سید محمدهادی میلانی: تفاوت میان نسخهها
←فعالیت علمی
(←منابع) |
|||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
* مدرسهای نیز برای دروس مقدماتی و متوسطه تاسیس کرد که مختص آموزش خط، انشا، املا و اندکی ریاضیات و صرف و نحو و منطق بود و آموزش در آن شش سال طول میکشید. در ادامه آن شاگردان به مدرسه متون عالی میرفتند. در این مدرسه طلاب تحت تعلیم و نظارت استادان به آموختن متون عالی [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و [[علم کلام|کلام]] میپرداختند و در کنار این دروس، دروس جنبی [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، [[حدیث]]، [[نهج البلاغه]]، [[صحیفه سجادیه]] و تاریخ ادیان گنجانده شده بود. این دوره هم پنج سال طول میکشید.<ref> حسینی میلانی، ج۱، ص۱۵۵؛ پسندیده، ج۱، ص۲۹۸ـ۲۹۹</ref> | * مدرسهای نیز برای دروس مقدماتی و متوسطه تاسیس کرد که مختص آموزش خط، انشا، املا و اندکی ریاضیات و صرف و نحو و منطق بود و آموزش در آن شش سال طول میکشید. در ادامه آن شاگردان به مدرسه متون عالی میرفتند. در این مدرسه طلاب تحت تعلیم و نظارت استادان به آموختن متون عالی [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و [[علم کلام|کلام]] میپرداختند و در کنار این دروس، دروس جنبی [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، [[حدیث]]، [[نهج البلاغه]]، [[صحیفه سجادیه]] و تاریخ ادیان گنجانده شده بود. این دوره هم پنج سال طول میکشید.<ref> حسینی میلانی، ج۱، ص۱۵۵؛ پسندیده، ج۱، ص۲۹۸ـ۲۹۹</ref> | ||
به گفته [[حسین وحید خراسانی|آیت الله وحید خراسانی]]: ارتقا و رشد و شکوه مناسب [[حوزه علمیه خراسان]] مورد توجه مرحوم میلانی بوده و او سختیهای فراوانی را در این راه متحمل شده است، وی جلالِ بارگاه [[امام رضا علیهالسلام|علی بن موسی الرضا (ع)]] را در قُبّهی طلا نمیدیده، بلکه در حوزه علمیهای مشاهده میکرده که با چنین مقامی مناسب باشد.<ref>[https://www.hawzahnews.com/news/403887 «ناگفته هایی از ابعاد علمی و شخصیتی آیت الله العظمی میلانی(ره)»]، خبرگزاری رسمی حوزه.</ref>[[سید موسی شبیری زنجانی|شبیری زنجانی]] از مراجع تقلید بر این باور است که میلانی علاوه بر این که از مراجع طراز اول بود به طرق معتبر دارای کرامت هم بوده است. <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، موسسه شیعه | به گفته [[حسین وحید خراسانی|آیت الله وحید خراسانی]]: ارتقا و رشد و شکوه مناسب [[حوزه علمیه خراسان]] مورد توجه مرحوم میلانی بوده و او سختیهای فراوانی را در این راه متحمل شده است، وی جلالِ بارگاه [[امام رضا علیهالسلام|علی بن موسی الرضا (ع)]] را در قُبّهی طلا نمیدیده، بلکه در حوزه علمیهای مشاهده میکرده که با چنین مقامی مناسب باشد.<ref>[https://www.hawzahnews.com/news/403887 «ناگفته هایی از ابعاد علمی و شخصیتی آیت الله العظمی میلانی(ره)»]، خبرگزاری رسمی حوزه.</ref>[[سید موسی شبیری زنجانی|شبیری زنجانی]] از مراجع تقلید بر این باور است که میلانی علاوه بر این که از مراجع طراز اول بود به طرق معتبر دارای کرامت هم بوده است. <ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، موسسه کتاب شناسی شیعه ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۵۷۹.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = فتوای میلانی در [[تحریفناپذیری قرآن]]|:«بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله و سلام علی عباده الذین اصطفی. راجع به تحریف که مورد سؤال واقع شده به طور قطع بیان مینمایم: در قرآن هیچ گونه تحریف نه به زیاده و نه به نقیصه و نه به تغییر الفاظ واقع نشده و اگر در بعض روایات از تحریف نامی برده شده، منظور تغییر معنی به آراء و توجیهات و تأویلات باطله میباشد، نه به تغییر الفاظ و عبارات. و آنچه دیده یا شنیده میشود از روایاتی در اسقاط آیات و سور از این معجزه خالده خاتمیه، همانا مجعول و ضعیف است، و خود آن آیات و سور دلیل روشنی هستند بر ساختگی بودنشان. مثلاً دو سوره که در کتاب اتقان یا سورهای که در دبستان