پرش به محتوا

اصحاب صفه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۹۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۰ آوریل ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>A.atashinsadaf
imported>Pourrezaei
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''اَصْحاب‌ِ صُفّه‌'''، گروهى‌ از یاران‌ [[پیامبر (ص)|پیامبر اسلام‌(ص‌)]] -از [[مهاجرین‌]]- كه‌ پس‌ از [[هجرت‌]] به‌ [[مدینه]] در قسمت‌ شمالى‌ [[مسجدالنبی]] سکنی گزیدند و به‌ سبب‌ از دست‌ دادن‌ و یا رها كردن‌ خانه‌ و دارایى‌ و جایگاه‌ خود در قبایل‌، با پذیرش‌ فقر و تنگدستى‌، به‌ عبادت‌ و تعلیم‌ و تعلم‌ و شركت‌ در [[جهاد]] روی‌ آوردند<ref>بیضاوی‌، ج1، ص267</ref> پیامبر اسلام‌(ص‌) ایشان را تحت‌ حمایت‌ خود قرار داد. برخى‌ از مفسران‌، از نزول‌ شماری‌از [[آیه|آیات‌]] [[قرآن|قرآنى‌]] در شأن‌ آنان‌ سخن‌ آورده اند.
'''اَصْحاب صُفّه '''، گروهی از یاران [[پیامبر(ص) |پیامبر اسلام(ص)]] -از [[مهاجرین]]- که پس از [[هجرت]] به [[مدینه]] در قسمت شمالی [[مسجدالنبی]] سکنی گزیدند و به سبب از دست دادن و یا رها کردن خانه و دارایی و جایگاه خود در قبایل، با پذیرش فقر و تنگدستی، به عبادت و تعلیم و تعلم و شرکت در [[جهاد]] روی آوردند<ref>بیضاوی، ج۱، ص۲۶۷</ref> پیامبر اسلام(ص) ایشان را تحت حمایت خود قرار داد. برخی از مفسران، از نزول شماری از [[آیه|آیات]] [[قرآن|قرآنی]] در‌شان آنان سخن آورده‌اند.
==سکونت در جوار مسجد==
==سکونت در جوار مسجد==
اینان‌ كه‌ در مدینه‌، در قسمت‌ شمالى‌ [[مسجد النبی|مسجد پیامبر(ص‌)]]<ref>ابن‌ تیمیه‌، ج1، ص34</ref> در محلى‌ مسقف‌ و بزرگ‌ و خارج‌ از مسجد، ولى‌ متصل‌ به‌ آن‌ به‌ نام‌ [[صُفّه‌]] به‌ معنای‌ سكو یا ایوان‌<ref>ابن‌ منظور، ج9، ص159</ref>، زندگى‌ مى‌كردند، به‌ تدریج‌ به‌ نام‌ اصحاب‌ صفه‌، اهل‌ صفه‌ و گاه‌ اصحاب‌ الظله‌ شهرت‌ یافتند<ref>نك: ابن‌ سعد، ج1(2ص48، جاهای مختلف</ref> و به‌ اسوه‌هایى‌ از پذیرش‌ فقر و رها ساختن‌ مظاهر دنیا برای‌ روی‌ آوری‌ صرف‌ به‌ [[آخرت‌]] تبدیل‌ شدند.
اینان که در مدینه، در قسمت شمالی [[مسجد النبی|مسجد پیامبر(ص)]]<ref>ابن تیمیه، ج۱، ص۳۴</ref> در محلی مسقف و بزرگ و خارج از مسجد، ولی متصل به آن به نام [[صُفّه]] به معنای سکو یا ایوان <ref>ابن منظور، ج۹، ص۱۵۹</ref>، زندگی می‌کردند، به تدریج به نام اصحاب صفه، اهل صفه و‌گاه اصحاب الظله شهرت یافتند<ref>نک: ابن سعد، ج۱ (۲ص۴۸، جاهای مختلف</ref> و به اسوه‌هایی از پذیرش فقر و رها ساختن مظاهر دنیا برای روی آوری صرف به [[آخرت]] تبدیل شدند.


