Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
در مباحث کلامی، آنجا که از تعلق علم و اراده و قدرت خداوند به افعال بندگان و خلق افعال سخن به میان میآید، این مسئله مطرح میشود که آیا در افعال بندگان، علم و اراده و قدرت خداوند مؤثر است وقدرت انسان در آن تأثیری ندارد و در واقع خداوند خالق و فاعل افعال انسانهاست یا نه؟ کسانی که علم و اراده و قدرت خداوند را در افعال بندگان مؤثر، و خلق (پدید آوردن) را از اوصاف انحصاری او میدانند و نسبت خلق را به انسان به هیچ وجهی روا نمیدارند، به جبر قائل میشوند. در مقابل اینان، کسانی که در انسان به اراده و قدرت مؤثر در ایجاد و انجام فعل عقیده دارند و او را خالق و فاعل افعالش میشناسند، به اختیار قائلاند. | در مباحث کلامی، آنجا که از تعلق علم و اراده و قدرت خداوند به افعال بندگان و خلق افعال سخن به میان میآید، این مسئله مطرح میشود که آیا در افعال بندگان، علم و اراده و قدرت خداوند مؤثر است وقدرت انسان در آن تأثیری ندارد و در واقع خداوند خالق و فاعل افعال انسانهاست یا نه؟ کسانی که علم و اراده و قدرت خداوند را در افعال بندگان مؤثر، و خلق (پدید آوردن) را از اوصاف انحصاری او میدانند و نسبت خلق را به انسان به هیچ وجهی روا نمیدارند، به جبر قائل میشوند. در مقابل اینان، کسانی که در انسان به اراده و قدرت مؤثر در ایجاد و انجام فعل عقیده دارند و او را خالق و فاعل افعالش میشناسند، به اختیار قائلاند. | ||
== اهمیت بحث از جبر و اختیار == | ==اهمیت بحث از جبر و اختیار== | ||
بحث بر سر مجبور یا مختاربودن انسان از نخستین اختلافات در قرون نخستین اسلامی است. جریان عدلیه در دو شاخه مهم معتزله و امامیه گرایش به اختیارمندی انسان داشتند. پیش از آنها فرقههایی چون جهمیه و ... انسان در رفتارهای خود تسلیم اراده الهی میدانستند. | بحث بر سر مجبور یا مختاربودن انسان از نخستین اختلافات در قرون نخستین اسلامی است. جریان عدلیه در دو شاخه مهم معتزله و امامیه گرایش به اختیارمندی انسان داشتند. پیش از آنها فرقههایی چون جهمیه و ... انسان در رفتارهای خود تسلیم اراده الهی میدانستند. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
در کتابهای کلامی همه فرقههای اسلامی در بخش افعال الهی درباره کیفیت خلق افعال مطرح شده است. که نتیجه آن در گرایش به جبر و اختیار مشخص میشود. | در کتابهای کلامی همه فرقههای اسلامی در بخش افعال الهی درباره کیفیت خلق افعال مطرح شده است. که نتیجه آن در گرایش به جبر و اختیار مشخص میشود. | ||
== جبرگرایی == | ==جبرگرایی== | ||
==اختیارگرایی== | ==اختیارگرایی== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
«و الضروره قاضیة باستناد افعالنا الینا؛<ref>نصیرالدین طوسی، کشف المراد،۱۴۱۳ق، ص۳۰۸.</ref> درک بدیهی، گواه بر این است که افعالِ ما مَستَند به ما میباشند.» | «و الضروره قاضیة باستناد افعالنا الینا؛<ref>نصیرالدین طوسی، کشف المراد،۱۴۱۳ق، ص۳۰۸.</ref> درک بدیهی، گواه بر این است که افعالِ ما مَستَند به ما میباشند.» | ||
=== آراء متکلمان در تفسیر اختیار === | ===آراء متکلمان در تفسیر اختیار=== | ||
