کاربر ناشناس
صحیح البخاری (کتاب): تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mgolpayegani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
صحیح بخاری در ۹۷ کتاب و ۳۴۵۰ باب تدوین شده و تعداد احادیث آن با احتساب احادیث مکرّر به گفتهٔ ابن صلاح ۷۲۷۵ حدیث و با حذف مکرّرات، چهار هزار حدیث است. | صحیح بخاری در ۹۷ کتاب و ۳۴۵۰ باب تدوین شده و تعداد احادیث آن با احتساب احادیث مکرّر به گفتهٔ ابن صلاح ۷۲۷۵ حدیث و با حذف مکرّرات، چهار هزار حدیث است. | ||
به نظر بخاری، مجامع حدیثی مدوّنِ عصر او، بر [[احادیث]] صحیح و غیرصحیح مشتمل بود، ازاینرو تصمیم گرفت که احادیث صحیح را در کتابی گرد آورد. مشوق اصلی او در این کار استادش اسحاق بن ابراهیم حنظلی معروف به ابن راهویه بوده است.<ref>خطیب بغدادی، ج ۲، | به نظر بخاری، مجامع حدیثی مدوّنِ عصر او، بر [[احادیث]] صحیح و غیرصحیح مشتمل بود، ازاینرو تصمیم گرفت که احادیث صحیح را در کتابی گرد آورد. مشوق اصلی او در این کار استادش اسحاق بن ابراهیم حنظلی معروف به ابن راهویه بوده است.<ref>خطیب بغدادی، ج ۲، ص۸؛ ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۵</ref> | ||
==مؤلف== | ==مؤلف== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==ویژگیهای کتاب== | ==ویژگیهای کتاب== | ||
بخاری برای تألیف این کتاب شانزده سال وقت صرف کرد و احادیث آن را از میان ششصد هزار حدیثی که جمع آوری کرده بود برگزید.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۴۹۰.</ref> این کتاب از مجامع حدیثی اهل سنت میباشد. اصطلاح [[مجامع حدیثی]] به کتابهایی گفته میشود که جامع موضوعات عقیدتی و [[فقه|فقهی]] باشند و این ویژگی در صحیح بخاری نیز موجود است. | بخاری برای تألیف این کتاب شانزده سال وقت صرف کرد و احادیث آن را از میان ششصد هزار حدیثی که جمع آوری کرده بود برگزید.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۴۹۰.</ref> این کتاب از مجامع حدیثی اهل سنت میباشد. اصطلاح [[مجامع حدیثی]] به کتابهایی گفته میشود که جامع موضوعات عقیدتی و [[فقه|فقهی]] باشند و این ویژگی در صحیح بخاری نیز موجود است. | ||
صحیح بخاری در ۹۷ کتاب و ۳۴۵۰ باب تدوین شده و تعداد احادیث آن با احتساب احادیث مکرّر به گفتهٔ ابن صلاح ۷۲۷۵ [[حدیث]] و با حذف موارد تکراری به گفتهٔ او و [[یحیی بن شرف نووی|نَوَوی]] حدود ۴۰۰۰ حدیث، اما به عقیدهٔ ابن حَجَر ۲۷۶۱ حدیث است.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۴۶۵، ۴۷۸.</ref> بهعلاوه تعداد احادیث صحیح بخاری در روایات مختلف، متفاوت است؛ مثلاً [[روایت]] فِرَبْری سیصد حدیث از روایت ابراهیم بن معقِل نسفی زیادتر دارد و نیز تعداد احادیث آن در روایت نَسفی از روایت حماد بن شاکر نَسَوی صد عدد کمتر است.<ref> حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۵۴۵</ref> | صحیح بخاری در ۹۷ کتاب و ۳۴۵۰ باب تدوین شده و تعداد احادیث آن با احتساب احادیث مکرّر به گفتهٔ ابن صلاح ۷۲۷۵ [[حدیث]] و با حذف موارد تکراری به گفتهٔ او و [[یحیی بن شرف نووی|نَوَوی]] حدود ۴۰۰۰ حدیث، اما به عقیدهٔ ابن حَجَر ۲۷۶۱ حدیث است.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۴۶۵، ۴۷۸.</ref> بهعلاوه تعداد احادیث صحیح بخاری در روایات مختلف، متفاوت است؛ مثلاً [[روایت]] فِرَبْری سیصد حدیث از روایت ابراهیم بن معقِل نسفی زیادتر دارد و نیز تعداد احادیث آن در روایت نَسفی از روایت حماد بن شاکر نَسَوی صد عدد کمتر است.<ref> حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۵۴۵</ref> | ||
