پرش به محتوا

ابوسفیان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵
جز
imported>Aghaie
imported>Mohamadhaghani
خط ۵۶: خط ۵۶:
او را گاهی به کنیه [[ابوحنظله]] نیز خوانده‌اند.<ref>واقدی، ج۲، ص۸۱۷؛ ابن اثیر، ج۳، ص۱۲</ref> تاریخ دقیق تولد او روشن نیست، به روایتی ۱۰ سال پیش از [[عام الفیل]] (۵۶۰م) متولد شد.<ref>بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۱۳</ref>
او را گاهی به کنیه [[ابوحنظله]] نیز خوانده‌اند.<ref>واقدی، ج۲، ص۸۱۷؛ ابن اثیر، ج۳، ص۱۲</ref> تاریخ دقیق تولد او روشن نیست، به روایتی ۱۰ سال پیش از [[عام الفیل]] (۵۶۰م) متولد شد.<ref>بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۱۳</ref>


مادرش صفیه دختر حَز‍ ن بن بُجَیر بن هُزَم بود و پدرش، حرب، در روزگار خود پیشوای [[بنی امیه]] و فرمانده آنان در جنگ‌های فجار بود.<ref>ابوالفرج، ج۶، ص۳۴۱؛ ابن قدامه، ص۲۰۲</ref>
مادرش صفیه دختر حَز‍ن بن بُجَیر بن هُزَم بود و پدرش، حرب، در روزگار خود پیشوای [[بنی امیه]] و فرمانده آنان در جنگ‌های فجار بود.<ref>ابوالفرج، ج۶، ص۳۴۱؛ ابن قدامه، ص۲۰۲</ref>


==شخصیت سیاسی و اجتماعی==
==شخصیت سیاسی و اجتماعی==
به رغم شهرت ابوسفیان در تاریخ صدر اسلام، از زندگی او، خاصه پیش ا ز اسلام آگاهی دقیق و کاملی در دست نیست. از برخی اشارات مورخان، چنین برمی آید که وی پیش از اسلام از بزرگان [[قریش]] بوده و پیشه بازرگانی داشته است.<ref>نک‍: بلاذری، فتوح، ص۱۲۹</ref> ابن حبیب <ref>ص ۳۶۸</ref> او را از حکام قریش خوانده است. او یکی از بلندپایگان قریش بود و یکی از ۴ تنی به شمار می‌رفت که در [[جاهلیت]] فرمانشان نافذ بود.<ref>عبدالبر، ج۲، ص۷۱۵</ref>
به رغم شهرت ابوسفیان در تاریخ صدر اسلام، از زندگی او، خاصه پیش ا ز اسلام آگاهی دقیق و کاملی در دست نیست. از برخی اشارات مورخان، چنین برمی آید که وی پیش از اسلام از بزرگان [[قریش]] بوده و پیشه بازرگانی داشته است.<ref>نک‍: بلاذری، فتوح، ص۱۲۹</ref> ابن حبیب <ref>ص ۳۶۸</ref> او را از حکام قریش خوانده است. او یکی از بلندپایگان قریش بود و یکی از ۴ تنی به شمار می‌رفت که در [[جاهلیت]] فرمانشان نافذ بود.<ref>عبدالبر، ج۲، ص۷۱۵</ref>


با آغاز دعوت پیامبر(ص)، ابوسفیان جزء سرسخت‌ترین دشمنان او شد، با این همه شدت مخالفتِ او را از دیگر سران قریش، مانند [[ابوجهل]] و [[ابولهب]] کمتر دانسته‌اند.<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۱۲۴</ref>
با آغاز دعوت پیامبر(ص)، ابوسفیان جزء سرسخت‌ترین دشمنان او شد. با این همه شدت مخالفتِ او را از دیگر سران قریش، مانند [[ابوجهل]] و [[ابولهب]] کمتر دانسته‌اند.<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۱۲۴</ref>


با آنکه او پس از [[فتح مکه]] اسلام آورد، سخنی که در ماجرای ردّه به او نسبت داده شده، نشان از بستگی و علاقه او به آیین گذشته دارد.<ref>بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۱۳</ref> ابن حبیب <ref>ص ۳۸۸</ref> او را از «‌زنادقه قریش‌» خوانده است.
با آنکه او پس از [[فتح مکه]] اسلام آورد، سخنی که در ماجرای ردّه به او نسبت داده شده، نشان از بستگی و علاقه او به آیین گذشته دارد.<ref>بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۱۳</ref> ابن حبیب <ref>ص ۳۸۸</ref> او را از «‌زنادقه قریش‌» خوانده است.


