کاربر ناشناس
غزوه بنیقریظه: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Eahmadian بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Aghaie جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
به پیشنهاد بنی قریظه رسول اکرم حکمیت را به [[سعد بن معاذ]]، رئیس قبیله [[بنی عبد اشهل]] از اشراف [[اوس]]، واگذار نمود.<ref>الصحیح، ج ۱۲ص۹۰</ref> بدین جهت بنی قریظه حکمیت سعد بن معاذ را پیشنهاد دادند که اوس قبل از اسلام متحد ایشان بود. به موجب تورات و پیمانی که بنی قریظه قبل از جنگ با پیامبر بسته بودند، سعد حکم کرد که هر کسی علیه پیامبر(ص) تجمع کرده کشته شود، <ref>الصحیح، ج۱۲ص ۸۸</ref>زنان و کودکان اسیر شوند. رسول اکرم این حکم را مطابق خواست پروردگار دانست. آیات ۵۶ تا ۵۸ سوره [[انفال]] و ۲۶ و ۲۷ [[سوره احزاب]] راجع به جنگ بنی قریظه است. <ref>طبری، سلسلة اول، ص۱۴۹۳؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۶۵-۲۶۶؛ ابن سعد، ج۲، ص۷۵. </ref> | به پیشنهاد بنی قریظه رسول اکرم حکمیت را به [[سعد بن معاذ]]، رئیس قبیله [[بنی عبد اشهل]] از اشراف [[اوس]]، واگذار نمود.<ref>الصحیح، ج ۱۲ص۹۰</ref> بدین جهت بنی قریظه حکمیت سعد بن معاذ را پیشنهاد دادند که اوس قبل از اسلام متحد ایشان بود. به موجب تورات و پیمانی که بنی قریظه قبل از جنگ با پیامبر بسته بودند، سعد حکم کرد که هر کسی علیه پیامبر(ص) تجمع کرده کشته شود، <ref>الصحیح، ج۱۲ص ۸۸</ref>زنان و کودکان اسیر شوند. رسول اکرم این حکم را مطابق خواست پروردگار دانست. آیات ۵۶ تا ۵۸ سوره [[انفال]] و ۲۶ و ۲۷ [[سوره احزاب]] راجع به جنگ بنی قریظه است. <ref>طبری، سلسلة اول، ص۱۴۹۳؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۶۵-۲۶۶؛ ابن سعد، ج۲، ص۷۵. </ref> | ||
اظهار نظر در مورد کشتهها متفاوت است، بعضی گفتهاند: مردان بنی قریظه و پسران بالغشان، که تعداد آنان بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ نفر گزارش شده است، به قتل رسیدند. یک زن قریظی نیز، که یک مسلمان را کشته بود، به قتل رسید. یکی از مردان قبیله به نام رفاعة بن سِموال به وساطت سَلمی دختر قیس، از خالههای [[رسول اکرم]] بخشیده شد. <ref>طبری، سلسلة اول، ص۱۴۹۷، ۱۵۰۰؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> ولی | اظهار نظر در مورد کشتهها متفاوت است، بعضی گفتهاند: مردان بنی قریظه و پسران بالغشان، که تعداد آنان بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ نفر گزارش شده است، به قتل رسیدند. یک زن قریظی نیز، که یک مسلمان را کشته بود، به قتل رسید. یکی از مردان قبیله به نام رفاعة بن سِموال به وساطت سَلمی دختر قیس، از خالههای [[رسول اکرم]] بخشیده شد. <ref>طبری، سلسلة اول، ص۱۴۹۷، ۱۵۰۰؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> ولی گزارشها حاکی از کشته شدن تنها مردان جنگوی قبیله میباشد که علیه [[پیامبر(ص)]] اقداماتی انجام داده بودند. <ref>الصحیح، ج۱۲ص ۸۸</ref> | ||