==شرط بخاری== | ==شرط بخاری== | ||
بخاری برای انتخاب [[حدیث]] صحیح معیاری داشته که به «شرط بخاری» معروف شده است. طبق آن، او حدیثی را صحیح میداند که محدثان بزرگ نسبت به وثاقت فرد فردِ سلسلهٔ راویان آن تا یک [[صحابه|صحابی]] مشهور اتفاق نظر داشته باشند و سند آن نیز متصل و غیرمقطوع باشد.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۷.</ref> براین اساس، بخاری برای گزینش حدیث صحیح، اتصال سند، اتقان و وثاقتِ [[رجال]] و نیز نبودن اشکال و ضعف در متن یا سند حدیث (عدم علل) را مراعات میکرده است. از تقسیمبندی احادیث کتاب در سخن [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۶.</ref> میتوان دریافت که شرط مزبور دربارهٔ همهٔ احادیث آن رعایت نشده و وی برخی از احادیث را که با شرط او منطبق نیست، هرچند با لفظ و تعبیری متفاوت و متمایز، آورده است.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۳۴۶.</ref> | بخاری برای انتخاب [[حدیث]] صحیح معیاری داشته که به «شرط بخاری» معروف شده است. طبق آن، او حدیثی را صحیح میداند که محدثان بزرگ نسبت به وثاقت فرد فردِ سلسلهٔ راویان آن تا یک [[صحابه|صحابی]] مشهور اتفاق نظر داشته باشند و سند آن نیز متصل و غیرمقطوع باشد.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۷.</ref> براین اساس، بخاری برای گزینش حدیث صحیح، اتصال سند، اتقان و وثاقتِ [[رجال]] و نیز نبودن اشکال و ضعف در متن یا سند حدیث (عدم علل) را مراعات میکرده است. از تقسیمبندی احادیث کتاب در سخن [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۶.</ref> میتوان دریافت که شرط مزبور دربارهٔ همهٔ احادیث آن رعایت نشده و وی برخی از احادیث را که با شرط او منطبق نیست، هرچند با لفظ و تعبیری متفاوت و متمایز، آورده است.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۳۴۶.</ref> | ||
بخاری بسیاری از احادیث را که با شرط او منطبق بودند؛ ولی با مذهب او هماهنگ نبودند نیاورده و [[حاکم نیشابوری]] در کتاب [[المستدرک علی الصحیحین (کتاب)|المستدرک علی الصحیحین]] تلاش کرده روایاتی که با شرط [[محمد بن اسماعیل البخاری|بخاری]] یا [[مسلم بن حجاج نیشابوری|مسلم]] منطبق بوده ولی آنها نقل نکردهاند را جمعآوری کند. | بخاری بسیاری از احادیث را که با شرط او منطبق بودند؛ ولی با مذهب او هماهنگ نبودند نیاورده و [[حاکم نیشابوری]] در کتاب [[المستدرک علی الصحیحین (کتاب)|المستدرک علی الصحیحین]] تلاش کرده روایاتی که با شرط [[محمد بن اسماعیل البخاری|بخاری]] یا [[مسلم بن حجاج نیشابوری|مسلم]] منطبق بوده ولی آنها نقل نکردهاند را جمعآوری کند. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
