پرش به محتوا

علم غیب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:


==مفهوم‌شناسی و جایگاه==
==مفهوم‌شناسی و جایگاه==
علم غیب، آگاهی نسبت به امور پنهان و چیزهایی است که با حواس قابل درک نیستند.<ref>امینی، الغدیر، ج۵، ص۵۲.</ref> غیب در لغت به معنای چیزی است که از حواس ظاهری پوشیده و پنهان است، در مقابل شهود که به معنای چیزی است که با حواس قابل درک است.<ref> طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۳۴-۱۳۵؛ راغب، المفردات، ۱۴۱۲ق، ص۶۱۶.</ref> و در اصطلاح، چیزی است که شناخت آن به کمک اسباب عادی تحقق نمی‌پذیرد.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ج۱، ص۴۴؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۰۲-۴۰۷.</ref>
علم غیب، آگاهی نسبت به امور پنهان و چیزهایی است که با حواس قابل درک نیستند.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۲.</ref> غیب در لغت به معنای چیزی است که از حواس ظاهری پوشیده و پنهان است، در مقابل شهود که به معنای چیزی است که با حواس قابل درک است.<ref> طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۳۴-۱۳۵؛ راغب، المفردات، ۱۴۱۲ق، ص۶۱۶.</ref> و در اصطلاح، چیزی است که شناخت آن به کمک اسباب عادی تحقق نمی‌پذیرد.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۴؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۰۲-۴۰۷.</ref>
 
امامیه با استناد به برخی آیات و روایات، معتقدند که نه تنها پیامبر(ص)، بلکه امامان معصوم(ع) و همچنین برخی پیامبران الهی، به اذن و عنایت خداوند، علم به غیب دارند.<ref>علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۱۵؛ امینی، الغدیر، ج۵، ص۵۳.</ref> داشتن چنین باوری سبب شده است تا برخی وهابیون به شیعه نسبت غلو بدهند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به الهی ظهیر، الشیعة و السنة، ص۶۸-۷۰؛ غنیمان، علم الغیب فی الشریعة الاسلامیة، ص۱۰.</ref> مسئله علم غیب، اقسام، محدوده و کیفیت آن از جمله مسائلی است که متکلمان گذشته در علم کلام درباره آن بحث کرده‌اند<ref>برای نمونه نگاه کنید به اوائل المقالات، ص۳۱۳.</ref> و امروزه (در قرن پانزدهم هجری) نیز در پاسخ به برخی تهمت‌های ناروا از سوی وهابیون و عدم درک درست آنان نسبت به این مسئله، مورد مطالعه و بررسی متکلمان امامیه قرار گرفته است.<ref>امینی، الغدیر، ج۵، ص۵۲؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعه‌شناسی، ص۳۱۷.</ref>


