پرش به محتوا

اولوا العزم: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ آوریل ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
imported>Hasaninasab
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{اعتقادات شیعه}}
{{اعتقادات شیعه}}
'''اولو العزم''' به معنی صاحبان عزم. به چند تن از [[پیامبر|پیامبران]] الهی، اولوالعزم می‌گویند. برای کلمه عزم معانی متعددی از جمله تصمیم، اراده و عهد ذکر کرده‌اند. تعبیر اولوالعزم یک بار در [[قرآن کریم]] در [[سوره احقاف]] به کار رفته است: «فَاصْبِرْ کما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُل»: پس همان گونه که [[پیامبر|پیامبران]] اولوالعزم صبر کردند، صبر کن (احقاف: ۳۵).
'''اولو العزم''' به معنی صاحبان عزم. به چند تن از [[پیامبر|پیامبران]] الهی، اولو العزم می‌گویند. برای کلمه عزم معانی متعددی از جمله تصمیم، اراده و عهد ذکر کرده‌اند. تعبیر اولو العزم یک بار در [[قرآن کریم]] در [[سوره احقاف]] به کار رفته است: «فَاصْبِرْ کما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُل»: پس همان گونه که [[پیامبر|پیامبران]] اولو العزم صبر کردند، صبر کن (احقاف: ۳۵).


در اینکه اولوالعزم چه کسانی هستند و آیا دارای [[رسالت]] جهانی هستند یا رسالت ایشان محدود است، دیدگاه‌های مختلفی ارائه شده است. نظر مشهور این است منظور از این اصطلاح پنج پیامبر صاحب [[شریعت]]، حضرات [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]] و [[محمد]] علیهم السلام هستند.
در اینکه اولو العزم چه کسانی هستند و آیا دارای [[رسالت]] جهانی هستند یا رسالت ایشان محدود است، دیدگاه‌های مختلفی ارائه شده است. نظر مشهور این است منظور از این اصطلاح پنج پیامبر صاحب [[شریعت]]، حضرات [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]] و [[محمد]] علیهم السلام هستند.




== مقصود از اولوالعزم==
== مقصود از اولو العزم==
«اولو» به معنای صاحبان و «عزم» در لغت به معنای ارادۀ محکم و استوار می‌باشد. [[راغب]] در [[مفردات]] می‌گوید: عزم به معنای تصمیم گرفتن بر انجام کاری است.<ref> مفردات راغب، واژه عزم.</ref> در نگارش رایج فارسی دو الف موجود در «اولوا العزم» را یکبار می‌نویسند.<ref> فرهنگ املایی خط فارسی، ص۷۹</ref>
«اولو» به معنای صاحبان و «عزم» در لغت به معنای ارادۀ محکم و استوار می‌باشد. [[راغب]] در [[مفردات]] می‌گوید: عزم به معنای تصمیم گرفتن بر انجام کاری است.<ref> مفردات راغب، واژه عزم.</ref> در نگارش رایج فارسی دو الف موجود در «اولو العزم» را یکبار می‌نویسند.<ref> فرهنگ املایی خط فارسی، ص۷۹</ref>


درباره این‌که مقصود از اولوالعزم چیست و [[انبیا|انبیای]] اولوالعزم چه کسانی هستند سه نظریه مطرح شده است:
درباره این‌که مقصود از اولو العزم چیست و [[انبیا|انبیای]] اولو العزم چه کسانی هستند سه نظریه مطرح شده است:


=== صاحبان صبر===
=== صاحبان صبر===
برخی عزم را به معنای صبر دانسته‌اند و پیامبران اولوالعزم را به پیامبران دارای صبر و تحمل در مقابل سختی‌ها و مشکلات تبلیغ احکام الهی تفسیر نموده‌اند، چرا که در آیۀ اولوالعزم از میان صفات، صفت صبر به عنوان یک صفت برجسته برای پیامبران اولوالعزم مطرح شده است.<ref>تفسیر عاملی، ج۷، ص۵۳۳ ; تفسیر آیات الاحکام، ص۶۸۰ ; تفسیر مراغی، ج ۲۱، ص۱۳۲ ; التحریر والتنور، ج۲۶، ص۵۷). </ref>
برخی عزم را به معنای صبر دانسته‌اند و پیامبران اولو العزم را به پیامبران دارای صبر و تحمل در مقابل سختی‌ها و مشکلات تبلیغ احکام الهی تفسیر نموده‌اند، چرا که در آیۀ اولو العزم از میان صفات، صفت صبر به عنوان یک صفت برجسته برای پیامبران اولو العزم مطرح شده است.<ref>تفسیر عاملی، ج۷، ص۵۳۳ ; تفسیر آیات الاحکام، ص۶۸۰ ; تفسیر مراغی، ج ۲۱، ص۱۳۲ ; التحریر والتنور، ج۲۶، ص۵۷). </ref>


=== صاحبان عهد===
=== صاحبان عهد===
بعضی از [[مفسر|مفسرین]] با استناد به برخی از آیات و [[روایت|روایات]]، عزم در کلمه اولوالعزم را به معنای عهد دانسته و این معنا را از بعضی آیات [[قرآن]] همچون آیه ۷ [[سوره احزاب]] برداشت کرده‌اند؛ در این آیه آمده است «وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا» در این آیه به مسئلۀ گرفتن عهد و میثاق از انبیا بزرگی چون [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]]، و [[محمد]] علیهم السلام اشاره شده است. برخی از مفسرین معتقدند که منظور از میثاق در این آیه میثاقی خاص پیامبران است که به مساله [[نبوت]] آنها ارتباط مستقیم دارد و دلیل ذکر نام این ۵ پیامبر  شأن و مقام رفیع آن‌ها به واسطه اولوالعزم و صاحب شریعت‌ بودن‌شان می‌باشد<ref>المیزان، ج۱۶، ص۴۱۵-۴۱۶، تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۲۱۱</ref>
بعضی از [[مفسر|مفسرین]] با استناد به برخی از آیات و [[روایت|روایات]]، عزم در کلمه اولو العزم را به معنای عهد دانسته و این معنا را از بعضی آیات [[قرآن]] همچون آیه ۷ [[سوره احزاب]] برداشت کرده‌اند؛ در این آیه آمده است «وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا» در این آیه به مسئلۀ گرفتن عهد و میثاق از انبیا بزرگی چون [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]]، و [[محمد]] علیهم السلام اشاره شده است. برخی از مفسرین معتقدند که منظور از میثاق در این آیه میثاقی خاص پیامبران است که به مساله [[نبوت]] آنها ارتباط مستقیم دارد و دلیل ذکر نام این ۵ پیامبر  شأن و مقام رفیع آن‌ها به واسطه اولو العزم و صاحب شریعت‌ بودن‌شان می‌باشد<ref>المیزان، ج۱۶، ص۴۱۵-۴۱۶، تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۲۱۱</ref>


بنابراین که عزم به معنای عهد و میثاق باشد<ref> تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۳۴۲ و کنزالدقائق، ج۸، ص۳۶۰</ref> منظور از اولوالعزم پیامبرانی هستند که خداوند از آنها بر [[عبادت|عبودیت]] و اطاعت تامه خویش<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۵ و تفسیر القرآن الکریم، ج۶، ص۳۴۲</ref> یا بر [[ولایت]] [[حضرت محمد|پیامبر خاتم]] و [[اهل بیت]] ایشان<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۵ ; المیزان، ج۲، ص۲۱۳ ; تفسیر الصافی، ج۳، ص۳۴۲، تفسیر قمی، ج۲، ص۶۶ و کنزالدقائق، ج۸، ص۳۶۰</ref> پیمان گرفته است.
بنابراین که عزم به معنای عهد و میثاق باشد<ref> تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۳۴۲ و کنزالدقائق، ج۸، ص۳۶۰</ref> منظور از اولو العزم پیامبرانی هستند که خداوند از آنها بر [[عبادت|عبودیت]] و اطاعت تامه خویش<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۵ و تفسیر القرآن الکریم، ج۶، ص۳۴۲</ref> یا بر [[ولایت]] [[حضرت محمد|پیامبر خاتم]] و [[اهل بیت]] ایشان<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۵ ; المیزان، ج۲، ص۲۱۳ ; تفسیر الصافی، ج۳، ص۳۴۲، تفسیر قمی، ج۲، ص۶۶ و کنزالدقائق، ج۸، ص۳۶۰</ref> پیمان گرفته است.


