Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۳۵
ویرایش
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==علم غیب امامان(ع)== | ==علم غیب امامان(ع)== | ||
{{اصلی|علم امام}} | {{اصلی|علم امام}} | ||
بنا به باور امامیه، علم غیب امامان(ع) همانند علم پیامبر(ص)، از جانب خداوند است.<ref> خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۴۶.</ref> آنان بر این باورند که علم الهی گاهی از طریق پیامبر به امامان منتقل شده است؛ بدین صورت که پیامبر(ص) این علم را از خداوند دریافت کرده و به امام علی(ع) تعلیم داده و امام علی(ع) به امام حسن(ع) تعلیم داده و بههمین ترتیب هر امامی به امام بعدی تا آخرین امام، یعنی امام مهدی(ع) انتقال یافته است.<ref> خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۴۶.</ref> گاهی نیز علم الهی از راههای دیگری به امام(ع) میرسد.<ref> خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۴۷.</ref> برای نمونه برپایه برخی روایات در منابع روایی شیعه، جبرئیل اخبار رویدادهای آیده را به [[حضرت فاطمه(س)]] وحی کرد و او در [[مصحف فاطمه(س)|مصحفی]] املاء نمود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref> همچنین با توجه به برخی روایات، امام(ع) میتواند از راه [[تحدیث]] بهواسطه فرشتگان<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۷۰.</ref> و یا [[الهام]]، به غیب آگاهی یابند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref> | بنا به باور امامیه، علم غیب امامان(ع) همانند علم پیامبر(ص)، از جانب خداوند است.<ref> خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۴۶.</ref> آنان بر این باورند که علم الهی گاهی از طریق پیامبر به امامان منتقل شده است؛ بدین صورت که پیامبر(ص) این علم را از خداوند دریافت کرده و به امام علی(ع) تعلیم داده و امام علی(ع) به امام حسن(ع) تعلیم داده و بههمین ترتیب هر امامی به امام بعدی تا آخرین امام، یعنی امام مهدی(ع) انتقال یافته است.<ref> خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۴۶.</ref> گاهی نیز علم الهی از راههای دیگری به امام(ع) میرسد.<ref> خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۴۷.</ref> برای نمونه برپایه برخی روایات در منابع روایی شیعه، جبرئیل اخبار رویدادهای آیده را به [[حضرت فاطمه(س)]] وحی کرد و او در [[مصحف فاطمه(س)|مصحفی]] املاء نمود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref> همچنین با توجه به برخی روایات، امام(ع) میتواند از راه [[تحدیث]] بهواسطه فرشتگان<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۷۰.</ref> و یا [[الهام]]، به غیب آگاهی یابند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref> | ||
برپایه برخی روایات، امام وارث علم پیامبران<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۰.</ref> و صندوقدار علم الهی<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۹۲.</ref> است. شیعیان به برخی روایات از جمله [[حدیث باب مدینة العلم]] استناد میکنند که پیامبر فرموده است: «انا مدینة العلم و علی بابها»<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۳۴</ref> | |||
برخی از متکلمان شیعه معتقدند علم غیب امامان، محدود به مواردی خاص است.<ref>حلی، | درباره مقدار علم غیب امام(ع) نیز برخی از متکلمان شیعه معتقدند که علم غیب امامان، محدود به مواردی خاص است.<ref>حلی، اجوبة المسائل، ص۱۴۸.</ref> و برخی دیگر آن را نامحدود میدانند.<ref>مظفر، علم الامام، بیتا، ص۱۲-۱۳؛ طباطبایی، المیزان، ج۱۸، ص۲۰۷</ref> شیخ مفید این نظریه را به [[خاندان نوبختی|نوبختیان]] نسبت داده است.<ref>مفید، اوائل المقالات، ص۷۷.</ref> این گروه معتقدند که علم امامان شامل تمام اموری است که در عالم روی داده یا خواهد داد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref> از جمله علم به هر آنچه اتفاق افتاده یا در آینده اتفاق خواهد افتاد؛<ref>مظفر، علم الامام، بیتا، ص۲۳</ref> علم به [[علم منایا و بلایا|مرگها و مصیبتها]]؛<ref>کشی،رجال کشی، ص۱۳۴۸</ref> علم به همه امور دنیایی و اخروی؛<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۶۱.</ref>علم به نحوه و زمان وفات و شهادت خودشان<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵۸.</ref> و علم به اسرار الهی.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۶، ص۹۵.</ref> | ||
[[ابنمیثم بحرانی|ابن میثم بحرانی]] در شرح خطبه ۱۲۸ [[نهج البلاغه]]<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۲۸، ص ۱۸۶.</ref> که بر اساس مضمون آن امام علی(ع) علم غیب را از خود نفی کرده و مختص به خداوند میداند، میگوید: باید میان علم غیب و علم به امور غایب تفاوت گذاشت.<ref> ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref> علم غیب علمی ذاتی و بدون علت است و همین علم است که امام علی(ع) از خود نفی میکند.<ref> ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref> امّا علم به امور غایب به افاضه خداوند صورت میگیرد که البته به افرادی چنین علمی اعطا میشود که توان و استعداد دریافت آن را با [[تزکیه|تزکیه نفس]] در خود ایجاد کرده باشند.<ref> ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref> به همین جهت برخی در رابطه با علم غیب امامان چنین گفتهاند که این علم ذاتی نیست بلکه [[علم لدنی|علم لدنّی]] است از جانب خداوند به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] آموخته شد و ایشان مامور بود به جانشینان خود بیاموزد.<ref>نیلساز و دیگران، «نقد شبهه تعارض آیات «علم غیب» در قرآن»، ص۴۷.</ref> | [[ابنمیثم بحرانی|ابن میثم بحرانی]] در شرح خطبه ۱۲۸ [[نهج البلاغه]]<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۲۸، ص ۱۸۶.</ref> که بر اساس مضمون آن امام علی(ع) علم غیب را از خود نفی کرده و مختص به خداوند میداند، میگوید: باید میان علم غیب و علم به امور غایب تفاوت گذاشت.<ref> ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref> علم غیب علمی ذاتی و بدون علت است و همین علم است که امام علی(ع) از خود نفی میکند.<ref> ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref> امّا علم به امور غایب به افاضه خداوند صورت میگیرد که البته به افرادی چنین علمی اعطا میشود که توان و استعداد دریافت آن را با [[تزکیه|تزکیه نفس]] در خود ایجاد کرده باشند.<ref> ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref> به همین جهت برخی در رابطه با علم غیب امامان چنین گفتهاند که این علم ذاتی نیست بلکه [[علم لدنی|علم لدنّی]] است از جانب خداوند به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] آموخته شد و ایشان مامور بود به جانشینان خود بیاموزد.<ref>نیلساز و دیگران، «نقد شبهه تعارض آیات «علم غیب» در قرآن»، ص۴۷.</ref> |