Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۵۴
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←منابع) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
فتوحات باعث افزایش تعداد مسلمانان شد ولی از سوی دیگر مقاومت مردم مناطق مقابل را برانگیخت و همین باعث شد که گروهی از جنگاوران مسلمان در مناطق تازه فتح شده ساکن شوند.<ref>رحمتی و آقاجری، «جایگاه تفلیس در قلمرو اسلامی»، ص۲۲۲.</ref> | فتوحات باعث افزایش تعداد مسلمانان شد ولی از سوی دیگر مقاومت مردم مناطق مقابل را برانگیخت و همین باعث شد که گروهی از جنگاوران مسلمان در مناطق تازه فتح شده ساکن شوند.<ref>رحمتی و آقاجری، «جایگاه تفلیس در قلمرو اسلامی»، ص۲۲۲.</ref> | ||
==فتوحات | ==سیر تاریخی فتوحات== | ||
===زمینه اولین لشکرکشی=== | ===زمینه اولین لشکرکشی=== | ||
بر اساس گزارش مورخین دو تن از اعراب به نامهای [[مُثَنَّی بن حارِثه]] و [[سُوَید بن قُحطَبه]] در مرزهای ایران تاخت و تاز و برخی قَصَبهها را نیز غارت میکردند و کسی به تعقیبشان نمیآمد. آنان نامهای به [[ابوبکر]] نوشتند که اوضاع ایران پریشان است و از وی برای هجوم به ایران تقاضای اعزام سپاه کردند. ابوبکر، [[خالد بن ولید]] را مامور کرد که به [[حیره]] رود و با یاران مثنی به سوی [[ایران]] حرکت کند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۷۰ ؛ الدینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۱۱ ؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۸۳.</ref> | بر اساس گزارش مورخین دو تن از اعراب به نامهای [[مُثَنَّی بن حارِثه]] و [[سُوَید بن قُحطَبه]] در مرزهای ایران تاخت و تاز و برخی قَصَبهها را نیز غارت میکردند و کسی به تعقیبشان نمیآمد. آنان نامهای به [[ابوبکر]] نوشتند که اوضاع ایران پریشان است و از وی برای هجوم به ایران تقاضای اعزام سپاه کردند. ابوبکر، [[خالد بن ولید]] را مامور کرد که به [[حیره]] رود و با یاران مثنی به سوی [[ایران]] حرکت کند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۷۰ ؛ الدینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۱۱ ؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۸۳.</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
با نبرد [[مرج الصفر]] اولین شهر شام به دست مسلمانان افتاد.<ref>ابن مسکویه الرازی، تجارب الأمم،۱۳۷۹ش، ج۱ ، ص۲۹۸ </ref>سپس [[دمشق]] به محاصره مسلمانان در آمد.<ref>البلاذری، فتوح البلدان،۱۹۸۸م، ص۱۲۱</ref> گفته شده در زمان محاصره بود که خبر عزل خالد بن ولید بدو رسید. اما یکی از اسقفان شهر با گرفتن اماننامه از او، راه ورود به شهر را به او نشان داد و مسلمانان وارد شهر شدند درگیریهای زیادی در گرفت. با وجود اعتراض برخی از مسلمانان ابو عبیده اماننامه خالد را پذیرفت و به خلیفه نوشت که [[دمشق]] با صلح گشوده شد.<ref>البلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۱۲۳ - ۱۲۵</ref> | با نبرد [[مرج الصفر]] اولین شهر شام به دست مسلمانان افتاد.<ref>ابن مسکویه الرازی، تجارب الأمم،۱۳۷۹ش، ج۱ ، ص۲۹۸ </ref>سپس [[دمشق]] به محاصره مسلمانان در آمد.<ref>البلاذری، فتوح البلدان،۱۹۸۸م، ص۱۲۱</ref> گفته شده در زمان محاصره بود که خبر عزل خالد بن ولید بدو رسید. اما یکی از اسقفان شهر با گرفتن اماننامه از او، راه ورود به شهر را به او نشان داد و مسلمانان وارد شهر شدند درگیریهای زیادی در گرفت. با وجود اعتراض برخی از مسلمانان ابو عبیده اماننامه خالد را پذیرفت و به خلیفه نوشت که [[دمشق]] با صلح گشوده شد.<ref>البلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۱۲۳ - ۱۲۵</ref> | ||