در تفسیر اختیار، سه دیدگاه تفویض معتزلی، کسب اشاعره و امر بین الامرین مطرح شده است: | |||
در تفسیر اختیار، سه دیدگاه مطرح شده است | |||
#دیدگاه [[تفویض معتزلی]] | #دیدگاه [[تفویض معتزلی]] | ||
#دیدگاه [[نظریه کسب|کسب]] که از سوی اشاعره پیشنهاد شده است. | #دیدگاه [[نظریه کسب|کسب]] که از سوی اشاعره پیشنهاد شده است. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۸: | ||
{{اعتقادات شیعه}} | {{اعتقادات شیعه}} | ||
{{اصلی|امر بین الامرین}} | {{اصلی|امر بین الامرین}} | ||
آموزه [[امر بین الامرین]] از سوی [[ائمه اهل بیت|ائمه اهل بیت(ع)]] مطرح شده و متکلمان [[امامیه]] و نیز حکمای اسلامی آن را تبیین و تشریح کردهاند.<ref>مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق، ج۵، ص۱۲. | |||
</ref> | </ref> | ||
بر اساس این نظریه هم انسان | بر اساس این نظریه با فعل انسانی چون جزو ممکنات است، هم در اختیار و تملک انسان است، هم مملوک و مقدور خدا است و این دو، در طول یکدیگرند نه در عرض یکدیگر. به عبارت دیگر کار انسان در عین این که مستند به انسان است، مستند به اراده ذات بارى تعالى نیز است؛ اما اراده و اختیار انسان در طول اراده الهى است نه عرض آن.<ref>مطهری، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۳، ص ۱۶۳-۱۷۴.</ref> | ||
====تفسیر فلسفی أمر بین الأمرین==== | ====تفسیر فلسفی أمر بین الأمرین==== | ||
فیلسوفان مسلمان بر اساس چند مبان مثل اصالت وجود، وحدت وجود و وابستگی ذاتی ممکنات به واجب گفتهاند افعال انسان، ارتباط تکوینی و حقیقی با قدرت و اراده او داشته و او حقیقتاً فاعل کارهای خود میباشد (بنابراین، نظریه [[جبر]] باطل است) ولی از آنجا که هستی او، آفریده خداوند و مخلوق اوست، فعل او نیز در عین این که استناد تکوینی و حقیقی به او دارد مستند به خداوند میباشد. پس نظریه تفویض نیز باطل است و چون این دو استناد در طول یکدیگرند نه در عرض، هیچ گونه تعارضی رخ نخواهد داد. این تفسیر از نوآوریهای [[صدر المتألهین]] است، و پس از وی مورد قبول پیروان [[حکمت متعالیه]] [[ملاصدرا|صدرائی]] قرار گرفته است.<ref>ملاصدرا، أسفار، ۱۹۸۱م، ج۶، ص۳۷۳-۳۷۸</ref> [[امام خمینی]] نیز امر بین الأمرین را همین گونه تفسیر کرده است.<ref>خمینی، الطلب و الارادة، ۱۴۲۱ق، ص۷۲-۷۳ </ref> | |||
[[ | |||
== چالشهای اختیار گرایی == | ==چالشهای اختیار گرایی== | ||
=== تعارض اختیار با علم پیشین الهی === | ===تعارض اختیار با علم پیشین الهی=== | ||
مسئله ناسازگاری میان «علم پیشین خداوند» و «اختیار انسان» اینگونه است که بر اساس باور توحیدی، خداوند از روز ازل، از آنچه واقع میشود و آنچه واقع نمیشود آگاه است و لازمه این باور آنست که حوادث و کائنات جبراً و قهراً باید به نحوی واقع شوند که با علم الهی مطابقت داشته باشند. در نتیجه اختیار انسان بی معنا خواهد شد.<ref>ر.ک. ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ۱۳۸۶ه، ج۶، ص۲۷۰–۲۷۱ و ص۲۸۱–۲۸۳؛ پلانتینجا الوین و دیگران، کلام فلسفی (مجموعه مقالات)، ۱۳۸۴ش، ص ۲۵۵–۲۸۲.