صحیح بخاری بیشتر مطابق با کتابهای فقهی فصلبندی و تنظیم شده ولی مطالب و ابواب دیگری نیز درآن وجود دارد؛ ازجمله دربارهٔ آغاز خلقت، [[بهشت]] و [[دوزخ]]، پیامبران و بهویژه [[پیامبر اکرم]] صلّی اللّه علیه وآله وسلّم و تفسیر [[قرآن]]. | صحیح بخاری بیشتر مطابق با کتابهای فقهی فصلبندی و تنظیم شده ولی مطالب و ابواب دیگری نیز درآن وجود دارد؛ ازجمله دربارهٔ آغاز خلقت، [[بهشت]] و [[دوزخ]]، پیامبران و بهویژه [[پیامبر اکرم]] صلّی اللّه علیه وآله وسلّم و تفسیر [[قرآن]]. | ||
از ویژگیهای این کتاب، عناوین ابواب (=تراجم ابواب) آن است که به نوعی بیان استنباط بخاری از احادیث بوده است<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۶.</ref> و چون این عناوین بیشتر بر تفسیر، تبیین و تأویل [[حدیث|احادیث]] مشکل و مجمل مشتمل است، آنها را بیانگر فقه بخاری دانستهاند.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۱۱</ref> بخاری دراین کتاب فراتر از یک محدّث صرف و به صورت یک [[فقیه]] ظاهر شده است و بههمین دلیل برخی از احادیث را برحسب بابی که در نظر داشته، تکرار یا تقطیع کرده و همراه با آن، نکات فقهی، حُکمی و [[آیات الاحکام]] آورده است و حتی در برخی ابواب این کتاب، هیچ [[آیه]] یا حدیثی ذکر نکرده که همین نشاندهنده این است که وی دربارهٔ آن موضوع، طبق شرایط خود حدیثی نیافته است.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۶</ref> | از ویژگیهای این کتاب، عناوین ابواب (=تراجم ابواب) آن است که به نوعی بیان استنباط بخاری از احادیث بوده است<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۶.</ref> و چون این عناوین بیشتر بر تفسیر، تبیین و تأویل [[حدیث|احادیث]] مشکل و مجمل مشتمل است، آنها را بیانگر فقه بخاری دانستهاند.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۱۱</ref> بخاری دراین کتاب فراتر از یک محدّث صرف و به صورت یک [[فقیه]] ظاهر شده است و بههمین دلیل برخی از احادیث را برحسب بابی که در نظر داشته، تکرار یا تقطیع کرده و همراه با آن، نکات فقهی، حُکمی و [[آیات الاحکام]] آورده است و حتی در برخی ابواب این کتاب، هیچ [[آیه]] یا حدیثی ذکر نکرده که همین نشاندهنده این است که وی دربارهٔ آن موضوع، طبق شرایط خود حدیثی نیافته است.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۶</ref> | ||
==احادیث معلق== | ==احادیث معلق== | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
ابن حجر دربارهٔ احادیث موقوف (احادیثی که بدون اسناد به [[پیامبر اکرم]](ص)، از [[صحابی]] روایت شود) میگوید که بخاری این احادیث را که مشتمل بر فتاوی [[صحابه]] و [[تابعین]] و [[تفسیر|تفاسیر]] آیات است، برای زمینهسازی و قبولاندن انتخاب خود در موارد اختلاف آورده است؛ هرچند این احادیث، شرطی که خودش برای انتخاب روایات قبول کرده را نداشته باشد. | ابن حجر دربارهٔ احادیث موقوف (احادیثی که بدون اسناد به [[پیامبر اکرم]](ص)، از [[صحابی]] روایت شود) میگوید که بخاری این احادیث را که مشتمل بر فتاوی [[صحابه]] و [[تابعین]] و [[تفسیر|تفاسیر]] آیات است، برای زمینهسازی و قبولاندن انتخاب خود در موارد اختلاف آورده است؛ هرچند این احادیث، شرطی که خودش برای انتخاب روایات قبول کرده را نداشته باشد. | ||