اموال بنی قریظه بین مسلمانان تقسیم شد. برای اولین بار، سهم سوار و پیاده مشخص گردید؛ به سوار دو سهم و به پیاده یک سهم تعلق گرفت. از فهرست اموال، به خصوص فهرست سلاح، که منابع ذکر کردهاند، برمیآید که مقدار غنایم به دست آمده از بنی قریظه چشمگیر بوده و به احتمال، همین امر شیوه جدید تقسیم غنایم را ممکن ساخته است. | اموال بنی قریظه بین مسلمانان تقسیم شد. برای اولین بار، سهم سوار و پیاده مشخص گردید؛ به سوار دو سهم و به پیاده یک سهم تعلق گرفت. از فهرست اموال، به خصوص فهرست سلاح، که منابع ذکر کردهاند، برمیآید که مقدار غنایم به دست آمده از بنی قریظه چشمگیر بوده و به احتمال، همین امر شیوه جدید تقسیم غنایم را ممکن ساخته است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
* دکتر شهیدی می نویسد: به نظر می رسد داستان بنی قریظه سالها پس از تاریخ واقعه و هنگامی که نسل حاضر در آن محاصره برافتاد به وسیله داستان گویی که از تیره [[طایفه خزرج|خزرج]] بوده است دستکاری شده و به تحریر درآمده باشد، تا بدین وسیله نشان دهند که حرمت طایفه [[طایفه اوس|اوس]] نزد پیامبر(ص) به اندازه طایفه خزرج نبود و برای همین است که پیغمبر هم پیمانهای خزرج را نکشت، اما هم پیمانان اوس را گردن زد. و نیز خواسته است نشان دهد که رئیس قبیله اوس جانب هم پیمانهای خود را رعایت کرده است.<ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص 90.</ref> | * دکتر شهیدی می نویسد: به نظر می رسد داستان بنی قریظه سالها پس از تاریخ واقعه و هنگامی که نسل حاضر در آن محاصره برافتاد به وسیله داستان گویی که از تیره [[طایفه خزرج|خزرج]] بوده است دستکاری شده و به تحریر درآمده باشد، تا بدین وسیله نشان دهند که حرمت طایفه [[طایفه اوس|اوس]] نزد پیامبر(ص) به اندازه طایفه خزرج نبود و برای همین است که پیغمبر هم پیمانهای خزرج را نکشت، اما هم پیمانان اوس را گردن زد. و نیز خواسته است نشان دهد که رئیس قبیله اوس جانب هم پیمانهای خود را رعایت کرده است.<ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص 90.</ref> | ||
* [[مالک بن انس]]، ابن اسحاق راوی اصلی این جریان را دجال مینامد،<ref> تهذیب، ج ۹ص۳۶</ref> دلیل این نامگذاری، نقل داستان غزوات پیامبر(ص) با یهودیان از قول فرزندان یهودی عنوان شده است <ref>التهذیب، ج۹ص ۴۰-۳۹</ref> لذا مالک را میتوان یکی از مخالفین این داستان دانست. | * [[مالک بن انس]]، ابن اسحاق راوی اصلی این جریان را دجال مینامد،<ref> تهذیب، ج ۹ص۳۶</ref> دلیل این نامگذاری، نقل داستان غزوات پیامبر(ص) با یهودیان از قول فرزندان یهودی عنوان شده است <ref>التهذیب، ج۹ص ۴۰-۳۹</ref> لذا مالک را میتوان یکی از مخالفین این داستان دانست. | ||
* [[ابن حجر عسقلانی]]، علت تضعیف ابن اسحاق از سوی مالک را نقل اینگونه | * [[ابن حجر عسقلانی]]، علت تضعیف ابن اسحاق از سوی مالک را نقل اینگونه داستانها میداند<ref>التهذیب، ج۹ص ۴۰-۳۹</ref> پس خود نیز جزء مخالفین این داستان قرار میگیرد. | ||
*سید احمد برکات نیز با دلایل مختلف داستان نقل شده از طرف ابن اسحاق نسبت به یهودیان بنی قریظه را نفی میکند. <ref>Barakat Ahmad, Muhammad and the Jews: A Re-examination, p. 24</ref> | *سید احمد برکات نیز با دلایل مختلف داستان نقل شده از طرف ابن اسحاق نسبت به یهودیان بنی قریظه را نفی میکند. <ref>Barakat Ahmad, Muhammad and the Jews: A Re-examination, p. 24</ref> | ||