امامیه با استناد به برخی آیات و روایات، معتقدند که نه تنها پیامبر(ص)، بلکه امامان معصوم(ع) و همچنین برخی پیامبران الهی، به اذن و عنایت خداوند، علم به غیب دارند.<ref>علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۱۵؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۳.</ref> داشتن چنین باوری سبب شده است تا برخی وهابیون به شیعه نسبت غلو بدهند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به الهی ظهیر، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸-۷۰؛ غنیمان، علم الغیب فی الشریعة الاسلامیة، ۱۴۲۵ق، ص۱۰.</ref> مسئله علم غیب، اقسام، محدوده و کیفیت آن از جمله مسائلی است که متکلمان گذشته در علم کلام درباره آن بحث کرده‌اند<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۳.</ref> و امروزه (در قرن پانزدهم هجری) نیز در پاسخ به برخی تهمت‌های ناروا از سوی وهابیون و عدم درک درست آنان نسبت به این مسئله، مورد مطالعه و بررسی متکلمان امامیه قرار گرفته است.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۲؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعه‌شناسی، ۱۳۸۵ش، ص۳۱۷.</ref>
==اقسام علم غیب==
==اقسام علم غیب==
علم غیب را از جهت تعلقش به کسی که عالم به آن است، به دو نوع تقسیم کرده‌اند:
علم غیب را از جهت تعلقش به کسی که عالم به آن است، به دو نوع تقسیم کرده‌اند:
*علم غیب ذاتی و مستقل<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷ و ص۳۱۳.</ref> و منظور از آن، نوعی آگاهی از غیب است که از کس دیگری اکتساب نمی‌شود.<ref>سبحانی، جدال احسن، ص۹۸-۹۹.</ref> این نوع علمِ غیب، نامحدود است و تنها به خداوند اختصاص دارد و گفته می‌شود کس دیگری با او در این علم، شریک نیست.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷؛ سبحانی، جدال احسن، ص۹۸-۹۹.</ref> [[شیخ مفید]] در [[اوائل المقالات]] گفته است که برخی [[غالیان]] و [[تفویض|مفوضه]] این نوع آگاهی از غیب را به امامان معصوم نسبت داده‌اند.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷.</ref> او این دیدگاه را باطل و فاسد دانسته است.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷.</ref>
*علم غیب ذاتی و مستقل<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۷ و ص۳۱۳.</ref> و منظور از آن، نوعی آگاهی از غیب است که از کس دیگری اکتساب نمی‌شود.<ref>سبحانی، جدال احسن، ۱۳۹۰ش، ص۹۸-۹۹.</ref> این نوع علمِ غیب، نامحدود است و تنها به خداوند اختصاص دارد و گفته می‌شود کس دیگری با او در این علم، شریک نیست.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷؛ سبحانی، جدال احسن، ۱۳۹۰ش، ص۹۸-۹۹.</ref> [[شیخ مفید]] در [[اوائل المقالات]] گفته است که برخی [[غالیان]] و [[تفویض|مفوضه]] این نوع آگاهی از غیب را به امامان معصوم نسبت داده‌اند.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۷.</ref> او این دیدگاه را باطل و فاسد دانسته است.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۷.</ref>
*علم غیب مستفاد یا وابسته.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷ و ص۳۱۳.</ref> نوعی آگاهی از غیب که از سوی خداوند به برخی بندگانش اعطا شده است.<ref>سبحانی، جدال احسن، ص۱۰۰.</ref> همه عالمان امامیه بر این باورند که آگاهی پیامبران الهی و امامان معصوم(ع) از غیب، از همین نوع است که به اذن و تعلیم خداوند است و آنان این نحوه علم غیب را از خداوند اکتساب می‌کنند.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷؛ سبحانی، علم غیب (آگاهی سوم)، ص۶۳-۶۴.</ref>
*علم غیب مستفاد یا وابسته.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۷ و ص۳۱۳.</ref> نوعی آگاهی از غیب که از سوی خداوند به برخی بندگانش اعطا شده است.<ref>سبحانی، جدال احسن، ۱۳۹۰ش، ص۱۰۰.</ref> همه عالمان امامیه بر این باورند که آگاهی پیامبران الهی و امامان معصوم(ع) از غیب، از همین نوع است که به اذن و تعلیم خداوند است و آنان این نحوه علم غیب را از خداوند اکتساب می‌کنند.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۷؛ سبحانی، علم غیب (آگاهی سوم)، ۱۳۷۵ش، ص۶۳-۶۴.</ref>


