غزوه بنیمصطلق: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==دلیل وقوع جنگ== | ==دلیل وقوع جنگ== | ||
غزوة بنی مُصْطَلِق<ref>طبرسي، إعلام الورى، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۹۶.</ref> یا غزوه مریسیع <ref>ابن سعد، الطبقات الكبرى،۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۸.</ref> در [[شعبان]] سال پنجم<ref>واقدی، کتاب المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۴۰۴.</ref> و یا ششم هجری<ref>ابن هشام، السیره النبویه، قسم۲، ص۲۸۹.</ref> روی داد. | غزوة بنی مُصْطَلِق<ref>طبرسي، إعلام الورى، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۹۶.</ref> یا غزوه مریسیع <ref>ابن سعد، الطبقات الكبرى،۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۸.</ref> در [[شعبان]] سال پنجم<ref>واقدی، کتاب المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۴۰۴.</ref> و یا ششم هجری<ref>ابن هشام، السیره النبویه، قسم۲، ص۲۸۹.</ref> روی داد. | ||
بنابر نقل تاریخی، به [[پیامبر اکرم(ص)]] خبر رسید که حارث بن ابی ضِرار، رئیس طایفة بنی مُصْطَلِق، به همراه قوم خود و گروهی از طوایف عرب آماده جنگ با مسلمانان شده است.<ref> | بنابر نقل تاریخی، به [[پیامبر اکرم(ص)]] خبر رسید که حارث بن ابی ضِرار، رئیس طایفة بنی مُصْطَلِق، به همراه قوم خود و گروهی از طوایف عرب آماده جنگ با مسلمانان شده است.<ref>كلاعی، الاکتفاء، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۴۵۴؛ واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۴۰۴.</ref> پیامبر(ص) برای اطمینان، بریدة بن حصیب را بعنوان جاسوس به لشگرگاه دشمن فرستاد که پس از آگاهی از درستی خبر به سوی آنان لشکرکشی کرد.<ref>مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۰۳.</ref> | ||
به گفته واقدی، عدهای از منافقان<ref>دیار البکری، تاریخ الخمیس، بیروت، ج۱، ص۴۷۰.</ref> به دلیل نزدیکی محل جنگ و برای به دست آوردن غنایم با سپاه پیامبر(ص) همراه شدند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۴۰۵.</ref> | به گفته واقدی، عدهای از منافقان<ref>دیار البکری، تاریخ الخمیس، بیروت، ج۱، ص۴۷۰.</ref> به دلیل نزدیکی محل جنگ و برای به دست آوردن غنایم با سپاه پیامبر(ص) همراه شدند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۴۰۵.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==سرنوشت جنگ== | ==سرنوشت جنگ== | ||
صالحی مفسر می نویسد: در نیمه راه یکی از جاسوسان حارث دستگیر | صالحی مفسر می نویسد: پیامبر(ص) به سوی بنی مصطلق حرکت کرد و در نیمه راه یکی از جاسوسان حارث را دستگیر کرد، اما حاضر نشد اطلاعاتی به پیامبر(ص) بدهد. پیامبر(ص) اسلام را به او عرضه کرد اما حاضر به قبول دین اسلام هم نشد در نتیجه دستور داد تا او را به قتل برسانند.کشته شدن وی، سبب وحشت حارث و همراهان وی و پراکندگی دیگر قبائلی شد که همراه سپاه حارث آمده بودند. در نتیجه کسی جز حارث و اطرافیان وی کسی دیگری باقی نماند.<ref>صالحی، سبل الهدی و الرشاد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۴۴؛ واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۴۰۶.</ref> | ||
پیامبر(ص) هنگامی که به منطقه مریسیع رسید، اصحاب خود را به صف کرد. پرچم مهاجران را به عمار بن یاسر و به قولی به ابوبکر داد، و پرچم انصار را به دست سعد بن عباده سپرد و آماده جنگ شد. | پیامبر(ص) هنگامی که به منطقه مریسیع رسید، اصحاب خود را به صف کرد. پرچم مهاجران را به عمار بن یاسر و به قولی به ابوبکر داد، و پرچم انصار را به دست سعد بن عباده سپرد و آماده جنگ شد. | ||
پیامبر(ص) در ابتدا آنان را به اسلام دعوت کرد اما هنگامی که از قبول اسلام امتناع ورزیدند؛ به سوی سپاه اسلام تیراندازی کردند. در این حال دستور حمله صادر شد و مسلمانان با شعار «یا منصور امت» به دشمنان حمله کردند. در این جنگ ده نفر از یاران حارث کشته شدند و مابقی اسیر شدند. و عده ای نیز گریختند <ref>المغازی ج1 ص407</ref> غنائم متعددی نیز نصیب سپاه اسلام شد. | پیامبر(ص) در ابتدا آنان را به اسلام دعوت کرد اما هنگامی که از قبول اسلام امتناع ورزیدند؛ به سوی سپاه اسلام تیراندازی کردند. در این حال دستور حمله صادر شد و مسلمانان با شعار «یا منصور امت» به دشمنان حمله کردند. در این جنگ ده نفر از یاران حارث کشته شدند و مابقی اسیر شدند. و عده ای نیز گریختند <ref>المغازی ج1 ص407</ref> غنائم متعددی نیز نصیب سپاه اسلام شد. |