پرش به محتوا

غزوه بنی‌قریظه: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
جز (Mahboobi صفحهٔ غزوه بنی قریظه را به غزوه بنی‌قریظه منتقل کرد)
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات جنگ
{{جعبه اطلاعات جنگ
| جنگ      = غزوه بنی قریظه
| جنگ      = غزوه بنی‌قریظه
| قسمتی‌از  =
| قسمتی‌از  =
| تصویر    = [[پرونده:غزوة بني قریظه.JPG|بندانگشتی|300px|موقعیت مکانی غزوه بنی قریظه]]
| تصویر    = [[پرونده:غزوة بني قریظه.JPG|بندانگشتی|300px|موقعیت مکانی غزوه بنی‌قریظه]]
| زیرنویس  =
| زیرنویس  =
| زمان    =  اواخر [[ذیقعده]] و اوایل [[ذیحجه]] سال پنجم هجری
| زمان    =  اواخر [[ذیقعده]] و اوایل [[ذیحجه]] سال پنجم هجری
| مکان    = قلعه‌های بنی قُرَیظه در [[مدینه]]
| مکان    = قلعه‌های بنی قُرَیظه در [[مدینه]]
| مختصات  =
| مختصات  =
| علت      = علت جنگ، پیمان شکنی بنی قریظه و خیانت آنان به مسلمانان به خاطر همکاری با گروه‌های شرکت کننده ([[غزوه خندق|احزاب]]) در غزوه خندق بود.
| علت      = علت جنگ، پیمان شکنی بنی‌قریظه و خیانت آنان به مسلمانان به خاطر همکاری با گروه‌های شرکت کننده ([[غزوه خندق|احزاب]]) در غزوه خندق بود.
| قلمرو    =
| قلمرو    =
| نتیجه    = به پیشنهاد بنی قریظه رسول اکرم حکمیت را به [[سعد بن معاذ]]، رئیس قبیله [[بنی عبد اشهل]] از اشراف [[اوس]]، واگذار نمود. به موجب تورات و پیمانی که بنی قریظه قبل از جنگ با پیامبر بسته بودند، سعد حکم کرد که هر کسی علیه پیامبر(ص) تجمع کرده کشته شود، زنان و کودکان اسیر شوند. رسول اکرم این حکم را مطابق خواست پروردگار دانست.
| نتیجه    = به پیشنهاد بنی‌قریظه رسول اکرم حکمیت را به [[سعد بن معاذ]]، رئیس قبیله [[بنی عبد اشهل]] از اشراف [[اوس]]، واگذار نمود. به موجب تورات و پیمانی که بنی‌قریظه قبل از جنگ با پیامبر بسته بودند، سعد حکم کرد که هر کسی علیه پیامبر(ص) تجمع کرده کشته شود، زنان و کودکان اسیر شوند. رسول اکرم این حکم را مطابق خواست پروردگار دانست.
| جنگنده۱  = مسلمانان
| جنگنده۱  = مسلمانان
| جنگنده۲  = یهودیان بنی قریظه
| جنگنده۲  = یهودیان بنی‌قریظه
| فرمانده۱ = [[حضرت محمد(ص)]]
| فرمانده۱ = [[حضرت محمد(ص)]]
| فرمانده۲ = بنی قریظه
| فرمانده۲ = بنی‌قریظه
| قوای۱    =
| قوای۱    =
| قوای۲    =
| قوای۲    =
| خسارات۱  =
| خسارات۱  =
| خسارات۲  = تعداد کشته‌های بنی قریظه بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ نفر
| خسارات۲  = تعداد کشته‌های بنی‌قریظه بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ نفر
| خسارات۳  =
| خسارات۳  =
| یادداشت  = آیات ۵۶ تا ۵۸ سوره [[انفال]] و ۲۶ و ۲۷ [[سوره احزاب]] راجع به جنگ بنی قریظه است.
| یادداشت  = آیات ۵۶ تا ۵۸ سوره [[انفال]] و ۲۶ و ۲۷ [[سوره احزاب]] راجع به جنگ بنی‌قریظه است.
}}
}}


