جن: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
این واژه مشتق از ریشه «ج ن ن» به معنای پوشش و استتار است<ref> خلیل بن احمد؛ جوهری ؛ ابن فارِس ؛ راغب اصفهانی ؛ ابن منظور، ذیل «جنن» </ref> و برخی<ref> ابن فارس ؛ راغب اصفهانی، همانجاها </ref> معتقدند معنای اصلی پوشش و استتار در بیشتر مشتقات این ریشه وجود دارد مانند جَنین که در رحم مادر پنهان است. برخی واژۀ «الجانّ» را که در قرآن به همراه انس به کار رفته است<ref> رحمان : ۳۹، ۷۴ </ref> اسمِ جمعِ جنّ دانستهاند.<ref> مرتضی زبیدی، ذیل واژه </ref> ابن قُتیبه<ref> ج ۲، ص۱۰۹ </ref> شیاطین را جنّیان سرکش و جانّ را جنّهای ضعیف دانسته است. | این واژه مشتق از ریشه «ج ن ن» به معنای پوشش و استتار است<ref> خلیل بن احمد؛ جوهری ؛ ابن فارِس ؛ راغب اصفهانی ؛ ابن منظور، ذیل «جنن» </ref> و برخی<ref> ابن فارس ؛ راغب اصفهانی، همانجاها </ref> معتقدند معنای اصلی پوشش و استتار در بیشتر مشتقات این ریشه وجود دارد مانند جَنین که در رحم مادر پنهان است. برخی واژۀ «الجانّ» را که در قرآن به همراه انس به کار رفته است<ref> رحمان : ۳۹، ۷۴ </ref> اسمِ جمعِ جنّ دانستهاند.<ref> مرتضی زبیدی، ذیل واژه </ref> ابن قُتیبه<ref> ج ۲، ص۱۰۹ </ref> شیاطین را جنّیان سرکش و جانّ را جنّهای ضعیف دانسته است. | ||
معادل واژه جنّ در فارسی، پری و دیو است.<ref> لسان التنزیل، ص۲؛ | معادل واژه جنّ در فارسی، پری و دیو است.<ref> لسان التنزیل، ص۲؛ محمد مروزی، ص۳؛ زنجی سجزی، ص۶۵، ۷۸ </ref> | ||
==کاربرد در قرآن== | ==کاربرد در قرآن== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== ارتباط شیطان و جن و ابلیس== | == ارتباط شیطان و جن و ابلیس== | ||
[[شیطان]] در معنای اصلی خود مفهوم وصفی دارد و به معنای «شرور» است، در قرآن تصریح شده که گروهی از جنها و | [[شیطان]] در معنای اصلی خود مفهوم وصفی دارد و به معنای «شرور» است، در قرآن تصریح شده که گروهی از جنها و انسانها شیطان (=شرور) هستند.<ref> انعام، ۱۱۲ </ref> | ||
در بین شیاطین جن، فرد ممتازی وجود دارد که [[ابلیس]] نام دارد، او در شیطنت مقام عالی داشته و از [[بهشت]] رانده شده است.<ref> کهف، ۵۰؛ ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، ص۲۹۸٫ </ref> ابلیس اسم خاص بوده و یازده بار در قرآن تکرار شده است. واژه ابلیس مشتق از «بلس»، به معنای متمرد، سرکش و رئیس شیطانهاست.<ref> ابن منظور، لسان العرب: ذیل بلس؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ذیل واژه </ref> | در بین شیاطین جن، فرد ممتازی وجود دارد که [[ابلیس]] نام دارد، او در شیطنت مقام عالی داشته و از [[بهشت]] رانده شده است.<ref> کهف، ۵۰؛ ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، ص۲۹۸٫ </ref> ابلیس اسم خاص بوده و یازده بار در قرآن تکرار شده است. واژه ابلیس مشتق از «بلس»، به معنای متمرد، سرکش و رئیس شیطانهاست.<ref> ابن منظور، لسان العرب: ذیل بلس؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ذیل واژه </ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
==ازدواج و فرزندان جن== | ==ازدواج و فرزندان جن== | ||
مفسران از آیه ۶ سوره جنّ که در آن گفته شده است مردانی از | مفسران از آیه ۶ سوره جنّ که در آن گفته شده است مردانی از انسانها به مردانی از جنّیان پناه میبردند- چنین برداشت کردهاند که جنّیان، مانند انسانها، مرد و زن و ازدواج و تناسل دارند.<ref> المیزان، ذیل آیه ؛ التبیان شیخ طوسی ؛ مجمع البیان طبرسی، ذیل آیه </ref> | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]]<ref> المیزان،ذیل حجر: ۲۷ </ref> باتوجه به آیه ۵۰ [[سوره کهف]] و آیه ۲۵ [[سوره فصلت]]، بر این باور است که تناسل در میان جنّیان وجود دارد، زیرا زاد و ولد و مرگ و میر داشتن هر موجود، حاکی از وجود تناسل است؛ اما برای کیفیت این تناسل توضیحی نداده است. | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]]<ref> المیزان،ذیل حجر: ۲۷ </ref> باتوجه به آیه ۵۰ [[سوره کهف]] و آیه ۲۵ [[سوره فصلت]]، بر این باور است که تناسل در میان جنّیان وجود دارد، زیرا زاد و ولد و مرگ و میر داشتن هر موجود، حاکی از وجود تناسل است؛ اما برای کیفیت این تناسل توضیحی نداده است. |