==اصحاب‌ صفه‌ تحت‌ حمایت‌ پیامبر==
==اصحاب صفه تحت حمایت پیامبر==
[[پیامبر(ص)]] اصحاب‌ صفه‌ را تحت‌ حمایت‌ خود داشت‌ و با انس گرفتن و همنشینی با آنان‌، و '''اضیاف‌ الاسلام'''<ref>میهمانان اسلام</ref> نامیدن‌ ایشان‌، <ref>نك: احمدبن‌حنبل‌، ج2، ص515</ref> [[اسلام|مسلمانان]]را به‌ اكرام‌ و در عین‌ حال‌ شناخت‌ فضل‌ و مراتب‌ آنان‌ تشویق‌ مى‌كرد.<ref>سراج‌، ص132-133</ref>
[[پیامبر(ص)]] اصحاب صفه را تحت حمایت خود داشت و با انس گرفتن و همنشینی با آنان، و '''اضیاف الاسلام'''<ref>میهمانان اسلام</ref> نامیدن ایشان، <ref>نک: احمدبن حنبل، ج۲، ص۵۱۵</ref> [[اسلام|مسلمانان]] را به اکرام و در عین حال شناخت فضل و مراتب آنان تشویق می‌کرد.<ref>سراج، ص۱۳۲-۱۳۳</ref>


==اوضاع اقتصادی==
==اوضاع اقتصادی==
در روایات‌ از چگونگى‌ فقر و تنگدستى‌ اصحاب‌ صفه‌ بسیار گفت‌ و گو شده‌ است‌؛ تا آنجا كه‌ گفته‌اند آنان‌ از شدت‌ فقر به‌ خرمایى‌ قانع‌ بودند و از بى‌پوششى‌ خود را گاه‌ در ریگ ها پنهان‌ مى‌كردند. اگر چه‌ در پى‌ مساعى‌ پیامبر اسلام‌(ص‌) مشكلات‌ مالى‌ آنها به‌ تدریج‌ كاهش‌ یافت‌ و كسانى‌ كه‌ تمایل‌ به‌ خروج‌ از صفه‌ را داشتند، تمكن‌ سكنى‌ در جایى‌ مناسب‌تر را یافته‌ بودند، گروهى‌ از آنان‌ كه‌ دنیا را به‌ كلى‌ رها كرده‌ بودند، به‌ رغم‌ فراهم‌ بودن‌ تمكن‌ نسبى‌، همچنان‌ به‌ عبادت‌ و تعلیم‌ و تعلم‌ ادامه‌ مى‌دادند.
در روایات از چگونگی فقر و تنگدستی اصحاب صفه بسیار گفت و گو شده است؛ تا آنجا که گفته‌اند آنان از شدت فقر به خرمایی قانع بودند و از بی‌پوششی خود را‌گاه در ریگ‌ها پنهان می‌کردند. اگر چه در پی مساعی پیامبر اسلام(ص) مشکلات مالی آنها به تدریج کاهش یافت و کسانی که تمایل به خروج از صفه را داشتند، تمکن سکنی در جایی مناسب‌تر را یافته بودند، گروهی از آنان که دنیا را به کلی رها کرده بودند، به رغم فراهم بودن تمکن نسبی، همچنان به عبادت و تعلیم و تعلم ادامه می‌دادند.


همین‌ امر سبب‌ شده‌ بود كه‌ شكل‌ نخستین‌ِ اصحاب‌ صفه‌، به‌ عنوان‌ گروهى‌ مهاجر تنگدست‌، دگرگون‌ شده‌، این‌ عنوان‌ از صورت‌ خاص‌ خود به‌ عنوانى‌ عام‌ و كلى‌ بدل‌ شود و مورد استفاده كسانى‌ قرار گیرد كه‌ به‌ علت‌ تنگدستى‌ و نداشتن‌ خانه‌ در صفه‌ به‌ سر مى‌برده‌اند.<ref>نك: ذهبى‌، ص400؛ سیوطى‌، ج2، ص89</ref>
همین امر سبب شده بود که شکل نخستین اصحاب صفه، به عنوان گروهی مهاجر تنگدست، دگرگون شده، این عنوان از صورت خاص خود به عنوانی عام و کلی بدل شود و مورد استفاده کسانی قرار گیرد که به علت تنگدستی و نداشتن خانه در صفه به سر می‌برده‌اند.<ref>نک: ذهبی، ص۴۰۰؛ سیوطی، ج۲، ص۸۹</ref>