'''غزوه بنی قُرَیظه'''، نام آخرین غزوه از غزوه‌های [[پیامبر اکرم]](ص) با یهودیان [[مدینه]] که در سال پنجم هجری و به دلیل پیمان‌شکنی یهودیان بنی قُرَیظه و هم‌پیمان‌شدن آنان با مشرکان در [[غزوه خندق]] روی داد. در این غزوه مسلمانان قلعه‌های بنی قُرَیظه را محاصره کردند. پس از حدود یک ماه، یهودیان تسلیم شدند و حکمیت [[سعد بن معاذ]] را به [[پیامبر(ص)]] پیشنهاد کردند. طبق برخی نقل‌ها، سَعد با استناد به پیمان یهودیان با پیامبر و نیز حکم تورات، به قتل مردان جنگجوی قبیله، اسارت زنان و کودکان و مصادره اموال حکم کرد و رسول خدا این حکم را پذیرفت. برخی دیگر در اینکه سعد به قتل همه مردان حکم کرده باشد، تردید کرده‌اند.
'''غزوه بنی‎قُرَیظه'''، نام آخرین غزوه از غزوه‌های [[پیامبر اکرم]](ص) با یهودیان [[مدینه]] که در سال پنجم هجری و به دلیل پیمان‌شکنی یهودیان بنی قُرَیظه و هم‌پیمان‌شدن آنان با مشرکان در [[غزوه خندق]] روی داد. در این غزوه مسلمانان قلعه‌های بنی قُرَیظه را محاصره کردند. پس از حدود یک ماه، یهودیان تسلیم شدند و حکمیت [[سعد بن معاذ]] را به [[پیامبر(ص)]] پیشنهاد کردند. طبق برخی نقل‌ها، سَعد با استناد به پیمان یهودیان با پیامبر و نیز حکم تورات، به قتل مردان جنگجوی قبیله، اسارت زنان و کودکان و مصادره اموال حکم کرد و رسول خدا این حکم را پذیرفت. برخی دیگر در اینکه سعد به قتل همه مردان حکم کرده باشد، تردید کرده‌اند.


==تاریخچه قبیله بنی قریظه==
==تاریخچه قبیله بنی‌قریظه==
دربارۀ منشأ قبیله بنی قُرَیظه و مهاجرتشان به [[یثرب]] گزارش‌های متفاوتی وجود دارد. بر اساس برخی روایات شفاهی یهود، بنی قریظه از اعقاب [[حضرت هارون|هارون]] برادر حضرت [[حضرت موسی|موسی]](ع) به شمار می‌روند که پیش از رویداد [[سیل عرم|سیل عَرِم]] که به مهاجرت قبایل عربِ [[قبیله اوس|اَوْس]] و [[قبیله خزرج|خَزْرَجْ]] به [[مدینه|یثرب]] انجامید، در آنجا سکونت گزیده بودند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، ج۲۲، ص۱۰۷؛ مقدسی، ج۴، ص۱۲۹ ۱۳۰؛ یاقوت حموی، ج۵، ص۸۴.</ref>
دربارۀ منشأ قبیله بنی قُرَیظه و مهاجرتشان به [[یثرب]] گزارش‌های متفاوتی وجود دارد. بر اساس برخی روایات شفاهی یهود، بنی‌قریظه از اعقاب [[حضرت هارون|هارون]] برادر حضرت [[حضرت موسی|موسی]](ع) به شمار می‌روند که پیش از رویداد [[سیل عرم|سیل عَرِم]] که به مهاجرت قبایل عربِ [[قبیله اوس|اَوْس]] و [[قبیله خزرج|خَزْرَجْ]] به [[مدینه|یثرب]] انجامید، در آنجا سکونت گزیده بودند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، ج۲۲، ص۱۰۷؛ مقدسی، ج۴، ص۱۲۹ ۱۳۰؛ یاقوت حموی، ج۵، ص۸۴.</ref>


بنا بر بعضی روایات، به دنبال جنگ رومیان با یهود(۷۰ میلادی)، بنی قریظه به [[حجاز]] گریخته و در مَهزور از نواحی یثرب ساکن شده بودند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، ج۲۲، ص۱۰۸ ۱۰۹.</ref> در مقابل، برخی منابع، بنی قریظه را از طایفه جُذام ساکن [[فلسطین]] می‌دانند که در عهد عادیا بن سموئل (شموئل؛ حکومت حدود ۱۰۷۵-۱۰۴۵ ق.م) به دین یهود گرویدند.<ref>یعقوبی، ج۱، ص۴۰۸.</ref>
بنا بر بعضی روایات، به دنبال جنگ رومیان با یهود(۷۰ میلادی)، بنی‌قریظه به [[حجاز]] گریخته و در مَهزور از نواحی یثرب ساکن شده بودند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، ج۲۲، ص۱۰۸ ۱۰۹.</ref> در مقابل، برخی منابع، بنی‌قریظه را از طایفه جُذام ساکن [[فلسطین]] می‌دانند که در عهد عادیا بن سموئل (شموئل؛ حکومت حدود ۱۰۷۵-۱۰۴۵ ق.م) به دین یهود گرویدند.<ref>یعقوبی، ج۱، ص۴۰۸.</ref>