== | === فتح شام === | ||
فتح کامل شام در خلافت [[عمر بن خطاب|عمر]] صورت گرفت. در ۱۵ق [[بعلبک]] و [[حمص]] با مصالحه مردم آن شهرها فتح گردید. در همین سال میان نهر اردن و بحر المیت واقع در شام جنگ بزرگ [[یرموک]] روی داد. هرقل از انطاکیه به [[قسطنطنیه]] گریخت.<ref>المقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵ ، ص۱۸۴</ref> در ۱۶ق قدس به محاصره مسلمانان درآمد. آن شهر نیز طی صلحنامه با مسیحیان و با حضور [[عمر بن خطاب|عمر]] به دست مسلمانان افتاد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۲۲۳</ref> مسلمانان که قدس را از [[معراج]] [[پیامبر]] به یاد داشتند آن را گرامی داشته و [[بیتالمقدس]] نام نهادند.<ref>خسروشاهی، تاریخ بیت المقدس و مسئله فلسطین،۱۳۵۴ ، ص۱۵</ref> | فتح کامل شام در خلافت [[عمر بن خطاب|عمر]] صورت گرفت. در ۱۵ق [[بعلبک]] و [[حمص]] با مصالحه مردم آن شهرها فتح گردید. در همین سال میان نهر اردن و بحر المیت واقع در شام جنگ بزرگ [[یرموک]] روی داد. هرقل از انطاکیه به [[قسطنطنیه]] گریخت.<ref>المقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵ ، ص۱۸۴</ref> در ۱۶ق قدس به محاصره مسلمانان درآمد. آن شهر نیز طی صلحنامه با مسیحیان و با حضور [[عمر بن خطاب|عمر]] به دست مسلمانان افتاد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۲۲۳</ref> مسلمانان که قدس را از [[معراج]] [[پیامبر]] به یاد داشتند آن را گرامی داشته و [[بیتالمقدس]] نام نهادند.<ref>خسروشاهی، تاریخ بیت المقدس و مسئله فلسطین،۱۳۵۴ ، ص۱۵</ref> | ||
===فتح مصر=== | ===فتح مصر=== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
[[ابوموسی اشعری]] [[اهواز]] را فتح کرد و سپس با همراهی [[عمار یاسر]] که جایگزین سعد شده بود شوشتر و [[شوش]] به تسلط مسلمانان در آمد. جنگ نهاوند که به [[فتح الفتوح]] شهره شد، در ۲۰ق رخ داد و با پیروزی مسلمانان خاتمه یافت.<ref>ابن طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، ۱۴۱۸ق، ص۱۸۰ -۱۸۲</ref> | [[ابوموسی اشعری]] [[اهواز]] را فتح کرد و سپس با همراهی [[عمار یاسر]] که جایگزین سعد شده بود شوشتر و [[شوش]] به تسلط مسلمانان در آمد. جنگ نهاوند که به [[فتح الفتوح]] شهره شد، در ۲۰ق رخ داد و با پیروزی مسلمانان خاتمه یافت.<ref>ابن طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، ۱۴۱۸ق، ص۱۸۰ -۱۸۲</ref> | ||
عثمان با عزل [[ابو موسی اشعری]] از بصره، پسر خاله خود [[عبد الله بن عامر]] را والی آنجا نمود و از او خواست رو به فارس و [[خراسان]] گذارد. او با تسخیر اصطخر، دو سپاه به [[کرمان]] و [[خراسان]] فرستاد. [[نیشاپور]]، [[طوس]]، [[مرو]]، سپس [[هرات]] و [[کابل]] به صلح فتح شد. اخنف بن قیس که تحت امر عبد الله عامر بود، پس از سرکوب شورش مرو رو به [[بلخ]] نهاد و آن جا را به صلح گشود.<ref>ابن اعثم،الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۳۷</ref> | عثمان با عزل [[ابو موسی اشعری]] از بصره، پسر خاله خود [[عبد الله بن عامر]] را والی آنجا نمود و از او خواست رو به فارس و [[خراسان]] گذارد. او با تسخیر اصطخر، دو سپاه به [[کرمان]] و [[خراسان]] فرستاد. [[نیشاپور]]، [[طوس]]، [[مرو]]، سپس [[هرات]] و [[کابل]] به صلح فتح شد. اخنف بن قیس که تحت امر عبد الله عامر بود، پس از سرکوب شورش مرو رو به [[بلخ]] نهاد و آن جا را به صلح گشود.<ref>ابن اعثم،الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۳۷</ref> | ||