ابوسفیان احادیثی نیز از قول پیامبر(ص) روایت کرده است.<ref>مثلاً نک‍: بخاری، ج۱، ص۹۱، ج۲، ص۱۰۸؛ مزی، ج۴، ص۱۵۸ـ۱۵۹</ref>
ابوسفیان احادیثی نیز از قول پیامبر(ص) روایت کرده است.<ref>مثلاً نک‍: بخاری، ج۱، ص۹۱، ج۲، ص۱۰۸؛ مزی، ج۴، ص۱۵۸ـ۱۵۹</ref>
==رویارویی با پیامبر(ص) ==
==رویارویی با پیامبر(ص) ==
===جنگ بدر===
===جنگ بدر===
در دومین سالی که پبامبر(ص) از [[مکه]] به [[مدینه]] هجرت کرده بود، ابوسفیان در رأس کاروانی تجاری از [[شام]] بازمی گشت. پیامبر(ص) با سپاهیانی آهنگ حمله به آن کرد، اما ابوسفیان، از یک سو از قریشیان مکه یاری خواست و از سوی دیگر خود با زیرکی تغییر مسیر داده، کاروان را به مکه رساند. با اینکه کاروان از خطر رسته بود، [[ابوجهل]] از تهدید [[پیامبر(ص)]] چنان در خشم شد که تصمیم گرفت به مکه بازنگردد تا با یثربیان پیکار کند.<ref>عروة بن زبیر، ص۱۳۱ـ ۱۳۷</ref>
{{اصلی|غزوه بدر}}
در دومین سالی که پبامبر(ص) از [[مکه]] به [[مدینه]] [[هجرت به مدینه|هجرت]] کرده بود، ابوسفیان در رأس کاروانی تجاری از [[شام]] باز می‌گشت. پیامبر(ص) با سپاهیانی آهنگ حمله به آن کرد، اما ابوسفیان، از یک سو از قریشیان مکه یاری خواست و از سوی دیگر خود با زیرکی تغییر مسیر داده، کاروان را به مکه رساند. با اینکه کاروان از خطر رسته بود، [[ابوجهل]] از تهدید [[پیامبر(ص)]] چنان در خشم شد که تصمیم گرفت به مکه بازنگردد تا با یثربیان پیکار کند.<ref>عروة بن زبیر، ص۱۳۱ـ ۱۳۷</ref>


