پرش به محتوا

هند دختر عتبه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۶: خط ۴۶:
«حزنی که در درون من بود، در احد به وسیله حمزه خوب شد. آنگاه که شکم او را دریدم و جگرش را بیرون آوردم. این کار مرا از آن اندوه شدیدی که به آتشش مرا می‌سوزاند، رهایی بخشید».
«حزنی که در درون من بود، در احد به وسیله حمزه خوب شد. آنگاه که شکم او را دریدم و جگرش را بیرون آوردم. این کار مرا از آن اندوه شدیدی که به آتشش مرا می‌سوزاند، رهایی بخشید».


پیامبر هند را به جهت به دندان‌گرفتن جگر حمزه «آکلَةَ الْأَکبَاد» به معنای جگرخوار نامید.<ref>مجلسی،‌ بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۰، ص۲۹۶.</ref> فرزندانش را نیز فرزند زن جگرخوار (ابْن آکلَة الْأَکبَاد) می‌خواندند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق،‌ ص۱۷۹.</ref>در [[زیارت عاشورا]] نیز  [[یزید بن معاویه|یزید]] به عنوان پسر «آکلة الاکباد» معرفی شده است. <ref>قمی، مفاتیح، زیارت عاشورا.
پیامبر هند را به جهت به دندان‌گرفتن جگر حمزه «آکلَةَ الْأَکبَاد» به معنای جگرخوار نامید.<ref>مجلسی،‌ بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۰، ص۲۹۶.</ref> فرزندانش را نیز فرزند زن جگرخوار (ابْن آکلَة الْأَکبَاد) می‌خواندند.<ref>منقری، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق،‌ ص۱۷۹.</ref>در [[زیارت عاشورا]] نیز  [[یزید بن معاویه|یزید]] به عنوان پسر «آکلة الاکباد» معرفی شده است. <ref>قمی، مفاتیح، زیارت عاشورا.
</ref> و نیز در فرازی از  [[خطبه حضرت زینب در شام]] به این موضوع اشاره شده است: «وَ كَيْفَ يُرْتَجَى مُرَاقَبَةُ مَنْ لَفَظَ فُوهُ أَكْبَادَ الْأَزْكِيَاءِ وَ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ‏ دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ»«چگونه امید دلسوزی و غمگساری باشد از فرزند کسی که جگرهای پاکان را به دهان گرفته و گوشت وی از خون شهداء پرورش یافته است؟!».  <ref>القمي، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم و يليه نفثة المصدور فيما يتجدد به حزن العاشور، الناشر : المكتبة الحيدرية‌، ص ۶۰۸.</ref>
</ref> و نیز در فرازی از  [[خطبه حضرت زینب در شام]] به این موضوع اشاره شده است: «وَ كَيْفَ يُرْتَجَى مُرَاقَبَةُ مَنْ لَفَظَ فُوهُ أَكْبَادَ الْأَزْكِيَاءِ وَ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ‏ دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ»«چگونه امید دلسوزی و غمگساری باشد از فرزند کسی که جگرهای پاکان را به دهان گرفته و گوشت وی از خون شهداء پرورش یافته است؟!».  <ref>القمي، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم و يليه نفثة المصدور فيما يتجدد به حزن العاشور، الناشر : المكتبة الحيدرية‌، ص ۶۰۸.</ref>
جنازه شهدای دیگر [[جنگ احد]]، جز [[حنظله بن ابی‌عامر]] که پدرش در میان مشرکان بود، توسط هند و زنان دیگری که در سپاه مشرکان حضور داشتند، مثله شد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۵۳۰.</ref> و هند با گوش‌ها و بینی‌های آنان گردنبند و دستبند درست کرد.<ref>صالحی دمشقی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۲۰.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|آیت الله جوادی آملی]] نویسنده و محقق تاریخ اسلام براین باور است که از تعبیر «و ابن آکلة الأکباد» که به معنای «پسر خورنده جگرهاست»، معلوم می‌شود که با چند نفر این کار را کردند و اختصاص به حمزه سیدالشهداء نداشت.<ref>https://javadi.esra.ir/fa/w/تفسیر-سوره-مزمل-جلسه-4-1398/01/24-</ref>
جنازه شهدای دیگر [[جنگ احد]]، جز [[حنظله بن ابی‌عامر]] که پدرش در میان مشرکان بود، توسط هند و زنان دیگری که در سپاه مشرکان حضور داشتند، مثله شد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۵۳۰.</ref> و هند با گوش‌ها و بینی‌های آنان گردنبند و دستبند درست کرد.<ref>صالحی دمشقی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۲۰.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|آیت الله جوادی آملی]] نویسنده و محقق تاریخ اسلام براین باور است که از تعبیر «و ابن آکلة الأکباد» که به معنای «پسر خورنده جگرهاست»، معلوم می‌شود که با چند نفر این کار را کردند و اختصاص به حمزه سیدالشهداء نداشت.<ref>https://javadi.esra.ir/fa/w/تفسیر-سوره-مزمل-جلسه-4-1398/01/24-</ref>
خط ۵۳: خط ۵۳:
هند در [[فتح مکه]] پس از آنکه همسرش [[ابوسفیان]]، [[اسلام]] را پذیرفت، [[مسلمان]] شد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۹۲.</ref> از این‌رو وی را در زمره [[صحابه]] به شمار آورده‌اند.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۹۳؛ ابونعیم اصفهانی، معرفة الصحابة، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۳۴۶۰.</ref> هر چند که برخی منابع، در این‌که او واقعا مسلمان شده باشد،‌ تردید کرده‌اند.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱۲،‌ ص۳۵۰.</ref> او به نزد پیامبر رفت و در حالی که چهره خود را پوشانده بود، ایمان آورد، سپس چهره خود را نمایان کرد.<ref>مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۳، ص۳۸۹.</ref> پیامبر، پیشتر او را [[مهدور الدم]]( کسی که کشتنش [[مباح]] باشد) دانسته بود.<ref>دیار بکری، تاریخ الخمیس، دار صادر، ج۲، ص۹۴.</ref> از برخی تعابیر او درباره پیامبر می‌توان فهمید که به پندار خودش پیامبر را شخص ساده لوح و بی خبر از هر چیزی می‌دانسته است.<ref>ابن عساکر، تاريخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۰، ص۱۸۳.</ref>
هند در [[فتح مکه]] پس از آنکه همسرش [[ابوسفیان]]، [[اسلام]] را پذیرفت، [[مسلمان]] شد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۹۲.</ref> از این‌رو وی را در زمره [[صحابه]] به شمار آورده‌اند.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۹۳؛ ابونعیم اصفهانی، معرفة الصحابة، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۳۴۶۰.</ref> هر چند که برخی منابع، در این‌که او واقعا مسلمان شده باشد،‌ تردید کرده‌اند.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱۲،‌ ص۳۵۰.</ref> او به نزد پیامبر رفت و در حالی که چهره خود را پوشانده بود، ایمان آورد، سپس چهره خود را نمایان کرد.<ref>مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۳، ص۳۸۹.</ref> پیامبر، پیشتر او را [[مهدور الدم]]( کسی که کشتنش [[مباح]] باشد) دانسته بود.<ref>دیار بکری، تاریخ الخمیس، دار صادر، ج۲، ص۹۴.</ref> از برخی تعابیر او درباره پیامبر می‌توان فهمید که به پندار خودش پیامبر را شخص ساده لوح و بی خبر از هر چیزی می‌دانسته است.<ref>ابن عساکر، تاريخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۰، ص۱۸۳.</ref>


