Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۶۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
فاصله این سنگ از سطح زمین [[مسجد الحرام]]، یک و نیم متر بلندتر است.<ref name=":0" /> این سنگ در محفظهای از نقره قرار داده شده است. امروزه، از این سنگ تنها هشت تکه کوچک باقی مانده که بزرگترین آنها به اندازه یک خرما است.<ref>«[https://gph.gov.sa/index.php/ar/about-the-two-holy-mosques-ar/grand-mosque-ar/2020-05-28-09-37-55/88-2020-05-28-09-36-4 حجر الأسود]»، سایت الرئاسة العامة لشؤون المسجد الحرام و المسجد النبوی.</ref> | فاصله این سنگ از سطح زمین [[مسجد الحرام]]، یک و نیم متر بلندتر است.<ref name=":0" /> این سنگ در محفظهای از نقره قرار داده شده است. امروزه، از این سنگ تنها هشت تکه کوچک باقی مانده که بزرگترین آنها به اندازه یک خرما است.<ref>«[https://gph.gov.sa/index.php/ar/about-the-two-holy-mosques-ar/grand-mosque-ar/2020-05-28-09-37-55/88-2020-05-28-09-36-4 حجر الأسود]»، سایت الرئاسة العامة لشؤون المسجد الحرام و المسجد النبوی.</ref> | ||
براساس روایتی از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] سه سنگ از بهشت بر روی زمین قرار دارد که یکی از آنها حجرالاسود است.<ref name=":1">طبرسی، مجمع | براساس روایتی از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] سه سنگ از بهشت بر روی زمین قرار دارد که یکی از آنها حجرالاسود است.<ref name=":1">طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۸۳.</ref> | ||
در [[قرآن]] نامی از حجرالاسود به میان نیامده است. با این حال، در [[سوره آلعمران]]، خانه خدا را دارای «آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ؛ (نشانههای روشن)» دانسته<ref>سوره آلعمران، آیه۹۷.</ref> و در تفسیر این آیه، حجرالاسود را از مصادیق نشانههای روشن کعبه دانستهاند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۵۸.</ref> | در [[قرآن]] نامی از حجرالاسود به میان نیامده است. با این حال، در [[سوره آلعمران]]، خانه خدا را دارای «آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ؛ (نشانههای روشن)» دانسته<ref>سوره آلعمران، آیه۹۷.</ref> و در تفسیر این آیه، حجرالاسود را از مصادیق نشانههای روشن کعبه دانستهاند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۵۸.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
استلام حجر به معنای لمسکردن حجرالاسود و بوسه زدن به آن به قصد [[تبرک]] است.<ref>مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۸۲.</ref> در روایات سفارش شده، حجرالاسود لمس و بوسیده شود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۰۳.</ref> فقیهان شیعه و سنی استلام را [[مستحب|مُستَحَب]] میدانند.<ref>حاجمنوچهری، «حجرالاسود»، ۱۳۹۱ش، ج۲۰، ص۱۸۹ و ۱۹۰.</ref> | استلام حجر به معنای لمسکردن حجرالاسود و بوسه زدن به آن به قصد [[تبرک]] است.<ref>مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۸۲.</ref> در روایات سفارش شده، حجرالاسود لمس و بوسیده شود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۰۳.</ref> فقیهان شیعه و سنی استلام را [[مستحب|مُستَحَب]] میدانند.<ref>حاجمنوچهری، «حجرالاسود»، ۱۳۹۱ش، ج۲۰، ص۱۸۹ و ۱۹۰.</ref> | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، حکم لمس و بوسیدن حجرالاسود را نشانه این دانسته که تمامی روایات و آیاتی که به صورت مطلق به [[شعائر الهی]]، بزرگداشت پیامبر(ص) و دوست داشتن او و اهلبیتش، سفارش کرده و همچنین سفارشات دیگری از این قبیل، سفارشهایی درست بوده، هیچ اشکالی در آنها نیست و نمیتوان آنها را [[شرک|شِرک]] دانست.<ref>طباطبایی، | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، حکم لمس و بوسیدن حجرالاسود را نشانه این دانسته که تمامی روایات و آیاتی که به صورت مطلق به [[شعائر الهی]]، بزرگداشت پیامبر(ص) و دوست داشتن او و اهلبیتش، سفارش کرده و همچنین سفارشات دیگری از این قبیل، سفارشهایی درست بوده، هیچ اشکالی در آنها نیست و نمیتوان آنها را [[شرک|شِرک]] دانست.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۹۶.</ref> | ||
==خاستگاه و رنگ== | ==خاستگاه و رنگ== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
حجرالاسود را سنگی [[بهشت|بهشتی]] دانستهاند<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۶۰.</ref> براساس برخی روایتها، حجرالاسود در اصل، یکی از [[فرشته|فرشتگان]] بوده که پیش از همه فرشتگان به میثاق الهی متعهد شده و خداوند نیز او را امین بر همه آفریدگان قرار داده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۵.</ref> | حجرالاسود را سنگی [[بهشت|بهشتی]] دانستهاند<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۶۰.</ref> براساس برخی روایتها، حجرالاسود در اصل، یکی از [[فرشته|فرشتگان]] بوده که پیش از همه فرشتگان به میثاق الهی متعهد شده و خداوند نیز او را امین بر همه آفریدگان قرار داده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۵.</ref> | ||
براساس برخی نقلها، [[آدم (پیامبر)|آدم(ع)]] این سنگ بهشتی را در بنای کعبه استفاده کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۶.</ref> در زمان بنای دوباره کعبه توسط [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم]]، این سنگ در [[کوه ابوقبیس]] بود و ابراهیم آنرا بر روی کعبه نصب کرد.<ref>بحرانی، | براساس برخی نقلها، [[آدم (پیامبر)|آدم(ع)]] این سنگ بهشتی را در بنای کعبه استفاده کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۶.</ref> در زمان بنای دوباره کعبه توسط [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم]]، این سنگ در [[کوه ابوقبیس]] بود و ابراهیم آنرا بر روی کعبه نصب کرد.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۳۰.</ref> | ||
بنا به برخی روایات این سنگ در ابتدا بسیار سفید بود ولی بهجهت گناهان آدمیان<ref name=":1" /> و لمس [[کفر|کافران]]،<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> مجرمان و [[منافق|منافقان]] سیاهرنگ گردید.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۲۲۰.</ref> گفته شده که تیرگی و سیاهی شدید آن بهسبب آتشسوزی چند باره کعبه در دورههای مختلف بوده است.<ref>پروازی ایزدی، «حجر الاسود»، ج۱۲، ص۶۷۵.</ref> | بنا به برخی روایات این سنگ در ابتدا بسیار سفید بود ولی بهجهت گناهان آدمیان<ref name=":1" /> و لمس [[کفر|کافران]]،<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> مجرمان و [[منافق|منافقان]] سیاهرنگ گردید.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۲۲۰.</ref> گفته شده که تیرگی و سیاهی شدید آن بهسبب آتشسوزی چند باره کعبه در دورههای مختلف بوده است.<ref>پروازی ایزدی، «حجر الاسود»، ج۱۲، ص۶۷۵.</ref> |