پرش به محتوا

شاه اسماعیل اول: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hamedona
جز (افزودن پیوند)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
| نام = اِسْماعیل اَوَّل صَفَوی
| نام = اِسْماعیل اَوَّل صَفَوی
| تصویر = شاه اسماعیل اول.jpg
| تصویر = شاه اسماعیل اول.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| اندازه تصویر = 180px
| زیرنویس تصویر =
| زیرنویس تصویر =
| دوران =
| دوران =
خط ۳۴: خط ۳۴:


==نام و نسب==
==نام و نسب==
اسماعیل میرزا، مشهور به شاه اسماعیل اول، پسر شیخ حیدر، روز [[سه‌شنبه]] [[۲۵ رجب]] سال ۸۹۲ق ([[۴ مرداد]] ۸۶۶ش) در [[اردبیل]] متولد شد.<ref>غیاث الدین خواندمیر، ج ۴، ص ۴۲۸.</ref> نسب او با پنج واسطه به [[شیخ صفی الدین اردبیلی]] می‌رسد. مادرش حلیمه بیگم آغا، دختر اوزون حسن [[آق قویونلو]] است. مادر شاه اسماعیل که نام اصلی‌اش مارتا بود، تا پایان عمر مسیحی ماند و در [[بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی]] دفن شده است.<ref>غیاث الدین خواندمیر، ج ۴، ص ۴۳۸.</ref>
اسماعیل میرزا، مشهور به شاه اسماعیل اول، پسر شیخ حیدر، روز [[سه‌شنبه]] [[۲۵ رجب]] سال ۸۹۲ق ([[۴ مرداد]] ۸۶۶ش) در [[اردبیل]] متولد شد.<ref>غیاث الدین خواندمیر، ج ۴، ص۴۲۸.</ref> نسب او با پنج واسطه به [[شیخ صفی الدین اردبیلی]] می‌رسد. مادرش حلیمه بیگم آغا، دختر اوزون حسن [[آق قویونلو]] است. مادر شاه اسماعیل که نام اصلی‌اش مارتا بود، تا پایان عمر مسیحی ماند و در [[بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی]] دفن شده است.<ref>غیاث الدین خواندمیر، ج ۴، ص۴۳۸.</ref>


==زندگی==
==زندگی==
پس از کشته شدن شیخ حیدر، یعقوب بیک، پسر اوزون حسن و خواهرش حلیمه را به همراه خواهرزادگانش، علی، ابراهیم و اسماعیل در رجب سال ۸۹۳ق در [[قلعه استخر]] [[فارس]] زندانی کرد. اسماعیل در این زمان یک سال بیشتر نداشت.<ref>غیاث الدین خواندمیر، ج ۴، ص ۴۳۵.</ref>
پس از کشته شدن شیخ حیدر، یعقوب بیک، پسر اوزون حسن و خواهرش حلیمه را به همراه خواهرزادگانش، علی، ابراهیم و اسماعیل در رجب سال ۸۹۳ق در [[قلعه استخر]] [[فارس]] زندانی کرد. اسماعیل در این زمان یک سال بیشتر نداشت.<ref>غیاث الدین خواندمیر، ج ۴، ص۴۳۵.</ref>


رستم بیک پسر یعقوب، پس از پدرش به قدرت رسید. او برای مقابله با فرخ یسار، هم‌پیمان سابق و دشمن کنونی خود، به کمک فرزندان شیخ حیدر و مریدان آنها نیازمند بود، لذا در سال ۸۹۸ق، حلیمه بیگم و فرزندانش را پس از حدود چهار سال و نیم از حبس آزاد کرد و به [[تبریز]] برد.<ref>منوچهر پارسادوست، ص ۲۲۰.</ref>
رستم بیک پسر یعقوب، پس از پدرش به قدرت رسید. او برای مقابله با فرخ یسار، هم‌پیمان سابق و دشمن کنونی خود، به کمک فرزندان شیخ حیدر و مریدان آنها نیازمند بود، لذا در سال ۸۹۸ق، حلیمه بیگم و فرزندانش را پس از حدود چهار سال و نیم از حبس آزاد کرد و به [[تبریز]] برد.<ref>منوچهر پارسادوست، ص۲۲۰.</ref>


رستم بیک پس از اینکه با کمک رشادت‌های «‌سلطان علی‌» و مریدانش به اهداف خود رسید، به خانواده شیخ حیدر اجازه داد به [[اردبیل]] بروند، ولی با افزایش مریدان آنها در اردبیل، احساس خطر کرد و آنها را دوباره به تبریز برگرداند و تصمیم گرفت تا علی و سران [[صوفیه]] را از بین ببرد. سلطان علی و مردانش با اطلاع از این موضوع، شبانه فرار کردند. رستم بیک، سپاهی پنج هزار نفری به فرماندهی اَیبه سلطان به تعقیب آنان فرستاد که در روستای «‌شماس‌» در نزدیکی اردبیل با صوفیان روبرو شدند. سلطان علی که کشته شدنش را پیش‌بینی می‌کرد، اسماعیل میرزا را به جانشینی خود اتنخاب کرد.<ref>غیاث الدین خواندمیر، ج ۴، ص ۴۴۱-۴۳۵.</ref>
رستم بیک پس از اینکه با کمک رشادت‌های «سلطان علی» و مریدانش به اهداف خود رسید، به خانواده شیخ حیدر اجازه داد به [[اردبیل]] بروند، ولی با افزایش مریدان آنها در اردبیل، احساس خطر کرد و آنها را دوباره به تبریز برگرداند و تصمیم گرفت تا علی و سران [[صوفیه]] را از بین ببرد. سلطان علی و مردانش با اطلاع از این موضوع، شبانه فرار کردند. رستم بیک، سپاهی پنج هزار نفری به فرماندهی اَیبه سلطان به تعقیب آنان فرستاد که در روستای «شماس» در نزدیکی اردبیل با صوفیان روبرو شدند. سلطان علی که کشته شدنش را پیش‌بینی می‌کرد، اسماعیل میرزا را به جانشینی خود اتنخاب کرد.<ref>غیاث الدین خواندمیر، ج ۴، ص۴۴۱-۴۳۵.</ref>


===کسب آموزش‌های دینی و نظامی در لاهیجان===
===کسب آموزش‌های دینی و نظامی در لاهیجان===
پس از کشته شدن سلطان علی، برادرانش ابراهیم و اسماعیل به [[اردبیل]] رفتند و مدتی مخفیانه در اردبیل زندگی کردند. سپس به دعوت والی شیعی [[گیلان]]، کارکیا میرزاعلی، [[قزلباش]]‌ها او را به [[لاهیجان]] بردند.<ref>غیاث الدین خواندمیر، ص ۴۴۱-۴۴۲؛ روملو، ص ۳ و ۹؛ عالم آرا، ص ۳۹-۴۵</ref> اسماعیل پنج سال در آنجا ماند و با مراقبت‌های [[شمس الدین لاهیجی]] که از فضلای آن دیار بود، فارسی، عربی، [[قرآن]] و مبانی و اصول شیعه [[امامیه]] را فراگرفت.<ref>روملو، ص ۹، جهانگشا، ص ۶۴-۶۷؛ امیرمحمود خواندمیر، ص ۸۳؛ پارسادوست، ص۲۴۰-۲۴۲.</ref> افزون بر این، در این مدت، زیر نظر هفت تن از اعیان صوفیه لاهیجان، فنون جنگ‌آوری آموخت.<ref>جهانگشا، ص ۵۷.</ref>  
پس از کشته شدن سلطان علی، برادرانش ابراهیم و اسماعیل به [[اردبیل]] رفتند و مدتی مخفیانه در اردبیل زندگی کردند. سپس به دعوت والی شیعی [[گیلان]]، کارکیا میرزاعلی، [[قزلباش]]‌ها او را به [[لاهیجان]] بردند.<ref>غیاث الدین خواندمیر، ص۴۴۱-۴۴۲؛ روملو، ص۳ و ۹؛ عالم آرا، ص۳۹-۴۵</ref> اسماعیل پنج سال در آنجا ماند و با مراقبت‌های [[شمس الدین لاهیجی]] که از فضلای آن دیار بود، فارسی، عربی، [[قرآن]] و مبانی و اصول شیعه [[امامیه]] را فراگرفت.<ref>روملو، ص۹، جهانگشا، ص۶۴-۶۷؛ امیرمحمود خواندمیر، ص۸۳؛ پارسادوست، ص۲۴۰-۲۴۲.</ref> افزون بر این، در این مدت، زیر نظر هفت تن از اعیان صوفیه لاهیجان، فنون جنگ‌آوری آموخت.<ref>جهانگشا، ص۵۷.</ref>  


===شکست قاتل پدر و ورود به تبریز===
===شکست قاتل پدر و ورود به تبریز===
اسماعیل میرزا، همراه هفت تن از اعیان صوفیه لاریجان، عازم اردبیل شد و هر چه به این شهر نزدیک‌تر می‌شد، بر تعداد یارانش افزوده می‌شد. او در سال ۹۰۵ق با نیروی هفت هزار نفری به جنگ «‌فرخ یسار»، قاتل پدرش رفت و او را شکست داد. در ادامه، قلعه [[باکو]] را فتح کرد، بناها را با خاک یکسان کرد و به قبر خلیل الله، قاتلِ [[شیخ جنید]]، بی‌حرمتی کرد و استخوان‌های او را از قبر درآورد و سوزاند.<ref>غیاث الدین؛ ج ۴، ص ۴۶۱؛ روملو، حسن بیگ؛ ص ۶۸.</ref> پس از آن به جنگ با الوند بیک، حاکم آذربایجان رفت و با شکست دادن او، وارد [[تبریز]] شد.
اسماعیل میرزا، همراه هفت تن از اعیان صوفیه لاریجان، عازم اردبیل شد و هر چه به این شهر نزدیک‌تر می‌شد، بر تعداد یارانش افزوده می‌شد. او در سال ۹۰۵ق با نیروی هفت هزار نفری به جنگ «فرخ یسار»، قاتل پدرش رفت و او را شکست داد. در ادامه، قلعه [[باکو]] را فتح کرد، بناها را با خاک یکسان کرد و به قبر خلیل الله، قاتلِ [[شیخ جنید]]، بی‌حرمتی کرد و استخوان‌های او را از قبر درآورد و سوزاند.<ref>غیاث الدین؛ ج ۴، ص۴۶۱؛ روملو، حسن بیگ؛ ص۶۸.</ref> پس از آن به جنگ با الوند بیک، حاکم آذربایجان رفت و با شکست دادن او، وارد [[تبریز]] شد.


==اقدامات شاه اسماعیل==
==اقدامات شاه اسماعیل==
===رسمی کردن مذهب تشیع در ایران===
===رسمی کردن مذهب تشیع در ایران===
اسماعیل میرزا در تابستان سال ۹۰۷ق در سن ۱۵ سالگی در تبریز تاج‎گذاری کرد و پس از آن شاه اسماعیل خوانده شد.<ref>سیوری، راجر، ص ۲۵.</ref> شاه اسماعیل پس از تاجگذاری دستور داد که همه خطبا به نام [[دوازده امامی|دوازده امام]] خطبه بخوانند و عبارت «‌[[شهادت ثالثه|اشهد أنّ علیاً ولی الله]]» را به [[اذان]] اضافه کنند.<ref>روملو، حسن بیگ، ص ۸۵-۸۶.</ref>
اسماعیل میرزا در تابستان سال ۹۰۷ق در سن ۱۵ سالگی در تبریز تاج‎گذاری کرد و پس از آن شاه اسماعیل خوانده شد.<ref>سیوری، راجر، ص۲۵.</ref> شاه اسماعیل پس از تاجگذاری دستور داد که همه خطبا به نام [[دوازده امامی|دوازده امام]] خطبه بخوانند و عبارت «[[شهادت ثالثه|اشهد أنّ علیاً ولی الله]]» را به [[اذان]] اضافه کنند.<ref>روملو، حسن بیگ، ص۸۵-۸۶.</ref>


مورّخان عصر نخست صفوی، به این نکته که مسیر شیعه شدن ایرانیان به طور گسترده و در حد سیاسی، از زمان [[اولجایتو|سلطان محمد خدابنده ایلخان مغول]] (۶۸۰ - ۷۱۶ق) بوده، واقف بوده اند و معمولا در یاد از شاه اسماعیل صفوی و تلاش وی برای نشر تشیع، از خدابنده هم یاد کرده اند<ref>جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران (از آغاز تا دولت صفوی)، تهران، 1390 ش، ص694</ref>. اما به دلیل آن که تشکیلات [[ایلخانان|دولت ایلخانی]] بر مبنای تسنن بنا شده بود، و سنّیان نفوذ فراوانی در آن داشتند، مخالفت های فراوانی با سیاست مذهبی خدابنده صورت گرفت که در نهایت وی را وادار به عقب نشینی کرد<ref>جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران (از آغاز تا دولت صفوی)، تهران، 1390 ش، ص694</ref>. بنابر این میان تلاش های این دو پادشاه در این زمینه، نزدیک دویست سال فاصله افتاده است.<ref>جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران (از آغاز تا دولت صفوی)، تهران، 1390 ش، ص694</ref>
مورّخان عصر نخست صفوی، به این نکته که مسیر شیعه شدن ایرانیان به طور گسترده و در حد سیاسی، از زمان [[اولجایتو|سلطان محمد خدابنده ایلخان مغول]] (۶۸۰ - ۷۱۶ق) بوده، واقف بوده‌اند و معمولا در یاد از شاه اسماعیل صفوی و تلاش وی برای نشر تشیع، از خدابنده هم یاد کرده‌اند<ref>جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران (از آغاز تا دولت صفوی)، تهران، ۱۳۹۰ ش، ص۶۹۴</ref>. اما به دلیل آن که تشکیلات [[ایلخانان|دولت ایلخانی]] بر مبنای تسنن بنا شده بود، و سنّیان نفوذ فراوانی در آن داشتند، مخالفت‌های فراوانی با سیاست مذهبی خدابنده صورت گرفت که در نهایت وی را وادار به عقب نشینی کرد<ref>جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران (از آغاز تا دولت صفوی)، تهران، ۱۳۹۰ ش، ص۶۹۴</ref>. بنابر این میان تلاش‌های این دو پادشاه در این زمینه، نزدیک دویست سال فاصله افتاده است.<ref>جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران (از آغاز تا دولت صفوی)، تهران، ۱۳۹۰ ش، ص۶۹۴</ref>


شاه اسماعیل با تأسیس دولت [[صفوی]] توانست سرزمین ایران کهن را که تا آن زمان پاره پاره بود، متحد کند و وحدتی سیاسی در آن پدید آورد.<ref>رسول جعفریان، صفویه از ظهور تا زوال، ص ۷۰.</ref> همچنین رسمی شدن [[شیعه اثنی عشری|تشیع اثنی عشری]] توسط شاه اسماعیل، موجب تقویت هویت ملی و در نتیجه، ایجاد دولت متمرکز‌تر و قوی‌تر شد.<ref>سیوری راجر، ص ۲۷.</ref>
شاه اسماعیل با تأسیس دولت [[صفوی]] توانست سرزمین ایران کهن را که تا آن زمان پاره پاره بود، متحد کند و وحدتی سیاسی در آن پدید آورد.<ref>رسول جعفریان، صفویه از ظهور تا زوال، ص۷۰.</ref> همچنین رسمی شدن [[شیعه اثنی عشری|تشیع اثنی عشری]] توسط شاه اسماعیل، موجب تقویت هویت ملی و در نتیجه، ایجاد دولت متمرکز‌تر و قوی‌تر شد.<ref>سیوری راجر، ص۲۷.</ref>


رسمی شدن مذهب تشیع در ایران، تمایز آشکاری بین دولت صفویه و [[امپراتوری عثمانی]] که قدرت اصلی جهان اسلام در قرن دهم بود، ایجاد کرد و بدین ترتیب به دولت صفوی هویت ارضی و سیاسی داد.<ref>رسول جعفریان، صفویه از ظهور تا زوال، ص ۲۶.</ref>
رسمی شدن مذهب تشیع در ایران، تمایز آشکاری بین دولت صفویه و [[امپراتوری عثمانی]] که قدرت اصلی جهان اسلام در قرن دهم بود، ایجاد کرد و بدین ترتیب به دولت صفوی هویت ارضی و سیاسی داد.<ref>رسول جعفریان، صفویه از ظهور تا زوال، ص۲۶.</ref>


===ادامه کشورگشایی===
===ادامه کشورگشایی===
شاه اسماعیل با شکست دادن مخالفان خود توانست قلمرو حکومت ایران را گسترش دهد. وی با شکست دادن «‌سلطان مراد آق قویونلو‌» در نزدیکی [[همدان]]، بر سراسر [[عراق عجم]] مسلط شد. در سال ۹۰۹ق، نیروهای [[قزلباش]]، [[سمنان]] و [[فارس]] و در سال بعد [[یزد]] را تصرف کردند و شاه اسماعیل، در سال ۹۱۴ق بر عراق عرب مسلط شد.
شاه اسماعیل با شکست دادن مخالفان خود توانست قلمرو حکومت ایران را گسترش دهد. وی با شکست دادن «سلطان مراد آق قویونلو» در نزدیکی [[همدان]]، بر سراسر [[عراق عجم]] مسلط شد. در سال ۹۰۹ق، نیروهای [[قزلباش]]، [[سمنان]] و [[فارس]] و در سال بعد [[یزد]] را تصرف کردند و شاه اسماعیل، در سال ۹۱۴ق بر عراق عرب مسلط شد.


شاه اسماعیل، پس از غلبه بر علاءالدوله ذوالقدر (۹۱۳ق /۱۵۰۷م) و تصرف [[دیار بکر]] و بخش علیای [[فرات]]، راهی [[عراق]] شد تا آخرین پایگاه امیران بایندری [[آق قویونلو]] و شهرهای مقدس شیعیان را تسخیر کند.<ref>خواندمیر، غیاث الدین، ص ۸۵-۹۰؛ روملو، ص ۲ -۶؛ عالم آرا، ص ۱۲-۲۱</ref> پس از فتح بغداد در سال ۹۱۴ق، به [[نجف]]، [[کربلا]] و [[سامرا]] رفت و به نوسازی و تعمیر قبه و بارگاه امامان همت گماشت.<ref>خواندمیر، غیاث الدین، ص ۹۳- ۹۵؛ عالم آرا، ص ۲۷- ۲۸؛ جهانگشا، ص ۸۳-۹۲؛ قاضی احمد، ص ۳ -۴؛ حسینی، ص ۲۴.</ref> وی در سال ۹۱۶ق، رقیب سنّی خود «‌شیبک خان ازبک‌» را شکست داد. به دستور او، سر شیبک خان از بدن جدا شده و برای سلطان عثمانی، [[بایزید]]‌ فرستاده شد.<ref>روملو؛ حسن بیگ، ص۱۶۱.</ref>
شاه اسماعیل، پس از غلبه بر علاءالدوله ذوالقدر (۹۱۳ق /۱۵۰۷م) و تصرف [[دیار بکر]] و بخش علیای [[فرات]]، راهی [[عراق]] شد تا آخرین پایگاه امیران بایندری [[آق قویونلو]] و شهرهای مقدس شیعیان را تسخیر کند.<ref>خواندمیر، غیاث الدین، ص۸۵-۹۰؛ روملو، ص۲ -۶؛ عالم آرا، ص۱۲-۲۱</ref> پس از فتح بغداد در سال ۹۱۴ق، به [[نجف]]، [[کربلا]] و [[سامرا]] رفت و به نوسازی و تعمیر قبه و بارگاه امامان همت گماشت.<ref>خواندمیر، غیاث الدین، ص۹۳- ۹۵؛ عالم آرا، ص۲۷- ۲۸؛ جهانگشا، ص۸۳-۹۲؛ قاضی احمد، ص۳ -۴؛ حسینی، ص۲۴.</ref> وی در سال ۹۱۶ق، رقیب سنّی خود «شیبک خان ازبک» را شکست داد. به دستور او، سر شیبک خان از بدن جدا شده و برای سلطان عثمانی، [[بایزید]]‌ فرستاده شد.<ref>روملو؛ حسن بیگ، ص۱۶۱.</ref>


==تنش با دولت عثمانی==
==تنش با دولت عثمانی==
پیشروی شاه اسماعیل در [[ماوراءالنهر]] و گسترش مذهب [[شیعه]] در سرزمین‌های شرقی قلمرو اسلامی، برای بایزید دوم که خود را پیشوای همه مسلمانان جهان می‌دانست، سخت بود. از این رو نخست از در دوستی درآمد<ref>فلسفی، ص ۲؛ جهانگشا، ص ۲۴- ۲۵</ref>، اما چون سر شیبک خان را نزد او فرستادند، خشمناک شد و اسماعیل را از مداخله در کار شیعیان عثمانی و از فکر «‌استیلا بر ممالک روم‌» برحذر داشت و او را تهدید به جنگ کرد.<ref>فلسفی، ص ۳؛ پارسادوست، ص ۶۹-۷۲.</ref>
پیشروی شاه اسماعیل در [[ماوراءالنهر]] و گسترش مذهب [[شیعه]] در سرزمین‌های شرقی قلمرو اسلامی، برای بایزید دوم که خود را پیشوای همه مسلمانان جهان می‌دانست، سخت بود. از این رو نخست از در دوستی درآمد<ref>فلسفی، ص۲؛ جهانگشا، ص۲۴- ۲۵</ref>، اما چون سر شیبک خان را نزد او فرستادند، خشمناک شد و اسماعیل را از مداخله در کار شیعیان عثمانی و از فکر «استیلا بر ممالک روم» برحذر داشت و او را تهدید به جنگ کرد.<ref>فلسفی، ص۳؛ پارسادوست، ص۶۹-۷۲.</ref>


شاه اسماعیل به بهانه پشتیبانی از [[صوفیان]] و شیعیان قلمرو عثمانی، از بحران‌های اجتماعی و سیاسی در عثمانی استفاده برد و از شورش شاه قلی بابا تکلو حمایت کرد و همچنین به نورعلی خلیفه کمک کرد تا شهرهای عثمانی را تخریب و تصرف کند.
شاه اسماعیل به بهانه پشتیبانی از [[صوفیان]] و شیعیان قلمرو عثمانی، از بحران‌های اجتماعی و سیاسی در عثمانی استفاده برد و از شورش شاه قلی بابا تکلو حمایت کرد و همچنین به نورعلی خلیفه کمک کرد تا شهرهای عثمانی را تخریب و تصرف کند.


===اولین جنگ با عثمانی‌ها===
===اولین جنگ با عثمانی‌ها===
حمایت‌های شاه اسماعیل از شورش‌ها در قلمرو عثمانی، به [[سلطان سلیم]]، جانشین بایزید بهانه داد تا با صفویان به نبرد برخیزد.<ref>اسکندربیک، ص ۱؛ قاضی احمد، ص ۱۷؛ پارسادوست، ص ۷۴-۷۷؛ روملو، ص ۲۵-۲۶.</ref> به درخواست او شمس الدین احمد درباره مذهب شیعه رساله خصمانه‌ای نوشت<ref>ریاحی، ص ۹۶.</ref> و مفتی استانبول نیز فتوای قتل شیعیان را صادر کرد.<ref>پارسادوست، ص ۲۱ -۲۳؛ هامرپورگشتال، ص ۳۳. </ref> اسماعیل از نظر سلیم نه تنها دشمن مذهبی بود، بلکه به سبب حمایت از [[علویان (ترکیه)|علویان]] عثمانی، دشمن کشور او نیز به حساب می‌آمد، و به علت حمایت از سلطنت احمد برادر سلیم، مخالف شخص او هم تلقی می‌شد. از سوی دیگر، سلطان عثمانی هزار تن از شیعیان را در سرزمین‌های عثمانی کشت.
حمایت‌های شاه اسماعیل از شورش‌ها در قلمرو عثمانی، به [[سلطان سلیم]]، جانشین بایزید بهانه داد تا با صفویان به نبرد برخیزد.<ref>اسکندربیک، ص۱؛ قاضی احمد، ص۱۷؛ پارسادوست، ص۷۴-۷۷؛ روملو، ص۲۵-۲۶.</ref> به درخواست او شمس الدین احمد درباره مذهب شیعه رساله خصمانه‌ای نوشت<ref>ریاحی، ص۹۶.</ref> و مفتی استانبول نیز فتوای قتل شیعیان را صادر کرد.<ref>پارسادوست، ص۲۱ -۲۳؛ هامرپورگشتال، ص۳۳. </ref> اسماعیل از نظر سلیم نه تنها دشمن مذهبی بود، بلکه به سبب حمایت از [[علویان (ترکیه)|علویان]] عثمانی، دشمن کشور او نیز به حساب می‌آمد، و به علت حمایت از سلطنت احمد برادر سلیم، مخالف شخص او هم تلقی می‌شد. از سوی دیگر، سلطان عثمانی هزار تن از شیعیان را در سرزمین‌های عثمانی کشت.


==جنگ چالدران==
==جنگ چالدران==
جنگ سلطان سلیم و شاه اسماعیل در دوم رجب ۹۲۰ق در دشت [[چالدران]] درگرفت و یک روز بیشتر طول نکشید و به پیروزی دولت عثمانی انجامید. برخی منابع، از دلاوری و جنگاوری شاه اسماعیل و سپاهیانش در این جنگ و حیرت دشمن از آن یاد کرده‌اند.<ref>هامرپورگشتال، ص ۴۳.</ref>
جنگ سلطان سلیم و شاه اسماعیل در دوم رجب ۹۲۰ق در دشت [[چالدران]] درگرفت و یک روز بیشتر طول نکشید و به پیروزی دولت عثمانی انجامید. برخی منابع، از دلاوری و جنگاوری شاه اسماعیل و سپاهیانش در این جنگ و حیرت دشمن از آن یاد کرده‌اند.<ref>هامرپورگشتال، ص۴۳.</ref>


شاه اسماعیل سپس به درگزین گریخت و سلطان سلیم پیروزمندانه وارد [[تبریز]] شد، ولی نتوانست در آنجا بماند و پس از ۸ روز تبریز را به سوی [[استانبول]] ترک کرد<ref>خواندمیر، غیاث الدین، /۴۵ - ۴۸؛ روملو، ۴۹؛ جهانگشا، ۰۶ -۰۷؛ اسکندربیک، /۳</ref> و همه هنرمندانی را که شاه اسماعیل از [[هرات]] به پایتخت آورده بود، همراه گروهی از صنعتگران و اعیان تبریز از ایران به عثمانی برد.<ref> پارسا دوست، ۹۰.</ref>
شاه اسماعیل سپس به درگزین گریخت و سلطان سلیم پیروزمندانه وارد [[تبریز]] شد، ولی نتوانست در آنجا بماند و پس از ۸ روز تبریز را به سوی [[استانبول]] ترک کرد<ref>خواندمیر، غیاث الدین، /۴۵ - ۴۸؛ روملو، ۴۹؛ جهانگشا، ۰۶ -۰۷؛ اسکندربیک، /۳</ref> و همه هنرمندانی را که شاه اسماعیل از [[هرات]] به پایتخت آورده بود، همراه گروهی از صنعتگران و اعیان تبریز از ایران به عثمانی برد.<ref> پارسا دوست، ۹۰.</ref>
خط ۸۰: خط ۸۰:


==پس از شکست در چالدران==
==پس از شکست در چالدران==
پس از این شکست، شاه اسماعیل به عزاداری پرداخت، خرقۀ سیاه می‌پوشید و پرچم‌ها را به رنگ سیاه درآورد که بر روی آن‌ها کلمۀ «‌القصاص‌» نوشته شد. وی دیگر مانند گذشته توجه خود را مصروف امور دولت نمی‌کرد.<ref> سیوری، ص۴۰</ref>
پس از این شکست، شاه اسماعیل به عزاداری پرداخت، خرقۀ سیاه می‌پوشید و پرچم‌ها را به رنگ سیاه درآورد که بر روی آن‌ها کلمۀ «القصاص» نوشته شد. وی دیگر مانند گذشته توجه خود را مصروف امور دولت نمی‌کرد.<ref> سیوری، ص۴۰</ref>


شاه اسماعیل برای صوفیان [[قزلباش]] که اکثراً جزء [[غلو|غلات]] [[شیعه]] بودند، خدای زنده و مظهر کمال و قدرت بود که همیشه پیروز می‌گردد، ولی شکست چالدران به افسانۀ شکست ناپذیری و عقیدۀ خرافی [[الوهیت]] وی پایان داد.<ref>پارسا دوست، منوچهر، ص ۴۹۵</ref>
شاه اسماعیل برای صوفیان [[قزلباش]] که اکثراً جزء [[غلو|غلات]] [[شیعه]] بودند، خدای زنده و مظهر کمال و قدرت بود که همیشه پیروز می‌گردد، ولی شکست چالدران به افسانۀ شکست ناپذیری و عقیدۀ خرافی [[الوهیت]] وی پایان داد.<ref>پارسا دوست، منوچهر، ص۴۹۵</ref>


==درگذشت==
==درگذشت==
خط ۸۹: خط ۸۹:


==بناها و آثار==
==بناها و آثار==
شاه اسماعیل به رسوم و آیین‌های مذهبی و ملی بسیار علاقه داشت <ref>پارسادوست، ۱۳ -۱۶؛ جهانگشا، ۲۸- ۲۹، ۷۳ -۷۴</ref> و به ایجاد آبادانی و بناهای یاد بود اشتیاق نشان می‌داد.<ref>سیلوا‌ای فیگروا، ۳۴</ref> مهم‌ترین آثاری که از وی به یادگار مانده، اینهاست: بازار دور میدان قدیم [[اصفهان]] <ref>حسینی، ۳؛ </ref> [[مدرسه هارونیه]] و بقعه [[امام زاده هارون]] در اصفهان <ref>قاضی احمد، /۵۱</ref> این دو بنا تماماً باقی مانده است؛ بناهای یاد بود در اوجان فارس و [[شیراز]] <ref>جهانگشا، ۱۰۳</ref> و سرانجام آبادانی‌ها و ساختمانهای متعددی که در خوی و تبریز بنیاد کرد.<ref>سیلوا‌ای فیگروا، ۷۹-۸۲</ref>
شاه اسماعیل به رسوم و آیین‌های مذهبی و ملی بسیار علاقه داشت<ref>پارسادوست، ۱۳ -۱۶؛ جهانگشا، ۲۸- ۲۹، ۷۳ -۷۴</ref> و به ایجاد آبادانی و بناهای یاد بود اشتیاق نشان می‌داد.<ref>سیلوا‌ای فیگروا، ۳۴</ref> مهم‌ترین آثاری که از وی به یادگار مانده، اینهاست: بازار دور میدان قدیم [[اصفهان]]<ref>حسینی، ۳؛ </ref> [[مدرسه هارونیه]] و بقعه [[امام زاده هارون]] در اصفهان<ref>قاضی احمد، /۵۱</ref> این دو بنا تماماً باقی مانده است؛ بناهای یاد بود در اوجان فارس و [[شیراز]]<ref>جهانگشا، ۱۰۳</ref> و سرانجام آبادانی‌ها و ساختمانهای متعددی که در خوی و تبریز بنیاد کرد.<ref>سیلوا‌ای فیگروا، ۷۹-۸۲</ref>
==سرودن شعر==
==سرودن شعر==
شاه اسماعیل به فارسی و ترکی شعر می‌سرود و خطایی تخلص می‌کرد.<ref>جهانگشا، ۰۹؛ سام میرزا، ۱</ref>
شاه اسماعیل به فارسی و ترکی شعر می‌سرود و خطایی تخلص می‌کرد.<ref>جهانگشا، ۰۹؛ سام میرزا، ۱</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|اندازه=ریز|4}}
{{پانویس|اندازه=ریز|۴}}


==منابع==
==منابع==
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
* [http://rasekhoon.net/article/show/158805/%D8%B4%D8%A7%D9%87%20%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84%20%D8%A7%D9%88%D9%84%20%D8%B5%D9%81%D9%88%D9%8A/ شاه اسماعیل اول صفوی]
* [http://rasekhoon.net/article/show/158805/%D8%B4%D8%A7%D9%87%20%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84%20%D8%A7%D9%88%D9%84%20%D8%B5%D9%81%D9%88%D9%8A/ شاه اسماعیل اول صفوی]
'''فهرست شاهان صفوی'''
'''فهرست شاهان صفوی'''
[[پرونده:Safavid dynasty timeline.svg|چپ|180px|نمودار زمانی - تواریخ بر حسب هجری قمری است]]
[[پرونده:Safavid dynasty timeline.svg|چپ|۱۸۰px|نمودار زمانی - تواریخ بر حسب هجری قمری است]]
<onlyinclude>
<onlyinclude>
{| class="wikitable" style="text-align:center"
{| class="wikitable" style="text-align:center"
خط ۱۹۵: خط ۱۹۵:
{| align="center" cellpadding="2" border="۲"
{| align="center" cellpadding="2" border="۲"
|-
|-
| width="30%" align="center" | پادشاه پیشین:{{سخ}}'''نخستین شاه صفوی'''
| width="30%" align="center"| پادشاه پیشین:{{سخ}}'''نخستین شاه صفوی'''
| width="40%" align="center" style="background:#32CD32; color: white;" |{{سخ}}'''{{نستعلیق|اسماعیل اول صفوی}}
| width="40%" align="center" style="background:#32CD32; color: white;"|{{سخ}}'''{{نستعلیق|اسماعیل اول صفوی}}
| width="30%" align="center" | جانشین:{{سخ}}'''[[شاه تهماسب اول]]'''
| width="30%" align="center"| جانشین:{{سخ}}'''[[شاه تهماسب اول]]'''
|}
|}


{{الگو:شاهان ایران از صفویه تا پهلوی}}
{{الگو:شاهان ایران از صفویه تا پهلوی}}
خط ۲۰۸: خط ۲۰۹:


[[en:Isma'il I]]
[[en:Isma'il I]]
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
| پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| جعبه اطلاعات = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->دارد
| عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->دارد
| ناوبری = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->دارد
| رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->از منبع خوب
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
| زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| توضیحات =
}}</onlyinclude>
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش