Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۳۵
ویرایش
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
عالمانی همچون [[شیخ صدوق]] و [[شهید ثانی]] اضافه کردن آن به اذان و اقامه را [[بدعت]] و روایاتی که در این زمینه نقل شده را [[حدیث موضوع|موضوع]] دانستهاند.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰؛ شهید ثانی، روض الجنان، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۱۸۶.</ref> [[شیخ طوسی]] نیز روایات مربوط به شهادت ثالثه در اذان را شاذ معرفی کرده و معتقد است کسی که در اذان شهادت ثالثه را بگوید، خطا کرده است،<ref>شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۶۹.</ref> ضمن آن که فضیلتی نیز برای اذان محسوب نمیشود و با گفتن آن، فصول و اجزای اذان کامل نمیشود.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۹۹.</ref> | عالمانی همچون [[شیخ صدوق]] و [[شهید ثانی]] اضافه کردن آن به اذان و اقامه را [[بدعت]] و روایاتی که در این زمینه نقل شده را [[حدیث موضوع|موضوع]] دانستهاند.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰؛ شهید ثانی، روض الجنان، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۱۸۶.</ref> [[شیخ طوسی]] نیز روایات مربوط به شهادت ثالثه در اذان را شاذ معرفی کرده و معتقد است کسی که در اذان شهادت ثالثه را بگوید، خطا کرده است،<ref>شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۶۹.</ref> ضمن آن که فضیلتی نیز برای اذان محسوب نمیشود و با گفتن آن، فصول و اجزای اذان کامل نمیشود.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۹۹.</ref> | ||
با این حال علامه مجلسی معتقد است که به سبب روایاتی که در این موضوع وارد شده است، بعید نیست که شهادت ثالثه جزء مستحبی در اذان و اقامه باشد.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۱۱۱.</ref> [[آقا رضا همدانی]] نیز گفتن آن در اذان و اقامه را اگر به قصد جزئیت نباشد، جایز دانسته است.<ref>همدانی، مصباح الفقیه، ۱۴۲۴ق، ج۱۱، ص۳۱۳-۳۱۴.</ref> [[سیدتقی طباطبایی قمی]] نیز بر این نظر | با این حال علامه مجلسی معتقد است که به سبب روایاتی که در این موضوع وارد شده است، بعید نیست که شهادت ثالثه جزء مستحبی در اذان و اقامه باشد.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۱۱۱.</ref> [[آقا رضا همدانی]] نیز گفتن آن در اذان و اقامه را اگر به قصد جزئیت نباشد، جایز دانسته است.<ref>همدانی، مصباح الفقیه، ۱۴۲۴ق، ج۱۱، ص۳۱۳-۳۱۴.</ref> [[سیدتقی طباطبایی قمی]] نیز بر این نظر است که اگر بدون قصد جزئیت باشد، گفتن آن در اذان و اقامه، رجحان دارد.<ref>طباطبایی قمی، مبانی منهاج الصالحین، منشورات قلم الشرق، ج۴، ص۳۵۳.</ref> | ||
فقیهانی همچون [[سید عبدالهادی شیرازی]] | فقیهانی همچون [[سید عبدالهادی شیرازی]]،<ref>مؤسسه سبطین، العروة الوثقی و التعلیقات علیها، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۴۶۸، پانویس۵.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی]]،<ref>خویی، منهاج الصالحین، مؤسسة الخوئی الاسلامیة، ج۱، ص۱۵۰.</ref> [[سید علی حسینی سیستانی|سیدعلی حسینی سیستانی]]<ref>سیستانی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۹۱.</ref> و [[حسین وحید خراسانی]]<ref>وحید خراسانی، منهاج الصالحین، مدرسه امام باقر(ع)، ج۲، ص۱۶۸.</ref> بر این نظرند که شهادت ثالثه از اجزای اذان و اقامه نیست، ولی گفتن آن در اذان و اقامه مستحب است. | ||
سیدمحسن حکیم بر این نظر است که شهادت ثالثه، بهویژه در دوران حاضر (قرن چهاردهم و پانزدهم هجری) از نشانههای ایمان و نماد تشیع است و از این جهت رجحان شرعی دارد و حتی گاهی در اذان و اقامه، نه با این عنوان که جزئی از اجزاء آنها باشد، گفتن آن [[واجب]] میگردد.<ref>حکیم، مستمیک العروة، ۱۳۸۹ق، ج۵، ص۵۴۵.</ref> برخی دیگر از عالمان مانند [[سید حسین طباطبایی قمی|سید حسین طباطبایی قمی]] گفتن آن را از باب [[تبرک]] جایز دانستهاند.<ref>مؤسسه سبطین، العروة الوثقی و التعلیقات علیها، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۴۶۸، پانویس۵.</ref> | سیدمحسن حکیم بر این نظر است که شهادت ثالثه، بهویژه در دوران حاضر (قرن چهاردهم و پانزدهم هجری) از نشانههای ایمان و نماد تشیع است و از این جهت رجحان شرعی دارد و حتی گاهی در اذان و اقامه، نه با این عنوان که جزئی از اجزاء آنها باشد، گفتن آن [[واجب]] میگردد.<ref>حکیم، مستمیک العروة، ۱۳۸۹ق، ج۵، ص۵۴۵.</ref> برخی دیگر از عالمان مانند [[سید حسین طباطبایی قمی|سید حسین طباطبایی قمی]] گفتن آن را از باب [[تبرک]] جایز دانستهاند.<ref>مؤسسه سبطین، العروة الوثقی و التعلیقات علیها، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۴۶۸، پانویس۵.</ref> |