پرش به محتوا

شیخ مرتضی انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
| وبگاه رسمی        =
| وبگاه رسمی        =
}}
}}
'''مرتضی انصاری دزفولی''' معروف به‌'''شیخ انصاری''' (۱۲۱۴–۱۲۸۱ ق) از  [[مجتهد|فقیهان]] بزرگ [[شیعه]] در قرن [[قرن سیزدهم هجری قمری|سیزدهم]] قمری که بعد از [[محمدحسن نجفی| صاحب جواهر]]، [[مرجع تقلید|مرجعیت]] عامه یافت.
'''مرتضی انصاری دزفولی''' معروف به‌ '''شیخ انصاری''' (۱۲۱۴–[[سال ۱۲۸۱ هجری قمری|۱۲۸۱ق]]) از  [[مجتهد|فقیهان]] بزرگ [[شیعه]] در قرن [[قرن سیزدهم هجری قمری|سیزدهم]] قمری که بعد از [[محمدحسن نجفی| صاحب جواهر]]، [[مرجع تقلید|مرجعیت]] عامه یافت.


شیخ انصاری را «خاتم الفقهاء و المجتهدین» لقب داده‌اند. وی با نوآوری، [[اصول فقه| علم اصول]] و به دنبال آن، [[فقه]] را وارد مرحله جدیدی کرد. کتاب‌های [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] و [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] مهم‌ترین آثار او هستند. این کتاب‌ها از کتاب‌های درسی [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] شیعی است. به آثار وی، همچون آثار [[محقق حلی]]، [[علامه حلی]] و [[شهید اول]]، همواره توجه شده است و محققان بسیاری بر آنها شرح یا حاشیه نوشته‌اند.
شیخ انصاری را «خاتم الفقهاء و المجتهدین» لقب داده‌اند. وی با نوآوری، [[اصول فقه| علم اصول]] و به دنبال آن، [[فقه]] را وارد مرحله جدیدی کرد. کتاب‌های [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] و [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] مهم‌ترین آثار او هستند. این کتاب‌ها از کتاب‌های درسی [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] شیعی است. به آثار وی، همچون آثار [[محقق حلی]]، [[علامه حلی]] و [[شهید اول]]، همواره توجه شده است و محققان بسیاری بر آنها شرح یا حاشیه نوشته‌اند.
خط ۳۶: خط ۳۶:
او در سال [[سال ۱۲۸۱ هجری قمری|۱۲۸۱ق]] در [[نجف]] درگذشت و در [[حرم امام علی(ع)]] [[دفن]] شد.
او در سال [[سال ۱۲۸۱ هجری قمری|۱۲۸۱ق]] در [[نجف]] درگذشت و در [[حرم امام علی(ع)]] [[دفن]] شد.


== زندگی‌نامه ==
== معرفی و جایگاه ==
مرتضی بن محمدامین در [[۱۸ ذی‌الحجه]]، [[عید غدیر]]، سال [[سال ۱۲۱۴ هجری قمری|۱۲۱۴]] هجری قمری در [[دزفول]] به دنیا آمد. والدینش به مناسبت روز تولد، او را مرتضی نامیدند. نسب او به [[جابر بن عبدالله انصاری]] از [[صحابه|''صحابه'' پیامبر (ص)]] می‌رسد.<ref>امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۱۶؛ گلشن ابرار، ص۳۳۲.</ref>
مرتضی بن محمدامین در [[۱۸ ذی‌الحجه]]، [[عید غدیر]]، سال [[سال ۱۲۱۴ هجری قمری|۱۲۱۴]] هجری قمری در [[دزفول]] به دنیا آمد. والدینش به مناسبت روز تولد، او را مرتضی نامیدند. نسب او به [[جابر بن عبدالله انصاری]] از [[صحابه|''صحابه'' پیامبر (ص)]] می‌رسد.<ref>امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۱۶؛ گلشن ابرار، ص۳۳۲.</ref>


