پرش به محتوا

فتوحات مسلمانان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:
عثمان با عزل [[ابو موسی اشعری]] از بصره، پسر خاله خود [[عبد الله بن عامر]] را والی آنجا نمود و از او خواست رو به فارس و [[خراسان]] گذارد. او با تسخیر اصطخر، دو سپاه به [[کرمان]] و [[خراسان]] فرستاد. [[نیشابور]]، [[طوس]]، [[مرو]]، سپس [[هرات]] و [[کابل]] به صلح فتح شد. اخنف بن قیس که تحت امر عبدالله عامر بود، پس از سرکوب شورش مرو رو به [[بلخ]] نهاد و آن جا را به صلح گشود.<ref>ابن اعثم،الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۳۷</ref>
عثمان با عزل [[ابو موسی اشعری]] از بصره، پسر خاله خود [[عبد الله بن عامر]] را والی آنجا نمود و از او خواست رو به فارس و [[خراسان]] گذارد. او با تسخیر اصطخر، دو سپاه به [[کرمان]] و [[خراسان]] فرستاد. [[نیشابور]]، [[طوس]]، [[مرو]]، سپس [[هرات]] و [[کابل]] به صلح فتح شد. اخنف بن قیس که تحت امر عبدالله عامر بود، پس از سرکوب شورش مرو رو به [[بلخ]] نهاد و آن جا را به صلح گشود.<ref>ابن اعثم،الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۳۷</ref>


=== توقف فتوحات در دوران علی ===
===توقف فتوحات در دوران علی===


=== ادامه فتوحات در زمانه امویان و عباسیان ===
===ادامه فتوحات در زمانه امویان و عباسیان===


==آثار و پیامدهای فتوحات==
==آثار و پیامدهای فتوحات==
خط ۷۷: خط ۷۷:
مقالات متعددی که با نگاه شیعی درباره فتوحات نوشته شده، بیشتر موضع امام علی در این باره را تحلیل کرده و در پی اثبات این نکته بوده‌اند که امام علی با فتوحات مخالف بوده است.<ref>گوهری فخرآباد، «فتوحات و مشروعیت خلفای راشدین»، ص۷.</ref> و یکی از دلایل خود را توقف فتوحات در دوره حاکمیت امام علی دانسته‌اند.<ref>گوهری فخرآباد، «فتوحات و مشروعیت خلفای راشدین»، ص۷.</ref>
مقالات متعددی که با نگاه شیعی درباره فتوحات نوشته شده، بیشتر موضع امام علی در این باره را تحلیل کرده و در پی اثبات این نکته بوده‌اند که امام علی با فتوحات مخالف بوده است.<ref>گوهری فخرآباد، «فتوحات و مشروعیت خلفای راشدین»، ص۷.</ref> و یکی از دلایل خود را توقف فتوحات در دوره حاکمیت امام علی دانسته‌اند.<ref>گوهری فخرآباد، «فتوحات و مشروعیت خلفای راشدین»، ص۷.</ref>


 
در ایام خلافت [[امام علی]] فتوحات پایان یافت. او حتی برخی از سپاهان در خارج از حجاز- همانند سپاه [[اشعث بن قیس کندی|اشعث]] در آذربایجان- را به عراق فراخواند. چرا که طغیان‌های داخلی و [[تحریف]] دین برای وی مهم‌تر بود. آن حضرت دلیل جنگ با برادران مسلمان را به جهت رسوخ کفر، کژی، شبهه و تأویل در اسلام شمرده است.<ref>نهج البلاغه، خطبه۱۲۲</ref>