بنی قریظه در کنار دیگر قبایل یهود توانستند اداره و حکومت شهر را به دست گیرند. فرمانروای آنان القیطوان یا فطیون خراجگزار مرزبان ایرانی الزاره (در [[بحرین]]) بود.<ref>یاقوت حموی، ج۵، ص۸۳، ۸۵.</ref> شکست دولت یهودی [[یمن]] از پادشاه مسیحی [[حبشه]] که تحت حمایت [[روم]] بود (سال ۵۲۵ میلادی)، قدرت یهودیان را در [[مدینه]] کاهش داد. سرانجام، در جنگ قبیله [[خزرج]] با یهودیان، فرمانروای یهود به قتل رسید و اعراب اداره شهر را به دست گرفتند.<ref>مقدسی، ج۴، ص۱۳۰.</ref>
بنی‌قریظه در کنار دیگر قبایل یهود توانستند اداره و حکومت شهر را به دست گیرند. فرمانروای آنان القیطوان یا فطیون خراجگزار مرزبان ایرانی الزاره (در [[بحرین]]) بود.<ref>یاقوت حموی، ج۵، ص۸۳، ۸۵.</ref> شکست دولت یهودی [[یمن]] از پادشاه مسیحی [[حبشه]] که تحت حمایت [[روم]] بود (سال ۵۲۵ میلادی)، قدرت یهودیان را در [[مدینه]] کاهش داد. سرانجام، در جنگ قبیله [[خزرج]] با یهودیان، فرمانروای یهود به قتل رسید و اعراب اداره شهر را به دست گرفتند.<ref>مقدسی، ج۴، ص۱۳۰.</ref>


سلطه قبایل عرب بر [[مدینه]] موجب شد که بسیاری از یهودیان مدینه را ترک کنند. در دوران نزدیک به ظهور اسلام، قبایل یهود در بیرون شهر در دژها و قلعه‌های خود زندگی می‌کردند. بنی قریظه، که در این زمان به لحاظ جمعیت و نفوذ از دو قبیله دیگر یعنی [[غزوه بنی نضیر|بنی نَضیر]] و [[غزوه بنی قینقاع|بنی قَینُقاع]] مقتدرتر بودند، در جنوب شرقی [[مدینه]] سکونت داشتند و عمدتاً کشاورزی می‌کردند. تنها گزارش مستقل درباره بنی قریظه راجع به جنگ مسلمانان با آنان در سال پنجم هجری است. سایر گزارش‌های احوال آنان مربوط به تاریخ [[اوس]] و [[خزرج]]، دو قبیله عرب مدینه و غالبا مربوط به دوران نزدیک به ظهور [[اسلام]] است.
سلطه قبایل عرب بر [[مدینه]] موجب شد که بسیاری از یهودیان مدینه را ترک کنند. در دوران نزدیک به ظهور اسلام، قبایل یهود در بیرون شهر در دژها و قلعه‌های خود زندگی می‌کردند. بنی‌قریظه، که در این زمان به لحاظ جمعیت و نفوذ از دو قبیله دیگر یعنی [[غزوه بنی نضیر|بنی نَضیر]] و [[غزوه بنی قینقاع|بنی قَینُقاع]] مقتدرتر بودند، در جنوب شرقی [[مدینه]] سکونت داشتند و عمدتاً کشاورزی می‌کردند. تنها گزارش مستقل درباره بنی‌قریظه راجع به جنگ مسلمانان با آنان در سال پنجم هجری است. سایر گزارش‌های احوال آنان مربوط به تاریخ [[اوس]] و [[خزرج]]، دو قبیله عرب مدینه و غالبا مربوط به دوران نزدیک به ظهور [[اسلام]] است.