=== صاحبان شریعت===
=== صاحبان شریعت===
عده دیگری از مفسرین با توجه به برخی از [[قرآن|آیات]] و [[حدیث|روایات]] انبیای اولوالعزم را به انبیا دارای کتاب و شریعت تفسیر کرده‌اند<ref>المیزان، ج۲، ص۲۱۳ ; جوامع الجامع، ج۶، ص۲۷ و ۲۹ ; روح البیان، ج۸، ص۴۹۵ ; کنزالدقائق، ج۱۲، ص۲۰۳ و تفسیر المبین، ص۵۵۰</ref>  
عده دیگری از مفسرین با توجه به برخی از [[قرآن|آیات]] و [[حدیث|روایات]] انبیای اولو العزم را به انبیا دارای کتاب و شریعت تفسیر کرده‌اند<ref>المیزان، ج۲، ص۲۱۳ ; جوامع الجامع، ج۶، ص۲۷ و ۲۹ ; روح البیان، ج۸، ص۴۹۵ ; کنزالدقائق، ج۱۲، ص۲۰۳ و تفسیر المبین، ص۵۵۰</ref>  


یکی از مهمترین آیات در این زمینه آیه 13 [[سوره شوری]] است که [[خدا|خداوند]] در این آیه نام این پیامبران را به عنوان پیامبران صاحب شریعت آورده است «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ».[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در تفسیر این ایه که نام این پیامبران آورده شده معتقد است که «شـرايـع الهـى و آن اديـانى كه مستند به وحى هستند تنها همين شرايع مذكور در آيه انـد، يـعـنـى شـريـعـت [[نوح (پیامبر)|نوح]] و [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهيم]] و [[موسى (پیامبر)|موسى]] و [[عيسى (پیامبر)|عيسى]] و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد]] (صلوات اللّه عليهم )، چون اگـر شـريـعت ديگرى مى‌بود بايد در اين مقام كه مقام بيان جامعيت شريعت اسلام است نام برده مى شد» <ref>المیزان، ج۱۸، ص۳۵ </ref> این مفهوم همچنین در روایات نیز تایید شده است به عنوان نمونه در روایتی از [[امام رضا]] علیه‌السلام سؤال شد که چرا بعضی انبیا اولوالعزم شدند حضرت فرمود: زیرا [[نوح]] همراه با کتاب و [[شریعت]] مبعوث شد و هر کس بعد از ایشان آمد طبق کتاب و شریعت و روش او عمل کرد تا این که ابراهیم با کتاب و [[صحف|صُحُف]] جدید آمد و هر پیامبری بعد از ایشان آمد طبق شریعت حضرت [[ابراهیم]] عمل کرد، سپس جناب [[موسی]] آمد و [[تورات]] را که کتاب جدیدی بود آورد و بعد از آن هم [[مسیح]] با [[انجیل]] که شریعت جدیدی بود آمد و تا زمان [[پیامبر اسلام]] همه طبق شریعت حضرت عیسی عمل می‌کردند، پیامبر اسلام با قرآن و شریعت جدیدی آمد که حرام و حلال آن تا روز قیامت به همان صورت باقی خواهد ماند.<ref> البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۵۱ ; الصافی، ج۵، ص۱۹ ; کنزالدقائق، ج۱۲، ص۲۰۶ ; تفسیر البرهان، ج۴، ص۸۰ و عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۷۸). </ref>  
یکی از مهمترین آیات در این زمینه آیه 13 [[سوره شوری]] است که [[خدا|خداوند]] در این آیه نام این پیامبران را به عنوان پیامبران صاحب شریعت آورده است «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ».[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در تفسیر این ایه که نام این پیامبران آورده شده معتقد است که «شـرايـع الهـى و آن اديـانى كه مستند به وحى هستند تنها همين شرايع مذكور در آيه انـد، يـعـنـى شـريـعـت [[نوح (پیامبر)|نوح]] و [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهيم]] و [[موسى (پیامبر)|موسى]] و [[عيسى (پیامبر)|عيسى]] و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد]] (صلوات اللّه عليهم )، چون اگـر شـريـعت ديگرى مى‌بود بايد در اين مقام كه مقام بيان جامعيت شريعت اسلام است نام برده مى شد» <ref>المیزان، ج۱۸، ص۳۵ </ref> این مفهوم همچنین در روایات نیز تایید شده است به عنوان نمونه در روایتی از [[امام رضا]] علیه‌السلام سؤال شد که چرا بعضی انبیا اولو العزم شدند حضرت فرمود: زیرا [[نوح]] همراه با کتاب و [[شریعت]] مبعوث شد و هر کس بعد از ایشان آمد طبق کتاب و شریعت و روش او عمل کرد تا این که ابراهیم با کتاب و [[صحف|صُحُف]] جدید آمد و هر پیامبری بعد از ایشان آمد طبق شریعت حضرت [[ابراهیم]] عمل کرد، سپس جناب [[موسی]] آمد و [[تورات]] را که کتاب جدیدی بود آورد و بعد از آن هم [[مسیح]] با [[انجیل]] که شریعت جدیدی بود آمد و تا زمان [[پیامبر اسلام]] همه طبق شریعت حضرت عیسی عمل می‌کردند، پیامبر اسلام با قرآن و شریعت جدیدی آمد که حرام و حلال آن تا روز قیامت به همان صورت باقی خواهد ماند.<ref> البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۵۱ ; الصافی، ج۵، ص۱۹ ; کنزالدقائق، ج۱۲، ص۲۰۶ ; تفسیر البرهان، ج۴، ص۸۰ و عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۷۸). </ref>  