المذاهب یا در کتاب دیگر نقل شده، هر شخص خبیر و بصیر آنها را عرضه به قرآن کریم بدارد، مجعول و باطل بودن آنها را بدیهی خواهد دید. بعلاوه آنکه در قرآن کریم زیادتی را احدی نگفته است و آنچه بعضی توهم کردهاند که نقیصه است آن را هم نتوان گفت. با توجه به تعهد خداوندی که فرمود: «ان علینا جمعه و قرآنه»، و فرمود: «انا له لحافظون» و فرمود: «لایأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه» و همچنین آیات دیگر که دلالت بر این معنی دارد، بالجمله به همین ملاحظات و جهات علمیه و براهین متقنه دیگر علماء بزرگ شیعه امامیه از صدر اول، مانند [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] و [[شیخ طوسی]] و [[شیخ طبرسی]] و سایر بزرگان، خلفاً عن سلف، تصریح به عدم تحریف نمودهاند و عقیدهشان همان است که رئیس المحدثین [[شیخ صدوق]] فرموده است. در کتاب [[الاعتقادات (کتاب)|اعتقادات]] که بیش از هزار سال قبل بر این نوشتهاند و عبارتشان این است: «اعتقادنا ان القرآن الذی انزله الله تعالی علی نبیه محمد صلی الله علیه و آله، هو ما بین الدفتین و ما فی ایدی الناس لیس باکثر من ذلک». تا اینکه میفرماید: «و من نسب الینا انا نقول انه اکثر من ذلک فهو کاذب». و الحاصل هر کس تأمل کند و به ادله و براهین مراجعه نماید و تاریخ اهتمام مسلمین را از عصر نبوت و بعد از آن در ضبط و حفظ و تعلیم و تعلم قرآن مطالعه کند، یقین میکند که از قرآن کریم محال است یک کلمه اسقاط شده باشد. و اگر کسی روایتی بیند و ظن به صدق آن پیدا کند اشتباه و خطا کرده است «و ان الظن لایغنی من الحق شیئاً». محمدهادی الحسینی المیلانی شهر رمضان، ۱۳۸۳ق». | {{جعبه نقل قول| عنوان = فتوای میلانی در [[تحریفناپذیری قرآن]]|:«بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله و سلام علی عباده الذین اصطفی. راجع به تحریف که مورد سؤال واقع شده به طور قطع بیان مینمایم: در قرآن هیچ گونه تحریف نه به زیاده و نه به نقیصه و نه به تغییر الفاظ واقع نشده و اگر در بعض روایات از تحریف نامی برده شده، منظور تغییر معنی به آراء و توجیهات و تأویلات باطله میباشد، نه به تغییر الفاظ و عبارات. و آنچه دیده یا شنیده میشود از روایاتی در اسقاط آیات و سور از این معجزه خالده خاتمیه، همانا مجعول و ضعیف است، و خود آن آیات و سور دلیل روشنی هستند بر ساختگی بودنشان. مثلاً دو سوره که در کتاب اتقان یا سورهای که در دبستان المذاهب یا در کتاب دیگر نقل شده، هر شخص خبیر و بصیر آنها را عرضه به قرآن کریم بدارد، مجعول و باطل بودن آنها را بدیهی خواهد دید. بعلاوه آنکه در قرآن کریم زیادتی را احدی نگفته است و آنچه بعضی توهم کردهاند که نقیصه است آن را هم نتوان گفت. با توجه به تعهد خداوندی که فرمود: «ان علینا جمعه و قرآنه»، و فرمود: «انا له لحافظون» و فرمود: «لایأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه» و همچنین آیات دیگر که دلالت بر این معنی دارد، بالجمله به همین ملاحظات و جهات علمیه و براهین متقنه دیگر علماء بزرگ شیعه امامیه از صدر اول، مانند [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] و [[شیخ طوسی]] و [[شیخ طبرسی]] و سایر بزرگان، خلفاً عن سلف، تصریح به عدم تحریف نمودهاند و عقیدهشان همان است که رئیس المحدثین [[شیخ صدوق]] فرموده است. در کتاب [[الاعتقادات (کتاب)|اعتقادات]] که بیش از هزار سال قبل بر این نوشتهاند و عبارتشان این است: «اعتقادنا ان القرآن الذی انزله الله تعالی علی نبیه محمد صلی الله علیه و آله، هو ما بین الدفتین و ما فی ایدی الناس لیس باکثر من ذلک». تا اینکه میفرماید: «و من نسب الینا انا نقول انه اکثر من ذلک فهو کاذب». و الحاصل هر کس تأمل کند و به ادله و براهین مراجعه نماید و تاریخ اهتمام مسلمین را از عصر نبوت و بعد از آن در ضبط و حفظ و تعلیم و تعلم قرآن مطالعه کند، یقین میکند که از قرآن کریم محال است یک کلمه اسقاط شده باشد. و اگر کسی روایتی بیند و ظن به صدق آن پیدا کند اشتباه و خطا کرده است «و ان الظن لایغنی من الحق شیئاً». محمدهادی الحسینی المیلانی شهر رمضان، ۱۳۸۳ق». |