==دلیل وقوع غزوه==
==دلیل وقوع غزوه==
دلیل اصلی جنگ با بنی‌قریظه، پیمان‌شکنی آنان و همکاری با مشرکان در [[جنگ احزاب]] علیه مسلمانان بود. بر اساس گزارش منابع تاریخ اسلام، هنگامی که سپاه مشرکان مکه و هم‌پیمانان آنان به مدینه نزدیک شدند، حیی بن اخطب -از یهودیان [[بنی نضیر]] که در ساماندهی جنگ احزاب نقشی عمده داشت - به نمایندگی از قریش به دیدار بنی قریظه رفت و موافقت آنان را برای همکاری با [[قریش]] در جنگ با مسلمانان جلب کرد.<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص ۴۵۴-۴۵۶؛ ابن هشام، السیره النبویه، چاپ بیروت، ج۲، ص ۲۲۰-۲۲۱</ref>
دلیل اصلی جنگ با بنی‌قریظه، پیمان‌شکنی آنان و همکاری با مشرکان در [[جنگ احزاب]] علیه مسلمانان بود. بر اساس گزارش منابع تاریخ اسلام، هنگامی که سپاه مشرکان مکه و هم‌پیمانان آنان به مدینه نزدیک شدند، حیی بن اخطب -از یهودیان [[بنی نضیر]] که در ساماندهی جنگ احزاب نقشی عمده داشت - به نمایندگی از قریش به دیدار بنی‌قریظه رفت و موافقت آنان را برای همکاری با [[قریش]] در جنگ با مسلمانان جلب کرد.<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص ۴۵۴-۴۵۶؛ ابن هشام، السیره النبویه، چاپ بیروت، ج۲، ص ۲۲۰-۲۲۱</ref>


هنگامی که این خبر به پیامبر(ص) رسید گروهی از صحابه از جمله [[سعد بن معاذ]]، [[سعد بن عباده]] و [[اسید بن حضیر]] را برای تحقیق درباره درستی خبر به قلعه بنی‌قریظه فرستاد. نقل شده که بنی‌قریظه در دیدار با این گروه به پیامبر(ص) بی‌احترامی کرده و پیمان خود با مسلمانان را انکار کردند.<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ۴۵۸-۴۵۹؛ ابن هشام، السیره النبویه، چاپ بیروت، ج۲، ص ۲۲۱-۲۲۲</ref>
هنگامی که این خبر به پیامبر(ص) رسید گروهی از صحابه از جمله [[سعد بن معاذ]]، [[سعد بن عباده]] و [[اسید بن حضیر]] را برای تحقیق درباره درستی خبر به قلعه بنی‌قریظه فرستاد. نقل شده که بنی‌قریظه در دیدار با این گروه به پیامبر(ص) بی‌احترامی کرده و پیمان خود با مسلمانان را انکار کردند.<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ۴۵۸-۴۵۹؛ ابن هشام، السیره النبویه، چاپ بیروت، ج۲، ص ۲۲۱-۲۲۲</ref>


به دلیل موقعیت جغرافیایی محل سکونت بنی‌قریظه آنان می‌توانستند در حالی که مسلمانان مشغول دفاع از خندق بودند از پشت سر به مدینه حمله کنند؛ از همین رو خبر پیمان‌شکنی بنی‌قریظه تاثیر مخربی بر روحیه مسلمانان داشت. بر اساس برخی گزارش‌ها زمانی که مدینه از سوی مشرکان در محاصره بود، بنی قریظه تصمیم گرفتند شبانه به مدینه حمله کنند و برای این مقصود پیام‌هایی به مشرکان فرستادند و از آنان طلب نیرو کردند. با شنیدن این خبر پیامبر(ص) ۲۰۰ تن از مسلمانان را برای دفاع از مدینه فرستاد که تا صبح تکبیر گفتند و با روشن شدن هوا خطر از میان رفت.<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص ۴۶۰</ref> یک شب نیز حدود ده نفر از شجاعان و جنگجویان یهودی به شهر حمله کردند اما بعد از ساعتی درگیری با گروهی از مسلمانان بازگشتند.<ref>واقدی، المعازی، ج۲، ص ۴۶۲</ref> از [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] نقل شده که درباره خطر بنی قریظه می‌گفت: ما برای کودکان و زنان خود در مدینه، از بنی قریظه بیشتر می‌ترسیدیم تا از [[قریش]] و [[غطفان]].<ref> مغازی ج ۱ ص۴۶۰</ref>
به دلیل موقعیت جغرافیایی محل سکونت بنی‌قریظه آنان می‌توانستند در حالی که مسلمانان مشغول دفاع از خندق بودند از پشت سر به مدینه حمله کنند؛ از همین رو خبر پیمان‌شکنی بنی‌قریظه تاثیر مخربی بر روحیه مسلمانان داشت. بر اساس برخی گزارش‌ها زمانی که مدینه از سوی مشرکان در محاصره بود، بنی‌قریظه تصمیم گرفتند شبانه به مدینه حمله کنند و برای این مقصود پیام‌هایی به مشرکان فرستادند و از آنان طلب نیرو کردند. با شنیدن این خبر پیامبر(ص) ۲۰۰ تن از مسلمانان را برای دفاع از مدینه فرستاد که تا صبح تکبیر گفتند و با روشن شدن هوا خطر از میان رفت.<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص ۴۶۰</ref> یک شب نیز حدود ده نفر از شجاعان و جنگجویان یهودی به شهر حمله کردند اما بعد از ساعتی درگیری با گروهی از مسلمانان بازگشتند.<ref>واقدی، المعازی، ج۲، ص ۴۶۲</ref> از [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] نقل شده که درباره خطر بنی‌قریظه می‌گفت: ما برای کودکان و زنان خود در مدینه، از بنی‌قریظه بیشتر می‌ترسیدیم تا از [[قریش]] و [[غطفان]].<ref> مغازی ج ۱ ص۴۶۰</ref>


