پرش به محتوا

جبر و اختیار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۶: خط ۷۶:
===فیلسوفان غربی و انکار تعلق علم خدا به افعال انسان===
===فیلسوفان غربی و انکار تعلق علم خدا به افعال انسان===
فیلسوفان غربی، بر این باورند که علم پیشین خداوند، تنها شامل موضوعاتی است که ذاتا و منطقا امکان شناخته شدن را داشته باشد. از سوی دیگر آنچه در «آینده» محقق می‌شود، هنوز وجود ندارد تا «اکنون» معلوم خداوند باشد. در نتیجه علم پیشین خداوند، به آینده‌ای که هنوز محقق نشده‌ است، تعلق نمی‌گیرد. همچنانکه «قدرت» خداوند بر محال تعلق نمی‌گیرد و این مستلزم نقص در خدا نیست. <ref>ر.ک. پترسون، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۰ش، ص ۱۳۰.</ref>
فیلسوفان غربی، بر این باورند که علم پیشین خداوند، تنها شامل موضوعاتی است که ذاتا و منطقا امکان شناخته شدن را داشته باشد. از سوی دیگر آنچه در «آینده» محقق می‌شود، هنوز وجود ندارد تا «اکنون» معلوم خداوند باشد. در نتیجه علم پیشین خداوند، به آینده‌ای که هنوز محقق نشده‌ است، تعلق نمی‌گیرد. همچنانکه «قدرت» خداوند بر محال تعلق نمی‌گیرد و این مستلزم نقص در خدا نیست. <ref>ر.ک. پترسون، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۰ش، ص ۱۳۰.</ref>
===تعارض اختیار با عصمت===
در یک معنای کلی [[عصمت]]، به معنای محفوظ بودن شخص معصوم از گناه و خطاست و این سؤال پیش می‌آید که آیا عصمت با اختیار معصوم قابل جمع است؟
[[سید محمدحسین فضل‌الله]]، از [[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید]] شیعه [[لبنان]]، معتقد است که عصمت، یک حقیقت جبری است.<ref>ر. ک. فضل‌الله، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، ۱۴۱۹ ق، ج‏۴، ص ۱۵۵–۱۵۶.</ref> اما به گفته [[علی ربانی گلپایگانی]]، کلام‌پژوه معاصر، متکلمان و حکما متفق‌اند که عصمت با [[جبر و اختیار|اختیار]] سازگار و [[عصمت|معصوم]] بر انجام معصیت تواناست.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۷.</ref> از نظر [[عقل]]، اگر عصمت مستلزم مجبور بودن شخص معصوم در انجام طاعات و ترک [[گناه|گناهان]] باشد، مستحق ستایش و مدح نخواهد بود و امر و نهی و پاداش و کیفر او نامعقول خواهد بود.<ref>علامه حلی، کشف‌المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۶؛ فاضل مقداد، اللَّوامع الاِلهیّه، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۳؛ جرجانی، شرح‌المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۲۸۱.</ref>
[[عبدالله جوادی آملی]]، فیلسوف و مفسّر معاصر نیز بر این باور است که عصمت جبری با حجیت معصوم بر مردم و دستور تَأسّی و پیروی کردن از ایشان از سوی خداوند، منافات داشته و اگر انجام گناه برای معصوم ذاتاً محال باشد، اطاعت ذاتاً ضروری خواهد بود و در چنین صورتی اطاعت هم مورد تکلیف قرار نمی‌گرفت و مجالی برای انذار و تبشیر و وعده و وعید باقی نمی‌ماند.<ref>جوادی آملی، سیره پیامبر اکرم ص در قرآن (ج۹)، ۱۳۸۵ش، ص ۲۴.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در توضیح سازگاری عصمت با اختیار می‌نویسد: «منشأ عصمت، علم ویژه‌ای است که [[خدا|خداوند]] به معصومان عطا کرده‌ است. علم، خود از مبادی و پایه‌های اختیار است. ازاین‌رو، معصومان به جهت علمشان به مفاسد و مصالح اعمال، مرتکب گناه نمی‌شوند؛ مانند شخصی که علم قطعی به کشنده بودن سَم دارد و هرگز از آن سم نمی‌خورد.»<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۱۶۲–۱۶۳.</ref>
[[محمدتقی مصباح یزدی]]، فیلسوف شیعی(۱۳۹۹ش)، عصمت را نه صرفاً یک ملکه علمی، بلکه یک ملکه علمی_عملی می‌داند که از مطابقتِ مختارانه عمل معصوم با علم موهبتی از سوی خداوند حاصل شده‌ است.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص ۵۳–۶۳.</ref>
وی در تبیین رأی خود بیان می‌دارد که هرکس با سرمایه‌ای از استعداد و مواهب الهی به این دنیا آمده و فعلیت آن به دست خود اوست. علمی که مقدمه عصمت معصومین است نیز موهبتی بوده ولی چیزی را بر شخص، تحمیل نمی‌کند. در نتیجه بکارگیری این سرمایه و مطابقت عمل با آن، منوط به تلاش خود معصوم است.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص ۵۷–۵۸.</ref>


==تک‌نگاری‌ها==
==تک‌نگاری‌ها==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۴۹

ویرایش