برهان وجودی: تفاوت میان نسخهها
←تقریر محمدحسین غروی اصفهانی
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
== تقریر محمدحسین غروی اصفهانی == | == تقریر محمدحسین غروی اصفهانی == | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[محمدحسین غروی اصفهانی| محمد حسین غروی اصفهانی]]:{{سخ}}{{شعر|}}{{ب| ماکان موجودا بذاته بلا|حیث هو الواجب جل وعلا}} {{ب|و هو بذاته دلیل ذاته|اصدق شاهد علی اثباته}} {{ب| یقضی بهذا کل حدس صائب| لو لم یکن مطابق للواجب}} {{ب|لکان هو اما لامتناعه|و هو خلاف مقتضی طباعه}} {{ب| او هو لافتقاره الی السبب| والفرض فردیته لما وجب}} {{ب| فالنظر الصحیح فی الوجوب| یفضی الی | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[محمدحسین غروی اصفهانی| محمد حسین غروی اصفهانی]]:{{سخ}}{{شعر|}}{{ب| ماکان موجودا بذاته بلا|حیث هو الواجب جل وعلا}} {{ب|و هو بذاته دلیل ذاته|اصدق شاهد علی اثباته}} {{ب| یقضی بهذا کل حدس صائب| لو لم یکن مطابق للواجب}} {{ب|لکان هو اما لامتناعه|و هو خلاف مقتضی طباعه}} {{ب| او هو لافتقاره الی السبب| والفرض فردیته لما وجب}} {{ب| فالنظر الصحیح فی الوجوب| یفضی الی حقیقة المطلوب}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|| منبع = <small>تحفة الحکیم، ص۱۰۲</small>| تراز = چپ| عرض = ۳۲۰px|حاشیه= ۵px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
*آن چیزی که به ذات خویش موجود است و هیچ گونه شرطی برای موجود بودنش ندارد، [[واجب الوجود]] متعال است؛ | *آن چیزی که به ذات خویش موجود است و هیچ گونه شرطی برای موجود بودنش ندارد، [[واجب الوجود]] متعال است؛ | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
*استدلال: | *استدلال: | ||
اگر این مفهوم، مفهومی باشد که | اگر این مفهوم، مفهومی باشد که صرفاً در ذهن است و مصداق خارجی نداشته باشد، در آن صورت این مصداق نداشتن دو دلیل بیشتر نمیتواند داشته باشد و هر دو احتمال یاد شده باطل است، بنابراین این مفهوم حتما مصداق خارجی دارد. | ||
برای قبول این استدلال، هم باید ملازمه بین مقدم و تالی اثبات شود و هم باطل بودن تالی آن بیان شود. | برای قبول این استدلال، هم باید ملازمه بین مقدم و تالی اثبات شود و هم باطل بودن تالی آن بیان شود. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
اگر مفهومی، مصداق نداشته باشد، یعنی مصداق آن به وجود نیامده است و تنها در ذهن موجود است. این به وجود نیامدن، دو فرض بیشتر ندارد: | اگر مفهومی، مصداق نداشته باشد، یعنی مصداق آن به وجود نیامده است و تنها در ذهن موجود است. این به وجود نیامدن، دو فرض بیشتر ندارد: | ||
یا | یا ذاتاً نمیتواند به وجود بیاید، به عبارت دیگر ممتنع بالذات است | ||
یا گرچه ذاتا مشکلی برای به وجود آمدن ندارد، ولی هنوز به وجود نیامده است، به عبارت دیگر ممکن الوجود و نیازمند به علت است و چون هنوز علتش محقق نشده، به همین جهت خودش نیز به وجود نیامده است. | یا گرچه ذاتا مشکلی برای به وجود آمدن ندارد، ولی هنوز به وجود نیامده است، به عبارت دیگر ممکن الوجود و نیازمند به علت است و چون هنوز علتش محقق نشده، به همین جهت خودش نیز به وجود نیامده است. |