confirmed، protected، templateeditor
۱٬۸۸۹
ویرایش
(←منابع: اضافه کردن منابع) |
|||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
===احضار امام به دارالاماره=== | ===احضار امام به دارالاماره=== | ||
ولید بن عتبه شبانه پیکی به سوی [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] و [[عبدالله بن زبیر]] فرستاد و آنها را به دارالاماره دعوت کرد. عبدالله بن زبیر از امام پرسید به نظر شما علت اینکه در چنین ساعتی احضار شدند چیست؟ که امام از مرگ [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] و اقدام حاکم برای گرفتن [[بیعت]] خبر داد.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۷۹.</ref> امام حسین(ع) برای جلوگیری از توطئه احتمالی به همراه | ولید بن عتبه شبانه پیکی به سوی [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] و [[عبدالله بن زبیر]] فرستاد و آنها را به دارالاماره دعوت کرد. عبدالله بن زبیر از امام پرسید به نظر شما علت اینکه در چنین ساعتی احضار شدند چیست؟ که امام از مرگ [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] و اقدام حاکم برای گرفتن [[بیعت]] خبر داد.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۷۹.</ref> امام حسین(ع) برای جلوگیری از توطئه احتمالی به همراه جوانان [[بنیهاشم]] وارد دارالاماره شد و از آنها خواست تا در صورت نیاز وارد عمل شوند.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۰.</ref> | ||
ولید خبر مرگ معاویه را به اطلاع امام رساند و از ایشان خواست تا با [[یزید بن معاویه|یزید]] بیعت کند. امام با استناد به اینکه بیعت باید در انظار عمومی باشد، این کار را به روز بعد موکول کرد و ولید نیز پذیرفت.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۰.</ref> در این هنگام [[مروان بن حکم|مروان]] به ولید گفت اگر او را رها کند دیگر نمیتواند از او بیعت بگیرد، مگر اینکه طرفین تلفات فراوانی را متحمل شوند. او از ولید خواست امام را تا زمان بیعت حبس کرده و در صورت مخالفت گردن او را بزند.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۱.</ref> امام با تندی مروان را مورد خطاب قرار داد و فرمود: یابن الزرقا{{یاد|زرقاء لقب مادر مروان به نام امحبتل بود که در جاهلیت از زنان بدکاره نشاندار به حساب میآمد. (ابنجوزی، تذكرة الخواص، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۸-۱۸۹.)}} تو مرا میکشی یا او؟ به خدا دروغ گفتی و گناه کردی.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۰-۸۲.</ref> | ولید خبر مرگ معاویه را به اطلاع امام رساند و از ایشان خواست تا با [[یزید بن معاویه|یزید]] بیعت کند. امام با استناد به اینکه بیعت باید در انظار عمومی باشد، این کار را به روز بعد موکول کرد و ولید نیز پذیرفت.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۰.</ref> در این هنگام [[مروان بن حکم|مروان]] به ولید گفت اگر او را رها کند دیگر نمیتواند از او بیعت بگیرد، مگر اینکه طرفین تلفات فراوانی را متحمل شوند. او از ولید خواست امام را تا زمان بیعت حبس کرده و در صورت مخالفت گردن او را بزند.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۱.</ref> امام با تندی مروان را مورد خطاب قرار داد و فرمود: یابن الزرقا{{یاد|زرقاء لقب مادر مروان به نام امحبتل بود که در جاهلیت از زنان بدکاره نشاندار به حساب میآمد. (ابنجوزی، تذكرة الخواص، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۸-۱۸۹.)}} تو مرا میکشی یا او؟ به خدا دروغ گفتی و گناه کردی.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۰-۸۲.</ref> |