در جنگ بَدر، قریشیان شکست خوردند و حنظله، پسر ابوسفیان کشته و پسر دیگرش عمرو اسیر شد که بعداً آزاد گردید.<ref>ابن هشام، ج۲، ص۳۰۵ـ۳۰۶؛ ابن قتیبه، ص۳۴۴ـ۳۴۵</ref>
در جنگ بَدر، قریشیان شکست خوردند و حنظله، پسر ابوسفیان کشته و پسر دیگرش عمرو اسیر شد که بعداً آزاد گردید.<ref>ابن هشام، ج۲، ص۳۰۵ـ۳۰۶؛ ابن قتیبه، ص۳۴۴ـ۳۴۵</ref>
===آتش زدن نخل‌های مدینه===
===آتش زدن نخل‌های مدینه===
شکست در بدر، چنان بر قریشیان گران آمد که تصمیم گرفتند، دوباره به پیکار با پیامبر(ص) و مسلمانان [[مدینه]] روند. پس ابوسفیان با ۲۰۰ سوار از قریش آهنگ مدینه کرد و پس از مذاکره با سلّام بن مِشْکم رئیس [[بنی نضیر]]، کسانی را به مدینه فرستاد و آنان در جایی به نام «‌عُریض‌» نخلستان هایی را به آتش کشیدند و گریختند. پیامبر(ص) به تعقیب ابوسفیان پرداخت، اما به او دست نیافت و بازگشت.<ref>ابن اسحاق، ص۳۱۰ـ۳۱۲؛ واقدی، ج۱، ص۱۸۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۳۱۰</ref>
شکست در بدر، چنان بر قریشیان گران آمد که تصمیم گرفتند، دوباره به پیکار با پیامبر(ص) و مسلمانان [[مدینه]] روند. پس ابوسفیان با ۲۰۰ سوار از قریش آهنگ مدینه کرد و پس از مذاکره با سلّام بن مِشْکم رئیس [[بنی نضیر]]، کسانی را به مدینه فرستاد و آنان در جایی به نام «‌عُریض‌» نخلستان هایی را به آتش کشیدند و گریختند. پیامبر(ص) به تعقیب ابوسفیان پرداخت، اما به او دست نیافت و بازگشت.<ref>ابن اسحاق، ص۳۱۰ـ۳۱۲؛ واقدی، ج۱، ص۱۸۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۳۱۰</ref>
===جنگ احد===
===جنگ احد===
در سال ۳ ق، ابوسفیان در رأس سپاهی بزرگ به قصد انتقام از مسلمانان، به سوی مدینه حرکت کرد.<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۳۱۲</ref> در [[احد]]، نزدیکی مدینه، جنگ سختی روی داد که مسلمانان شکست خوردند و نخبگانی از آنان چون [[حمزه]]، عموی پیامبر(ص) به شهادت رسیدند. پس از نبرد، ابوسفیان بر فراز کوه آمد و ضمن ستایش بتان، پیامبر(ص) را به نبردی دوباره، در بدر وعده داد.<ref>ابن اسحاق، ص۳۳۳ـ۳۳۴؛ ابن هشام، ج۳، ص۹۹ـ ۱۰۰؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۳۲۷</ref>
{{اصلی|غزوه احد}}
در سال ۳ ق، ابوسفیان در رأس سپاهی بزرگ به قصد انتقام از مسلمانان، به سوی مدینه حرکت کرد.<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۳۱۲</ref> در [[احد]]، نزدیکی مدینه، جنگ سختی روی داد که مسلمانان شکست خوردند و نخبگانی از آنان چون [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]]، عموی پیامبر(ص) به شهادت رسیدند. پس از نبرد، ابوسفیان بر فراز کوه آمد و ضمن ستایش بتان، پیامبر(ص) را به نبردی دوباره، در بدر وعده داد.<ref>ابن اسحاق، ص۳۳۳ـ۳۳۴؛ ابن هشام، ج۳، ص۹۹ـ ۱۰۰؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۳۲۷</ref>


سال بعد پیامبر(ص) به بدر آمد، اما ابوسفیان پیش از رسیدن به وعده‌گاه، قریشیان را متقاعد کرد که به مکه بازگردند.<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۲۰ـ۲۲۱</ref>
سال بعد پیامبر(ص) به بدر آمد، اما ابوسفیان پیش از رسیدن به وعده‌گاه، قریشیان را متقاعد کرد که به مکه بازگردند.<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۲۰ـ۲۲۱</ref>
===جنگ خندق===
===جنگ خندق===
{{اصلی|غزوه خندق}}
سال دیگر، ابوسفیان با یاری [[یهود|یهودیان]] مدینه، پیکار [[خندق]] را بر ضد پیامبر(ص) ترتیب داد<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۲۵-۲۲۶</ref>، اما با تدبیر و هوشمندی پیامبر(ص)، سپاه ابوسفیان و متحدان او، ناکام بازگشتند و مدینه رهایی یافت.<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۳۴۳ـ۳۴۵</ref>
سال دیگر، ابوسفیان با یاری [[یهود|یهودیان]] مدینه، پیکار [[خندق]] را بر ضد پیامبر(ص) ترتیب داد<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۲۵-۲۲۶</ref>، اما با تدبیر و هوشمندی پیامبر(ص)، سپاه ابوسفیان و متحدان او، ناکام بازگشتند و مدینه رهایی یافت.<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۳۴۳ـ۳۴۵</ref>