</ref> | مسئله ناسازگاری میان «علم پیشین خداوند» و «اختیار انسان» اینگونه است که بر اساس باور توحیدی، خداوند از روز ازل، از آنچه واقع میشود و آنچه واقع نمیشود آگاه است و لازمه این باور آنست که حوادث و کائنات جبراً و قهراً باید به نحوی واقع شوند که با علم الهی مطابقت داشته باشند. در نتیجه اختیار انسان بی معنا خواهد شد.<ref>ر.ک. ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ۱۳۸۶ه، ج۶، ص۲۷۰–۲۷۱ و ص۲۸۱–۲۸۳؛ پلانتینجا الوین و دیگران، کلام فلسفی (مجموعه مقالات)، ۱۳۸۴ش، ص ۲۵۵–۲۸۲.</ref> | ||
به صورت کلی برای این مسئله دو پاسخ مشهور وجود دارد: | به صورت کلی برای این مسئله دو پاسخ مشهور وجود دارد: | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۰۸: | ||
فیلسوفان غربی، بر این باورند که علم پیشین خداوند، تنها شامل موضوعاتی است که ذاتا و منطقا امکان شناخته شدن را داشته باشد. از سوی دیگر آنچه در «آینده» محقق میشود، هنوز وجود ندارد تا «اکنون» معلوم خداوند باشد. در نتیجه علم پیشین خداوند، به آیندهای که هنوز محقق نشده است، تعلق نمیگیرد. همچنانکه «قدرت» خداوند بر محال تعلق نمیگیرد و این مستلزم نقص در خدا نیست. <ref>ر.ک. پترسون، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۰ش، ص ۱۳۰.</ref> | فیلسوفان غربی، بر این باورند که علم پیشین خداوند، تنها شامل موضوعاتی است که ذاتا و منطقا امکان شناخته شدن را داشته باشد. از سوی دیگر آنچه در «آینده» محقق میشود، هنوز وجود ندارد تا «اکنون» معلوم خداوند باشد. در نتیجه علم پیشین خداوند، به آیندهای که هنوز محقق نشده است، تعلق نمیگیرد. همچنانکه «قدرت» خداوند بر محال تعلق نمیگیرد و این مستلزم نقص در خدا نیست. <ref>ر.ک. پترسون، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۰ش، ص ۱۳۰.</ref> | ||
=== تعارض اختیار با عصمت === | ===تعارض اختیار با عصمت=== | ||
در یک معنای کلی [[عصمت]]، به معنای محفوظ بودن شخص معصوم از گناه و خطاست و این سؤال پیش میآید که آیا عصمت با اختیار معصوم قابل جمع است؟ | در یک معنای کلی [[عصمت]]، به معنای محفوظ بودن شخص معصوم از گناه و خطاست و این سؤال پیش میآید که آیا عصمت با اختیار معصوم قابل جمع است؟ | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۲۰: | ||
وی در تبیین رأی خود بیان میدارد که هرکس با سرمایهای از استعداد و مواهب الهی به این دنیا آمده و فعلیت آن به دست خود اوست. علمی که مقدمه عصمت معصومین است نیز موهبتی بوده ولی چیزی را بر شخص، تحمیل نمیکند. در نتیجه بکارگیری این سرمایه و مطابقت عمل با آن، منوط به تلاش خود معصوم است.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص ۵۷–۵۸.</ref> | وی در تبیین رأی خود بیان میدارد که هرکس با سرمایهای از استعداد و مواهب الهی به این دنیا آمده و فعلیت آن به دست خود اوست. علمی که مقدمه عصمت معصومین است نیز موهبتی بوده ولی چیزی را بر شخص، تحمیل نمیکند. در نتیجه بکارگیری این سرمایه و مطابقت عمل با آن، منوط به تلاش خود معصوم است.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص ۵۷–۵۸.</ref> | ||
== تکنگاریها == | ==تکنگاریها== | ||
جبر و اختیار [[محمدتقی جعفری]] | جبر و اختیار [[محمدتقی جعفری]] | ||