بنابراین، مقصود اصلی از تدوین این کتاب، گردآوری احادیثی است که به نظر بخاری صحیح و مستند باشند (البته با مذهب او هم منافات نداشته باشند) و احادیث معلّق و موقوف به منظور استشهاد و تفسیر نقاط مبهم و مجمل در احادیث مزبور آمده است.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۱۶، ص۳۴۴-۳۴۵</ref> ابن حجر در نوشتهای با عنوان «تعلیق التعلیق» با برشمردن آن گروه از احادیث مرفوع و موقوف که در صحیح بخاری بهصورت معلّق آمده، با کمک گرفتن از آثار بخاری یا دیگران، به تکمیل سند این احادیث اقدام کرده است.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۱۷۷۱</ref> | بنابراین، مقصود اصلی از تدوین این کتاب، گردآوری احادیثی است که به نظر بخاری صحیح و مستند باشند (البته با مذهب او هم منافات نداشته باشند) و احادیث معلّق و موقوف به منظور استشهاد و تفسیر نقاط مبهم و مجمل در احادیث مزبور آمده است.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۱۶، ص۳۴۴-۳۴۵</ref> ابن حجر در نوشتهای با عنوان «تعلیق التعلیق» با برشمردن آن گروه از احادیث مرفوع و موقوف که در صحیح بخاری بهصورت معلّق آمده، با کمک گرفتن از آثار بخاری یا دیگران، به تکمیل سند این احادیث اقدام کرده است.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۱۷۷۱</ref> | ||
==جایگاه کتاب در بین اهل سنت== | ==جایگاه کتاب در بین اهل سنت== | ||
بخاری چون کتابِ خود را به پایان رساند، آن را به بزرگان و ائمهٔ حدیث [[اهل سنت]]، مانند [[احمد بن حنبل]]، علی بن مَدینی و یحیی بن معین، عرضه داشت و آنها به صحّت و درستی آن، جز چهار [[حدیث]]، شهادت دادند.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۴۹۱</ref> | بخاری چون کتابِ خود را به پایان رساند، آن را به بزرگان و ائمهٔ حدیث [[اهل سنت]]، مانند [[احمد بن حنبل]]، علی بن مَدینی و یحیی بن معین، عرضه داشت و آنها به صحّت و درستی آن، جز چهار [[حدیث]]، شهادت دادند.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۴۹۱</ref> | ||
صحیح بخاری نزد علمای اهل سنّت اهمیت و اعتبار خاصی دارد؛ اهل سنت در این امر اتّفاق نظر دارند که صحیحترین کتاب پس از [[قرآن]] مجید، صحیح بخاری و پس از آن [[صحیح مسلم]] است.<ref>حاجی خلیفه، ج۱، ستون ۵۴۱؛ قسطلانی، ج۱، ص۱۹؛ ابن حجر هیتمی، ص۹؛ نَوَوی، ج۱، ص۱۲۰</ref> با اینهمه، [[شافعی]] و برخی دیگر، عنوان «اصحّ الکتب» را به «المُوَطَّأ» [[مالک بن انس]] دادهاند و آن را «اصل اول» و صحیح بخاری را «اصل دوم» نامیدهاند. ابن حجر<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۸</ref> در توجیه سخن [[شافعی]] گفته که وی هنگامی این حرف را زده که از صحیح بخاری و [[صحیح مسلم]] خبری نبوده است. در هر صورت، در میان اهل سنت هیچ کتابی به شهرت صحیح بخاری نیست و دربارهٔ آن، گاه چنان غلو کردهاند که آن را در ردیف [[قرآن]] دانستهاند.<ref>حیدر، ج۱، جزء ۱، ص۷۸</ref> به گفتهٔ وجدی<ref>ج۳، ص۴۸۲</ref> بعضی به افرادی پول میدادند تا احادیث این کتاب را همچون [[قرآن]] برای جلب برکات و خیرات آسمانی بخوانند. مقبولیت و اعتبار صحیح بخاری از کثرت شروح و تعلیقات و حواشی آن نیز نمایان است. | صحیح بخاری نزد علمای اهل سنّت اهمیت و اعتبار خاصی دارد؛ اهل سنت در این امر اتّفاق نظر دارند که صحیحترین کتاب پس از [[قرآن]] مجید، صحیح بخاری و پس از آن [[صحیح مسلم]] است.