کاربر ناشناس
امکان اشرف: تفاوت میان نسخهها
جز
←در حکمت مشاء
imported>Hrezaei جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Hrezaei جز (←در حکمت مشاء) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
ابن سینا در کتاب [[تعلیقات|تعلیقات]] این مسأله را در به صورت کلی چنین مطرح مىكند: | ابن سینا در کتاب [[تعلیقات|تعلیقات]] این مسأله را در به صورت کلی چنین مطرح مىكند: | ||
«کمال مطلق، حیثیت وجوبِ بدون امکان و وجود بدون عدم و حق بدون باطل است. هر آنچه بعد از اوست، ناقصتر از وجود اول است و غیر از آن هرچه هست، در ذات خود ممكن است. پس از آن، اختلاف در ترتیب و اشخاص و انواع به استعداد هر یک از موجودات بستگى دارد. پس هر یك از [[عقل فعال|عقول فعال]] نسبت به آنچه از او صادر مىشود، اشرف است و همه عقول فعال از امور مادی شریفترند. در میان مادیات نیز موجودات آسمانى و افلاک و کرات بر موجودات عالم طبیعت بر روی زمین برتری دارند. مقصود ارسطو از اشرف در اینجا چیزی است كه از نظر ذاتی مقدم بر هستی موجودات پائین تر و پست تر از خودش است و هستى یافتن مرتبه فروتر از آن، تنها پس از هستى آن امر متقدم امكانپذیر است» (ص 21، نیز نگاه كنید: «العرشیه»، ص15-16 | «کمال مطلق، حیثیت وجوبِ بدون امکان و وجود بدون عدم و حق بدون باطل است. هر آنچه بعد از اوست، ناقصتر از وجود اول است و غیر از آن هرچه هست، در ذات خود ممكن است. پس از آن، اختلاف در ترتیب و اشخاص و انواع به استعداد هر یک از موجودات بستگى دارد. پس هر یك از [[عقل فعال|عقول فعال]] نسبت به آنچه از او صادر مىشود، اشرف است و همه عقول فعال از امور مادی شریفترند. در میان مادیات نیز موجودات آسمانى و افلاک و کرات بر موجودات عالم طبیعت بر روی زمین برتری دارند. مقصود ارسطو از اشرف در اینجا چیزی است كه از نظر ذاتی مقدم بر هستی موجودات پائین تر و پست تر از خودش است و هستى یافتن مرتبه فروتر از آن، تنها پس از هستى آن امر متقدم امكانپذیر است» (ص 21، نیز نگاه كنید: <ref>«العرشیه»، ص15-16</ref> | ||
===در حکمت اشراق=== | ===در حکمت اشراق=== | ||
پس از ابن سینا، این مسأله به صورت قاعدهای مهم نزد شهابالدین سهروردی (درگذشت 587ق/1191م) بنیانگذار حكمت اشراق دیده مىشود. (همان، ص154؛ قس: قطبالدین، ص367 بب؛ نیز نگاه كنید: سهروردی، «اللمحات»، ص156، 164-166، «الالواح...»، ص39).وی صریحاً اصل این قاعده را به ارسطو بازمىگرداند، و پشتوانه این قاعده را حکم فطرت انسان نسبت به وجود چنین ترتیبی در سلسله وجود می داند.(«المشارع...»، ص434) | پس از ابن سینا، این مسأله به صورت قاعدهای مهم نزد شهابالدین سهروردی (درگذشت 587ق/1191م) بنیانگذار حكمت اشراق دیده مىشود. (همان، ص154؛ قس: قطبالدین، ص367 بب؛ نیز نگاه كنید: سهروردی، «اللمحات»، ص156، 164-166، «الالواح...»، ص39).وی صریحاً اصل این قاعده را به ارسطو بازمىگرداند، و پشتوانه این قاعده را حکم فطرت انسان نسبت به وجود چنین ترتیبی در سلسله وجود می داند.(«المشارع...»، ص434) |