پرش به محتوا

غزوه بنی‌قریظه: تفاوت میان نسخه‌ها

imported>M.bahrami
imported>M.bahrami
خط ۵۳: خط ۵۳:


== بررسی تاریخی ==
== بررسی تاریخی ==
از مجموع گزارش‌ها می‌توان نتیجه‌گیری کرد که مسلمانان به دلیل تجربه‌های گذشته که از اخراج [[غزوه بنی قینقاع|بنی قینقاع]] و [[غزوه بنی نضیر|بنی نضیر]] داشتند، دیگر به خروج بنی‌قریظه از [[مدینه]] رضایت نمی‌دادند، زیرا آنان نیز در صورت خروج از شهر مانند بنی نضیر به مخالفان مسلمانان در [[مکه]] و یهودیان بیرون [[مدینه]] می‌پیوستند. به هر حال، بیان [[قرآن]] [[سوره احزاب]] آیات ۲۷-۲۶ حکایت از تأیید و اجرای حکم یادشده دارد.<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۶، ص۵۶۹.</ref> ولی نه کشتن شدن همه مردان بلکه کشته شدن مردانی که علیه پیامبر (ع) اقداماتی انجام داده بودند، [[سید جعفر مرتضی عاملی|سیدجعفر مرتضی]] در [[الصحیح من سیرة النبی الاعظم (کتاب)|الصحیح]] در تفسیر آیه ۲۶ [[سوره احزاب]] یاد آور می‌شود، منظور از آیۀ {{متن قرآن|... فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا ﴿۲۶﴾|ترجمه=...گروهی را می‌کشتید و گروهی را اسیر می‌کردید.|سوره=[[سوره احزاب|احزاب]]|آیه=۲۶}}، فقط مردان هستند، زیرا تاسرون با اسارت مردان تناسب دارد و برای اسارت در زنان از واژۀ سبایا استفاده میشود، اما بعضی به اشتباه تاسرون را به زنان و کودکان حمل کرده و تقتلون را به مردان.<ref>عاملی، سید جعفرمرتضی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ج۱۲، ص۱۴۸. </ref> بدین ترتیب تعداد کشته شدگان چهار صد نفر می‌شود همان طور که [[ابن شهر آشوب]] تعداد کل مردان را هفتصد نفر و تعداد کشته شدگان آنان را چهار صد و پنجاه نفر دانسته است.<ref> مناقب، ج۳، ص۱۷۱ به نقل از عاملی، سید جعفرمرتضی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ج۱۲، ص۱۴۸</ref>
مسلمانان به دلیل تجربه‌های گذشته که از اخراج [[غزوه بنی قینقاع|بنی قینقاع]] و [[غزوه بنی نضیر|بنی نضیر]] داشتند، دیگر به خروج بنی‌قریظه از [[مدینه]] رضایت ندادند، زیرا آنان نیز در صورت خروج از شهر مانند بنی نضیر به مخالفان مسلمانان در [[مکه]] و یهودیان بیرون [[مدینه]] می‌پیوستند. به هر حال، بیان [[قرآن]] [[سوره احزاب]] آیات ۲۷-۲۶ حکایت از تأیید و اجرای حکم یادشده دارد.<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۶، ص۵۶۹.</ref>  
 
ولی نه کشتن شدن همه مردان بلکه کشته شدن مردانی که علیه پیامبر (ع) اقداماتی انجام داده بودند، [[سید جعفر مرتضی عاملی|سیدجعفر مرتضی]] در [[الصحیح من سیرة النبی الاعظم (کتاب)|الصحیح]] در تفسیر آیه ۲۶ [[سوره احزاب]] یاد آور می‌شود، منظور از آیۀ {{متن قرآن|... فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا ﴿۲۶﴾|ترجمه=...گروهی را می‌کشتید و گروهی را اسیر می‌کردید.|سوره=[[سوره احزاب|احزاب]]|آیه=۲۶}}، فقط مردان هستند، زیرا «تاسرون» با اسارت مردان تناسب دارد و برای اسارت در زنان از واژۀ سبایا استفاده می‌شود، اما بعضی به اشتباه واژه «تاسرون» را به زنان و کودکان حمل کرده و تقتلون را به مردان.<ref>عاملی، سید جعفرمرتضی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ج۱۲، ص۱۴۸.</ref> بدین ترتیب تعداد کشته شدگان چهار صد نفر می‌شود همان طور که [[ابن شهر آشوب]] تعداد کل مردان را هفتصد نفر و تعداد کشته شدگان آنان را چهار صد و پنجاه نفر دانسته است.<ref> مناقب، ج۳، ص۱۷۱ به نقل از عاملی، سید جعفرمرتضی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ج۱۲، ص۱۴۸.</ref>