به همین دلیل، [[پیامبر(ص)]] در همان روز پراکنده‌شدن دشمنان در [[غزوه خندق]] به جنگ بنی قریظه رفت.
به همین دلیل، [[پیامبر(ص)]] در همان روز پراکنده‌شدن دشمنان در [[غزوه خندق]] به جنگ بنی‌قریظه رفت.
[[پرونده:قلعه‌های بنی قریظه.jpg|بندانگشتی|۳۰۰px|آثار باقیمانده از قلعه‌های بنی قریظه]]
[[پرونده:قلعه‌های بنی قریظه.jpg|بندانگشتی|۳۰۰px|آثار باقیمانده از قلعه‌های بنی‌قریظه]]
==جنگ و سرنوشت آن==
==جنگ و سرنوشت آن==
مسلمانان قلعه‌ها و خانه‌های بنی قریظه را محاصره کردند. مدت محاصره بین ۱۵ تا ۲۵ روز گزارش شده است. بنی قریظه خود پیشنهاد دادند که با همان شرایط [[غزوه بنی نضیر|بنی نضیر]] تسلیم شوند. بنی نضیر از اموال و دارایی خود چشم پوشیده و [[مدینه]] را ترک کرده بودند. ولی [[رسول خدا]] جز این که به حکم او گردن نهند، هر پیشنهادی را رد کرد.<ref>واقدی، ج۲، ص۵۰۱.</ref>
مسلمانان قلعه‌ها و خانه‌های بنی‌قریظه را محاصره کردند. مدت محاصره بین ۱۵ تا ۲۵ روز گزارش شده است. بنی‌قریظه خود پیشنهاد دادند که با همان شرایط [[غزوه بنی نضیر|بنی نضیر]] تسلیم شوند. بنی نضیر از اموال و دارایی خود چشم پوشیده و [[مدینه]] را ترک کرده بودند. ولی [[رسول خدا]] جز این که به حکم او گردن نهند، هر پیشنهادی را رد کرد.<ref>واقدی، ج۲، ص۵۰۱.</ref>


به پیشنهاد خود بنی قریظه، رسول اکرم حکمیت را به [[سعد بن معاذ]]، رئیس قبیله [[بنی عبد اشهل]] از اشراف [[اوس]]، واگذار نمود.<ref>الصحیح، ج ۱۲ص۹۰</ref> بدین جهت بنی قریظه حکمیت سعد بن معاذ را پیشنهاد دادند که اوس قبل از اسلام متحد ایشان بود. سعد با استناد به احکام [[تورات]] و پیمانی که بنی قریظه قبل از جنگ با پیامبر بسته بودند، حکم کرد که هر کسی علیه پیامبر(ص) تجمع کرده کشته شود<ref>الصحیح، ج۱۲ص ۸۸</ref> و زنان و کودکان اسیر شوند. رسول اکرم این حکم را مطابق خواست پروردگار دانست. آیات ۵۶ تا ۵۸ سوره [[انفال]] و ۲۶ و ۲۷ [[سوره احزاب]] راجع به جنگ بنی قریظه است.<ref>طبری، سلسلة اول، ص۱۴۹۳؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۶۵-۲۶۶؛ ابن سعد، ج۲، ص۷۵. </ref>
به پیشنهاد خود بنی‌قریظه، رسول اکرم حکمیت را به [[سعد بن معاذ]]، رئیس قبیله [[بنی عبد اشهل]] از اشراف [[اوس]]، واگذار نمود.<ref>الصحیح، ج ۱۲ص۹۰</ref> بدین جهت بنی‌قریظه حکمیت سعد بن معاذ را پیشنهاد دادند که اوس قبل از اسلام متحد ایشان بود. سعد با استناد به احکام [[تورات]] و پیمانی که بنی‌قریظه قبل از جنگ با پیامبر بسته بودند، حکم کرد که هر کسی علیه پیامبر(ص) تجمع کرده کشته شود<ref>الصحیح، ج۱۲ص ۸۸</ref> و زنان و کودکان اسیر شوند. رسول اکرم این حکم را مطابق خواست پروردگار دانست. آیات ۵۶ تا ۵۸ سوره [[انفال]] و ۲۶ و ۲۷ [[سوره احزاب]] راجع به جنگ بنی‌قریظه است.<ref>طبری، سلسلة اول، ص۱۴۹۳؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۶۵-۲۶۶؛ ابن سعد، ج۲، ص۷۵. </ref>