برخی انبیای الهی اگر چه دارای کتاب آسمانی بودند ولی کتابشان کتاب [[احکام]] و [[شریعت]] مستقل و جدیدی نبود، چنان که [[آدم|حضرت آدم]]، [[شیث]]، [[ادریس]] و [[داود]](ع) هم دارای کتاب بودند ولی اولوالعزم نبودند.<ref> المیزان، ج ۲، ص۱۴۲؛ ترجمه المیزان، ج ۲، ص۲۱۳.</ref>
برخی انبیای الهی اگر چه دارای کتاب آسمانی بودند ولی کتابشان کتاب [[احکام]] و [[شریعت]] مستقل و جدیدی نبود، چنان که [[آدم|حضرت آدم]]، [[شیث]]، [[ادریس]] و [[داود]](ع) هم دارای کتاب بودند ولی اولو العزم نبودند.<ref> المیزان، ج ۲، ص۱۴۲؛ ترجمه المیزان، ج ۲، ص۲۱۳.</ref>


==تعداد انبیای اولوالعزم==
==تعداد انبیای اولو العزم==
در مورد تعداد و مصادیق پیامبران اولوالعزم بین مفسرین اختلافاتی وجود دارد:
در مورد تعداد و مصادیق پیامبران اولو العزم بین مفسرین اختلافاتی وجود دارد:


=== همه رسولان الهی===
=== همه رسولان الهی===
گروهی از مفسران اعتقاد دارند که واژۀ «مِن» در آیه «اولوالعزمِ مِنَ الرُّسل» بیانی است (یعنی مقصود از عبارت قبل از خود را واضح می‌کند) و صبر و پایداری و مورد آزمایش الهی قرار گرفتن‌، ویژگی تمامی رسولان الهی است.<ref> تنویر...، ۴۲۶؛ شیخ طوسی‌، ج۹،ص۲۸۷؛ زمخشری‌، ج۴،ص۳۱۳؛ فخرالدین‌، ج۲۷،ص۳۵</ref> البته در اینجا لازم است به تفاوت بین [[رسول]] و [[نبی]] دقت شود.  
گروهی از مفسران اعتقاد دارند که واژۀ «مِن» در آیه «اولو العزمِ مِنَ الرُّسل» بیانی است (یعنی مقصود از عبارت قبل از خود را واضح می‌کند) و صبر و پایداری و مورد آزمایش الهی قرار گرفتن‌، ویژگی تمامی رسولان الهی است.<ref> تنویر...، ۴۲۶؛ شیخ طوسی‌، ج۹،ص۲۸۷؛ زمخشری‌، ج۴،ص۳۱۳؛ فخرالدین‌، ج۲۷،ص۳۵</ref> البته در اینجا لازم است به تفاوت بین [[رسول]] و [[نبی]] دقت شود.  