پدر او، محمد امین (متوفی [[سال ۱۲۴۸ هجری قمری|۱۲۴۸ق]]) از علمای پرهیزکار و از زمره مبلغان دین بوده است. مادر شیخ دختر شیخ یعقوب فرزند شیخ احمد بن شیخ شمس الدین انصاری است. وی زنی پرهیزگار و متعبد بود و [[نماز شب|نوافل شب]] را تا هنگام مرگ ترک نکرده و در اواخر عمر که نابینا شده بود، شیخ مقدمات [[تهجد]] وی را فراهم می‌کرد و حتی گاهی آب [[وضو]]یش را گرم می‌کرد.{{مدرک}}
پدر او، محمد امین (متوفی [[سال ۱۲۴۸ هجری قمری|۱۲۴۸ق]]) از علمای پرهیزکار و از زمره مبلغان دین بوده است. مادر شیخ دختر شیخ یعقوب فرزند شیخ احمد بن شیخ شمس الدین انصاری است و زنی پرهیزگار و متعبد بود.
او قبل از تولد شیخ شبی [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق (ع)]] را درعالم رؤیا می‌بیند که قرآنی طلاکاری شده به او داد. معبرین خوابش را به فرزندی صالح و بلند مرتبه تعبیر کردند. از او نقل شده که همواره تلاش می‌کرده تا در هنگام شیر دادن به فرزندش با [[وضو]] باشد. او به سال ۱۲۷۹ ق. در [[نجف|نجف اشرف]] از دنیا رفت.<ref>انصاری، زندگی و شخصیت شیخ انصاری، ص۷۷.</ref>
او قبل از تولد شیخ شبی [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق (ع)]] را درعالم رؤیا می‌بیند که قرآنی طلاکاری شده به او داد. معبرین خوابش را به فرزندی صالح و بلند مرتبه تعبیر کردند. از او نقل شده که همواره تلاش می‌کرده تا در هنگام شیر دادن به فرزندش با [[وضو]] باشد.<ref>انصاری، زندگی و شخصیت شیخ انصاری، ص۷۷.</ref>


=== درگذشت ===
شیخ انصاری در [[۱۸ جمادی‌الثانی]] [[سال ۱۲۸۱ هجری قمری|۱۲۸۱ق]] در [[نجف]] درگذشت و در [[حرم امام علی(ع)]] [[دفن]] شد.<ref>امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۱۶؛ محمدی، شرح مکاسب، ج۴، ص۶۲.</ref>
شیخ انصاری در [[۱۸ جمادی‌الثانی]] [[سال ۱۲۸۱ هجری قمری|۱۲۸۱ق]] در [[نجف]] درگذشت و در [[حرم امام علی(ع)]] [[دفن]] شد.<ref>امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۱۶؛ محمدی، شرح مکاسب، ج۴، ص۶۲.</ref>
از سال ۱۲۶۲ [[مرجع تقلید|مرجعیت]] عامه به [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] منتقل شد. در سال ۱۲۶۶ او در لحظات آخر حیاتش در جمع بزرگان [[شیعه]] و حضور شیخ انصاری، خطاب به حاضرین گفت:
: «هذا مرجعکم من بعدی: این مرجع شما بعد از من است.» وخطاب به شیخ انصاری گفت:قَلّل من احتیاطک فأن الشریعة سمحة سهله (از احتیاطات خود بکاه، همانا دین اسلام دینی سهل و آسان است)<ref>فقهای نامدار شیعه، ص۳۴۱ و ۳۴۲.</ref>
شیخ انصاری پس از [[علی بن جعفر کاشف‌الغطاء|شیخ علی کاشف الغطا،]] برادرش شیخ حسن کاشف الغطا و همچنین [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] ریاست و اداره [[حوزه علمیه نجف]] را از سال ۱۲۶۶ تا ۱۲۸۱ به مدت ۱۵ سال به عهده داشت و شیعیان جهان از وی [[تقلید (فقه)|تقلید]] می‌کردند.<ref>سبط الشیخ، زندگینامه استادالفقهاء شیخ انصاری، ص ۱۰۹</ref>