==تعداد اهل صفه==
==تعداد اهل صفه==
تغییرات‌ شكلى‌ و دگرگونى‌ معنایى‌ عنوان‌ اصحاب‌ صفه‌، در روایات‌ تاریخى‌ نیز موجب‌ بروز اختلاف‌ نظرهایى‌ درباره شماره آنان‌ شد و هر یك‌ از راویان‌ در زمان‌ حضور خود در مدینه‌ و مشاهده این‌ گروه‌، نظری‌ متناسب‌ با شرایط زمانى‌ به‌ دست‌ دادند و گاه‌ شماره آنها را تا 400 تن‌ آورده‌اند.<ref>نك: راوندی‌، ص25؛ بیضاوی‌، ج1، ص267</ref>
تغییرات شکلی و دگرگونی معنایی عنوان اصحاب صفه، در روایات تاریخی نیز موجب بروز اختلاف نظرهایی درباره شماره آنان شد و هر یک از راویان در زمان حضور خود در مدینه و مشاهده این گروه، نظری متناسب با شرایط زمانی به دست دادند و‌گاه شماره آنها را تا ۴۰۰ تن آورده‌اند.<ref>نک: راوندی، ص۲۵؛ بیضاوی، ج۱، ص۲۶۷</ref>


==اهل صفه در آثار نویسندگان==
==اهل صفه در آثار نویسندگان==
[[ابونعیم‌ اصفهانى‌]] <ref>، ج1، ص143، 374، جاهای مختلف</ref> [[ابوالقاسم هجویری|هجویری‌]]<ref>ص‌ 97-99</ref> و برخى‌ نویسندگان‌ دیگر كه‌ به‌ دیده اولیای‌ الهى‌ اصحاب‌ صفه‌ را مى‌نگریسته‌اند، در آثار خود نام‌ شماری‌ از آنان‌ را یاد كرده‌اند كه‌ در آن‌ میان‌ كسانى‌ از [[صحابه]] پیامبر اسلام‌(ص‌همچون‌ [[ابوذر غفاری]]، [[سلمان‌ فارسى‌]]، [[بلال بن رباح]]، [[واثلة بن‌ اسقع‌]] و نیز نام‌ [[ابوهریره‌]] دیده‌ مى‌شود<ref>نیز نك: احمد بن‌ حنبل‌، ج3، ص490؛ ابن‌ سعد، ج1(2ص14، 48، جاهای مختلف؛ هجویری‌، ص97، 98</ref>، ولى‌ انتخاب‌ نامها و یاد كردن‌ افرادی‌ در شمار اصحاب‌ صفه‌، گاه‌ به‌ دور از گرایش های‌ نویسندگان‌ نبوده‌ است‌.<ref>مثلاً نك: هجویری، ص99</ref>
[[ابونعیم اصفهانی]] <ref>، ج۱، ص۱۴۳، ۳۷۴، جاهای مختلف</ref> [[ابوالقاسم هجویری|هجویری]]<ref>ص ۹۷-۹۹</ref> و برخی نویسندگان دیگر که به دیده اولیای الهی اصحاب صفه را می‌نگریسته‌اند، در آثار خود نام شماری از آنان را یاد کرده‌اند که در آن میان کسانی از [[صحابه]] پیامبر اسلام(صهمچون [[ابوذر غفاری]]، [[سلمان فارسی]]، [[بلال بن رباح]]، [[واثلة بن اسقع]] و نیز نام [[ابوهریره]] دیده می‌شود<ref>نیز نک: احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۹۰؛ ابن سعد، ج۱ (۲ص۱۴، ۴۸، جاهای مختلف؛ هجویری، ص۹۷، ۹۸</ref>، ولی انتخاب نامها و یاد کردن افرادی در شمار اصحاب صفه،‌گاه به دور از گرایش‌های نویسندگان نبوده است.<ref>مثلاً نک: هجویری، ص۹۹</ref>


همچنین‌ [[ابوعبدالرحمان‌ سلمى‌]] (د 412ق‌) در كتابى‌ با عنوان‌ تاریخ‌ اهل‌ الصفه به‌ فضایل‌ و مناقب‌ آنان‌ پرداخته‌ است‌.<ref>نك: هجویری‌، 99؛ ابن‌ تیمیه‌، 1/36</ref>
همچنین [[ابوعبدالرحمان سلمی]] (د ۴۱۲ق) در کتابی با عنوان تاریخ اهل الصفه به فضایل و مناقب آنان پرداخته است.<ref>نک: هجویری، ۹۹؛ ابن تیمیه، ۱/۳۶</ref>