==علم غیب پیامبر(ص)==
==علم غیب پیامبر(ص)==
برخی [[وهابیت|وهابیان]] علم غیب را در خدا منحصر دانسته و علم غیب پیامبران الهی و حتی پیامبر(ص) را انکار کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.</ref> عبدالعزیز بن‌باز، مفتی وهابی اهل عربستان، نسبت دادن علم غیب به غیر خداوند را موجب گمراهی و کفر به خداوند دانسته است.<ref>بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷.</ref> آنان برای این دیدگاه به دو دسته از آیات قرآن درباره علم غیب استناد کرده‌اند:
برخی [[وهابیت|وهابیان]] علم غیب را در خدا منحصر دانسته و علم غیب پیامبران الهی و حتی پیامبر(ص) را انکار کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸.</ref> عبدالعزیز بن‌باز، مفتی وهابی اهل عربستان، نسبت دادن علم غیب به غیر خداوند را موجب گمراهی و کفر به خداوند دانسته است.<ref>بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷.</ref> آنان برای این دیدگاه به دو دسته از آیات قرآن درباره علم غیب استناد کرده‌اند:
#آیاتی که در آن پیامبر(ص) آگاهی به غیب را از خودش نفی کرده است.<ref>بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.</ref> مانند آیه «[[آیه ۵۰ سوره انعام|قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَ لَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ]]؛ بگو: من نمی‌گویم خزاین خدا نزد من است؛ و من از غیب آگاه نیستم».<ref>سوره انعام، آیه ۵۰؛ بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.</ref> همچنین به آیاتی نظیر [[آیه ۱۸۸ سوره اعراف]] و [[آیه ۲۰ سوره یونس]] بر این مدعی که پیامبر(ص) از خودش علم غیب را نفی کرده، استناد کرده‌اند.<ref>بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.</ref>
#آیاتی که در آن پیامبر(ص) آگاهی به غیب را از خودش نفی کرده است.<ref>بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸.</ref> مانند آیه «[[آیه ۵۰ سوره انعام|قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَ لَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ]]؛ بگو: من نمی‌گویم خزاین خدا نزد من است؛ و من از غیب آگاه نیستم».<ref>سوره انعام، آیه ۵۰؛ بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸.</ref> همچنین به آیاتی نظیر [[آیه ۱۸۸ سوره اعراف]] و [[آیه ۲۰ سوره یونس]] بر این مدعی که پیامبر(ص) از خودش علم غیب را نفی کرده، استناد کرده‌اند.<ref>بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸.</ref>
#آیاتی که در آن آگاهی به غیب فقط به خداوند اختصاص داده شده است.<ref>بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.</ref> مانند آیه «[[آیه ۵۹ سوره انعام|وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ]]».<ref>بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.</ref> آنان همچنین به آیاتی همچون [[آیه ۳۴ سوره لقمان]] و [[آیه ۱۰ سوره یونس]] و [[آیه ۶۵ سوره نمل]]، برای منحصر بودن علم غیب برای خداوند، تمسک کرده‌اند.<ref>بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.</ref>
#آیاتی که در آن آگاهی به غیب فقط به خداوند اختصاص داده شده است.<ref>بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸.</ref> مانند آیه «[[آیه ۵۹ سوره انعام|وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ]]».<ref>بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸.</ref> آنان همچنین به آیاتی همچون [[آیه ۳۴ سوره لقمان]] و [[آیه ۱۰ سوره یونس]] و [[آیه ۶۵ سوره نمل]]، برای منحصر بودن علم غیب برای خداوند، تمسک کرده‌اند.<ref>بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸.</ref>


برای ردّ این دیدگاه به آیاتی همچون آیات [[آیه ۴۴ سوره آل عمران|۴۴]] و [[آیه ۱۷۹ آل عمران|۱۷۹ سوره آل عمران]] و آیات [[آیه ۲۶ سوره جن|۲۶]] و [[آیه ۲۷ سوره جن|۲۷ سوره جن]] استناد شده است که برپایه آن‌ها، خداوند به برخی از پیامبران و بندگان برگزیده‌اش علم غیب اعطا کرده است.<ref>نمازی شاهرودی، علم غیب، ۱۳۹۳ش، ص۳۱-۳۴؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۷، ص۸۲۸.</ref>
برای ردّ این دیدگاه به آیاتی همچون آیات [[آیه ۴۴ سوره آل عمران|۴۴]] و [[آیه ۱۷۹ آل عمران|۱۷۹ سوره آل عمران]] و آیات [[آیه ۲۶ سوره جن|۲۶]] و [[آیه ۲۷ سوره جن|۲۷ سوره جن]] استناد شده است که برپایه آن‌ها، خداوند به برخی از پیامبران و بندگان برگزیده‌اش علم غیب اعطا کرده است.<ref>نمازی شاهرودی، علم غیب، ۱۳۹۳ش، ص۳۱-۳۴؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۷، ص۸۲۸.</ref>


