عبدالله بن عباس: تفاوت میان نسخهها
←زندگانی
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''صحابه رسول خدا''' | '''صحابه رسول خدا''' | ||
پیامبر اکرم(ص)، پس از ولادت ابن عباس، با آب دهان، کام او را برداشت. و دربارهاش [[دعا]] کرد.<ref> انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ۱۹۹۶م، ج۴، ص۲۸</ref> {{یاد|اللَّهُمَّ امْلأْ جَوْفَهُ فَهْمًا وَعِلْمًا وَاجْعَلْهُ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ، ثُمَّ قَالَ: يَا عَمُّ، هَذَا عَنْ قَلِيلٍ حَبْرُ أُمَّتِي وَفَقِيهُهَا وَالْمُؤَدِّي لِتَأْوِيلِ التَّنْزِيلِ» خدایا دلش را سرشار از فهم و دانش فرما و او را از بندگان صالح خویش قرار ده. }} | پیامبر اکرم(ص)، پس از ولادت ابن عباس، با آب دهان، کام او را برداشت. و دربارهاش [[دعا]] کرد.<ref> انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ۱۹۹۶م، ج۴، ص۲۸</ref> {{یاد|اللَّهُمَّ امْلأْ جَوْفَهُ فَهْمًا وَعِلْمًا وَاجْعَلْهُ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ، ثُمَّ قَالَ: يَا عَمُّ، هَذَا عَنْ قَلِيلٍ حَبْرُ أُمَّتِي وَفَقِيهُهَا وَالْمُؤَدِّي لِتَأْوِيلِ التَّنْزِيلِ» خدایا دلش را سرشار از فهم و دانش فرما و او را از بندگان صالح خویش قرار ده. سپش پیامبر به پدرش عباس فرمود ای عمو! این نوزاد به زودی دانشمند امت و فقیه و آشنای به تنزیل قرآن خواهد شد. }} | ||
سنّ او هنگام [[رحلت پیامبر(ص)]] در کتب تاریخی بین ۱۰ تا ۱۵ سال ذکر شده است.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | سنّ او هنگام [[رحلت پیامبر(ص)]] در کتب تاریخی بین ۱۰ تا ۱۵ سال ذکر شده است.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | ||
'''دوران خلفا''' | '''دوران خلفا''' | ||
[[خلفای راشدین]]، ابن عباس را تکریم میکردند. [[عمر بن خطاب]] وعثمان او را در جمع شرکت کنندگان [[جنگ بدر]] وارد میکردند <ref>ابن سعد، الطبقات،الناشر :دار صادر - بيروت، ج۲، ص۲۶۶.</ref> و نظراتش را میپرسیدند و عمر گاه سخن او را بر دیگران ترجیح میداد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۱</ref> او در این دوران، مقام [[فتوا|افتاء]] را بر عهده داشت. [[خلیفه سوم]] نیز در مشکلات از نظراتش استفاده میکرد.<ref> المنتظم، ج۶، ص۷۲</ref> او از جمله کسانی بود که با برخی نظرات خلیفه دوم از جمله حرمت ازدواج موقت با استناد به سنت رسول خدا مخالفت کرد.<ref>بلاذری،انساب الاشراف، ج۴، ص۴۰</ref> عبدالله در [[سال ۳۵ هجری قمری|سال ۳۵]] هنگامی که عثمان محصور بود از سوی او با مردم [[حج]] گزارد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | [[خلفای راشدین]]، ابن عباس را تکریم میکردند. [[عمر بن خطاب]] وعثمان او را در جمع شرکت کنندگان [[جنگ بدر]] وارد میکردند <ref>ابن سعد، الطبقات،الناشر :دار صادر - بيروت، ج۲، ص۲۶۶.</ref> و نظراتش را میپرسیدند و عمر گاه سخن او را بر دیگران ترجیح میداد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۱</ref> او در این دوران، مقام [[فتوا|افتاء]] را بر عهده داشت. [[خلیفه سوم]] نیز در مشکلات از نظراتش استفاده میکرد.<ref> المنتظم، ج۶، ص۷۲</ref> او از جمله کسانی بود که با برخی نظرات خلیفه دوم از جمله حرمت ازدواج موقت با استناد به سنت رسول خدا مخالفت کرد.<ref>بلاذری،انساب الاشراف، ج۴، ص۴۰</ref> عبدالله در [[سال ۳۵ هجری قمری|سال ۳۵]] هنگامی که عثمان محصور بود از سوی او با مردم [[حج]] گزارد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | ||
ابن عباس در [[سال ۲۷ هجری قمری|سال ۲۷ ق]] فرماندهی قسمتی از سپاه مسلمانان را در فتح افریقیه بر عهده داشت. پس از آن در ۳۰ق در فتح [[طبرستان]] ایران حضور یافت.<ref>طبری، تاریخ طبری، | ابن عباس در [[سال ۲۷ هجری قمری|سال ۲۷ ق]] فرماندهی قسمتی از سپاه مسلمانان را در فتح افریقیه(افریقا) بر عهده داشت. پس از آن در ۳۰ق در فتح [[طبرستان]] ایران حضور یافت.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۳۲۳</ref> | ||
'''دوران امام علی(ع)''': | '''دوران امام علی(ع)''': | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در جنگ جمل سعی کرد با نصیحت [[طلحه]] و [[زبیر]] را از فتنه ای که در سر داشتند٬ منصرف سازد ولی آنان نپذیرفتند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۱۷ق٬ ج۳، ص۴۶۵</ref> او با [[عایشه]] نیز گفتگو کرد و بدو گفت: به خدا قسم علی امیر مومنان است که رحم پیامبر شد و اسلامش قبل از همه بود و علم و آثارش از پدر تو و نیز عمر بن خطاب بیشتر است.<ref>خویی٬ معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج۱۱، ص۲۴۸</ref> | در جنگ جمل سعی کرد با نصیحت [[طلحه]] و [[زبیر]] را از فتنه ای که در سر داشتند٬ منصرف سازد ولی آنان نپذیرفتند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۱۷ق٬ ج۳، ص۴۶۵</ref> او با [[عایشه]] نیز گفتگو کرد و بدو گفت: به خدا قسم علی امیر مومنان است که رحم پیامبر شد و اسلامش قبل از همه بود و علم و آثارش از پدر تو و نیز عمر بن خطاب بیشتر است.<ref>خویی٬ معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج۱۱، ص۲۴۸</ref> | ||