==آیاتی درباره اهل صفه==
==آیاتی درباره اهل صفه==
ویژگی ها و ارزش های‌ اسلامى‌ اصحاب‌ صفه‌ زمینه‌ای‌ بوده‌ است‌ تا برخى‌مفسران‌، از نزول‌ شماری‌از آیات‌ قرآنى‌<ref>بقره‌:2، آیه273، انعام‌:6، آیه52، كهف‌:18، آیه28</ref> در شأن‌ آنان‌ سخن‌ آورند و در تفاسیر خود به‌ آن‌ اشاره‌ كنند.<ref>مثلاً نك: ابن‌ سعد، ج1(2ص13؛ قمى‌، ج1، ص202؛ طبری‌، ج25، ص19؛ فخرالدین‌ رازی‌، ج7، ص84؛ سیوطى‌، ج2، ص88، ج7، ص352</ref>
ویژگی‌ها و ارزش‌های اسلامی اصحاب صفه زمینه‌ای بوده است تا برخی مفسران، از نزول شماری از آیات قرآنی <ref>بقره:۲، آیه۲۷۳، انعام:۶، آیه۵۲، کهف:۱۸، آیه۲۸</ref> در‌شان آنان سخن آورند و در تفاسیر خود به آن اشاره کنند.<ref>مثلاً نک: ابن سعد، ج۱ (۲ص۱۳؛ قمی، ج۱، ص۲۰۲؛ طبری، ج۲۵، ص۱۹؛ فخرالدین رازی، ج۷، ص۸۴؛ سیوطی، ج۲، ص۸۸، ج۷، ص۳۵۲</ref>


