آیتالله: تفاوت میان نسخهها
جز
←تاریخچه
جز (←تاریخچه) |
جز (←تاریخچه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
پیش از دوران صفویه القابی مانند [[ثقةالاسلام |ثِقَةُ الاسلام]]، [[[[حجتالاسلام|حُجَّةُ الاسلام]] و نیز آیتالله برای بزرگداشت چند فرد خاص به کار میرفت. و تا قرنها نیز مختص به همان افراد باقی ماند. در [[قرن چهارم]] قمری عنوان ثقة الاسلام برای [[کلینی|محمدبن یعقوب کلینی]] و در [[قرن هفتم]] عنوان محقق برای [[محقق حلی|جعفر بن حسن حلی]] به کار رفت. | پیش از دوران صفویه القابی مانند [[ثقةالاسلام |ثِقَةُ الاسلام]]، [[[[حجتالاسلام|حُجَّةُ الاسلام]] و نیز آیتالله برای بزرگداشت چند فرد خاص به کار میرفت. و تا قرنها نیز مختص به همان افراد باقی ماند. در [[قرن چهارم]] قمری عنوان ثقة الاسلام برای [[کلینی|محمدبن یعقوب کلینی]] و در [[قرن هفتم]] عنوان محقق برای [[محقق حلی|جعفر بن حسن حلی]] به کار رفت. | ||
تا قرن چهاردهم قمری کاربرد عنوان آیتالله برای [[:رده:فقیهان شیعه|فقها]] مرسوم نبود. در اوایل این قرن، [[میرزا حسین نوری|حاج میرزا حسین نوری]] این عنوان را برای [[محمدمهدی بحرالعلوم|سید محمد مهدی بحرالعلوم]] به کار برد<ref>نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۴.</ref> مورخان عصر [[مشروطه]] نیز این عنوان را برای [[آخوند خراسانی]]، [[حسین خلیلی تهرانی]]، [[عبدالله مازندرانی|شیخ عبدالله مازندرانی]] و دیگران به کار بردهاند.<ref>نراقی، کاشان در جنبش مشروطه ایران، ۱۳۵۵ش، ص۴۶-۴۷؛ ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۶۲ش، ص۸۸؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۵۶ش، ج۲، ص۳۷۱.</ref> به گفته لغتنامه دهخدا عنوان آیتالله در دوره مشروطه برای [[سید عبدالله بهبهانی]] و [[سید محمد طباطبایی سنگلجی|سید محمد طباطبائی سنگلجی]] که از رهبران مشروطه بودند به کار میرفت.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۶۳ و ۲۶۵.</ref> به نوشته متینی لقب آیتالله بعد از مشروطه برای عالمان بزرگ استفاده میشد ولی ضابطه مشخصی نداشت.<ref>متینی، بحثی درباره سابقه تاریخی القاب، ۱۳۶۲ش، ص۵۸۴.</ref> | تا قرن چهاردهم قمری کاربرد عنوان آیتالله برای [[:رده:فقیهان شیعه|فقها]] مرسوم نبود. در اوایل این قرن، [[میرزا حسین نوری|حاج میرزا حسین نوری]] این عنوان را برای [[سید محمدمهدی بحرالعلوم |سید محمد مهدی بحرالعلوم]] به کار برد<ref>نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۴.</ref> مورخان عصر [[مشروطه]] نیز این عنوان را برای [[آخوند خراسانی]]، [[حسین خلیلی تهرانی]]، [[عبدالله مازندرانی|شیخ عبدالله مازندرانی]] و دیگران به کار بردهاند.<ref>نراقی، کاشان در جنبش مشروطه ایران، ۱۳۵۵ش، ص۴۶-۴۷؛ ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۶۲ش، ص۸۸؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۵۶ش، ج۲، ص۳۷۱.</ref> به گفته لغتنامه دهخدا عنوان آیتالله در دوره مشروطه برای [[سید عبدالله بهبهانی]] و [[سید محمد طباطبایی سنگلجی|سید محمد طباطبائی سنگلجی]] که از رهبران مشروطه بودند به کار میرفت.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۶۳ و ۲۶۵.</ref> به نوشته متینی لقب آیتالله بعد از مشروطه برای عالمان بزرگ استفاده میشد ولی ضابطه مشخصی نداشت.<ref>متینی، بحثی درباره سابقه تاریخی القاب، ۱۳۶۲ش، ص۵۸۴.</ref> | ||
چند دهه بعد [[شیخ عباس قمی]] (م ۱۳۵۹ق) از عبارت آیت الله برای [[مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]]، [[حسین نجف|شیخ حسین نجف]]<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۹۷</ref>، [[سید محمدحسن شیرازی]]<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۲۴.</ref> و [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|بحر العلوم]]<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۵۸.</ref>نیز استفاده کرد. به جز این افراد او در موارد فراوانی در کتاب خود، [[الکنی و الالقاب (کتاب)|الکنی و الالقاب]] از تعبیر آیت الله برای علامه حلی استفاده کرده است.<ref>به عنوان نمونه رک: قمی، الکنی و الالقاب، ۱۴۰۹ق، ج۲، صص۹۰، ۲۹۱،و ج۳، ص۱۵۴.</ref> | چند دهه بعد [[شیخ عباس قمی]] (م ۱۳۵۹ق) از عبارت آیت الله برای [[مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]]، [[حسین نجف|شیخ حسین نجف]]<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۹۷</ref>، [[سید محمدحسن شیرازی]]<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۲۴.</ref> و [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|بحر العلوم]]<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۵۸.</ref>نیز استفاده کرد. به جز این افراد او در موارد فراوانی در کتاب خود، [[الکنی و الالقاب (کتاب)|الکنی و الالقاب]] از تعبیر آیت الله برای علامه حلی استفاده کرده است.<ref>به عنوان نمونه رک: قمی، الکنی و الالقاب، ۱۴۰۹ق، ج۲، صص۹۰، ۲۹۱،و ج۳، ص۱۵۴.</ref> |