)''': | ||
ابن عباس پس از شهادت امام علی(ع) مردم را به بیعت با [[امام حسن(ع)]] فرا میخواند. هنگامی که خطبه امام حسن(ع) به پایان رسید، ابن عباس در حضور او ایستاد و گفت: «ای مردم! این فرزند پیامبرتان و جانشین امامتان است؛ با او بیعت کنید...».<ref>خویی، معجم الرجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۲۳۴.</ref> | ابن عباس علاقه و ارادت ویژه ای به حسنین داشت. چون آنها می خواستند بر مرکب سوار شوند پای رکاب را می گرفت.<ref>عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شيعه، ص۲۸۱</ref> پس از شهادت امام علی(ع) مردم را به بیعت با [[امام حسن(ع)]] فرا میخواند. هنگامی که خطبه امام حسن(ع) به پایان رسید، ابن عباس در حضور او ایستاد و گفت: «ای مردم! این فرزند پیامبرتان و جانشین امامتان است؛ با او بیعت کنید...».<ref>خویی، معجم الرجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۲۳۴.</ref> | ||
در [[تشییع جنازه]] امام حسن، که [[بنیامیه]] از دفن او در کنار [[مرقد پیامبر]] جلوگیری کردند، ابن عباس با [[مروان بن حکم]] سخن گفت و مانع از درگیری میان [[بنیهاشم]] و بنیامیه گردید.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸.</ref> | |||
ابن عباس از اصحاب [[امام حسین(ع)]] نیز بوده است. او هنگام حرکت آن حضرت به [[عراق]] در [[مکه]] ماند. دو بار با امام ملاقات نمود و او را از سفر به [[عراق]] بخصوص [[کوفه]] بر حذر داشت. | |||
'''دوران بنیامیه''' | '''دوران بنیامیه''' | ||
ابن عباس در زمان [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] از [[بیعت]] با [[یزید بن معاویه|یزید]] خودداری کرد<ref>طبری تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۰۳.</ref> ولی بعدها با او بیعت کرد<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۴۳.</ref> | ابن عباس در زمان [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] از [[بیعت]] با [[یزید بن معاویه|یزید]] خودداری کرد<ref>طبری تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۰۳.</ref> ولی بعدها با او بیعت کرد<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۴۳.</ref>. معاویه چنان از او بیزار بود که او را در کنار نام علی و مالک اشتر لعن می کرد.<ref>خویی٬ معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج۱۱، ص۲۵۴</ref> | ||
ابن عباس با [[عبدالله بن زبیر]] بیعت نکرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۵، ص۳۸۴؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج ۴، ص۷۰-۷۱؛ ذهبی، ج ۳، ص۳۵۶،۳۵۹.</ref> نیروهای [[مختار]] او و [[محمد حنفیه]] را از زندان ابنزبیر رهایی دادند. او سپس به [[طایف]] رفت و در ۶۸ق درگذشت و محمد حنفیه بر او نماز گذارد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۵۳.</ref> | |||
==مقام علمی== | ==مقام علمی== |