هیچ یک از مورخین گزارشی حاکی از حضور [[امیرمومنان(ع)|امیرمومنان]] در فتوحات نقل نکرده است. چنان که عمر از عثمان خواست که از آن حضرت بخواهد که در فتح ایران شخصا در سپاه حضور یابد اما حضرت نپذیرفت، ولی توصیه کرد خود [[خلیفه]] نیز همراه سپاه نرود.<ref>مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ۱۳۴۶ق، ج۲، ص۳۱۸.</ref>
هیچ یک از مورخین گزارشی حاکی از حضور [[امیرمومنان(ع)|امیرمومنان]] در فتوحات نقل نکرده است. چنان که عمر از عثمان خواست که از آن حضرت بخواهد که در فتح ایران شخصا در سپاه حضور یابد اما حضرت نپذیرفت، ولی توصیه کرد خود [[خلیفه]] نیز همراه سپاه نرود.<ref>مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ۱۳۴۶ق، ج۲، ص۳۱۸.</ref>
لیکن گزارش‌های متعددی از ارائه مشورت توسط آن حضرت به خلفای وقت در دست است. از جمله آن که:
لیکن گزارش‌های متعددی از ارائه مشورت توسط آن حضرت به خلفای وقت در دست است. از جمله آن که:
*چون ابوبکر برای فتح شام از اصحاب نظر خواست، نظر علی(ع)را پذیرفت که فرمود چه خلیفه خود شخصا به این نبرد برود و چه لشگری از جانب خود بفرستد در هر دو حال پیروز خواهد بود زیرا از پیامبر شنیده است که دین اسلام بر همه ادیان غلبه خواهد کرد.<ref>ابن اعثم،الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۸۱</ref>
*چون ابوبکر برای فتح شام از اصحاب نظر خواست، نظر علی(ع)را پذیرفت که گفت چه خلیفه خود شخصا به این نبرد برود و چه لشگری از جانب خود بفرستد، در هر دو حال پیروز خواهد بود زیرا از پیامبر شنیده است که دین اسلام بر همه ادیان غلبه خواهد کرد.<ref>ابن اعثم،الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۸۱</ref>
*چون عمر خبر یافت که ایرانیان لشکری عظیم به نهاوند آورده‌اند تصمیم گرفت همه سپاهیان را از [[عراق]] و شام بدانجا گسیل کند و خود همراه سپاه به مصاف رود. ولی وقتی از دیگران نظر خواهی نمود تنها علی بود که که او را از فراخواندن سپاه شام برحذر داشت چه احتمال هجوم رومیان را در پی خواهد داشت. آن حضرت هم چنین خلیفه را از همراهی سپاه منع کرد چه در آن صورت ایرانیان در جنگ سخت‌تر و محکم‌تر خواهند بود.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۷.</ref>
*وقتی که عمر خبر یافت که ایرانیان لشکری عظیم به نهاوند آورده‌اند تصمیم گرفت همه سپاهیان را از [[عراق]] و شام بدانجا گسیل کند و خود همراه سپاه به مصاف رود. ولی وقتی از دیگران نظرخواهی نمود، تنها علی بود که که او را از فراخواندن سپاه شام برحذر داشت، چون احتمال هجوم رومیان در بین بود. او هم‌چنین عمر را از همراهی سپاه منع کرد، چه در آن صورت ایرانیان در جنگ سخت‌تر و محکم‌تر خواهند بود.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۷.</ref>
 
*چون ابوعبیده دمشق را فتح کرد از عمر بن خطاب کسب تکلیف کرد که به کدام سو برود؟ عمر با علی مشورت کرد و حضرت فرمود بدو بنویسد رو به [[بیت المقدس]] گذارد. عمر نیز چنین کرد. [[ابوعبیده جراح|ابوعبیده]] ایلیا را در محاصره گرفت. مردم آن شهر و نیز بیت المقدس شرط کردند که با شخص خلیفه حاضر به عقد صلح‌نامه و پرداخت [[جزیه]] هستند. همه اصحاب مخالف رفتن خلیفه به [[فلسطین]] بودند اما او با نظر علی(ع) بدان سوی رفت.<ref>واقدی، فتوح الشام، ۱۴۰۹ق، ج۱ ، ص۱۴۴-۱۴۸</ref>


در ایام خلافت [[امام علی]] فتوحات پایان یافت. او حتی برخی از سپاهان در خارج از حجاز- همانند سپاه [[اشعث بن قیس کندی|اشعث]] در آذربایجان- را به عراق فراخواند. چرا که طغیان‌های داخلی و [[تحریف]] دین برای وی مهم‌تر بود. آن حضرت دلیل جنگ با برادران مسلمان را به جهت رسوخ کفر، کژی، شبهه و تأویل در اسلام شمرده است.<ref>نهج البلاغه، خطبه۱۲۲</ref>
*هنگامی که ابوعبیده دمشق را فتح کرد، از عمر بن خطاب کسب تکلیف کرد که به کدام سو برود؟ عمر با علی مشورت کرد. علی پیشنهاد کرد که به [[بیت المقدس]] برود. عمر نیز چنین کرد و [[ابوعبیده جراح|ابوعبیده]] ایلیا را در محاصره گرفت. مردم آن شهر و نیز بیت المقدس شرط کردند که با شخص خلیفه حاضر به عقد صلح‌نامه و پرداخت [[جزیه]] هستند. همه اصحاب مخالف رفتن خلیفه به [[فلسطین]] بودند اما او با نظر علی(ع) بدان سوی رفت.<ref>واقدی، فتوح الشام، ۱۴۰۹ق، ج۱ ، ص۱۴۴-۱۴۸</ref>
{{همچنین ببینید|جنگ جمل| جنگ نهروان| جنگ صفین}}


===حضور اصحاب و یاران علی(ع) در فتوحات===
===حضور اصحاب و یاران علی(ع) در فتوحات===
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۵۴

ویرایش