==آثار و پیامدهای فتوحات== | ==آثار و پیامدهای فتوحات== | ||
خط ۸۷: | خط ۶۷: | ||
* | * | ||
*'''دور کردن و سرگرم ساختن مخالفان''': راهی کردن [[صحابه]] معترض یا مخالف به فتوحات همواره مورد توجه خلافت بود. [[معاویه]] به [[عثمان]] توصیه کرد مخالفانش را به جهاد بفرستد تا زخمهای شترهاشان برایشان مهمتر از نماز باشد.<ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰ق، ج۱ ، ص۴۹ </ref>ابن عامر نیز گفت: آنان را به جهاد مشغول کند تا علیه او شایعه سازی نکنند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۵ش، ج۴ ، ص۳۳۳</ref> | *'''دور کردن و سرگرم ساختن مخالفان''': راهی کردن [[صحابه]] معترض یا مخالف به فتوحات همواره مورد توجه خلافت بود. [[معاویه]] به [[عثمان]] توصیه کرد مخالفانش را به جهاد بفرستد تا زخمهای شترهاشان برایشان مهمتر از نماز باشد.<ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰ق، ج۱ ، ص۴۹ </ref>ابن عامر نیز گفت: آنان را به جهاد مشغول کند تا علیه او شایعه سازی نکنند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۵ش، ج۴ ، ص۳۳۳</ref> | ||
*'''کسب | *'''کسب مشروعیت''': بسیاری از اعراب پس از رحلت پیامبر با حکومت مرکزی سازگاری نداشتند چنان که مسئله [[جنگهای رده|مرتدین]] و مانعین زکات پیش آمد. اما این فتوحات بسیاری از آنها را مجاب کرد. حضرت علی(ع) گوشزد کرده است که «پس از آن خداوند فتوحاتی نصیب مسلمانان کرد، سیری پس از گرسنگی و دارایی پس از ناداری سبب شد تا چیزهایی که از اسلام برایشان خوشایند نبود، در دیدگانشان خوب جلوه کند و آنچه از دین نزدشان مضطرب و متزلزل بود در قلبشان جای گیرد و گفتند: اگر این آیین بر حق نبود، چنین و چنان نمی شد».<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱ ، ص۵۷ </ref> [[حذیفة بن یمان]]، با این که از یاران نزدیک [[امام علی(ع)|علی]] بود و در فتوحات نقش داشت، خلافت عمر را چنین توصیف میکند: «اسلام در زمان عمر مانند مردی رو به جلو بود که هیچ گاه به عقب باز نمیگشت، اما با قتل عمر همواره در عقبروی بود».<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳ ،ص ۲۸۵</ref> | ||
== واکنش امامان به فتوحات == | |||
=== موضع علی(ع) در مورد فتوحات === | |||
هیچ یک از مورخین گزارشی حاکی از حضور [[امیرمومنان(ع)|امیرمومنان]] در فتوحات نقل نکرده است. چنان که عمر از عثمان خواست که از آن حضرت بخواهد که در فتح ایران شخصا در سپاه حضور یابد اما حضرت نپذیرفت، ولی توصیه کرد خود [[خلیفه]] نیز همراه سپاه نرود.<ref>مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ۱۳۴۶ق، ج۲، ص۳۱۸.</ref> | |||
لیکن گزارشهای متعددی از ارائه مشورت توسط آن حضرت به خلفای وقت در دست است. از جمله آن که: | |||
*چون ابوبکر برای فتح شام از اصحاب نظر خواست، نظر علی(ع)را پذیرفت که فرمود چه خلیفه خود شخصا به این نبرد برود و چه لشگری از جانب خود بفرستد در هر دو حال پیروز خواهد بود زیرا از پیامبر شنیده است که دین اسلام بر همه ادیان غلبه خواهد کرد.<ref>ابن اعثم،الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۸۱</ref> | |||
*چون عمر خبر یافت که ایرانیان لشکری عظیم به نهاوند آوردهاند تصمیم گرفت همه سپاهیان را از [[عراق]] و شام بدانجا گسیل کند و خود همراه سپاه به مصاف رود. ولی وقتی از دیگران نظر خواهی نمود تنها علی بود که که او را از فراخواندن سپاه شام برحذر داشت چه احتمال هجوم رومیان را در پی خواهد داشت. آن حضرت هم چنین خلیفه را از همراهی سپاه منع کرد چه در آن صورت ایرانیان در جنگ سختتر و محکمتر خواهند بود.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۷.</ref> | |||