همچنین گفته‌اند با نظر به آیات قرآن فهمیده می‌شود که قرآن درباره دو نوع علم غیب: یکی علم غیب ذاتی و مستقل و دیگری، علم غیب مستفاد و وابسته سخن به میان آورده است. آیاتی که علم غیب را مختص خداوند دانسته، منظورشان همان علم ذاتی و مستقل است که تنها به خدا اختصاص دارد و آیاتی که بر وجود علم غیب در غیر خداوند اشاره می‌کنند، همان آیاتی است که به علم غیب وابسته و مستفاد؛ یعنی همان علمی که از سوی خداوند و به اذن او به پیامبر(ص) و برخی دیگر از بندگان برگزیده‌اش اعطا شده، دلالت دارند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه امینی، الغدیر، ج۵، ص۵۷-۵۸؛ سبحانی، جدال احسن، ص۹۸-۱۰۰؛ سبحانی، علم غیب (آگاهی سوم)، ص۶۳-۶۴.</ref>
همچنین گفته‌اند با نظر به آیات قرآن فهمیده می‌شود که قرآن درباره دو نوع علم غیب: یکی علم غیب ذاتی و مستقل و دیگری، علم غیب مستفاد و وابسته سخن به میان آورده است. آیاتی که علم غیب را مختص خداوند دانسته، منظورشان همان علم ذاتی و مستقل است که تنها به خدا اختصاص دارد و آیاتی که بر وجود علم غیب در غیر خداوند اشاره می‌کنند، همان آیاتی است که به علم غیب وابسته و مستفاد؛ یعنی همان علمی که از سوی خداوند و به اذن او به پیامبر(ص) و برخی دیگر از بندگان برگزیده‌اش اعطا شده، دلالت دارند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۷-۵۸؛ سبحانی، جدال احسن، ۱۳۹۰ش، ص۹۸-۱۰۰؛ سبحانی، علم غیب (آگاهی سوم)، ۱۳۷۵ش، ص۶۳-۶۴.</ref>


[[مرتضی مطهری]] برای جمع بین دو دسته آیات گفته است علم غیب در اصطلاح قرآن یعنی این که کسی از ذات خود و بدون تعلم، غیب بداند و لذا فقط خدا عالم به غیب است و پیامبر(ص) و سایر بندگان برگزیده، متعلم الغیب هستند که علم غیب را از خداوند دریافت می‌کنند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۷، ص۸۲۸.</ref>
[[مرتضی مطهری]] برای جمع بین دو دسته آیات گفته است علم غیب در اصطلاح قرآن یعنی این که کسی از ذات خود و بدون تعلم، غیب بداند و لذا فقط خدا عالم به غیب است و پیامبر(ص) و سایر بندگان برگزیده، متعلم الغیب هستند که علم غیب را از خداوند دریافت می‌کنند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۷، ص۸۲۸.</ref>
خط ۳۵: خط ۳۴:
بنا به باور امامیه، علم غیب امامان(ع) همانند علم پیامبر(ص)، از جانب خداوند است.<ref> خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲‌، ص۴۶.</ref> آنان بر این باورند که علم الهی گاهی از طریق پیامبر به امامان منتقل شده است؛ بدین صورت که پیامبر(ص) این علم را از خداوند دریافت کرده و به امام علی(ع) تعلیم داده و امام علی(ع) به امام حسن(ع) تعلیم داده و به‌همین ترتیب هر امامی به امام بعدی تا آخرین امام، یعنی امام مهدی(ع) انتقال یافته است.<ref> خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲‌، ص۴۶.</ref> گاهی نیز علم الهی از راه‌های دیگری به امام(ع) می‌رسد.<ref> خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲‌، ص۴۷.</ref> برای نمونه برپایه برخی روایات در منابع روایی شیعه، جبرئیل اخبار رویدادهای آینده را به [[حضرت فاطمه(س)]] وحی کرد و او در [[مصحف فاطمه(س)|مصحفی]] املاء نمود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref> همچنین با توجه به برخی روایات، امام(ع) می‌تواند از راه [[تحدیث]] به‌واسطه فرشتگان<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۷۰.</ref> و یا [[الهام]]، به غیب آگاهی یابند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref>  
بنا به باور امامیه، علم غیب امامان(ع) همانند علم پیامبر(ص)، از جانب خداوند است.<ref> خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲‌، ص۴۶.</ref> آنان بر این باورند که علم الهی گاهی از طریق پیامبر به امامان منتقل شده است؛ بدین صورت که پیامبر(ص) این علم را از خداوند دریافت کرده و به امام علی(ع) تعلیم داده و امام علی(ع) به امام حسن(ع) تعلیم داده و به‌همین ترتیب هر امامی به امام بعدی تا آخرین امام، یعنی امام مهدی(ع) انتقال یافته است.<ref> خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲‌، ص۴۶.</ref> گاهی نیز علم الهی از راه‌های دیگری به امام(ع) می‌رسد.<ref> خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲‌، ص۴۷.</ref> برای نمونه برپایه برخی روایات در منابع روایی شیعه، جبرئیل اخبار رویدادهای آینده را به [[حضرت فاطمه(س)]] وحی کرد و او در [[مصحف فاطمه(س)|مصحفی]] املاء نمود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref> همچنین با توجه به برخی روایات، امام(ع) می‌تواند از راه [[تحدیث]] به‌واسطه فرشتگان<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۷۰.</ref> و یا [[الهام]]، به غیب آگاهی یابند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref>  