<ref>حاجی خلیفه، ج۱، ستون ۵۴۱؛ قسطلانی، ج۱، ص۱۹؛ ابن حجر هیتمی، ص۹؛ نَوَوی، ج۱، ص۱۲۰</ref> با اینهمه، [[شافعی]] و برخی دیگر، عنوان «اصحّ الکتب» را به «المُوَطَّأ» [[مالک بن انس]] دادهاند و آن را «اصل اول» و صحیح بخاری را «اصل دوم» نامیدهاند. ابن حجر<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۸</ref> در توجیه سخن [[شافعی]] گفته که وی هنگامی این حرف را زده که از صحیح بخاری و [[صحیح مسلم]] خبری نبوده است. در هر صورت، در میان اهل سنت هیچ کتابی به شهرت صحیح بخاری نیست و دربارهٔ آن، گاه چنان غلو کردهاند که آن را در ردیف [[قرآن]] دانستهاند.<ref>حیدر، ج۱، جزء ۱، ص۷۸</ref> به گفتهٔ وجدی<ref>ج۳، ص۴۸۲</ref> بعضی به افرادی پول میدادند تا احادیث این کتاب را همچون [[قرآن]] برای جلب برکات و خیرات آسمانی بخوانند. مقبولیت و اعتبار صحیح بخاری از کثرت شروح و تعلیقات و حواشی آن نیز نمایان است. | ||
==شرحهای بخاری== | ==شرحهای بخاری== | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
==نقدها== | ==نقدها== | ||
صحیح بخاری را هالهای از قداست فراگرفته و کمتر کسی جسارت به خرج داده و در صحّت احادیث آن و خدشه در سند و راویان احادیثش تردید کرده است. تا جایی که به گفتهٔ ابوالحسن مقدّسی، هریک از راویان احادیثِ صحیحین (= صحیح بخاری و [[صحیح مسلم]]) از هرگونه عیب و نقص و انتقاد مبراست.<ref>قسطلانی، ج۱، ص۲۱</ref> از اینرو بسیاری از حافظان، تمامی احادیث آن را بدون تأمل پذیرفتهاند و حتی تسلیم کامل در برابر احادیث مزبور را از اصول [[ایمان]] و ارکان [[اسلام]] دانستهاند.<ref>ابوریه، اضواء علی السنة المحمّدیة، ص۳۰۵</ref> ذهبی هنگام ذکر برخی احادیث آن میگوید: اگر هیبت صحیح بخاری نبود، میگفتم که این احادیث ساختگی است.<ref>ابن | صحیح بخاری را هالهای از قداست فراگرفته و کمتر کسی جسارت به خرج داده و در صحّت احادیث آن و خدشه در سند و راویان احادیثش تردید کرده است. تا جایی که به گفتهٔ ابوالحسن مقدّسی، هریک از راویان احادیثِ صحیحین (= صحیح بخاری و [[صحیح مسلم]]) از هرگونه عیب و نقص و انتقاد مبراست.<ref>قسطلانی، ج۱، ص۲۱</ref> از اینرو بسیاری از حافظان، تمامی احادیث آن را بدون تأمل پذیرفتهاند و حتی تسلیم کامل در برابر احادیث مزبور را از اصول [[ایمان]] و ارکان [[اسلام]] دانستهاند.<ref>ابوریه، اضواء علی السنة المحمّدیة، ص۳۰۵</ref> ذهبی هنگام ذکر برخی احادیث آن میگوید: اگر هیبت صحیح بخاری نبود، میگفتم که این احادیث ساختگی است.<ref>ابن حجرعسقلانی، تهذیب التهذیب، ۱۴۰۴، ج۸، ص۱۴۶</ref> به گفتهٔ امام الحرمین اگر کسی [[سوگند|قسم]] بخورد که تمامی احادیث صحیحین مطابق با واقع و کلام رسول خداست، قسم او درست است و کفّارهای بر او نیست.<ref>نووی، ج۱، ص۱۲۷</ref> | ||