== تحصیلات ==
== تحصیلات ==
شیح انصاری از دوران کودکی [[قرآن]] و معارف اسلامی را فراگرفت. پس از فراگیری قرآن و ادبیات عرب به خواندن فقه و اصول نزد پسر عمویش شیخ حسین انصاری پرداخت و در این دو رشته، در جوانی به درجه [[اجتهاد]] رسید. در بیست سالگی به همراه پدر به [[عتبات عالیات]] در [[عراق]] مسافرت کرده، مورد توجّه علاّمه مجاهد قرار گرفت و به تقاضای این عالم بزرگ در [[کربلا]] ماند.<ref>گلشن ابرار، ص۳۳۲.</ref>
شیح انصاری از دوران کودکی [[قرآن]] و معارف اسلامی را فراگرفت. پس از فراگیری قرآن و ادبیات عرب به خواندن فقه و اصول نزد پسر عمویش شیخ حسین انصاری پرداخت و در این دو رشته، در جوانی به درجه [[اجتهاد]] رسید. در بیست سالگی به همراه پدر به [[عتبات عالیات]] در [[عراق]] مسافرت کرده، مورد توجّه [[علاّمه مجاهد]] قرار گرفت و به تقاضای این عالم بزرگ در [[کربلا]] ماند.<ref>گلشن ابرار، ص۳۳۲.</ref>


شیخ از این پس به مدّت چهار سال در درس علاّمه مجاهد و [[محمدشریف مازندرانی|شریف العلما]] شرکت جست. سپس شیخ انصاری در اثر حمله والی [[بغداد]] به [[کربلا]] به ایران مراجعت کرد.<ref>شیخ مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، صص۸۶ ۸۴.</ref> امّا پس از یک سال دوباره به کربلا بازگشت و قریب به دو سال دیگر در محضر شریف العلما شاگردی کرد. سپس به [[نجف]] رفته و به مدت یک سال از درس [[شیخ موسی کاشف الغطا]] استفاده کرد و بعد از این به [[ایران]] مراجعت کرد.
شیخ از این پس به مدّت چهار سال در درس علاّمه مجاهد و [[محمدشریف مازندرانی|شریف العلما]] شرکت جست. سپس شیخ انصاری در اثر حمله والی [[بغداد]] به [[کربلا]] به ایران مراجعت کرد.<ref>شیخ مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، صص۸۶ ۸۴.</ref> امّا پس از یک سال دوباره به کربلا بازگشت و قریب به دو سال دیگر در محضر شریف العلما شاگردی کرد. سپس به [[نجف]] رفته و به مدت یک سال از درس [[شیخ موسی کاشف الغطا]] استفاده کرد و بعد از این به [[ایران]] مراجعت کرد.
خط ۹۲: خط ۹۷:
* [[سید علی‌اصغر جاپلقی]]
* [[سید علی‌اصغر جاپلقی]]
{{پایان}}
{{پایان}}
== مرجعیت ==
از سال ۱۲۶۲ [[مرجع تقلید|مرجعیت]] عامه به [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] منتقل شد. در سال ۱۲۶۶ او در لحظات آخر حیاتش در جمع بزرگان [[شیعه]] و حضور شیخ انصاری، خطاب به حاضرین گفت:
: «هذا مرجعکم من بعدی: این مرجع شما بعد از من است.» وخطاب به شیخ انصاری گفت:قَلّل من احتیاطک فأن الشریعة سمحة سهله (از احتیاطات خود بکاه، همانا دین اسلام دینی سهل و آسان است)<ref>فقهای نامدار شیعه، ص۳۴۱ و ۳۴۲.</ref>
شیخ انصاری پس از [[علی بن جعفر کاشف‌الغطاء|شیخ علی کاشف الغطا،]] برادرش شیخ حسن کاشف الغطا و همچنین [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] ریاست و اداره [[حوزه علمیه نجف]] را از سال ۱۲۶۶ تا ۱۲۸۱ به مدت ۱۵ سال به عهده داشت و شیعیان جهان از وی [[تقلید (فقه)|تقلید]] می‌کردند.<ref>سبط الشیخ، زندگینامه استادالفقهاء شیخ انصاری، ص ۱۰۹</ref>