*ولید عرفات نیز با بیان فاصله زیاد بین ابن اسحاق و جریان بنی قریظه، نداشتن سند صحیح از سوی ابن اسحاق را دلیلی بر ضعف این داستان دانسته و دلایل دیگری نیز اقامه کرده است. <ref>W. N. Arafat, New Light on the Story of Banu Qurayza and the Jews of Medina, Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland (1976), pp. 100-107</ref> | *ولید عرفات نیز با بیان فاصله زیاد بین ابن اسحاق و جریان بنی قریظه، نداشتن سند صحیح از سوی ابن اسحاق را دلیلی بر ضعف این داستان دانسته و دلایل دیگری نیز اقامه کرده است. <ref>W. N. Arafat, New Light on the Story of Banu Qurayza and the Jews of Medina, Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland (1976), pp. 100-107</ref> | ||
== حکم سعد طبق منابع یهودی == | == حکم سعد طبق منابع یهودی == | ||
سعد بن معاذ با استناد به پیمان بنی قریظه با پیامبر و منابع دین یهود چنین حکمی صادر کرد<ref>حسنی، ص۵۱۹ ـ ۵۲۱.</ref> این حکم از نظر خود آنان کیفری شرعی تلقی می شد.<ref>ابوزهره، ج۲، ص۶۷۱۶۷۲.</ref> یهودیان در کتاب تحریف شده خود درباره شهری که به زور وارد آن شدهاند چنین گفتهاند: | [[سعد بن معاذ]] با استناد به پیمان بنی قریظه با پیامبر و منابع دین یهود چنین حکمی صادر کرد<ref>حسنی، ص۵۱۹ ـ ۵۲۱.</ref> این حکم از نظر خود آنان کیفری شرعی تلقی می شد.<ref>ابوزهره، ج۲، ص۶۷۱۶۷۲.</ref> یهودیان در کتاب تحریف شده خود درباره شهری که به زور وارد آن شدهاند چنین گفتهاند: | ||
اگر پروردگارت، آن را به تو واگذار کرد، همه مردان را از دم شمشیر بگذران، اما زنان و کودکان و حیوانات و هر آنچه در شهر است، همه غنیمت میباشد، پس همه را به عنوان غنیمت بردارید و غنیمتی که پروردگار نصیب کرده بخورید. <ref>کتاب | اگر پروردگارت، آن را به تو واگذار کرد، همه مردان را از دم شمشیر بگذران، اما زنان و کودکان و حیوانات و هر آنچه در شهر است، همه غنیمت میباشد، پس همه را به عنوان غنیمت بردارید و غنیمتی که پروردگار نصیب کرده بخورید. <ref>کتاب مقدس، سفر تثنیه ، باب، فقره ۱۴-۱۳.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس| | {{پانویس|اندازه=ریز|3}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، چاپ دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۹۶، چاپ افست تهران، ۱۹۶۵. | * طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، چاپ دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۹۶، چاپ افست تهران، ۱۹۶۵. | ||
* سید قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، ۱۳۸۶/۱۹۶۷. | * سید قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، ۱۳۸۶/۱۹۶۷. | ||
* شهیدی، سیدجعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، | * شهیدی، سیدجعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۹۰ش. | ||
* عاملی، سید جعفرمرتضی ، الصحیح من سیره النبی الاعظم، دارالحدیث، قم، ۱۳۸۵ش. | * عاملی، سید جعفرمرتضی ، الصحیح من سیره النبی الاعظم، دارالحدیث، قم، ۱۳۸۵ش. | ||
* کتاب مقدس، انشارات ایلام | * کتاب مقدس، انشارات ایلام |