پرش به محتوا

آیه سلم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:


== محتوای آیه ==
== محتوای آیه ==
سِلْم در این آیه به معنای [[اسلام]]، [[صلح]] و [[اطاعت|اطاعت خداوند]] معنا شده است<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۲، ص۱۸۶.</ref> و «دخول در سلم» را به داخل شدن در دین اسلام یا تحت فرمان [[خدا]] در آمدن و اطاعت از امر او معنا کرده‌اند؛ با این توضیح که کاملا تسلیم اسلام باشید و به همه احکام آن بدون تبعیض عمل کنید.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۵۳۶.</ref> در [[تفسیر نمونه]] «سلم» به معنای صلح و آرامش دانسته و از مفهوم آیه چنین استفاده شده است که صلح و آرامش تنها در پرتو [[ایمان]] امکان‌پذیر است و اکتفا بر قوانین مادی هرگز به برچیده شدن جنگ و ناامنی از دنیا منجر نخواهد شد و علاقه به آن سرچشمه کشمکش‌ها خواهد بود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۸۲.</ref><br />در [[تفسیر المیزان]] مراد از سلم در آیه را به تسلیم شدن در برابر خدا بعد از ایمان آوردن به او دانسته شده و اینکه به صلاح‌دید خود و با [[تفسیر به رأی]] به غیر آن راهی که خدا و رسولش امر کرده‌اند، وارد نشوند؛ چراکه هلاکت هر قومی به دلیل رها کردن راه خدا و پیمودن راه نفس است. در این تفسیر، پیروی از گام‌های [[شیطان]] را به پیروی از دعوت‌های او که ذیل عنوان دین و به نام دین و با تزیین باطل به صورت حق به انسان‌ها ارائه می‌دهد، تعبیر کرده است؛ دعوتی که انسان‌های جاهل بدون دلیل آن را می‌پذیرند و علامت شیطانی بودن آن این است که در میان تعالیم خدا و رسولش نامی از آنها برده نشده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۰۱-۱۰۲.</ref><br />از آیه سلم چنین استفاده شده است که اسلام تمام احکام و معارفی را که مردم به آن نیاز دارند و باعث صلاح آنان می‌شود را در اختیار آنها قرار داده و نیازی به غیر این احکام و معارف ندارند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۰۱.</ref>
سِلْم در این آیه به معنای [[اسلام]]، [[صلح]] و [[اطاعت|اطاعت خداوند]] معنا شده است<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۲، ص۱۸۶.</ref> و «دخول در سلم» را به داخل شدن در دین اسلام یا تحت فرمان [[خدا]] در آمدن و اطاعت از امر او معنا کرده‌اند؛ با این توضیح که کاملا تسلیم اسلام باشید و به همه احکام آن بدون تبعیض عمل کنید.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۵۳۶.</ref> در [[تفسیر نمونه]] «سلم» به معنای صلح و آرامش دانسته و از مفهوم آیه چنین استفاده شده است که صلح و آرامش تنها در پرتو [[ایمان]] امکان‌پذیر است و اکتفا بر قوانین مادی هرگز به برچیده شدن جنگ و ناامنی از دنیا منجر نخواهد شد و علاقه به آن سرچشمه کشمکش‌ها خواهد بود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۸۲.</ref><br />در [[تفسیر المیزان]] مراد از سلم در آیه تسلیم شدن در برابر خدا بعد از ایمان آوردن به او دانسته شده و اینکه به صلاح‌دید خود و با [[تفسیر به رأی]] به غیر آن راهی که خدا و رسولش امر کرده‌اند، وارد نشوند؛ چراکه هلاکت هر قومی به دلیل رها کردن راه خدا و پیمودن راه نفس است. در این تفسیر، پیروی از گام‌های [[شیطان]] را به پیروی از دعوت‌های او که ذیل عنوان دین و به نام دین و با تزیین باطل به صورت حق به انسان‌ها ارائه می‌دهد، تعبیر کرده است؛ دعوتی که انسان‌های جاهل بدون دلیل آن را می‌پذیرند و علامت شیطانی بودن آن این است که در میان تعالیم خدا و رسولش نامی از آنها برده نشده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۰۱-۱۰۲.</ref><br />از آیه سلم چنین استفاده شده است که اسلام تمام احکام و معارفی را که مردم به آن نیاز دارند و باعث صلاح آنان می‌شود را در اختیار آنها قرار داده و نیازی به غیر این احکام و معارف ندارند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۰۱.</ref>
<br />
<br />
ایمان به خدا و تسلیم در برابر فرمان او را نقطه وحدت جامعه انسانی و رمز ارتباط اقوام و ملت‌ها دانسته‌اند که به عنوان حقله اتصال میان قلوب بشر عمل می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۸۲.</ref>
ایمان به خدا و تسلیم در برابر فرمان او را نقطه وحدت جامعه انسانی و رمز ارتباط اقوام و ملت‌ها دانسته‌اند که به عنوان حقله اتصال میان قلوب بشر عمل می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۸۲.</ref>
۱۸٬۴۴۳

ویرایش