== نوآوری‌های علمی ==
== نوآوری‌های علمی ==
خط ۱۰۶: خط ۱۰۵:
* رد نظریه انسداد باب علم،
* رد نظریه انسداد باب علم،
* سازماندهی نوین و ایجاد تمایز بین امارات و اصول و حصر [[اصول عملیه]] در چهار اصل و مستند کردن آن به روایات.
* سازماندهی نوین و ایجاد تمایز بین امارات و اصول و حصر [[اصول عملیه]] در چهار اصل و مستند کردن آن به روایات.
==== نظریه ولایت فقیه ====
دربارهٔ آرای شیخ انصاری دربارهٔ گستره اختیارات و وظایف [[ولایت فقیه]] اختلاف نظر وجود دارد. برخی ابهام در شیوه بحث او را دلیل اختلاف نظرهای بعدی دانسته‌اند و هفت تفسیر گوناگونی را که از نوشته‌های شیخ انصاری شده است، برشمرده‌اند.<ref>پیشوایی، «تحلیلی بر معضله ولایت اذنی در کتاب مکاسب شیخ انصاری و تأثیر آن بر فقه سیاسی»، ص ۱۳۳–۱۴۶</ref>
برخی برآنند که شیخ انصاری به ولایت فقیه در حکومت و سیاست اعتقاد ندارد. این گروه به بخشی از عبارات شیخ انصاری استناد می‌کنند که شیخ در آنها [[ولایت]] استقلالی در امور مربوط به جان و مال مردم را تنها از آن معصوم می‌داند و واگذاری این ولایت به فقها را نمی‌پذیرد.<ref>حسینی و میراحمدی، «حدود اختیارات حکومتی فقیه در نگاه تطبیقی به آرای سیاسی شیخ مرتضی انصاری و مرتضی مطهری»، ص۱۱۷</ref>در برابر این نظر برخی با بازخوانی آرای شیخ انصاری در آثارش، او را یکی از مجتهدان معتقد به ولایت فقیه در حکومت می‌دانند و حتی تأکید می‌کنند که او نیز در قبول اختیارات گسترده ولی فقیه با [[محمدحسن نجفی]] هم‌نظر است و دربارهٔ این موضوع بین فقها هیچ اختلافی وجود نداشته است.<ref>معرفت، ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصاری و آیت الله خویی، ص ۲۴۷–۲۴۸</ref> بر اساس این دیدگاه شیخ انصاری هر چند در جایی از [[مکاسب (کتاب)|کتاب مکاسب]] با ولایت فقیه بر مال و جان مردم مخالفت کرده است، برپایی نظام (حکومت) را از اموری می‌داند که [[شارع]] راضی به ترک و معطل ماندن آن نیست و شیخ انصاری تأکید دارد که [[مجتهد|فقیه]] در این گونه از امور ولایت دارد. در نتیجه فقیه در حکومت و سیاست هم ولایت خواهد داشت.<ref>معرفت، «ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصاری و آیت الل خویی» ص ۲۵۱؛ آذری قمی، ولایت فقیه از دیدگاه فقهای اسلام، ص ۷۶؛ فاضل گلپایگانی، «شیخ انصاری و مسئله ولایت فقیه»، ص ۳۴</ref>