==انتساب به اهل صفه==
==انتساب به اهل صفه==
در سده‌های‌ 4 و 5ق‌، گروه هایى‌ زهدگرا و خصوصاً [[صوفیه‌]] خود را به‌ نوعى‌ به‌ اصحاب‌ صفه‌ منتسب‌ مى‌ساختند<ref>نك: سراج‌، ص27</ref>، تا آنجا كه‌ حتى‌ عنوان‌ «صوفى‌» را مشتق‌ از صفه‌ دانسته‌، مى‌كوشیدند تا این‌ پیوند را ریشه‌دار و قوی‌ نمایانند؛ اشتقاقى‌ كه‌ بیشتر مفهومى‌ معنایى‌ دارد و از نظر صرفى‌ نادرست‌ است‌<ref>نك: ابن‌ جوزی‌، 162</ref>، چنانكه‌ از بزرگان‌ اهل‌ [[عرفان‌]] [[ابوالقاسم‌ قشیری‌]] (درگذشت 465ق‌) و [[شهاب‌ الدین‌ سهروردی‌]] (درگذشت 632ق‌) به‌ صراحت‌ آن‌ را اشتقاقى‌ در معنا و نه‌ در لغت‌ دانسته‌اند.<ref>نك: خاوری‌، ج1، ص33؛ نیز كلاباذی‌، ص21</ref>
در سده‌های ۴ و ۵ق، گروه‌هایی زهدگرا و خصوصاً [[صوفیه]] خود را به نوعی به اصحاب صفه منتسب می‌ساختند<ref>نک: سراج، ص۲۷</ref>، تا آنجا که حتی عنوان «‌صوفی‌» را مشتق از صفه دانسته، می‌کوشیدند تا این پیوند را ریشه دار و قوی نمایانند؛ اشتقاقی که بیشتر مفهومی معنایی دارد و از نظر صرفی نادرست است <ref>نک: ابن جوزی، ۱۶۲</ref>، چنانکه از بزرگان اهل [[عرفان]] [[ابوالقاسم قشیری]] (درگذشت ۴۶۵ق) و [[شهاب الدین سهروردی]] (درگذشت ۶۳۲ق) به صراحت آن را اشتقاقی در معنا و نه در لغت دانسته‌اند.<ref>نک: خاوری، ج۱، ص۳۳؛ نیز کلاباذی، ص۲۱</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|اندازه=ریز|3}}
{{پانویس|اندازه=ریز|۳}}
==مآخذ==
==مآخذ==
*ابن‌ تیمیه‌، احمد، مجموعه الرسائل‌ و المسائل‌، بیروت‌، 1403ق‌/1983م‌؛
*ابن تیمیه، احمد، مجموعه الرسائل و المسائل، بیروت، ۱۴۰۳ق /۱۹۸۳م؛
*ابن‌ جوزی‌، عبدالرحمان‌، تلبیس‌ ابلیس‌، به‌ كوشش‌ محمد منیر دمشقى‌، قاهره‌، 1928م‌؛
*ابن جوزی، عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، به کوشش محمد منیر دمشقی، قاهره، ۱۹۲۸م؛
*ابن‌ سعد، محمد، كتاب‌ الطبقات‌ الكبیر، به‌ كوشش‌ زاخاو و دیگران‌، لیدن‌، 1904- 1905م‌؛
*ابن سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۰۵م؛
*ابن‌ منظور، لسان‌؛ ابونعیم‌ اصفهانى‌، احمد، حلیه الاولیاء، قاهره‌، 1351ق‌/1932م‌؛
*ابن منظور، لسان؛ ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیه الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق /۱۹۳۲م؛
*احمد بن‌ حنبل‌، مسند، قاهره‌، 1313ق‌؛
*احمد بن حنبل، مسند، قاهره، ۱۳۱۳ق؛
*بیضاوی‌، عبدالله‌، انوار التنزیل‌، بیروت‌، مؤسسه شعبان‌؛ خاوری‌، اسدالله‌، ذهبیه‌، تهران‌، 1362ش‌؛
*بیضاوی، عبدالله، انوار التنزیل، بیروت، مؤسسه شعبان؛ خاوری، اسدالله، ذهبیه، تهران، ۱۳۶۲ش؛
*ذهبى‌، محمد، تاریخ‌ الاسلام‌، بخش‌ سیره نبوی‌، به‌ كوشش‌ عمر عبدالسلام‌ تدمری‌، بیروت‌، دارالكتاب‌ العربى‌؛
*ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، بخش سیره نبوی، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی؛
*راوندی‌، فضل‌الله‌، النوادر ( نوادر الراوندی‌ نجف‌، 1370ق‌/ 1951م‌؛
*راوندی، فضل الله، النوادر (نوادر الراوندینجف، ۱۳۷۰ق / ۱۹۵۱م؛
*سراج‌، عبدالله‌، اللمع‌، لیدن‌، 1914م‌؛
*سراج، عبدالله، اللمع، لیدن، ۱۹۱۴م؛
*سیوطى‌، الدر المنثور، بیروت‌، 1403ق‌؛
*سیوطی، الدر المنثور، بیروت، ۱۴۰۳ق؛
*طبری‌، تفسیر؛ فخرالدین‌ رازی‌، محمد، التفسیر الكبیر، قاهره‌، المطبعه البهیه‌؛ قرآن‌ كریم‌؛
*طبری، تفسیر؛ فخرالدین رازی، محمد، التفسیر الکبیر، قاهره، المطبعه البهیه؛ قرآن کریم؛
*قمى‌، على‌، تفسیر، قم‌، 1387ق‌/1968م‌؛
*قمی، علی، تفسیر، قم، ۱۳۸۷ق /۱۹۶۸م؛
*كلاباذی‌، محمد، التعرف‌ لمذهب‌ اهل‌ التصوف‌، به‌ كوشش‌ عبدالحلیم‌ محمود و طه‌ عبدالباقى‌، قاهره‌، 1380ق‌/1960م‌؛
*کلاباذی، محمد، التعرف لمذهب اهل التصوف، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی، قاهره، ۱۳۸۰ق /۱۹۶۰م؛
*هجویری‌، على‌، كشف‌ المحجوب‌، به‌ كوشش‌ ژوكوفسكى‌، سن‌ پترزبورگ‌، 1344ق‌/ 1926م‌.
*هجویری، علی، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، سن پترزبورگ، ۱۳۴۴ق / ۱۹۲۶م.
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
منبع مقاله:[http://library.tebyan.net/newindex.aspx?pid=102834&ParentID=0&BookID=97568&MetaDataID=27846&Volume=9&PageIndex=84&PersonalID=0&NavigateMode=CommonLibrary&Content= دائرة المعارف بزرگ اسلامی] با تلخیص.
منبع مقاله:[http://library.tebyan.net/newindex.aspx?pid=102834&ParentID=0&BookID=97568&MetaDataID=27846&Volume=9&PageIndex=84&PersonalID=0&NavigateMode=CommonLibrary&Content= دائرة المعارف بزرگ اسلامی] با تلخیص.
کاربر ناشناس