با آنکه در جریان [[صلح حدیبیه]]، ابوسفیان مداخله آشکاری نداشت، پیش از فتح مکه، از سوی مشرکان به مدینه آمد تا درباره تمدید مدّت صلح با پیامبر(ص) مذاکره کند، اما کسی به او اعتنا نکرد و بی‌نتیجه به مکه بازگشت.<ref>ابن هشام، ج۴، ص۳۷ـ۳۹</ref>
با آنکه در جریان [[صلح حدیبیه]]، ابوسفیان مداخله آشکاری نداشت، پیش از فتح مکه، از سوی مشرکان به مدینه آمد تا درباره تمدید مدّت صلح با پیامبر(ص) مذاکره کند، اما کسی به او اعتنا نکرد و بی‌نتیجه به مکه بازگشت.<ref>ابن هشام، ج۴، ص۳۷ـ۳۹</ref>
==اسلام ابوسفیان==
==اسلام ابوسفیان==
سرانجام پس از دشمنی و پیکارهای متعدد، ابوسفیان در سال ۸ ق، به هنگام فتح مکه به یاری و وساطت [[عباس بن عبدالمطلب]]، نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و اسلام آورد<ref>واقدی، ج۲، ص۸۱۷ـ۸۱۸</ref> و پیامبر(ص) خانه ا ورا پناهگاه امن اعلام کرد.<ref>واقدی، ج۲، ص۸۱۷ـ۸۱۸؛ ابن هشام، ج۴، ص۴۶</ref> پس از آن ابوسفیان و خانواده‌اش در شمار مسلمانان درآمدند و پیامبر(ص) او را به امارت [[نجران]] فرستاد<ref>کلبی، ص۴۹</ref>و در همان سال در [[غزوه حنین]]، ابوسفیان فرماندهی گروهی جنگجو را بر عهده داشت و در پایان جنگ، پیامبر(ص) به ابوسفیان و فرزندانش غنایم بیشتری بخشید.<ref>واقدی، ج۲، ص۹۴۴ـ۹۴۵؛ طبری، ج۱، ص۱۶۷۹</ref>
سرانجام پس از دشمنی و پیکارهای متعدد، ابوسفیان در سال ۸ ق، به هنگام فتح مکه به یاری و وساطت [[عباس بن عبدالمطلب]]، نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و اسلام آورد<ref>واقدی، ج۲، ص۸۱۷ـ۸۱۸</ref> و پیامبر(ص) خانه ا ورا پناهگاه امن اعلام کرد.<ref>واقدی، ج۲، ص۸۱۷ـ۸۱۸؛ ابن هشام، ج۴، ص۴۶</ref> پس از آن ابوسفیان و خانواده‌اش در شمار مسلمانان درآمدند و پیامبر(ص) او را به امارت [[نجران]] فرستاد<ref>کلبی، ص۴۹</ref>و در همان سال در [[غزوه حنین]]، ابوسفیان فرماندهی گروهی جنگجو را بر عهده داشت و در پایان جنگ، پیامبر(ص) به ابوسفیان و فرزندانش غنایم بیشتری بخشید.<ref>واقدی، ج۲، ص۹۴۴ـ۹۴۵؛ طبری، ج۱، ص۱۶۷۹</ref>


گفته‌اند: در [[غزوه طائف]] بود که ابوسفیان یک چشمش را از دست داد.<ref>بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۸</ref> پس از آن، پیامبر(ص) ابوسفیان را برای گردآوری صدقات به طائف فرستاد.<ref>ابن قتیبه، ص۳۴۴؛ قس: بلاذری، انساب، ج۱، ص۵۳۰</ref>
گفته‌اند: در [[غزوه طائف]] بود که ابوسفیان یک چشمش را از دست داد.<ref>بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۸</ref> پس از آن، پیامبر(ص) ابوسفیان را برای گردآوری صدقات به طائف فرستاد.<ref>ابن قتیبه، ص۳۴۴؛ قس: بلاذری، انساب، ج۱، ص۵۳۰</ref>
==ابوسفیان و خلفای سه گانه==
==ابوسفیان و خلفای سه گانه==
از پاره‌ای روایات چنین برمی آید که هنگام رحلت پیامبر(ص)، ابوسفیان والی نجران بود<ref>کلبی، ص۴۹؛ بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۷، ۱۲</ref> و آنگاه به مکه آمد و چندی در آنجا ماند، سپس به مدینه رفت و در آن شهر ساکن شد.
از پاره‌ای روایات چنین برمی‌آید که هنگام رحلت پیامبر(ص)، ابوسفیان والی نجران بود<ref>کلبی، ص۴۹؛ بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۷، ۱۲</ref> و آنگاه به مکه آمد و چندی در آنجا ماند، سپس به مدینه رفت و در آن شهر ساکن شد.
 