اظهار نظر در مورد کشته‌ها متفاوت است، بعضی گفته‌اند: مردان بنی قریظه و پسران بالغشان، که تعداد آنان بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ نفر گزارش شده است، به قتل رسیدند. یک زن قریظی نیز، که یک مسلمان را کشته بود، به قتل رسید. یکی از مردان قبیله به نام رفاعة بن سِموال به وساطت سَلمی دختر قیس، از خاله‌های [[رسول اکرم]] بخشیده شد.<ref>طبری، سلسلة اول، ص۱۴۹۷، ۱۵۰۰؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> ولی گزارش‌ها بیان می‌کنند که فقط مردان جنگوی قبیله که علیه [[پیامبر(ص)]] اقداماتی انجام داده بودند کشته شدند.<ref>الصحیح، ج۱۲ص ۸۸</ref>
اظهار نظر در مورد کشته‌ها متفاوت است، بعضی گفته‌اند: مردان بنی‌قریظه و پسران بالغشان، که تعداد آنان بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ نفر گزارش شده است، به قتل رسیدند. یک زن قریظی نیز، که یک مسلمان را کشته بود، به قتل رسید. یکی از مردان قبیله به نام رفاعة بن سِموال به وساطت سَلمی دختر قیس، از خاله‌های [[رسول اکرم]] بخشیده شد.<ref>طبری، سلسلة اول، ص۱۴۹۷، ۱۵۰۰؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> ولی گزارش‌ها بیان می‌کنند که فقط مردان جنگوی قبیله که علیه [[پیامبر(ص)]] اقداماتی انجام داده بودند کشته شدند.<ref>الصحیح، ج۱۲ص ۸۸</ref>


اموال بنی قریظه بین مسلمانان تقسیم شد. برای اولین بار، سهم سوار و پیاده مشخص گردید؛ به سوار دو سهم و به پیاده یک سهم تعلق گرفت. از فهرست اموال، به خصوص فهرست سلاح، که منابع ذکر کرده‌اند، برمی‌آید که مقدار غنایم به دست آمده از بنی قریظه چشمگیر بوده و به احتمال، همین امر شیوه جدید تقسیم غنایم را ممکن ساخته است.
اموال بنی‌قریظه بین مسلمانان تقسیم شد. برای اولین بار، سهم سوار و پیاده مشخص گردید؛ به سوار دو سهم و به پیاده یک سهم تعلق گرفت. از فهرست اموال، به خصوص فهرست سلاح، که منابع ذکر کرده‌اند، برمی‌آید که مقدار غنایم به دست آمده از بنی‌قریظه چشمگیر بوده و به احتمال، همین امر شیوه جدید تقسیم غنایم را ممکن ساخته است.


