پرش به محتوا

شهادت ثالثه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۱: خط ۲۱:


==تاریخچه وارد شدن شهادت ثالثه در اذان و اقامه==
==تاریخچه وارد شدن شهادت ثالثه در اذان و اقامه==
[[شیخ صدوق]] اضافه‌کردن آن به اجزاء اذان و اقامه را به [[تفویض|مُفَوضه]] نسبت داده و گفته است آنان روایاتی در این زمینه جعل کرده‌اند.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰.</ref>
[[شیخ صدوق]] اضافه‌کردن شهادت ثالثه به اجزاء اذان و اقامه را به [[تفویض|مُفَوضه]] نسبت داده و گفته است آنان روایاتی در این زمینه جعل کرده‌اند.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰.</ref> به‌گزارش برخی مورخان، گفتن آن در اذان و اقامه پنج قرن متروک ماند تا این که در سال ۹۰۷ق، به‌دستور شاه اسماعیل صفوی دوباره به اذان اضافه شد و در میان مردم رواج یافت؛ به‌گونه‌ای که اگر کسی در اذان نمی‌گفت به تسنن متهم می‌شد.<ref>مجلسی، لوامع صاحب‌قرانی، ج۳، ص۵۶۶.</ref> حتی نقل شده است که برخی فقیهان در این دوره آن را از اجزاء اذان و اقامه نمی‌دانستند، ولی به خاطر ترس از اتهام تسنن، تقیه می‌کردند و نظرشان را پنهان می‌کردند.<ref>مجلسی، لوامع صاحب‌قرانی، ج۳، ص۵۶۶.</ref>
 
===پیشینه===
مشهور است که شهادت ثالثه از زمان [[صفویان]] به‌طور رسمی وارد [[اذان]] شیعیان شده است.{{مدرک}} اما شواهدی وجود دارد که پیش از آن نیز به صورت پراکنده در برخی مناطق گفته می‌شده است. به‌عنوان نمونه ابن بطوطه در قرن ۸ قمری از گفتن «اشهد ان علیاً ولی‌الله» در اذان شیعیان [[قطیف]] سخن به میان آورده است.<ref>ابن بطوطه، سفرنامه (رحله) ابن بطوطه، ۱۳۵۹ش، ج۱، ص۳۰۸.</ref> {{یاد|«...وهي مدينة كبيرة حسنة ذات نخل كثير يسكنها طوائف العرب، وهم رافضيّة غلاة يظهرون ويقول مؤذّنهم في أذانه بعد الشهادتين: أشهد أنّ عليّا ولىّ الله، ويزيد بعد الحيعلتين: حيّ على خير العمل ويزيد بعد التكبير الأخير: محمّد وعليّ خير البشر، من خالفهما فقد كفر.»ترجمه: قطیف شهر کوچک و زیبا و پر از نخلی است  که طوائفی از اعراب در آن ساکن هستند و آنها گروهی از [[رافضی|رافضیان]] اهل [[غلو]] هستند که موذنشان پس از [[شهادتین]] به ولایت علی نیز شهادت می‌دهد و پس از حیَّ علی الصلاه وحیَّ علی الفلاح حی علی خیرالعمل می‌گوید و پس از تکبیرات پایانی اذان می‌گوید: محمد و علی بهترین بشر هستند و مخالفانشان [[کفر|کافر]]ند.}}همچنین موضع‌گیری [[شیخ صدوق]] دربارهٔ روایاتی مبنی بر جواز شهادت ثالثه،<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰.</ref> نشان‌گر وجود گروه‌هایی است که در آن زمان در اذان شهادت ثالثه را می‌گفتند.
 
عبدالمحسن سراوی، از [[مستبصر|مستبصران]] پیشینه «اَشْهَدُ اَنَّ علیاً وَلی‌ّالله» را به [[امویان|دوره امویان]] می‌رساند و آن را واکنشی از سوی شیعیان در برابر کسانی می‌پندارد که بر منابر و مأذنه‌ها [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی (ع)]] را [[لعن]] می‌کردند.<ref>سراوی، القطوف الدانیة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۵.</ref>
 
گفته شده است که عبدالله مراغی مصری در کتاب «السلافة فی أمر الخلافة» روایاتی نقل کرده است که در زمان [[پیامبر اکرم(ص)]] [[سلمان]] و [[ابوذر]] در اذان شهادت ثالثه را می‌گفته‌اند.<ref>مراغی مصری، السلافة فی أمر الخلافة، ص۳۲، به نقل از: حسینی میلانی، الشهادة بالولایة فی الاذان، ۱۴۲۱ق، ص۲۵.</ref> البته از سوی برخی در اصل وجود این کتاب تردید شده است.<ref>[http://kadivar.com/?p=10630 کدیور، «نقد مستندات شهادت ثالثه در اذان»]؛ مهریزی، «پدیده ارجاع به کتاب‌های خیالی و ساختگی».</ref>


==تک‌نگاری==
==تک‌نگاری==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۳۵

ویرایش