پرش به محتوا

جبر و اختیار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


==جبر و اختیار و چالش‌های اعتقادی==
==جبر و اختیار و چالش‌های اعتقادی==
بحث بر سر مجبور یا مختاربودن انسان از نخستین اختلافات در قرون نخستین اسلامی است.<ref>عبده، رسالة التوحید، ۲۰۰۵م، ص۱۷.</ref> مسئله جبر و اختیار را مسئله‌ای چندبعدی ارزیابی کرده‌اند که در دانش‌های گوناگونی همانند فلسفه، اخلاق، روان‌شناسی، کلام، فقه و حقوق مطالعه می‌شود و در هر یک اثر خاص خود را دارد.<ref>مطهری، پاورقی اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۹۰ش، ج۳، ص۱۵۷.</ref> به گفته مطهری فیلسوف شیعه، تبیین فلسفی جبر و اختیار از پیچیده‌ترین مسائل است و کمتر فیلسوفی توانسته است که آن را حل کند.<ref>مطهری، پاورقی اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۹۰ش، ج۳، ص۱۷۹.</ref> [[محمدتقی جعفری]] فیلسوف و الاهی‌دان شیعه در گزارش نظر عالمان مسلمان ۱۷ نظریه درباره چگونگی رفتار انسان گزارش کرده‌ است که برخی از این نظریات با هم هم‌پوشانی دارند.<ref>جعفری، جبر و اختیار، ۱۳۷۹ش، ص۲۲۰-۲۲۵.</ref>  
بحث بر سر مجبور یا مختاربودن انسان از نخستین اختلافات در قرون نخستین اسلامی است.<ref>عبده، رسالة التوحید، ۲۰۰۵م، ص۱۷.</ref> مسئله جبر و اختیار را مسئله‌ای چندبعدی ارزیابی کرده‌اند که در دانش‌های گوناگونی همانند فلسفه، اخلاق، روان‌شناسی، کلام، فقه و حقوق مطالعه می‌شود و در هر یک اثر خاص خود را دارد.<ref>مطهری، پاورقی اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۹۰ش، ج۳، ص۱۵۷؛  جعفری، جبر و اختیار، ۱۳۷۹ش، ص۱۳.</ref> به گفته مطهری فیلسوف شیعه، تبیین فلسفی جبر و اختیار از پیچیده‌ترین مسائل است و کمتر فیلسوفی توانسته است که آن را حل کند.<ref>مطهری، پاورقی اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۹۰ش، ج۳، ص۱۷۹.</ref> [[محمدتقی جعفری]] فیلسوف و الاهی‌دان شیعه در گزارش نظر عالمان مسلمان ۱۷ نظریه درباره چگونگی رفتار انسان گزارش کرده‌ است که برخی از این نظریات با هم هم‌پوشانی دارند.<ref>جعفری، جبر و اختیار، ۱۳۷۹ش، ص۲۲۰-۲۲۵.</ref>  