== بررسی تاریخی ==
== بررسی تاریخی ==
از مجموع گزارش‌ها می‌توان نتیجه‌گیری کرد که مسلمانان به دلیل تجربه‌های گذشته که از اخراج [[غزوه بنی قینقاع|بنی قینقاع]] و [[غزوه بنی نضیر|بنی نضیر]] داشتند، دیگر به خروج بنی قریظه از [[مدینه]] رضایت نمی‌دادند، زیرا آنان نیز در صورت خروج از شهر مانند بنی نضیر به مخالفان مسلمانان در [[مکه]] و یهودیان بیرون [[مدینه]] می‌پیوستند. به هر حال، بیان [[قرآن]] [[سوره احزاب]] آیات ۲۷-۲۶ حکایت از تأیید و اجرای حکم یادشده دارد.<ref>قطب، ج۶، ص۵۶۹.</ref> ولی نه کشتن شدن همه مردان بلکه کشته شدن مردانی که علیه پیامبر(ع) اقداماتی انجام داده بودند، [[سیدجعفر مرتضی عاملی|سیدجعفر مرتضی]] در [[الصحیح من سیرة النبی الاعظم (کتاب)|الصحیح]] در تفسیر آیه ۲۶ [[سوره احزاب]] یاد آور می‌شود، منظور از آیۀ {{متن قرآن|... فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا ﴿۲۶﴾|ترجمه=...گروهی را می‌کشتید و گروهی را اسیر می‌کردید.|سوره=[[سوره احزاب|احزاب]]|آیه=۲۶}}، فقط مردان هستند، زیرا تاسرون با اسارت مردان تناسب دارد و برای اسارت در زنان از واژۀ سبایا استفاده میشود، اما بعضی به اشتباه تاسرون را به زنان و کودکان حمل کرده و تقتلون را به مردان.<ref>الصحیح، ج ۱۲، ص ۱۴۸. </ref> بدین ترتیب تعداد کشته شدگان چهار صد نفر می‌شود همان طور که [[ابن شهر آشوب]] تعداد کل مردان را هفتصد نفر و تعداد کشته شدگان آنان را چهار صد و پنجاه نفر دانسته است.<ref> مناقب، ج ۳ص ۱۷۱ به نقل از الصحیح ج ۱۲ص ۱۴۸</ref>
از مجموع گزارش‌ها می‌توان نتیجه‌گیری کرد که مسلمانان به دلیل تجربه‌های گذشته که از اخراج [[غزوه بنی قینقاع|بنی قینقاع]] و [[غزوه بنی نضیر|بنی نضیر]] داشتند، دیگر به خروج بنی‌قریظه از [[مدینه]] رضایت نمی‌دادند، زیرا آنان نیز در صورت خروج از شهر مانند بنی نضیر به مخالفان مسلمانان در [[مکه]] و یهودیان بیرون [[مدینه]] می‌پیوستند. به هر حال، بیان [[قرآن]] [[سوره احزاب]] آیات ۲۷-۲۶ حکایت از تأیید و اجرای حکم یادشده دارد.<ref>قطب، ج۶، ص۵۶۹.</ref> ولی نه کشتن شدن همه مردان بلکه کشته شدن مردانی که علیه پیامبر(ع) اقداماتی انجام داده بودند، [[سیدجعفر مرتضی عاملی|سیدجعفر مرتضی]] در [[الصحیح من سیرة النبی الاعظم (کتاب)|الصحیح]] در تفسیر آیه ۲۶ [[سوره احزاب]] یاد آور می‌شود، منظور از آیۀ {{متن قرآن|... فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا ﴿۲۶﴾|ترجمه=...گروهی را می‌کشتید و گروهی را اسیر می‌کردید.|سوره=[[سوره احزاب|احزاب]]|آیه=۲۶}}، فقط مردان هستند، زیرا تاسرون با اسارت مردان تناسب دارد و برای اسارت در زنان از واژۀ سبایا استفاده میشود، اما بعضی به اشتباه تاسرون را به زنان و کودکان حمل کرده و تقتلون را به مردان.<ref>الصحیح، ج ۱۲، ص ۱۴۸. </ref> بدین ترتیب تعداد کشته شدگان چهار صد نفر می‌شود همان طور که [[ابن شهر آشوب]] تعداد کل مردان را هفتصد نفر و تعداد کشته شدگان آنان را چهار صد و پنجاه نفر دانسته است.<ref> مناقب، ج ۳ص ۱۷۱ به نقل از الصحیح ج ۱۲ص ۱۴۸</ref>