*چون ابوعبیده دمشق را فتح کرد از عمر بن خطاب کسب تکلیف کرد که به کدام سو برود؟ عمر با علی مشورت کرد و حضرت فرمود بدو بنویسد رو به [[بیت المقدس]] گذارد. عمر نیز چنین کرد. [[ابوعبیده جراح|ابوعبیده]] ایلیا را در محاصره گرفت. مردم آن شهر و نیز بیت المقدس شرط کردند که با شخص خلیفه حاضر به عقد صلحنامه و پرداخت [[جزیه]] هستند. همه اصحاب مخالف رفتن خلیفه به [[فلسطین]] بودند اما او با نظر علی(ع) بدان سوی رفت.<ref>واقدی، فتوح الشام، ۱۴۰۹ق، ج۱ ، ص۱۴۴-۱۴۸</ref> | |||
در ایام خلافت [[امام علی]] فتوحات پایان یافت. او حتی برخی از سپاهان در خارج از حجاز- همانند سپاه [[اشعث بن قیس کندی|اشعث]] در آذربایجان- را به عراق فراخواند. چرا که طغیانهای داخلی و [[تحریف]] دین برای وی مهمتر بود. آن حضرت دلیل جنگ با برادران مسلمان را به جهت رسوخ کفر، کژی، شبهه و تأویل در اسلام شمرده است.<ref>نهج البلاغه، خطبه۱۲۲</ref> | |||
{{همچنین ببینید|جنگ جمل| جنگ نهروان| جنگ صفین}} | |||
=== حضور اصحاب و یاران علی(ع) در فتوحات === | |||
[[خالد بن سعید بن عاص]] یکی از شیعیان علی(ع)است که سه ماه از بیعت با ابوبکر خودداری کرد. ابوبکر برای فتح شام او را فرمانده سپاه کرده بود لیکن با توصیه عمر او را عزل نمود.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۵۸ق، ج۲ ، ص۱۱۱.</ref> خالد در [[جنگ اجنادین|جنگ اَجنادَین]]<ref>ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۴۲۲</ref> و به قولی [[جنگ مرج الصفر|جنگ مَرْج الصُّفَّر]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۹۹ </ref>به شهادت رسید. | |||
عمار یاسر جانشین سعد در کوفه گردید و در فتح شوشتر حضور داشت.<ref>ابن طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، ۱۴۱۸ق، ص۱۸۰ -۱۸۲</ref> در فتح شام، [[هاشم بن عتبه بن ابی وقاص|هاشم بن عتبة بن ابیوقاص مرقال]]،<ref>الدینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۲۰</ref> [[فضل بن عباس]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۷ق، ج۴ ، ص۶۶.</ref> و [[مالک اشتر نخعی|مالک اشتر]]<ref>ابن خلدون، دیوان المبتدأ و الخبر، ۱۴۰۸ق، ج۲ ، ص۵۸۱</ref> حضور داشتند. | |||
برخی گفتهاند [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] در زمان فتح [[گرگان]] در سال ۲۹ق همراه سعید بن عاص بودند.<ref>البلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۳۲۶</ref> | |||
در گزارشی دیگر آمده است: هنگامی که امام حسن(ع) عازم جرجان بود، وارد [[اصفهان]] شد.<ref>الأصبهانی، ذکر أخبار إصبهان، ۱۹۳۴م، ج۱ ، ص۴۷</ref> | |||
البته بلاذری خود این گزارش را با عبارت «گفته شده است» آورده که حاکی از عدم اطمینان وی بدان میباشد. چنان که از عبارات نیز بر نمیآید که ایشان برای شرکت در جنگ آمده باشند. برخی محققین [[شیعه]] نیز معتقدند این گزارشها قابل اعتماد نیستند چرا که از یک سو خلفا نسبت به حضور [[اهل بیت]] در فعالیتهای نظامی حساسیت داشتند و از دیگر سو اهل بیت به خاطر مشروعیت ندادن به فتوحات از شرکت در امور نظامی خودداری میکردند.<ref>منتظر القائم، تاریخ امامت، ص۱۰۹</ref>{{یاد|جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید به مجله «تاریخ در آیینه پژوهش، پیش شماره دوم، بهار ۱۳۸۲، مقاله: مواضع امام علی(ع) در برابر فتوحات خلفا»، مراجعه فرمایید. http://noo.rs/D4PuM}} | |||
=== بهرهوری ائمه از ثمرات فتوحات === | |||
== فتوحات از منظر علمای شیعه == | |||
==پانویس== | ==پانویس== |