جریان عدلیه در دو شاخه مهم معتزله و امامیه گرایش به اختیارمندی انسان داشتند. پیش از آن‌ها فرقه‌هایی چون جهمیه و نجّاریه انسان را در رفتارهای خود تسلیم اراده الهی می‌دانستند. در کتاب‌های کلامی همه فرقه‌های اسلامی در بحث از افعال الهی و کیفیت خلق افعال درباره رابطه فعل انسان با فعل خداوند بحث کرده‌اند و نتیجه آن در گرایش آنان به جبر یا اختیار مشخص می‌شود.  
جریان عدلیه در دو شاخه مهم معتزله و امامیه گرایش به اختیارمندی انسان داشتند. پیش از آن‌ها فرقه‌هایی چون جهمیه و نجّاریه انسان را در رفتارهای خود تسلیم اراده الهی می‌دانستند. در کتاب‌های کلامی همه فرقه‌های اسلامی در بحث از افعال الهی و کیفیت خلق افعال درباره رابطه فعل انسان با فعل خداوند بحث کرده‌اند و نتیجه آن در گرایش آنان به جبر یا اختیار مشخص می‌شود.  
خط ۱۵: خط ۱۵:
سازگارسازی «[[علم ذاتی خدا|علم پیشین خداوند]]» و «اختیار انسان» از زمینه‌های گفت‌وگو درباره اختیارمندی انسان است. زیرا بر اساس باور توحیدی، خداوند پیش از خلقت، از آنچه واقع می‌شود و آنچه واقع نمی‌شود آگاه است و لازمه این باور آنست که حوادث و کائنات جبراً و قهراً باید به نحوی واقع شوند که با علم الهی مطابقت داشته باشند. در نتیجه اختیار انسان بی معنا خواهد شد.<ref>ر.ک. ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ۱۳۸۶ه، ج۶، ص۲۷۰–۲۷۱ و ص۲۸۱–۲۸۳؛ پلانتینجا الوین و دیگران، کلام فلسفی (مجموعه مقالات)، ۱۳۸۴ش، ص ۲۵۵–۲۸۲.</ref>
سازگارسازی «[[علم ذاتی خدا|علم پیشین خداوند]]» و «اختیار انسان» از زمینه‌های گفت‌وگو درباره اختیارمندی انسان است. زیرا بر اساس باور توحیدی، خداوند پیش از خلقت، از آنچه واقع می‌شود و آنچه واقع نمی‌شود آگاه است و لازمه این باور آنست که حوادث و کائنات جبراً و قهراً باید به نحوی واقع شوند که با علم الهی مطابقت داشته باشند. در نتیجه اختیار انسان بی معنا خواهد شد.<ref>ر.ک. ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ۱۳۸۶ه، ج۶، ص۲۷۰–۲۷۱ و ص۲۸۱–۲۸۳؛ پلانتینجا الوین و دیگران، کلام فلسفی (مجموعه مقالات)، ۱۳۸۴ش، ص ۲۵۵–۲۸۲.</ref>
===توحید در خالقیت===
===توحید در خالقیت===
بر اساس آموزه‌ [[توحید در خالقیت]]، قدرت خداوند مطلق و شامل همه اتفاقات هستی است. و خداوند خالق همه چیز از جمله افعال انسان است.  برداشت گروهی از مسلمان از برخی آیات قرآن مثل «[[آیه ۹۶ سوره صافات|وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ]]»<ref>سوره صافات، آیه ۹۶.</ref> این بود که خداوند خالق رفتارهای انسانی است. پذیرش اختیار به معنای استقلال انسان‌ها در رفتارشان با آموزه قدرت مطلق و اراده فراگیر الهی ناسازگار به نظر می‌رسد.   
بر اساس آموزه‌ [[توحید در خالقیت]]، قدرت خداوند مطلق و شامل همه اتفاقات هستی است. و خداوند خالق همه چیز از جمله افعال انسان است.  برداشت گروهی از مسلمان از برخی آیات قرآن مثل «[[آیه ۹۶ سوره صافات|وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ]]»<ref>سوره صافات، آیه ۹۶.</ref> این بود که خداوند خالق رفتارهای انسانی است. پذیرش اختیار به معنای استقلال انسان‌ها در رفتارشان با آموزه قدرت مطلق و اراده فراگیر الهی ناسازگار به نظر می‌رسد.<ref>جعفری، جبر و اختیار، ۱۳۷۹ش، ص۲۲۷.</ref>  


===قضا و قدر و اختیار انسان===
===قضا و قدر و اختیار انسان===
خط ۲۳: خط ۲۳:


===جبرگرایی کلامی===
===جبرگرایی کلامی===
در [[علم کلام]]، جبرگرایان با تأکید بر [[صفات الهی]] همچون [[توحید]] در خالقیت و فاعلیت، هر گونه فاعلیت را از انسان سلب نموده و تنها خدا را فاعل حقیقی کارهای منسوب به انس ان می‌دانند.<ref>سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۱۴۲۸ ق، ص۲۰۹.</ref> در تاریخ عقاید مسلمانان، جَهْمیّه، نَجّاریه، ضَراریّه و [[اشاعره]] را جبرگرا دانسته‌اند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۹۷.</ref>
در [[علم کلام]]، جبرگرایان با تأکید بر [[صفات الهی]] هر گونه فاعلیت را از انسان سلب نموده و تنها خدا را فاعل حقیقی کارهای منسوب به انسان می‌دانند.<ref>سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۱۴۲۸ ق، ص۲۰۹.</ref> استدلال‌های متکی بر صفات خداوند بر سه عنصر [[توحید در خالقیت|آفرینندگی مطلق خداوند]]، اراده ازلی او و [[علم ذاتی خدا|علم پیشین الهی]] بنا شده‌ است.<ref>جعفری، جبر و اختیار، ۱۳۷۹ش، ۱۷.</ref>
 
آفرینندگی خداوند مطلق است و در دایره آفرینندگی او هیچ موجودی نمی‌تواند کاری را ایجاد کند. چنان که اراده ازلی او در تمام کارها و خودداری‌های انسان نیز دخالت دارد، و از سوی دیگر [[علم ذاتی خدا|علم پیشین الهی]] به همه حوادث هستی شامل رفتارهای انسان نیز می‌شود و بنابر این رفتارهای انسان نیز باید مطابق با همان علم تحقق پیدا کنند.<ref>جعفری، جبر و اختیار، ۱۳۷۹ش، ص۱۷.</ref>
 
در تاریخ عقاید مسلمانان، جَهْمیّه، نَجّاریه، ضَراریّه و [[اشاعره]] را جبرگرا دانسته‌اند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۹۷.</ref>


