ابولهب: تفاوت میان نسخهها
تکمیل کتابشناسی
imported>Hasansalehi (←منابع) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) (تکمیل کتابشناسی) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==کنیه و نسب== | ==کنیه و نسب== | ||
عبدالعزی بن عبدالمطلب، در اصل به ابوعتبه [[کنیه]] داشت ولی پدرش [[عبدالمطلب]] او را به سبب زیبایی و گلگونی چهره ابولهب میخواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۹۳</ref> مادرش لُبنی دختر هاجر بن عبدمناف از قبیله [[خزاعه]] بود. لبنی فرزندی جز ابولهب نداشت.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، | عبدالعزی بن عبدالمطلب، در اصل به ابوعتبه [[کنیه]] داشت ولی پدرش [[عبدالمطلب]] او را به سبب زیبایی و گلگونی چهره ابولهب میخواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۹۳</ref> مادرش لُبنی دختر هاجر بن عبدمناف از قبیله [[خزاعه]] بود. لبنی فرزندی جز ابولهب نداشت.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دارالمعرفة، ج۱، ص۱۱۰</ref> او از مردان زیبای قریش به شمار میرفت ولی انحراف چشم داشت.<ref>ابن حبیب، المنمق، ۱۴۰۵ق، ص۴۲۳</ref> | ||
==پیش از بعثت== | ==پیش از بعثت== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
===موارد حمایت از پیامبر(ص)=== | ===موارد حمایت از پیامبر(ص)=== | ||
یک بار که قریش بابت حمایت از یکی از مسلمانان به ابوطالب اعتراض کردند ابولهب از او حمایت کرد و تهدید کرد که با ابوطالب همراهی خواهد کرد. این رفتار و کلام ابوطالب را خوشحال کرد و سعی کرد با اشعاری او را به حمایت از اسلام دعوت کند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، | یک بار که قریش بابت حمایت از یکی از مسلمانان به ابوطالب اعتراض کردند ابولهب از او حمایت کرد و تهدید کرد که با ابوطالب همراهی خواهد کرد. این رفتار و کلام ابوطالب را خوشحال کرد و سعی کرد با اشعاری او را به حمایت از اسلام دعوت کند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دارالمعرفة، ج۱، ص۳۷۱</ref> سران مشرکین برای قتل پیامبر(ص) تصمیم گرفتند و از ترس مخالفت ابولهب به او اطلاع ندادند. روزی که قرار بود نقشه اجرا شود، ابوطالب، علی(ع) را به نزد ابولهب فرستاد و نقشه قتل پیامبر(ص) را به او اطلاع داد. ابولهب با عصبانیت نزد سران مشرکین رفت و آنان را از این کار نهی کرد و به لات و عزی سوگند یاد کرد که مسلمان خواهد شد، در نتیجه سران مشرکین از او عذر خواستند و از این کار منصرف شدند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۷۷</ref> | ||
در منابع اهل سنت آمده که پس از فوت ابوطالب و [[خدیجه]]، قریش به صورت بی سابقهای پیامبر(ص) را مورد آزار و اذیت قرار دادند وقتی این خبر به ابولهب رسید اعلام کرد که از دین عبدالمطلب برنگشته ولی از فرزند برادرش حمایت میکند اما وقتی دانست که از نظر پیامبر(ص) [[عبدالمطلب]] و همدینان او در آتش هستند شدت عمل خود بر پیامبر را بیشتر کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۲۱۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۲۱</ref> اما با توجه به اعتقاد شیعه به عدم شرک اجداد پیامبر، علمای شیعه این روایت را قبول نکردهاند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۲۲</ref> | در منابع اهل سنت آمده که پس از فوت ابوطالب و [[خدیجه]]، قریش به صورت بی سابقهای پیامبر(ص) را مورد آزار و اذیت قرار دادند وقتی این خبر به ابولهب رسید اعلام کرد که از دین عبدالمطلب برنگشته ولی از فرزند برادرش حمایت میکند اما وقتی دانست که از نظر پیامبر(ص) [[عبدالمطلب]] و همدینان او در آتش هستند شدت عمل خود بر پیامبر را بیشتر کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۲۱۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۲۱</ref> اما با توجه به اعتقاد شیعه به عدم شرک اجداد پیامبر، علمای شیعه این روایت را قبول نکردهاند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۲۲</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==پس از هجرت== | ==پس از هجرت== | ||