با وجود این، بعضی از بزرگان حدیث از اهل سنت، از جمله حافظ دارِقُطْنی، اقدام به نقد آن نمودهاند و این عقیده را که احادیث آن صحیحترین احادیث بهشمار میرود، مورد مناقشه قرار دادهاند.<ref>ابوریه، اضواء علی السنة المحمّدیة، ص۳۱۲-۳۱۳</ref> به گفتهٔ ابن حجر، حفّاظ، ۱۱۰ حدیثِ صحیحین را نقد کردهاند که ۳۲ حدیث را هردو و ۷۸ حدیث را تنها بخاری نقل کرده است. همچنین حدود هشتاد تن از رجال احادیثِ صحیح بخاری غیر قابل اعتماد معرفی شدهاند.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۹</ref> البته به نظر [[محمد رشید رضا]]، احادیث قابل انتقاد و ایراد در این کتاب بیشتر از این تعداد است.<ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۶۷۱</ref>. بخش مهمی از این انتقادات، از جمله بیشتر اشکالات دارقطنی، متوجه رجال اسناد بخاری است. | با وجود این، بعضی از بزرگان حدیث از اهل سنت، از جمله حافظ دارِقُطْنی، اقدام به نقد آن نمودهاند و این عقیده را که احادیث آن صحیحترین احادیث بهشمار میرود، مورد مناقشه قرار دادهاند.<ref>ابوریه، اضواء علی السنة المحمّدیة، ص۳۱۲-۳۱۳</ref> به گفتهٔ ابن حجر، حفّاظ، ۱۱۰ حدیثِ صحیحین را نقد کردهاند که ۳۲ حدیث را هردو و ۷۸ حدیث را تنها بخاری نقل کرده است. همچنین حدود هشتاد تن از رجال احادیثِ صحیح بخاری غیر قابل اعتماد معرفی شدهاند.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۹</ref> البته به نظر [[محمد رشید رضا]]، احادیث قابل انتقاد و ایراد در این کتاب بیشتر از این تعداد است.<ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۶۷۱</ref>. بخش مهمی از این انتقادات، از جمله بیشتر اشکالات دارقطنی، متوجه رجال اسناد بخاری است. | ||
==نقل نکردن روایت از امامان شیعه و اصحاب ایشان== | ==نقل نکردن روایت از امامان شیعه و اصحاب ایشان== | ||
بخاری با [[امام هادی]](ع) و [[امام حسن عسکری]](ع) معاصر بوده است، امّا در کتاب وی حتی یک [[حدیث]] از این دو امام نقل نشده است. بخاری حتی از فرزندان و اصحاب امامان [[اهل بیت]] علیهم السلام نیز به ندرت حدیث نقل میکند، در حالی که علما و محدّثان بزرگی در میان آنها بوده است. | بخاری با [[امام هادی]](ع) و [[امام حسن عسکری]](ع) معاصر بوده است، امّا در کتاب وی حتی یک [[حدیث]] از این دو امام نقل نشده است. بخاری حتی از فرزندان و اصحاب امامان [[اهل بیت]] علیهم السلام نیز به ندرت حدیث نقل میکند، در حالی که علما و محدّثان بزرگی در میان آنها بوده است. | ||
او احادیثی را که بایستی مطابق شرط او نقل شوند، تنها به این دلیل که [[ائمه|امامان]] [[شیعه]] یا اصحاب آنها در میان راویان بودهاند، نقل نکرده است و تنها احادیث معدودی از [[امیرالمؤمنین]] و [[امام حسن مجتبی]] و [[امام سجاد]] و [[امام باقر]] علیهم السّلام روایت کرده است. البته در مقابل، روایاتی از [[خوارج]] و [[ناصبی|نواصب]] از قبیل [[عکرمه]]، [[عمران بن حطان]] و [[عروه]] نقل کرده، در حالی که حتی بسیاری از محدثان اهل سنّت آنان را جرح و تضعیف کردهاند.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۴۲۴-۴۳۲؛ الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۳، ص۱۷۸-۱۸۰؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۵، ص۹۳؛ خوانساری، روضات الجنّات، ج۷، ص۲۷۹-۲۸۰</ref> | او احادیثی را که بایستی مطابق شرط او نقل شوند، تنها به این دلیل که [[ائمه|امامان]] [[شیعه]] یا اصحاب آنها در میان راویان بودهاند، نقل نکرده است و تنها احادیث معدودی از [[امیرالمؤمنین]] و [[امام حسن مجتبی]] و [[امام سجاد]] و [[امام باقر]] علیهم السّلام روایت کرده است. البته در مقابل، روایاتی از [[خوارج]] و [[ناصبی|نواصب]] از قبیل [[عکرمه]]، [[عمران بن حطان]] و [[عروه]] نقل کرده، در حالی که حتی بسیاری از محدثان اهل سنّت آنان را جرح و تضعیف کردهاند.