به گزارش ابن عساکر، هنگامی که هند اسلام آورد،  پیامبر به او گفت که برای خداوند شریک قرار نده، [[زنا]] مکن، [[دزدی]] نکن. هند گفت: مگر انسان آزاد زنا می‌کند؟ همچنین پیامبر گفت: فرزندان را نکشید. هند در پاسخ او گفت: ما فرزندانمان را بزرگ کردیم و تو آنها را در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] کشتی. پیامبر پاسخ داد که خدا آنها را کشت.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۰۲ق، ج۷۰، ص۱۷۸.</ref> بر اساس برخی منابع، هند در [[مکه]] مشهور به [[زنا]] بوده است،<ref>ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق،‌ ج۱،‌ ص۳۳۶.</ref> اما شواهدی علیه این مطلب ذکر شده است.<ref>مهدی بن رزق‌الله، مزاعم و أخطاء...، مجمع الملک فهد، ج۱، ص۵۴.</ref>
به گزارش ابن عساکر، هنگامی که هند اسلام آورد،  پیامبر به او گفت که برای خداوند شریک قرار نده، [[زنا]] مکن، [[دزدی]] نکن. هند گفت: مگر انسان آزاد زنا می‌کند؟ همچنین پیامبر گفت: فرزندان را نکشید. هند در پاسخ او گفت: ما فرزندانمان را بزرگ کردیم و تو آنها را در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] کشتی. پیامبر پاسخ داد که خدا آنها را کشت.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۰۲ق، ج۷۰، ص۱۷۸.</ref> بر اساس برخی منابع، هند در [[مکه]] مشهور به [[زنا]] بوده است،<ref>ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق،‌ ج۱،‌ ص۳۳۶.</ref> اما شواهدی علیه این مطلب ذکر شده است.<ref>احمد، مزاعم و أخطاء...، مجمع الملک فهد، ج۱، ص۵۴.</ref>


همچنین پس از مسلمان شدن هند، هنگامی که پیامبر از او پرسید اسلام را چگونه می‌بینی، اسلام را نیکوترین دانست، مگر سه کارِ [[رکوع]] کردن، روسری، و فریاد برده سیاه بر بالای [[کعبه]] (اشاره به [[اذان]] گفتن [[بلال حبشی]] بر بالای [[کعبه]]). پیامبر در پاسخ او فرمود که بدون رکوع [[نماز]]ی انجام نمی‌شود، آن برده سیاه، بنده خوب [[خدا|خداوند]] است و چه چیز می‌تواند بهتر از روسری بپوشاند؟<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۰۲ق، ج۷۰، ص۱۸۲.</ref>{{یاد|فلا صلاة إلا بركوع وأما زقو هذا العبد الأسود فوق الكعبة فنعم عبد الله هو وأما الخمار فأي شئ أستر من الخمار }}
همچنین پس از مسلمان شدن هند، هنگامی که پیامبر از او پرسید اسلام را چگونه می‌بینی، اسلام را نیکوترین دانست، مگر سه کارِ [[رکوع]] کردن، روسری، و فریاد برده سیاه بر بالای [[کعبه]] (اشاره به [[اذان]] گفتن [[بلال حبشی]] بر بالای [[کعبه]]). پیامبر در پاسخ او فرمود که بدون رکوع [[نماز]]ی انجام نمی‌شود، آن برده سیاه، بنده خوب [[خدا|خداوند]] است و چه چیز می‌تواند بهتر از روسری بپوشاند؟<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۰۲ق، ج۷۰، ص۱۸۲.</ref>{{یاد|فلا صلاة إلا بركوع وأما زقو هذا العبد الأسود فوق الكعبة فنعم عبد الله هو وأما الخمار فأي شئ أستر من الخمار }}
confirmed، protected، templateeditor
۴٬۹۰۷

ویرایش