ابولهب در [[جنگ بدر]] شرکت نکرد. در برخی منابع علت شرکت نکردن او بیماری ذکر شده.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۲۹۲</ref> در دیگر منابع آمده است که دلیل عدم شرکت او در جنگ، خواب [[عاتکه بنت عبدالمطلب]] بود که شکست مکیان را پیش بینی میکرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۸، ص۴۳</ref> او به جای خود عاص بن هشام بن مغیره را فرستاد که از ابولهب دینی بر گردن داشت و ابولهب به همین سبب بدهکاری او را بخشید.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۳۳</ref> وقتی ابو سفیان بن حارث خبر همراهی ملائکه با مسلمانان را به ابولهب و مکیان داد، [[ابو رافع]]، غلام عباس بن عبدالمطلب، که مسلمان بود ابراز خوشحالی کرد. ابولهب او را به زمین کوبید و شروع به کتک زدن او کرد. در این حال ام الفضل، همسر عباس، در دفاع از ابو رافع چوبی بر سر ابو لهب کوبید که باعث زخمی عمیق بر سر ابولهب شد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، | ابولهب در [[جنگ بدر]] شرکت نکرد. در برخی منابع علت شرکت نکردن او بیماری ذکر شده.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۲۹۲</ref> در دیگر منابع آمده است که دلیل عدم شرکت او در جنگ، خواب [[عاتکه بنت عبدالمطلب]] بود که شکست مکیان را پیش بینی میکرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۸، ص۴۳</ref> او به جای خود عاص بن هشام بن مغیره را فرستاد که از ابولهب دینی بر گردن داشت و ابولهب به همین سبب بدهکاری او را بخشید.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۳۳</ref> وقتی ابو سفیان بن حارث خبر همراهی ملائکه با مسلمانان را به ابولهب و مکیان داد، [[ابو رافع]]، غلام عباس بن عبدالمطلب، که مسلمان بود ابراز خوشحالی کرد. ابولهب او را به زمین کوبید و شروع به کتک زدن او کرد. در این حال ام الفضل، همسر عباس، در دفاع از ابو رافع چوبی بر سر ابو لهب کوبید که باعث زخمی عمیق بر سر ابولهب شد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دارالمعرفة، ج۲، ص۶۴۷</ref> | ||
==در قرآن== | ==در قرآن== | ||
وقتی پیامبر(ص) دعوت خویش را علنی کرد قبایل قریش را فراخواند و آنان را از عذاب الهی ترساند و به توحید فراخواند؛ ابولهب پیامبر(ص) را با لفظ «تبًّا لک» دشنام داد. پس [[سوره مسد]] نازل شد: «تَبَّت يَدا أَبي لَهَبٍ وَتَبَّ...» (بریده باد هر دو دست ابولهب و مرگ بر او باد).<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۷۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۱۹؛ طبرسی، مجمع البیان، | وقتی پیامبر(ص) دعوت خویش را علنی کرد قبایل قریش را فراخواند و آنان را از عذاب الهی ترساند و به توحید فراخواند؛ ابولهب پیامبر(ص) را با لفظ «تبًّا لک» دشنام داد. پس [[سوره مسد]] نازل شد: «تَبَّت يَدا أَبي لَهَبٍ وَتَبَّ...» (بریده باد هر دو دست ابولهب و مرگ بر او باد).<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۷۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۱۹؛ طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۷، ص۳۲۳</ref> در مورد [[شان نزول]] این سوره نظرات دیگری هم ذکر شده است.<ref>فخر رازی، التفسیر الكبير، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۴۹-۳۵۰</ref> پس از نزول این سوره ابولهب بیش از ده سال زنده بود اما ایمان نیاورد و مشرک از دنیا رفت. این یکی از پیشگوییها و معجزات قرآن است.<ref>کراجکی، کنز الفوائد، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۸؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائج، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۵۳</ref> | ||
در مورد این که چرا در این سوره از ابولهب با کنیهاش نام برده شده، در حالی که در کنیه نوعی از احترام نهفته است، وجوه مختلفی ذکر شده است از جمله: | در مورد این که چرا در این سوره از ابولهب با کنیهاش نام برده شده، در حالی که در کنیه نوعی از احترام نهفته است، وجوه مختلفی ذکر شده است از جمله: | ||
* او غالبا با کنیهاش شناخته میشده در نتیجه ذکر کنیهاش ایجاد احترام نمیکند. | * او غالبا با کنیهاش شناخته میشده در نتیجه ذکر کنیهاش ایجاد احترام نمیکند. | ||
* ابولهب اسم او بوده نه کنیهاش. | * ابولهب اسم او بوده نه کنیهاش. | ||