===ابوسفیان و خلافت ابوبکر===
===ابوسفیان و خلافت ابوبکر===
پس از رسیدن [[ابوبکر]] به خلافت، ابوسفیان از اینکه مردی از کم ارج‌ترین قبائل به خلافت برگزیده شده، ناراضی و آشفته به نظر می‌رسید و احتمالاً در اندیشه فتنه انگیزی بود.<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۵۲۹، ۵۸۸؛ طبری، ج۱، ص۱۸۲۷</ref>
پس از رسیدن [[ابوبکر]] به خلافت، ابوسفیان از اینکه مردی از کم ارج‌ترین قبائل به خلافت برگزیده شده، ناراضی و آشفته به نظر می‌رسید و احتمالاً در اندیشه فتنه انگیزی بود.<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۵۲۹، ۵۸۸؛ طبری، ج۱، ص۱۸۲۷</ref>
خط ۹۳: خط ۱۰۴:


گفته‌اند که وی در این نبرد چشم دیگرش را نیز از دست داد.<ref>طبری، ج۱، ص۲۱۰۱</ref>
گفته‌اند که وی در این نبرد چشم دیگرش را نیز از دست داد.<ref>طبری، ج۱، ص۲۱۰۱</ref>
===ابوسفیان و خلافت عمر===
===ابوسفیان و خلافت عمر===
از برخی روایات چنین برمی آید که ابوسفیان، فرزندش [[معاویه]] را از مخالفت با [[عمر بن خطاب|عمر]] بر حذر داشت و به او سفارش کرد که باید از وی پیروی کند<ref>بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۹</ref> چنین برمی آید که او در روزگار عمر مرتکب خلاف هایی شده و بدین سبب مورد نکوهش وی واقع شده است.
از برخی روایات چنین برمی آید که ابوسفیان، فرزندش [[معاویه]] را از مخالفت با [[عمر بن خطاب|عمر]] بر حذر داشت و به او سفارش کرد که باید از وی پیروی کند<ref>بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۹</ref> ابوسفیان در روزگار عمر، ظاهرا مرتکب خلاف‌هایی شده و بدین سبب مورد نکوهش وی واقع شده است.
 
===ابوسفیان و خلافت عثمان===
===ابوسفیان و خلافت عثمان===
پس از رسیدن [[عثمان]] به خلافت، ابوسفیان نزد وی و در جمع [[امویان]] گفت: اکنون که گوی خلافت به دست شما افتاده، آن را در میان خود بگردانید و نگذارید که از دستتان بیرون افتد.<ref>بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۱۲، قس: ج۴ (۱)، ص۱۳؛ ابوالفرج، ج۶، ص۳۵۶</ref>
پس از رسیدن [[عثمان]] به خلافت، ابوسفیان نزد وی و در جمع [[امویان]] گفت: اکنون که گوی خلافت به دست شما افتاده، آن را در میان خود بگردانید و نگذارید که از دستتان بیرون افتد.<ref>بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۱۲، قس: ج۴ (۱)، ص۱۳؛ ابوالفرج، ج۶، ص۳۵۶</ref>
==درگذشت==
==درگذشت==
تاریخ دقیق مرگ وی چندان روشن نیست. به گزارش واقدی<ref>نک‍: بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۱۳</ref>، وی ۵ سال پیش از قتل عثمان در در ۳۰ق درگذشت، اما تاریخ‌های ۳۱ تا ۳۳ق را هم برای مرگ او آورده‌اند.<ref>نک‍: بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۱۳؛ طبری، ج۱، ص۲۸۷۱</ref>
تاریخ دقیق مرگ وی چندان روشن نیست. به گزارش واقدی<ref>نک‍: بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۱۳</ref>، وی ۵ سال پیش از قتل عثمان در در ۳۰ق درگذشت، اما تاریخ‌های ۳۱ تا ۳۳ق را هم برای مرگ او آورده‌اند.<ref>نک‍: بلاذری، انساب، ج۴ (۱)، ص۱۳؛ طبری، ج۱، ص۲۸۷۱</ref>
==فرزندان==
==فرزندان==
از ابوسفیان، فرزندان متعددی برجای ماندند. بنام‌ترین آنان [[معاویه]] است که نقش سیاسی مهمی در سده اول قمری ایفا کرد و سلسله خلافت اموی را بنیاد نهاد.
از ابوسفیان، فرزندان متعددی برجای ماندند. بنام‌ترین آنان [[معاویه]] است که نقش سیاسی مهمی در سده اول قمری ایفا کرد و سلسله خلافت اموی را بنیاد نهاد.
خط ۱۰۴: خط ۱۱۹:
فرزند دیگر او یزید بود که ابوبکر او را فرمانده سپاه کرد و سپس عمر او را به امارت گمارد. دیگر فرزند او [[عتبه]] بود که با [[عایشه]] در [[جنگ جمل|جمل]] شرکت کرد و معاویه او را به امارت [[مصر]] فرستاد.<ref>ابن قتیبه، ص۳۴۴ـ۳۴۵</ref>
فرزند دیگر او یزید بود که ابوبکر او را فرمانده سپاه کرد و سپس عمر او را به امارت گمارد. دیگر فرزند او [[عتبه]] بود که با [[عایشه]] در [[جنگ جمل|جمل]] شرکت کرد و معاویه او را به امارت [[مصر]] فرستاد.<ref>ابن قتیبه، ص۳۴۴ـ۳۴۵</ref>