در جنگ صفین از فرماندهان سپاه امام بود.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸.</ref> در [[ماجرای حکمیت]]، امام او را به عنوان حَکَم پیشنهاد کرد، اما [[خوارج]] وی را قبول نکردند. او اول کسی بود که به بی تدبیری [[ابوموسی اشعری]] در جریان | در جنگ صفین از فرماندهان سپاه امام بود.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸.</ref> در [[ماجرای حکمیت]]، امام او را به عنوان حَکَم پیشنهاد کرد، اما [[خوارج]] وی را قبول نکردند. او اول کسی بود که به بی تدبیری [[ابوموسی اشعری]] در جریان حَکَمیّت اعتراض نمود.<ref>طبری، تاریخ طبری،۱۴۱۷ق٬ ج۴، ص۵۱</ref> | ||
او از سوی آن حضرت، والی [[بصره]] بود.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج ۴، ص۳۹؛ طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۴، ص۵۴۳.</ref> حضرت علی نامههایی به او نگاشت. این نامهها به شماره ۱۸، ۲۲ و ۶۶ در [[نهج البلاغه]] آمده است.<ref> نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، ص۳۷۵-۳۷۶(نامه۱۸)؛ ص۳۷۸(نامه ۲۲)؛ ص۴۵۷ (نامه۶۶).</ref> نامه ۱۸ نقل نامهای است که حضرت بعد از انتصاب ابنعباس به فرمانداری بصره به او نوشته است. گویا ابنعباس نسبت به طایفه بنیتمیم که برخی در جنگ جمل علیه امام بودند سختگیری کرده و به برخی از آنها حمله کرده بوده است. به همین جهت عدهای نزد امام(ع) شکایت میکنند و حضرت در این نامه این عباس را توصیه به رعایت حال آنها میکند<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۲۲۸.</ref> نامه ۲۲ و ۶۶ نیز توصیههای اخلاقی هستند که حضرت در آنها به بیارزش بودن دنیا در قبال آخرت تاکید میکنند و اینکه انسان باید به امور معنوی اهمیت بدهد و برای از دست دادن آنها ناراحت باشد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۲۶۱-۲۶۲ و ج۱۱، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref>{{جعبه نقل قول| عنوان =نامه امام علی(ع) به ابنعباس(نامه ۶۶ نهج البلاغه)| نقلقول = اما بعد (از حمد و ثناى الهى) (بسيار مىشود كه) انسان از يافتن چيزى خشنود مىگردد كه هرگز از دست او نمىرفت (و به عكس) از فوت چيزى اندوهناك مىگردد كه هرگز نصيب او نمىشد، بنابراين نبايد بهترين و برترين چيز نزد تو رسيدن به لذات دنيا يا فرو نشاندن خشم (از طريق انتقام از دشمن) باشد، بلكه خاموش كردن آتش باطل و يا زنده كردن حق بايد مورد علاقه تو باشد. | او از سوی آن حضرت، والی [[بصره]] بود.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج ۴، ص۳۹؛ طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۹۶۷م، ج ۴، ص۵۴۳.</ref> حضرت علی نامههایی به او نگاشت. این نامهها به شماره ۱۸، ۲۲ و ۶۶ در [[نهج البلاغه]] آمده است.<ref> نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، ص۳۷۵-۳۷۶(نامه۱۸)؛ ص۳۷۸(نامه ۲۲)؛ ص۴۵۷ (نامه۶۶).</ref> نامه ۱۸ نقل نامهای است که حضرت بعد از انتصاب ابنعباس به فرمانداری بصره به او نوشته است. گویا ابنعباس نسبت به طایفه بنیتمیم که برخی در جنگ جمل علیه امام بودند سختگیری کرده و به برخی از آنها حمله کرده بوده است. به همین جهت عدهای نزد امام(ع) شکایت میکنند و حضرت در این نامه این عباس را توصیه به رعایت حال آنها میکند<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۲۲۸.</ref> نامه ۲۲ و ۶۶ نیز توصیههای اخلاقی هستند که حضرت در آنها به بیارزش بودن دنیا در قبال آخرت تاکید میکنند و اینکه انسان باید به امور معنوی اهمیت بدهد و برای از دست دادن آنها ناراحت باشد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۲۶۱-۲۶۲ و ج۱۱، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref>{{جعبه نقل قول| عنوان =نامه امام علی(ع) به ابنعباس(نامه ۶۶ نهج البلاغه)| نقلقول = اما بعد (از حمد و ثناى الهى) (بسيار مىشود كه) انسان از يافتن چيزى خشنود مىگردد كه هرگز از دست او نمىرفت (و به عكس) از فوت چيزى اندوهناك مىگردد كه هرگز نصيب او نمىشد، بنابراين نبايد بهترين و برترين چيز نزد تو رسيدن به لذات دنيا يا فرو نشاندن خشم (از طريق انتقام از دشمن) باشد، بلكه خاموش كردن آتش باطل و يا زنده كردن حق بايد مورد علاقه تو باشد. |