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۴۲۴-۴۳۲؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۳، ص۱۷۸-۱۸۰؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۵، ص۹۳؛ خوانساری، روضات الجنّات، ج۷، ص۲۷۹-۲۸۰</ref> | ||
جالب این است که روایتی که از [[امام سجاد]](ع) نقل کرده در مذمت [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]](ع) است.<ref>صحیح بخاری، باب فی الارادة و المشیة، ج۹، ص۱۳۷</ref> | جالب این است که روایتی که از [[امام سجاد]](ع) نقل کرده در مذمت [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]](ع) است.<ref>صحیح بخاری، باب فی الارادة و المشیة، ج۹، ص۱۳۷</ref> | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
==تقطیع و تکرار بسیار احادیث== | ==تقطیع و تکرار بسیار احادیث== | ||
از دیگر ویژگیهای صحیح بخاری، که برخی آن را نشانهٔ ضعف کتاب شمردهاند، تقطیع یا تکرارِ تعداد بسیاری از احادیث آن است. به نوشتهٔ ابن حجر عسقلانی<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۱۰</ref> علت اینکه برخی از علمای مغرب و ابوعلی نیشابوری، [[صحیح مسلم]] را بر صحیح بخاری ترجیح دادهاند همین امر و نیز دقت مسلم در ثبت الفاظ احادیث بوده، زیرا مسلم احادیث را تقطیع نمیکرده است.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۱۲-۱۳</ref> | از دیگر ویژگیهای صحیح بخاری، که برخی آن را نشانهٔ ضعف کتاب شمردهاند، تقطیع یا تکرارِ تعداد بسیاری از احادیث آن است. به نوشتهٔ ابن حجر عسقلانی<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۱۰</ref> علت اینکه برخی از علمای مغرب و ابوعلی نیشابوری، [[صحیح مسلم]] را بر صحیح بخاری ترجیح دادهاند همین امر و نیز دقت مسلم در ثبت الفاظ احادیث بوده، زیرا مسلم احادیث را تقطیع نمیکرده است.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ص۱۲-۱۳</ref> | ||
==عدم اهتمام در نقل الفاظ احادیث== | ==عدم اهتمام در نقل الفاظ احادیث== | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
* خداوند ملک الموت را برای قبض روح [[حضرت موسی]](ع) میفرستد و جناب موسی بهصورت او سیلی میزند!!<ref>أُرْسِلَ مَلَک المَوْتِ إِلَی مُوسَی عَلَیهِمَا السَّلاَمُ، فَلَمَّا جَاءَهُ صَکهُ، فَرَجَعَ إِلَی رَبِّهِ صحیح بخاری، باب وفات موسی، ج۴، ص۱۵۷</ref> | * خداوند ملک الموت را برای قبض روح [[حضرت موسی]](ع) میفرستد و جناب موسی بهصورت او سیلی میزند!!<ref>أُرْسِلَ مَلَک المَوْتِ إِلَی مُوسَی عَلَیهِمَا السَّلاَمُ، فَلَمَّا جَاءَهُ صَکهُ، فَرَجَعَ إِلَی رَبِّهِ صحیح بخاری، باب وفات موسی، ج۴، ص۱۵۷</ref> | ||