===بعضی از رسولان الهی===
===بعضی از رسولان الهی===
بیشتر مفسران برآنند که واژۀ «مِن» در آیۀ بالا برای تبعیض است و بدین ترتیب تنها گروه ویژه‌ای از رسولان اولوالعزم به شمار می‌آیند.<ref> تنویر...، ۴۲۶؛ شیخ طوسی‌، ج۹،ص۲۸۷؛ زمخشری‌، ج۴،ص۳۱۳؛ فخرالدین‌، ج۲۷،ص۳۵</ref>
بیشتر مفسران برآنند که واژۀ «مِن» در آیۀ بالا برای تبعیض است و بدین ترتیب تنها گروه ویژه‌ای از رسولان اولو العزم به شمار می‌آیند.<ref> تنویر...، ۴۲۶؛ شیخ طوسی‌، ج۹،ص۲۸۷؛ زمخشری‌، ج۴،ص۳۱۳؛ فخرالدین‌، ج۲۷،ص۳۵</ref>


برخی اولوالعزم را هجده رسولی دانسته‌اند که نامشان در آیات ۸۲ تا ۹۰ [[سوره انعام]] آمده است، خداوند بعد از نام این انبیا فرموده است: «فَبِهُداهُمُ اقتَدِه»: پس به هدایت آنان اقتدا کن. و برخی بر اساس بعضی روایات، انبیای اولوالعزم را ۹ نفر دانسته و برخی دیگر آنها را ۶ یا ۷ نفر معرفی کرده‌اند.<ref>المیزان، ج۱۸، ص۳۳۳ ; روح المعانی، ج۲۶، ص۳۴و ۳۵</ref>
برخی اولو العزم را هجده رسولی دانسته‌اند که نامشان در آیات ۸۲ تا ۹۰ [[سوره انعام]] آمده است، خداوند بعد از نام این انبیا فرموده است: «فَبِهُداهُمُ اقتَدِه»: پس به هدایت آنان اقتدا کن. و برخی بر اساس بعضی روایات، انبیای اولو العزم را ۹ نفر دانسته و برخی دیگر آنها را ۶ یا ۷ نفر معرفی کرده‌اند.<ref>المیزان، ج۱۸، ص۳۳۳ ; روح المعانی، ج۲۶، ص۳۴و ۳۵</ref>


[[علامه طباطبایی]] و بعضی دیگر از مفسران اولوالعزم را پنج پیامبر صاحب شریعت، یعنی [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]] و[[محمد]] دانسته‌اند<ref>المیزان، ج۲، ص۲۱۳ ; البرهان، ج۳، ص۷۷۶ ; تفسیر مراغی، ج۲۱، ص۱۳۲ و ج۲۶، ص۲۹</ref> و معتقدند روایات دال بر این مطلب در حد [[مستفیض]] است.<ref>المیزان، ج۲، ص۱۴۵ و ۱۴۶ و ج۱۸ ص۲۲۰</ref> اما در مقابل، بعضی دیگر معتقدند به دلیل آن که این روایات به حد [[تواتر]] نمی‌رسد یقین آور نیست و از آیات قرآن دلالتی قطعی بر انحصار پیامبران صاحب شریعت در پنج نفر در دست نیست.<ref>روح المعانی، ج۱۸، ص۳۳۳</ref><ref>راه و راهنماشناسی، ج۵، ص۳۲۹</ref>
[[علامه طباطبایی]] و بعضی دیگر از مفسران اولو العزم را پنج پیامبر صاحب شریعت، یعنی [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]] و[[محمد]] دانسته‌اند<ref>المیزان، ج۲، ص۲۱۳ ; البرهان، ج۳، ص۷۷۶ ; تفسیر مراغی، ج۲۱، ص۱۳۲ و ج۲۶، ص۲۹</ref> و معتقدند روایات دال بر این مطلب در حد [[مستفیض]] است.<ref>المیزان، ج۲، ص۱۴۵ و ۱۴۶ و ج۱۸ ص۲۲۰</ref> اما در مقابل، بعضی دیگر معتقدند به دلیل آن که این روایات به حد [[تواتر]] نمی‌رسد یقین آور نیست و از آیات قرآن دلالتی قطعی بر انحصار پیامبران صاحب شریعت در پنج نفر در دست نیست.<ref>روح المعانی، ج۱۸، ص۳۳۳</ref><ref>راه و راهنماشناسی، ج۵، ص۳۲۹</ref>