برپایه برخی روایات، امام وارث علم پیامبران<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۰.</ref> و صندوق‌دار علم الهی<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۹۲.</ref> است. شیعیان به برخی روایات از جمله [[حدیث مدینة العلم]] استناد می‌کنند که در آن [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، خودش را شهر علم و [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] را باب آن معرفی کرده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۳۴</ref>
برپایه برخی روایات، امام وارث علم پیامبران<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۰.</ref> و صندوق‌دار علم الهی<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۹۲.</ref> است. شیعیان به برخی روایات از جمله [[حدیث مدینة العلم]] استناد می‌کنند که در آن [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، خودش را شهر علم و [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] را باب آن معرفی کرده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۲۷، ص۳۴</ref>


درباره مقدار علم غیب امام(ع) نیز برخی از متکلمان شیعه معتقدند که علم آنان، محدود به موارد خاصی است.<ref>حلی، اجوبة المسائل، ص۱۴۸.</ref> [[شیخ مفید]] علم غیب امام را از اوصاف ضروری و شرط امامت آنان ندانسته و گفته است امامان(ع) به ضمیر برخی انسان‌ها مطلع‌اند و به برخی اموری که هنوز واقع نشده نیز علم دارند.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷.</ref> برخی دیگر با استناد به دسته‌ای از روایات،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵۸-۲۶۲.</ref> بر این باورند که علم امامان شامل تمام اموری است که در عالم روی داده یا خواهد داد.<ref>مظفر، علم الامام، بی‌تا، ص۲۳</ref>
درباره مقدار علم غیب امام(ع) نیز برخی از متکلمان شیعه معتقدند که علم آنان، محدود به موارد خاصی است.<ref>حلی، اجوبة المسائل، ص۱۴۸.</ref> [[شیخ مفید]] علم غیب امام را از اوصاف ضروری و شرط امامت آنان ندانسته و گفته است امامان(ع) به ضمیر برخی انسان‌ها مطلع‌اند و به برخی اموری که هنوز واقع نشده نیز علم دارند.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۷.</ref> برخی دیگر با استناد به دسته‌ای از روایات،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵۸-۲۶۲.</ref> بر این باورند که علم امامان شامل تمام اموری است که در عالم روی داده یا خواهد داد.<ref>مظفر، علم الامام، مکتبة الحیدریة، ص۲۳</ref>


==علم غیب سایر پیامبران الهی==
==علم غیب سایر پیامبران الهی==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۳۵

ویرایش