== فضیلت‌های اخلاقی ==
== فضیلت‌های اخلاقی ==
خط ۱۲۰: خط ۱۲۴:
=== زهد شیخ انصاری ===
=== زهد شیخ انصاری ===
گزارش شده است که [[وجوهات شرعی]] که شیعیان از ایران و سایر کشورها برای شیخ انصاری می‌فرستادند تا دویست هزار تومان می‌رسید اما او زندگی بسیار ساده‌ای داشت و ثروتش را در امور عام‌المنفعه مصرف می‌کرد.<ref>اعتماد السلطنه، چهل سال تاریخ ایران در دوره پادشاهی ناصر الدین شاه (جلد اول المآثر و الآثار)، ص ۱۸۶</ref><ref>سبط الشیخ، زندگینامه استادالفقهاء شیخ انصاری، ص ۱۶۰–۱۶۹</ref>گفته شده او از خود مالی به [[ارث]] نگذاشت و روزی که از دنیا رفت تمام دارائی او هفده تومان بود و به همین اندازه هم مقروض بود و یکی از ثروتمندان آن زمان هزینه مجلس ختم را به عهده گرفت.<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۱۹۲.</ref>
گزارش شده است که [[وجوهات شرعی]] که شیعیان از ایران و سایر کشورها برای شیخ انصاری می‌فرستادند تا دویست هزار تومان می‌رسید اما او زندگی بسیار ساده‌ای داشت و ثروتش را در امور عام‌المنفعه مصرف می‌کرد.<ref>اعتماد السلطنه، چهل سال تاریخ ایران در دوره پادشاهی ناصر الدین شاه (جلد اول المآثر و الآثار)، ص ۱۸۶</ref><ref>سبط الشیخ، زندگینامه استادالفقهاء شیخ انصاری، ص ۱۶۰–۱۶۹</ref>گفته شده او از خود مالی به [[ارث]] نگذاشت و روزی که از دنیا رفت تمام دارائی او هفده تومان بود و به همین اندازه هم مقروض بود و یکی از ثروتمندان آن زمان هزینه مجلس ختم را به عهده گرفت.<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۱۹۲.</ref>
== ولایت فقیه ==
دربارهٔ آرای شیخ انصاری دربارهٔ گستره اختیارات و وظایف [[ولایت فقیه]] اختلاف نظر وجود دارد. برخی ابهام در شیوه بحث او را دلیل اختلاف نظرهای بعدی دانسته‌اند و هفت تفسیر گوناگونی را که از نوشته‌های شیخ انصاری شده است، برشمرده‌اند.<ref>پیشوایی، «تحلیلی بر معضله ولایت اذنی در کتاب مکاسب شیخ انصاری و تأثیر آن بر فقه سیاسی»، ص ۱۳۳–۱۴۶</ref>
برخی برآنند که شیخ انصاری به ولایت فقیه در حکومت و سیاست اعتقاد ندارد. این گروه به بخشی از عبارات شیخ انصاری استناد می‌کنند که شیخ در آنها [[ولایت]] استقلالی در امور مربوط به جان و مال مردم را تنها از آن معصوم می‌داند و واگذاری این ولایت به فقها را نمی‌پذیرد.<ref>حسینی و میراحمدی، «حدود اختیارات حکومتی فقیه در نگاه تطبیقی به آرای سیاسی شیخ مرتضی انصاری و مرتضی مطهری»، ص۱۱۷</ref>در برابر این نظر برخی با بازخوانی آرای شیخ انصاری در آثارش، او را یکی از مجتهدان معتقد به ولایت فقیه در حکومت می‌دانند و حتی تأکید می‌کنند که او نیز در قبول اختیارات گسترده ولی فقیه با [[محمدحسن نجفی]] هم‌نظر است و دربارهٔ این موضوع بین فقها هیچ اختلافی وجود نداشته است.<ref>معرفت، ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصاری و آیت الله خویی، ص ۲۴۷–۲۴۸</ref> بر اساس این دیدگاه شیخ انصاری هر چند در جایی از [[مکاسب (کتاب)|کتاب مکاسب]] با ولایت فقیه بر مال و جان مردم مخالفت کرده است، برپایی نظام (حکومت) را از اموری می‌داند که [[شارع]] راضی به ترک و معطل ماندن آن نیست و شیخ انصاری تأکید دارد که [[مجتهد|فقیه]] در این گونه از امور ولایت دارد. در نتیجه فقیه در حکومت و سیاست هم ولایت خواهد داشت.<ref>معرفت، «ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصاری و آیت الل خویی» ص ۲۵۱؛ آذری قمی، ولایت فقیه از دیدگاه فقهای اسلام، ص ۷۶؛ فاضل گلپایگانی، «شیخ انصاری و مسئله ولایت فقیه»، ص ۳۴</ref>


== آثار ==
== آثار ==
Automoderated users، confirmed، templateeditor
۵۱۱

ویرایش