==پیامبران اولوالعزم و رسالت جهانی==
==پیامبران اولو العزم و رسالت جهانی==
بنابراین که مقصود از انبیای اولوالعزم انبیای دارای [[شریعت]] باشد این مسأله مطرح شده است که آیا [[رسالت]] ایشان جهانی بوده یا آن که هر کدام به سوی قوم خاصی [[بعثت|مبعوث]] شده‌اند؟ البته در مورد جهانی بودن رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) تردید و اختلافی وجود ندارد اما در مورد دیگر انبیای اولوالعزم سه نظریه مطرح شده است:
بنابراین که مقصود از انبیای اولو العزم انبیای دارای [[شریعت]] باشد این مسأله مطرح شده است که آیا [[رسالت]] ایشان جهانی بوده یا آن که هر کدام به سوی قوم خاصی [[بعثت|مبعوث]] شده‌اند؟ البته در مورد جهانی بودن رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) تردید و اختلافی وجود ندارد اما در مورد دیگر انبیای اولو العزم سه نظریه مطرح شده است:


===رسالت جهانی همگی===
===رسالت جهانی همگی===
برخی مانند [[علامه طباطبایی]] معتقدند رسالت انبیای اولوالعزم جهانی بوده است. ایشان برای اثبات مدعای فوق شواهدی از آیات ارائه کرده‌<ref>المیزان، ج۲، ص۱۴۱ و ۱۴۲</ref> و توضیح داده‌اند که انبیای اولوالعزم و صاحب کتاب دوگونه دعوت داشته‌اند یکی دعوت به خداپرستی، توحید و نفی شرک، و دیگری دعوت به احکام و شرایع خاص. دعوت نخست جهانی بوده است بر خلاف دعوت دوم که به قوم خاصی اختصاص داشته است و آن قوم مکلف می‌شدند به آن احکام عمل کنند.
برخی مانند [[علامه طباطبایی]] معتقدند رسالت انبیای اولو العزم جهانی بوده است. ایشان برای اثبات مدعای فوق شواهدی از آیات ارائه کرده‌<ref>المیزان، ج۲، ص۱۴۱ و ۱۴۲</ref> و توضیح داده‌اند که انبیای اولو العزم و صاحب کتاب دوگونه دعوت داشته‌اند یکی دعوت به خداپرستی، توحید و نفی شرک، و دیگری دعوت به احکام و شرایع خاص. دعوت نخست جهانی بوده است بر خلاف دعوت دوم که به قوم خاصی اختصاص داشته است و آن قوم مکلف می‌شدند به آن احکام عمل کنند.