* از آن جا که نامش عبدالعزی (بنده بُت عزی) بوده است خدا نخواسته است او را بنده عزی بداند، حتی اگر نام او باشد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، | * از آن جا که نامش عبدالعزی (بنده بُت عزی) بوده است خدا نخواسته است او را بنده عزی بداند، حتی اگر نام او باشد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۱۰، ص۸۵۲</ref> | ||
* در آیه بعد آمده «سَيَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ» (به زودی وارد آتشی شعلهور و پرلهیب میشود) پس «لهب» که در کنیهاش وجود دارد با «لهب» (شعله آتش) در جهنم مناسبت دارد. در نتیجه از این تناسب به منظور تحقیر استفاده شده است.<ref>فخر رازی، التفسیر الكبير، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۵۰</ref> | * در آیه بعد آمده «سَيَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ» (به زودی وارد آتشی شعلهور و پرلهیب میشود) پس «لهب» که در کنیهاش وجود دارد با «لهب» (شعله آتش) در جهنم مناسبت دارد. در نتیجه از این تناسب به منظور تحقیر استفاده شده است.<ref>فخر رازی، التفسیر الكبير، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۵۰</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
عتبه و عتیبه با [[رقیه دختر پیامبر (ص)|رقیه]] و [[ام کلثوم دختر پیامبر (ص)|ام کلثوم]] دو دختر پیامبر(ص) ازدواج کرده بودند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۸، ص۳۷-۳۶، بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۲۲-۱۲۳</ref> پس از نزول سوره مسد ابولهب و ام جمیل<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۲۲-۱۲۳، ۴۰۱</ref> پسران خود را وادار کردند تا دختران پیامبر(ص) را طلاق دهند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۸، ص۳۶-۳۷</ref> | عتبه و عتیبه با [[رقیه دختر پیامبر (ص)|رقیه]] و [[ام کلثوم دختر پیامبر (ص)|ام کلثوم]] دو دختر پیامبر(ص) ازدواج کرده بودند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۸، ص۳۷-۳۶، بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۲۲-۱۲۳</ref> پس از نزول سوره مسد ابولهب و ام جمیل<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۲۲-۱۲۳، ۴۰۱</ref> پسران خود را وادار کردند تا دختران پیامبر(ص) را طلاق دهند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۸، ص۳۶-۳۷</ref> | ||
در مورد عُتبه آمده که او به پیامبر(ص) جسارتی کرد و پیامبر(ص) او را نفرین کرد. در سفر تجاری، شبانه، شیری او را در حالی که بین کاروانیان خوابیده بود کشت، بدون این که به کس دیگری آسیبی بزند.<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص ۵۶؛ ابن شهراشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۸۰؛ هر دو به نقل از اهل سنت</ref> گفته شده که این ماجرا در مورد عتیبه یا لهب بن ابی لهب بوده است.<ref>بیهقی، دلائل النبوه، ج۲، ص۳۳۸-۳۳۹</ref> عتبه و مُعَتِّب، در [[فتح مکه]] مسلمان شدند و در جنگهای [[جنگ حنین|حنین]]<ref>طبری، تاریخ، دارالتراث، ج۱۱، ص۵۳۰</ref> و طائف<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۶۵</ref> شرکت کردند. این دو از معدود کسانی بودند که در جنگ حنین از اطراف پیامبر(ص) پراکنده نشدند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۴۱</ref> | در مورد عُتبه آمده که او به پیامبر(ص) جسارتی کرد و پیامبر(ص) او را نفرین کرد. در سفر تجاری، شبانه، شیری او را در حالی که بین کاروانیان خوابیده بود کشت، بدون این که به کس دیگری آسیبی بزند.<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص ۵۶؛ ابن شهراشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۸۰؛ هر دو به نقل از اهل سنت</ref> گفته شده که این ماجرا در مورد عتیبه یا لهب بن ابی لهب بوده است.<ref>بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۳۸-۳۳۹</ref> عتبه و مُعَتِّب، در [[فتح مکه]] مسلمان شدند و در جنگهای [[جنگ حنین|حنین]]<ref>طبری، تاریخ، دارالتراث، ج۱۱، ص۵۳۰</ref> و طائف<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۶۵</ref> شرکت کردند. این دو از معدود کسانی بودند که در جنگ حنین از اطراف پیامبر(ص) پراکنده نشدند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۴۱</ref> | ||