یکی از دختران او به نام [[ام حبیبه]] است که به [[حبشه]] هجرت کرد و سپس به مدینه بازگشت و پیامبر(ص) با او ازدواج کرد.<ref>ابن سعد، ج۸، ص۹۶</ref>
یکی از دختران او به نام [[ام حبیبه]] است که به [[حبشه]] [[هجرت به حبشه|هجرت]] کرد و سپس به مدینه بازگشت و پیامبر(ص) با او ازدواج کرد.<ref>ابن سعد، ج۸، ص۹۶</ref>


==ابوسفیان در سینما و تلویزیون==
==ابوسفیان در سینما و تلویزیون==
فیلم‌های سینمایی و سریال‌های مختلفی در ایران و خارج از ایران ساخته شده است که ابوسفیان هم از شخصیت‌های این فیلم‌ها بوده است. برخی از این فیلم‌ها و سریال‌ها عبارتند از:
فیلم‌های سینمایی و سریال‌های مختلفی در ایران و خارج از ایران ساخته شده است که ابوسفیان هم از شخصیت‌های این فیلم‌ها بوده است. برخی از این فیلم‌ها و سریال‌ها عبارتند از:
* فیلم الرساله با کارگردانی مصطفی عقاد. حمدی غیث بازیگر مصری نقش ابوسفیان را ایفا کرده است.<ref>[http://www.imdb.com/title/tt0074896/ (The Message (1977]</ref>
* فیلم [[الرساله]] به کارگردانی مصطفی عقاد. حمدی غیث بازیگر مصری نقش ابوسفیان را ایفا کرده است.<ref>[http://www.imdb.com/title/tt0074896/ (The Message (1977]</ref>
* فیلم پناهنده و سیاه سپید با کارگردانی حجت الاسلام محمد تقی انصاری. حسن جوهرچی نقش ابوسفیان را ایفا کرده است. <ref>[http://www.sahartv.ir/fa/%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D9%84%D9%87-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D8%B3%D8%AD%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF-910 تولید تله فیلم «پناهنده» در شبکه سحر به پایان رسید]</ref>
* فیلم تلویزیونی پناهنده و سیاه سپید به کارگردانی حجت الاسلام محمد تقی انصاری. حسن جوهرچی نقش ابوسفیان را ایفا کرده است. <ref>[http://www.sahartv.ir/fa/%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D9%84%D9%87-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D8%B3%D8%AD%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF-910 تولید تله فیلم «پناهنده» در شبکه سحر به پایان رسید]</ref>
* فیلم محمد (ص)با کارگردانی مجید مجیدی. داریوش فرهنگ نقش ابوسفیان را ایفا کرده است.<ref>[http://www.yjc.ir/fa/news/4249240/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%87%D9%85%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B5-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF%DB%8C-%D8%B9%DA%A9%D8%B3 آشنایی با مهمترین بازیگران فیلم محمد (ص) مجید مجیدی +عکس] </ref>
* فیلم محمد (ص) به کارگردانی مجید مجیدی. داریوش فرهنگ نقش ابوسفیان را ایفا کرده است.<ref>[http://www.yjc.ir/fa/news/4249240/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%87%D9%85%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B5-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF%DB%8C-%D8%B9%DA%A9%D8%B3 آشنایی با مهمترین بازیگران فیلم محمد (ص) مجید مجیدی +عکس] </ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۴۶: خط ۱۶۱:


[[رده:صحابه]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:قریشیان]]
[[رده:دشمنان پیامبر(ص)]]
[[رده:دشمنان پیامبر(ص)]]
[[رده:بنی امیه]]
[[رده:بنی امیه]]
[[رده:اسلام آوردگان بعد از فتح مکه]]
[[رده:اسلام آوردگان بعد از فتح مکه]]
[[رده:سران قریش]]
[[رده:سران قریش]]
کاربر ناشناس