===رسالت جهانی بعضی===
===رسالت جهانی بعضی===
رسالت انبیای اولوالعزم رسالت جهانی نبوده است. برای مثال موسی(ع) و عیسی(ع) به سوی [[بنی‌اسرائیل]] برانگیخته شدند و دعوت آنان به این قوم اختصاص داشت. ظاهر برخی آیات نیز مؤید این مدعاست مثل: (ورسولاً إلی بنی إسرائیل) (آل عمران:۴۹) و نیز مفاد ظاهر آیات دیگری همچون: صف: ۶ ; اسرا:۱۰۱ ; طه:۴۷ ; شعرا: ۱۷ ; غافر:۵۳. بنابراین، بین این که پیامبری صاحب شریعت (اولوالعزم) باشد و رسالتش رسالتی جهانی باشد تلازمی نیست.
رسالت انبیای اولو العزم رسالت جهانی نبوده است. برای مثال موسی(ع) و عیسی(ع) به سوی [[بنی‌اسرائیل]] برانگیخته شدند و دعوت آنان به این قوم اختصاص داشت. ظاهر برخی آیات نیز مؤید این مدعاست مثل: (ورسولاً إلی بنی إسرائیل) (آل عمران:۴۹) و نیز مفاد ظاهر آیات دیگری همچون: صف: ۶ ; اسرا:۱۰۱ ; طه:۴۷ ; شعرا: ۱۷ ; غافر:۵۳. بنابراین، بین این که پیامبری صاحب شریعت (اولو العزم) باشد و رسالتش رسالتی جهانی باشد تلازمی نیست.


===تفصیل===
===تفصیل===
نظریه سوم آن است که ا گر معنای جهانی بودن آن باشد که پیامبر موظف است رسالت خویش را نه تنها به قوم خویش که به همه اقوام و ملل عمده جهان برساند، رسالت بسیاری از پیامبران حتی موسی (علیه‌السلام) و عیسی (علیه‌السلام) جهانی نبوده است. اما اگر جهانی بودن را به معنای لزوم ابلاغ رسالت در صورت مواجهه با دیگر اقوام و لزوم پیروی همه کسانی که با دین جدید آشنا می‌شدند بگیریم، رسالت همه پیامبران جهانی بوده است. بنابراین به یک معنا از جهانی بودن، دعوت بسیاری از انبیا جهانی نبوده و به معنای دیگر رسالت همه انبیا جهانی است.<ref> راه و راهنماشناسی، ج۵، ص۴۶ </ref>
نظریه سوم آن است که ا گر معنای جهانی بودن آن باشد که پیامبر موظف است رسالت خویش را نه تنها به قوم خویش که به همه اقوام و ملل عمده جهان برساند، رسالت بسیاری از پیامبران حتی موسی (علیه‌السلام) و عیسی (علیه‌السلام) جهانی نبوده است. اما اگر جهانی بودن را به معنای لزوم ابلاغ رسالت در صورت مواجهه با دیگر اقوام و لزوم پیروی همه کسانی که با دین جدید آشنا می‌شدند بگیریم، رسالت همه پیامبران جهانی بوده است. بنابراین به یک معنا از جهانی بودن، دعوت بسیاری از انبیا جهانی نبوده و به معنای دیگر رسالت همه انبیا جهانی است.<ref> راه و راهنماشناسی، ج۵، ص۴۶ </ref>


گفتنی است که موضوع انبیای اولوالعزم و پیوند آن با [[ولایت]] [[ائمه|ائمه معصومین]]‌(ع‌) در روایات متعددی مورد بحث واقع شده است،<ref> صفار، ۶۱؛ کلینی‌، ج۱،ص۴۱۶؛ مجلسی‌، ج۲۶،ص۳۸۲، ج۴۴،ص۲۲۶</ref> از جمله روایتی که [[امامان]]‌(ع‌) را وارثان علم و معجزات و فضیلت پیامبران اولوالعزم معرفی می‌کند.<ref>بحارالانوار ج۲،ص۲۰۵</ref>
گفتنی است که موضوع انبیای اولو العزم و پیوند آن با [[ولایت]] [[ائمه|ائمه معصومین]]‌(ع‌) در روایات متعددی مورد بحث واقع شده است،<ref> صفار، ۶۱؛ کلینی‌، ج۱،ص۴۱۶؛ مجلسی‌، ج۲۶،ص۳۸۲، ج۴۴،ص۲۲۶</ref> از جمله روایتی که [[امامان]]‌(ع‌) را وارثان علم و معجزات و فضیلت پیامبران اولو العزم معرفی می‌کند.<ref>بحارالانوار ج۲،ص۲۰۵</ref>


==مطالعه بیشتر==
==مطالعه بیشتر==
کاربر ناشناس