=== تردید در کشته شدن یهودیان ===
=== تردید در کشته شدن یهودیان ===
خط ۵۹: خط ۵۸:
* [[مالک بن انس]]، ابن اسحاق راوی اصلی این جریان را دجال می‌نامد،<ref> تهذیب، ج ۹ص۳۶</ref> دلیل این نامگذاری، نقل داستان غزوات پیامبر(ص) با یهودیان از قول فرزندان یهودی عنوان شده است<ref>التهذیب، ج۹ص ۴۰-۳۹</ref> لذا مالک را می‌توان یکی از مخالفین این داستان دانست.
* [[مالک بن انس]]، ابن اسحاق راوی اصلی این جریان را دجال می‌نامد،<ref> تهذیب، ج ۹ص۳۶</ref> دلیل این نامگذاری، نقل داستان غزوات پیامبر(ص) با یهودیان از قول فرزندان یهودی عنوان شده است<ref>التهذیب، ج۹ص ۴۰-۳۹</ref> لذا مالک را می‌توان یکی از مخالفین این داستان دانست.
* [[ابن حجر عسقلانی]]، علت تضعیف ابن اسحاق از سوی مالک را نقل اینگونه داستان‌ها می‌داند<ref>التهذیب، ج۹ص ۴۰-۳۹</ref> پس خود نیز جزء مخالفین این داستان قرار می‌گیرد.
* [[ابن حجر عسقلانی]]، علت تضعیف ابن اسحاق از سوی مالک را نقل اینگونه داستان‌ها می‌داند<ref>التهذیب، ج۹ص ۴۰-۳۹</ref> پس خود نیز جزء مخالفین این داستان قرار می‌گیرد.
*سید احمد برکات نیز با دلایل مختلف داستان نقل شده از طرف ابن اسحاق نسبت به یهودیان بنی قریظه را نفی می‌کند.<ref>Barakat Ahmad, Muhammad and the Jews: A Re-examination, p. 24</ref>
*سید احمد برکات نیز با دلایل مختلف داستان نقل شده از طرف ابن اسحاق نسبت به یهودیان بنی‌قریظه را نفی می‌کند.<ref>Barakat Ahmad, Muhammad and the Jews: A Re-examination, p. 24</ref>
*ولید عرفات نیز با بیان فاصله زیاد بین ابن اسحاق و جریان بنی قریظه، نداشتن سند صحیح از سوی ابن اسحاق را دلیلی بر ضعف این داستان دانسته و دلایل دیگری نیز اقامه کرده است.<ref>W. N. Arafat, New Light on the Story of Banu Qurayza and the Jews of Medina, Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland (1976), pp. 100-107</ref>
*ولید عرفات نیز با بیان فاصله زیاد بین ابن اسحاق و جریان بنی‌قریظه، نداشتن سند صحیح از سوی ابن اسحاق را دلیلی بر ضعف این داستان دانسته و دلایل دیگری نیز اقامه کرده است.<ref>W. N. Arafat, New Light on the Story of Banu Qurayza and the Jews of Medina, Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland (1976), pp. 100-107</ref>


== حکم سعد طبق منابع یهودی ==
== حکم سعد طبق منابع یهودی ==
[[سعد بن معاذ]] با استناد به پیمان بنی قریظه با پیامبر و منابع دین یهود چنین حکمی صادر کرد<ref>حسنی، ص۵۱۹ ۵۲۱.</ref> این حکم از نظر خود آنان کیفری شرعی تلقی می‌شد.<ref>ابوزهره، ج۲، ص۶۷۱۶۷۲.</ref> در توراتِ موجود، درباره شهری که به زور وارد آن شده‌اند چنین گفته شده است: «اگر پروردگارت، آن را به تو واگذار کرد، همه مردان را از دم شمشیر بگذران، اما زنان و کودکان و حیوانات و هر آنچه در شهر است، همه غنیمت می‌باشد، پس همه را به عنوان غنیمت بردارید و غنیمتی که پروردگار نصیب کرده بخورید».<ref>کتاب مقدس، سفر تثنیه، باب ۲۰، فقره ۱۴-۱۳.</ref>
[[سعد بن معاذ]] با استناد به پیمان بنی‌قریظه با پیامبر و منابع دین یهود چنین حکمی صادر کرد<ref>حسنی، ص۵۱۹ ۵۲۱.</ref> این حکم از نظر خود آنان کیفری شرعی تلقی می‌شد.<ref>ابوزهره، ج۲، ص۶۷۱۶۷۲.</ref> در توراتِ موجود، درباره شهری که به زور وارد آن شده‌اند چنین گفته شده است: «اگر پروردگارت، آن را به تو واگذار کرد، همه مردان را از دم شمشیر بگذران، اما زنان و کودکان و حیوانات و هر آنچه در شهر است، همه غنیمت می‌باشد، پس همه را به عنوان غنیمت بردارید و غنیمتی که پروردگار نصیب کرده بخورید».<ref>کتاب مقدس، سفر تثنیه، باب ۲۰، فقره ۱۴-۱۳.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}
کاربر ناشناس