=== تردید در کشته شدن یهودیان ===
=== تردید در کشته شدن یهودیان ===
* [[جعفر شهیدی]] می‌نویسد: به نظر می‌رسد ماجرای این غزوه، سال‌ها پس از تاریخ واقعه، به وسیله داستان‌گویی که از تیره [[طایفه خزرج|خزرج]] بوده است دستکاری شده و به تحریر درآمده باشد. هدف این داستان‌گو این بوده است که به این وسیله نشان دهند حرمت طایفه [[طایفه اوس|اوس]] نزد پیامبر(ص) به‌اندازه طایفه خزرج نبود و برای همین است که پیغمبر هم پیمانهای خزرج را نکشت، اما هم پیمانان اوس را گردن زد. و نیز خواسته است نشان دهد که رئیس قبیله اوس جانب هم پیمانهای خود را رعایت کرده است.<ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۹۰.</ref>
* [[جعفر شهیدی]] می‌نویسد: به نظر می‌رسد ماجرای این غزوه، سال‌ها پس از تاریخ واقعه، به وسیله داستان‌گویی که از تیره [[طایفه خزرج|خزرج]] بوده است دستکاری شده و به تحریر درآمده باشد. هدف این داستان‌گو این بوده است که به این وسیله نشان دهند حرمت طایفه [[طایفه اوس|اوس]] نزد پیامبر(ص) به‌اندازه طایفه خزرج نبود و برای همین است که پیغمبر هم پیمانهای خزرج را نکشت، اما هم پیمانان اوس را گردن زد. و نیز خواسته است نشان دهد که رئیس قبیله اوس جانب هم پیمانهای خود را رعایت کرده است.<ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۹۰.</ref>
* [[مالک بن انس]]، ابن اسحاق راوی اصلی این جریان را دجال می‌نامد،<ref> ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۹، ص۳۶</ref> دلیل این نامگذاری، نقل داستان غزوات پیامبر(ص) با یهودیان از قول فرزندان یهودی عنوان شده است<ref>ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۹، ص۴۰-۳۹</ref> لذا مالک را می‌توان یکی از مخالفین این داستان دانست.
* [[مالک بن انس]]، ابن اسحاق راوی اصلی این جریان را دجال می‌نامد،<ref> ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۹، ص۳۶.</ref> دلیل این نامگذاری، نقل داستان غزوات پیامبر(ص) با یهودیان از قول فرزندان یهودی عنوان شده است<ref>ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۹، ص۴۰-۳۹.</ref> لذا مالک را می‌توان یکی از مخالفین این داستان دانست.
* [[ابن حجر عسقلانی]]، علت تضعیف ابن اسحاق از سوی مالک را نقل اینگونه داستان‌ها می‌داند<ref>ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۹، ص۴۰-۳۹</ref> پس خود نیز جزء مخالفین این داستان قرار می‌گیرد.
* [[ابن حجر عسقلانی]]، علت تضعیف ابن اسحاق از سوی مالک را نقل اینگونه داستان‌ها می‌داند<ref>ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۹، ص۴۰-۳۹.</ref> پس خود نیز جزء مخالفین این داستان قرار می‌گیرد.
*سید احمد برکات نیز با دلایل مختلف داستان نقل شده از طرف ابن اسحاق نسبت به یهودیان بنی‌قریظه را نفی می‌کند.<ref>Barakat Ahmad, Muhammad and the Jews: A Re-examination, p. 24</ref>
*سید احمد برکات نیز با دلایل مختلف داستان نقل شده از طرف ابن اسحاق نسبت به یهودیان بنی‌قریظه را نفی می‌کند.<ref>Barakat Ahmad, Muhammad and the Jews: A Re-examination, p. 24.</ref>
*ولید عرفات نیز با بیان فاصله زیاد بین ابن اسحاق و جریان بنی‌قریظه، نداشتن سند صحیح از سوی ابن اسحاق را دلیلی بر ضعف این داستان دانسته و دلایل دیگری نیز اقامه کرده است.<ref>W. N. Arafat, New Light on the Story of Banu Qurayza and the Jews of Medina, Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland (1976), pp. 100-107</ref>
*ولید عرفات نیز با بیان فاصله زیاد بین ابن اسحاق و جریان بنی‌قریظه، نداشتن سند صحیح از سوی ابن اسحاق را دلیلی بر ضعف این داستان دانسته و دلایل دیگری نیز اقامه کرده است.<ref>W. N. Arafat, New Light on the Story of Banu Qurayza and the Jews of Medina, Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland (1976), pp. 100-107.</ref>


== حکم سعد طبق منابع یهودی ==
== حکم سعد طبق منابع یهودی ==
کاربر ناشناس