* مورچهای یکی از انبیاء الهی را گاز میگیرد و آن پیامبر دستور میدهد همه آن مورچهها را بسوزانند، خداوند به خاطر این کار او را ملامت میکند.<ref>قَرَصَتْ نَمْلَةٌ نَبِیا مِنَ الأَنْبِیاءِ، فَأَمَرَ بِقَرْیةِ النَّمْلِ، فَأُحْرِقَتْ، فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیهِ: أَنْ قَرَصَتْک نَمْلَةٌ أَحْرَقْتَ أُمَّةً مِنَ الأُمَمِ تُسَبِّحُ صحیح بخاری، باب اذا حرق المشرک، ج۴، ص۶۲</ref> در سنن ترمذی این پیامبر [[حضرت موسی]] معرفی شده است. | * مورچهای یکی از انبیاء الهی را گاز میگیرد و آن پیامبر دستور میدهد همه آن مورچهها را بسوزانند، خداوند به خاطر این کار او را ملامت میکند.<ref>قَرَصَتْ نَمْلَةٌ نَبِیا مِنَ الأَنْبِیاءِ، فَأَمَرَ بِقَرْیةِ النَّمْلِ، فَأُحْرِقَتْ، فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیهِ: أَنْ قَرَصَتْک نَمْلَةٌ أَحْرَقْتَ أُمَّةً مِنَ الأُمَمِ تُسَبِّحُ صحیح بخاری، باب اذا حرق المشرک، ج۴، ص۶۲</ref> در سنن ترمذی این پیامبر [[حضرت موسی]] معرفی شده است. | ||
* بخاری حدیثی را در کتاب التفسیر و کتاب الجنائز نقل کرده است. مضمون حدیث چنین است: وقتی عبدالله بن اُبی از دنیا رفت، فرزندش به خدمت [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله رسید و از ایشان درخواست کرد که بر جنازه پدرش [[نماز]] بخواند. [[عمر بن خطاب|عمر]] به [[پیامبر اکرم]](ص) اعتراض کرد که چرا بر جنازه این شخص [[نماز]] میخوانید؟ [[رسول خدا]](ص) فرمود: [[خدا|خداوند]] مرا مخیر کرده و فرموده است: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً فَلَنْ یغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ» (توبه/ ۸۰) در این هنگام آیه زیر نازل شد: «وَ لا تُصَلِّ عَلی أَحَد مِنْهُمْ ماتَ أَبَدًا وَلا تَقُمْ عَلی قَبْرِهِ» (توبه/۸۵). بر اساس این [[حدیث]] خداوند، پیامبرش را در مقابل عمر مغلوب کرده است! از اینروی با اینکه بخاری این [[حدیث]] را در چند موضع از کتاب خویش آورده است، علمایی چون [[ابوبکر باقلانی]]، [[امام الحرمین جوینی]]، [[ابو حامد غزالی]]، امام داوودی و دیگران با خدشه در سند حدیث به بطلان آن تصریح کردهاند.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ج۸، ص۲۵۵- | * بخاری حدیثی را در کتاب التفسیر و کتاب الجنائز نقل کرده است. مضمون حدیث چنین است: وقتی عبدالله بن اُبی از دنیا رفت، فرزندش به خدمت [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله رسید و از ایشان درخواست کرد که بر جنازه پدرش [[نماز]] بخواند. [[عمر بن خطاب|عمر]] به [[پیامبر اکرم]](ص) اعتراض کرد که چرا بر جنازه این شخص [[نماز]] میخوانید؟ [[رسول خدا]](ص) فرمود: [[خدا|خداوند]] مرا مخیر کرده و فرموده است: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً فَلَنْ یغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ» (توبه/ ۸۰) در این هنگام آیه زیر نازل شد: «وَ لا تُصَلِّ عَلی أَحَد مِنْهُمْ ماتَ أَبَدًا وَلا تَقُمْ عَلی قَبْرِهِ» (توبه/۸۵). بر اساس این [[حدیث]] خداوند، پیامبرش را در مقابل عمر مغلوب کرده است! از اینروی با اینکه بخاری این [[حدیث]] را در چند موضع از کتاب خویش آورده است، علمایی چون [[ابوبکر باقلانی]]، [[امام الحرمین جوینی]]، [[ابو حامد غزالی]]، امام داوودی و دیگران با خدشه در سند حدیث به بطلان آن تصریح کردهاند.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ج۸، ص۲۵۵-۲۵۶؛ عمدة القاری، ج۱۸، ص۲۷۴</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |