علی بن یقطین: تفاوت میان نسخهها
جز
←نزد ائمه(ع)
جز (←نزد ائمه(ع)) |
جز (←نزد ائمه(ع)) |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
* در روایتی دیگر، موسی بن جعفر(ع) میفرماید: وقتی که در حج بودم هیچ کس در ذهنم خطور نکرد، جز علی بن یقطین که همواره با من بود و از نظرم نرفت تا اینکه از آنجا رفتم.<ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۷۳۰.</ref> | * در روایتی دیگر، موسی بن جعفر(ع) میفرماید: وقتی که در حج بودم هیچ کس در ذهنم خطور نکرد، جز علی بن یقطین که همواره با من بود و از نظرم نرفت تا اینکه از آنجا رفتم.<ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۷۳۰.</ref> | ||
*در روایتی امام کاظم (ع) نسبت به اظهار ناخرسندی علی بن یقطین از شرایطی که درآن قرار گرفته و حضورش در دستگاه حکومتی هارون به او فرمود: خداوند متعال در كنار اولياى ستمگر، دوستانى دارد تا به وسيله آنان از دوستان خود حمايت كند و تو اى على ، يكى از آنان هستى . {{یادداشت| يَا عَلِيُّ إِنَّ لِلهِ تَعَالَى أَوْلِيَاءَ مَعَ أَوْلِيَاءِ الظَّلَمَةِ لِيَدْفَعَ بِهِمْ عَنْ أَوْلِيَائِهِ، وَ أَنْتَ مِنْهُمْ يَا عَلِيُّ.}}<ref>شیخ طوسی، إختيار معرفة الرجال المعروف بـرجال الكشي، ج۱، | *در روایتی امام کاظم (ع) نسبت به اظهار ناخرسندی علی بن یقطین از شرایطی که درآن قرار گرفته و حضورش در دستگاه حکومتی هارون به او فرمود: خداوند متعال در كنار اولياى ستمگر، دوستانى دارد تا به وسيله آنان از دوستان خود حمايت كند و تو اى على ، يكى از آنان هستى . {{یادداشت| يَا عَلِيُّ إِنَّ لِلهِ تَعَالَى أَوْلِيَاءَ مَعَ أَوْلِيَاءِ الظَّلَمَةِ لِيَدْفَعَ بِهِمْ عَنْ أَوْلِيَائِهِ، وَ أَنْتَ مِنْهُمْ يَا عَلِيُّ.}}<ref>شیخ طوسی، إختيار معرفة الرجال المعروف بـرجال الكشي، ج۱، ص۴۳۳؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۴. | ||
</ref> | </ref> | ||
از برخی روایات استفاده میشود که علی بن یقطین وکیل امام کاظم(ع) بوده است. در روایتی که [[شیخ طوسی]] نقل میکند، او برخی نامهها و اموال را از طریق دو تن از شیعیان به نزد [[موسی بن جعفر(ع)]] میفرستاد و پاسخ امام(ع) را دریافت مینمود.<ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۷۳۵.</ref> | از برخی روایات استفاده میشود که علی بن یقطین وکیل امام کاظم(ع) بوده است. در روایتی که [[شیخ طوسی]] نقل میکند، او برخی نامهها و اموال را از طریق دو تن از شیعیان به نزد [[موسی بن جعفر(ع)]] میفرستاد و پاسخ امام(ع) را دریافت مینمود.<ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۷۳۵.</ref> |