پرش به محتوا

بنی‌مصطلق (غزوه): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand
imported>Salvand
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:


==قبیله بنی مُصْطَلِق==
==قبیله بنی مُصْطَلِق==
نسب این طایفه به جَذیمه پسر [[سعد بن عمرو بن ربیعه|سعد بن عمرو بن رَبیعه]] می‌رسد.<ref>ابوعبید، ص۲۹۱</ref> ابن دُرَید،<ref>ج۲، ص۴۷۶</ref> وجه تسمیه جذیمه به مُصْطَلِق را به سبب صدای زیبا و بلند او می‌داند که مشتق از «‌صلق »، به معنای قوت صوت است. این طایفه در نزدیکی آب‌های مُرَیسیع در ناحیه قُدَید، سکونت داشتند.<ref>یاقوت حموی، ج۵، ص۱۱۸</ref> و چون با طوایف [[قبیله بنی حارث|بنی حارث]] و هُون هم پیمان بودند، به «‌اَحابیش‌» شهرت یافتند.<ref>ابن هشام، قسم۱، ص۳۷۳</ref>
نسب این طایفه به جَذیمه پسر [[سعد بن عمرو بن ربیعه|سعد بن عمرو بن رَبیعه]] می‌رسد.<ref>ابوعبید، ص۲۹۱</ref> ابن دُرَید وجه تسمیه جذیمه به مُصْطَلِق را به سبب صدای زیبا و بلند او می‌داند که مشتق از «‌صلق»، به معنای قوت صوت است.<ref>ابن درید، کتاب الاشتقاق، ج۲، ص۴۷۶.</ref> این طایفه در نزدیکی آب‌های مُرَیسیع در ناحیه قُدَید، سکونت داشتند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۱۱۸.</ref> و چون با طوایف [[قبیله بنی حارث|بنی حارث]] و هُون هم پیمان بودند، به «‌اَحابیش‌» شهرت یافتند.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، قسم۱، ص۳۷۳</ref>


==دلیل وقوع جنگ==
==دلیل وقوع جنگ==
غزوة بنی مُصْطَلِق یا غزوه مریسیع در [[شعبان]] سال پنجم<ref>واقدی، ج۱، ص۴۰۴.</ref> و یا ششم هجری<ref>ابن هشام، قسم۲، ص۲۸۹.</ref> روی داد. به [[پیامبر اکرم]] خبر رسید که حارث بن ابی ضِرار، رئیس طایفة بنی مُصْطَلِق، قوم خود و گروه‌هایی از طوایف عرب را گردآورده و برای جنگ با مسلمانان آماده شده است.<ref>واقدی، همانجا.</ref> پیامبر (ص) پس از آگاهی و اطمینان از درستی خبر به سوی آنان لشکرکشی کرد. عده‌ای از منافقان نیز به دلیل نزدیکی محل جنگ و برای به دست آوردن غنایم به سپاه پیامبر پیوستند. کشته شدن یکی از جاسوس‌های بنی مُصْطَلِق به فرمان حضرت [[محمد (ص)]] در محل بَقْعاء، نزدیک [[مدینه]]، سبب وحشت کافران و پراکندگی عده‌ای از آنان شد. پیامبر در کنار آب مریسیع آماده جنگ شد. در این جنگ پرچمدار [[انصار]]، [[سعد بن عباده|سعد بن عُباده]] و پرچمدار [[مهاجران]]، [[ابوبکر |ابوبکر]]، یا [[عمار بن یاسر|عَمّار یاسر]]، بود.
غزوة بنی مُصْطَلِق یا غزوه مریسیع در [[شعبان]] سال پنجم<ref>واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۴۰۴.</ref> و یا ششم هجری<ref>ابن هشام، السیره النبویه، قسم۲، ص۲۸۹.</ref> روی داد. به [[پیامبر اکرم]] خبر رسید که حارث بن ابی ضِرار، رئیس طایفة بنی مُصْطَلِق، قوم خود و گروه‌هایی از طوایف عرب را گردآورده و برای جنگ با مسلمانان آماده شده است.<ref>واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۴۰۴.</ref> پیامبر (ص) پس از آگاهی و اطمینان از درستی خبر به سوی آنان لشکرکشی کرد. عده‌ای از منافقان نیز به دلیل نزدیکی محل جنگ و برای به دست آوردن غنایم به سپاه پیامبر پیوستند. کشته شدن یکی از جاسوس‌های بنی مُصْطَلِق به فرمان حضرت [[محمد (ص)]] در محل بَقْعاء، نزدیک [[مدینه]]، سبب وحشت کافران و پراکندگی عده‌ای از آنان شد. پیامبر در کنار آب مریسیع آماده جنگ شد. در این جنگ پرچمدار [[انصار]]، [[سعد بن عباده|سعد بن عُباده]] و پرچمدار [[مهاجران]]، [[ابوبکر |ابوبکر]]، یا [[عمار بن یاسر|عَمّار یاسر]]، بود.
[[پرونده:غزوه بنی مصطلق1.jpg|بندانگشتی|300px|غزوه بنی مصطلق]]
[[پرونده:غزوه بنی مصطلق1.jpg|بندانگشتی|300px|غزوه بنی مصطلق]]


==سرنوشت جنگ==
==سرنوشت جنگ==
همین که جنگ به فرمان [[پیامبر]] درگرفت، بنی مُصْطَلِق گریختند. عده‌ای از آنان کشته شدند و زنان و فرزندان و اموالشان به دست سپاه [[اسلام]] افتادند.<ref>همان، ج۱، ص۴۰۴ به بعد</ref> پس از پایان جنگ، پیامبر دستور داد با اسیران با عطوفت و نرمی رفتار کنند.<ref>همان، ص۴۱۰</ref> [[جویریه|جُوَیریه]]، دختر حارث بن ابی ضرار که از اسیران بود، سهم [[ثابت بن قیس]] و یا پسرعموی او شد. جویریه برای آزادی خویش از پیامبر یاری خواست. پیامبر نیز سهم مُکاتبه (بهای آزادی بنده) او را پرداخت و با او ازدواج کرد.<ref>ابن اسحاق، ص۲۶۳</ref> مسلمانان پس از این ازدواج، اسیران بنی مُصْطَلِق را آزاد کردند.<ref>واقدی، ج۱، ص۴۱۱</ref>
همین که جنگ به فرمان [[پیامبر]] درگرفت، بنی مُصْطَلِق گریختند. عده‌ای از آنان کشته شدند و زنان و فرزندان و اموالشان به دست سپاه [[اسلام]] افتادند.<ref>واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۴۰۴ به بعد.</ref> پس از پایان جنگ، پیامبر دستور داد با اسیران با عطوفت و نرمی رفتار کنند.<ref>واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۴۱۰.</ref> [[جویریه|جُوَیریه]]، دختر حارث بن ابی ضرار که از اسیران بود، سهم [[ثابت بن قیس]] و یا پسرعموی او شد. جویریه برای آزادی خویش از پیامبر یاری خواست. پیامبر نیز سهم مُکاتبه (بهای آزادی بنده) او را پرداخت و با او ازدواج کرد.<ref>ابن اسحاق، کتاب السیر، ص۲۶۳</ref> مسلمانان پس از این ازدواج، اسیران بنی مُصْطَلِق را آزاد کردند.<ref>واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۴۱۱.</ref>


==نزول سوره منافقون==
==نزول سوره منافقون==
کاربر ناشناس