دره بنت ابی لهب از پیامبر(ص) حدیثی روایت کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، | دره بنت ابی لهب از پیامبر(ص) حدیثی روایت کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۲، ۸۰۷</ref> وقتی دره به پیامبر(ص) از تمسخر زنان مدینه شکایت کرد پیامبر(ص) آنان را بازداشت.<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۱۰۳</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
* ابن شهراشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، علامه، قم، ۱۳۷۹ق. | * ابن شهراشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، علامه، قم، ۱۳۷۹ق. | ||
* ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م. | * ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م. | ||
* ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی السقا و دیگران، | * ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی السقا و دیگران، دارالمعرفة، بیروت، بی تا. | ||
* بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمید الله، قاهره، ۱۹۵۹م. | * بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمید الله، قاهره، ۱۹۵۹م. | ||
* بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، به کوشش عبدالمعطی قلعجی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. | |||
* حسنی، هاشم معروف، سيره المصطفى نظره جديده، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۶ق/۱۹۹۶م. | * حسنی، هاشم معروف، سيره المصطفى نظره جديده، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۶ق/۱۹۹۶م. | ||
* خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، البلاغ، بیروت، ۱۴۱۹ق. | * خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، البلاغ، بیروت، ۱۴۱۹ق. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۰: | ||
* شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، دار ابن کثیر، دمشق، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۴م. | * شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، دار ابن کثیر، دمشق، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۴م. | ||
* طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، موسسه آل البیت، قم، ۱۴۱۷ق. | * طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، موسسه آل البیت، قم، ۱۴۱۷ق. | ||
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، | * طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، دارالمعرفة، بیروت، بی تا. | ||
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، محمد ابوالفضل ابراهیم، دارالتراث، بیروت، بی تا. | * طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، محمد ابوالفضل ابراهیم، دارالتراث، بیروت، بی تا. | ||
* فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م. | * فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۹: | ||
* مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ق. | * مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ق. | ||
* مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، کنگره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق. | * مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، کنگره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق. | ||
* واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول قرآن، تحقیق کمال بسیونی زغلول، دار الکتب | * واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول قرآن، تحقیق کمال بسیونی زغلول، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م. | ||
* واقدی، محمد بن عمر، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م. | * واقدی، محمد بن عمر، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م. | ||
* یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م. | * یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م. |