جَهْمیّه یا پیروان جَهْم بنِ صَفْوان (متولد [[۱۲۸ق]])، برای گریز از [[تشبیه]] باور داشتند که خداوند در هیچ صفتی با مخلوقاتش مشترک نیست. از این رو  نباید انسان را نیز خالق و قادر و فاعل به حساب آورد.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۹۷-۹۸؛ و همچنین رک: رازی، اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین، ۱۴۱۳ ق، ص۶۹-۷۰.</ref> به نظر جهمیه انجام یا ترک تکالیف دینی، [[جبرگرایی|جبری]] می‌شود چنانچه ثواب و عقاب نیز جبری می‌شود.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۹۸.</ref>
جَهْمیّه یا پیروان جَهْم بنِ صَفْوان (متولد [[۱۲۸ق]])، برای گریز از [[تشبیه]] باور داشتند که خداوند در هیچ صفتی با مخلوقاتش مشترک نیست. از این رو  نباید انسان را نیز خالق و قادر و فاعل به حساب آورد.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۹۷-۹۸؛ و همچنین رک: رازی، اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین، ۱۴۱۳ ق، ص۶۹-۷۰.</ref> به نظر جهمیه انجام یا ترک تکالیف دینی، [[جبرگرایی|جبری]] می‌شود چنانچه ثواب و عقاب نیز جبری می‌شود.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۹۸.</ref>
خط ۲۹: خط ۳۳:
نجّاریه خداوند را خالق همه افعال آدمی اعم از فعل خیر و شرّ می‌دانستند؛.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۰.</ref> چنان‌که ضراریه یا پیروان ضرار بن عمرو و حفص فرد نیز فاعل حقیقی افعال را خداوند می‌دانستند؛  هر چند از این جهت که انسان را مکتسب افعال می‌دیدند به [[نظریه کسب]] نزدیک هستند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۳؛ الاشعری، مقالات الإسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۲۸۱-۲۸۳.</ref>
نجّاریه خداوند را خالق همه افعال آدمی اعم از فعل خیر و شرّ می‌دانستند؛.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۰.</ref> چنان‌که ضراریه یا پیروان ضرار بن عمرو و حفص فرد نیز فاعل حقیقی افعال را خداوند می‌دانستند؛  هر چند از این جهت که انسان را مکتسب افعال می‌دیدند به [[نظریه کسب]] نزدیک هستند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۳؛ الاشعری، مقالات الإسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۲۸۱-۲۸۳.</ref>
===جبرگرایی علمی===
===جبرگرایی علمی===
جبرگرایی علمی همه پدیده‌های طبیعی و فیزیکی را معلولِ گریزناپذیر قوانین و علت‌های طبیعی می‌داند. در این گرایش فکری همه چیز از پیش تعیین شده است و اگر کسی به مجموعه علل و قوانین و سیر حوادث آگاهی داشته باشد، می‌تواند تمامی رفتارهای یک انسان را به صورت قطعی پیش‌بینی کند. این دیدگاه که «دترمینیسم» (به انگلیسی: Determinism) خوانده می‌شود، هر گونه اختیار و [[آزادی]] و امکان را نفی نموده و از ضرورت و جبر دفاع می‌کند.<ref>باربور، علم و دین، ۱۳۶۲، ص۳۴۰-۳۴۲؛ قدردان قراملکی، «اختیار، قانون علیت و دترمینیسم»، ص۵۵-۵۶.</ref> گروهی از اختیارگرایان با طرح نظریه کوانتوم در فیزیک، جبرگرایی علمی را مورد انتقاد قرار می‌دهند.<ref>قدردان قراملکی، «اختیار، قانون علیت و دترمینیسم»، ص۶۴-۶۵.</ref>
جبرگرایی علمی همه پدیده‌های طبیعی و فیزیکی را معلولِ گریزناپذیر قوانین و علت‌های طبیعی می‌داند.<ref>جعفری، جبر و اختیار، ۱۳۷۹ش، ص۱۷.</ref> در این گرایش فکری همه چیز از پیش تعیین شده است و اگر کسی به مجموعه علل و قوانین و سیر حوادث آگاهی داشته باشد، می‌تواند تمامی رفتارهای یک انسان را به صورت قطعی پیش‌بینی کند. این دیدگاه که «دترمینیسم» (به انگلیسی: Determinism) خوانده می‌شود، هر گونه اختیار و [[آزادی]] و امکان را نفی نموده و از ضرورت و جبر دفاع می‌کند.<ref>باربور، علم و دین، ۱۳۶۲، ص۳۴۰-۳۴۲؛ قدردان قراملکی، «اختیار، قانون علیت و دترمینیسم»، ص۵۵-۵۶.</ref> گروهی از اختیارگرایان با طرح نظریه کوانتوم در فیزیک، جبرگرایی علمی را مورد انتقاد قرار می‌دهند.<ref>قدردان قراملکی، «اختیار، قانون علیت و دترمینیسم»، ص۶۴-۶۵.</ref>


===جبر فلسفی===
===جبر فلسفی===
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۴۹

ویرایش