ابوبکر بن ابیقحافه: تفاوت میان نسخهها
←سیما، شخصیت و شیوه زندگی
خط ۲۲۲: | خط ۲۲۲: | ||
ابوبکر را مردی نرمخو، دوست داشتنی و خوش برخورد وصف کردهاند<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۱۰۸- ۱۰۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۱۷؛ ابن عبدربه، العقد الفرید، ۱۴۰۲ق، ج۳، ص۲۸۴.</ref> و بنابر آنچه در برخی منابع تاریخی آمده، بسیار رقیق القلب و اشک در آستین بوده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۹؛ ۱۸۰؛ ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ۱۳۵۶ق، ج۱، ص۱۳-۱۵.</ref> بول نیز نوشته است که جز در چند مورد، رفتاری خشونتآمیز از وی دیده نشده است و همو رفتار مسالمتآمیز وی را با مرتدان سبب اعاده آرامش به جزیرهالعرب میداند.<ref>EI۱</ref> | ابوبکر را مردی نرمخو، دوست داشتنی و خوش برخورد وصف کردهاند<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۱۰۸- ۱۰۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۱۷؛ ابن عبدربه، العقد الفرید، ۱۴۰۲ق، ج۳، ص۲۸۴.</ref> و بنابر آنچه در برخی منابع تاریخی آمده، بسیار رقیق القلب و اشک در آستین بوده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۹؛ ۱۸۰؛ ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ۱۳۵۶ق، ج۱، ص۱۳-۱۵.</ref> بول نیز نوشته است که جز در چند مورد، رفتاری خشونتآمیز از وی دیده نشده است و همو رفتار مسالمتآمیز وی را با مرتدان سبب اعاده آرامش به جزیرهالعرب میداند.<ref>EI۱</ref> | ||
در برابر این دیدگاه، لامنس به استناد منابع اهل سنت نظری بسیار متفاوت درباره ابوبکر دارد. وی مینویسد: ابوبکر در روایات مؤمنی ساده و انسانی خوب و حساس معرفی شده است که زود اشکش جاری میشد، اما درحقیقت، وی مردی نیرومند، جدی و چندان خشن، یا خشمگین بود که حتی مردی سرسخت چون عمر را گاه به عقبنشینی وا میداشت. همو به استناد روایتی از بلاذری<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۱۵.</ref> مینویسد که پیامبر(ص) نیز چنین نظری درباره ابوبکر داشته، زیرا عایشه را در خشونت دختر واقعی پدرش خوانده است. لامنس عقیده دارد که ابوبکر نه تنها به سبب برتری سِنّی، بلکه به برکت ظاهری آرامتر و نرمتر و دوراندیشی و خویشتنداری، بر عمر تسلط داشت{{یاد| یعقوبی نظری کاملاً مخالف دارد. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۸.}} و او را در روز [[سقیفه]] چون شاگردی دستآموز رهبری کرد. در سرکوبی سرکشان مرتد، با تصمیم استوار خویش به رغم نظر بزرگان صحابه اقدام کرد و بیمی از هجوم شورشیان به مدینه به دل راه نداد.<ref>نک: ص۱۲۵-۱۲۷</ref> | در برابر این دیدگاه، لامنس ( خاور شنماس بلژیکی. به انگلیسی: Henri Lammens درگذشت: ۱۹۳۷م.)به استناد منابع اهل سنت نظری بسیار متفاوت درباره ابوبکر دارد. وی مینویسد: ابوبکر در روایات مؤمنی ساده و انسانی خوب و حساس معرفی شده است که زود اشکش جاری میشد، اما درحقیقت، وی مردی نیرومند، جدی و چندان خشن، یا خشمگین بود که حتی مردی سرسخت چون عمر را گاه به عقبنشینی وا میداشت. همو به استناد روایتی از بلاذری<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۱۵.</ref> مینویسد که پیامبر(ص) نیز چنین نظری درباره ابوبکر داشته، زیرا عایشه را در خشونت دختر واقعی پدرش خوانده است. لامنس عقیده دارد که ابوبکر نه تنها به سبب برتری سِنّی، بلکه به برکت ظاهری آرامتر و نرمتر و دوراندیشی و خویشتنداری، بر عمر تسلط داشت{{یاد| یعقوبی نظری کاملاً مخالف دارد. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۸.}} و او را در روز [[سقیفه]] چون شاگردی دستآموز رهبری کرد. در سرکوبی سرکشان مرتد، با تصمیم استوار خویش به رغم نظر بزرگان صحابه اقدام کرد و بیمی از هجوم شورشیان به مدینه به دل راه نداد.<ref>نک: ص۱۲۵-۱۲۷</ref> | ||
تندخویی ابوبکر را، خبری که واقدی از اسماء دختر او و از آل نَضْاء روایت کرده است، تأیید میکند. بنابراین خبر، ابوبکر در حضور پیامبر و در حال احرام غلامش را به جرم گم کردن شتر و زاد و برگ سفر به باد کتک گرفته است.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۱۰۹۴.</ref> به گفته لامنس تصویری که از شخصیت نخستین جانشین پیامبر(ص) در روایات اسلامی ارائه گردیده، بر اثر عوامل گوناگون پدید آمده و از وسایل مختلف دینی، سیاسی، خانوادگی و قبیلهای برای گسترش وسیع و سریع آن استفاده شده است. این تصویر که از طریق همین منابع بر تاریخنگاری اسلامی و نیز بر پژوهشهای خاورشناسان تحمیل شده، به هیچ روی نمایانگر شخصیت واقعی ابوبکر نیست. وی مینویسد: از لحاظ اصول اعتقادی، ابوبکر بایست بهترین و کاملترین مسلمان باشد، از این روی، مکتب نیرومند مدینه و نویسندگانی مؤثر از خانواده زبیریان (از بستگان ابوبکر) در راه پرداختن چنین چهرهای از او گام نهادند و سرانجام توفیق یافتند تا نام ابوبکر با «فضایل» و «خصایص» همراه گردد. | تندخویی ابوبکر را، خبری که واقدی از اسماء دختر او و از آل نَضْاء روایت کرده است، تأیید میکند. بنابراین خبر، ابوبکر در حضور پیامبر و در حال احرام غلامش را به جرم گم کردن شتر و زاد و برگ سفر به باد کتک گرفته است.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۱۰۹۴.</ref> به گفته لامنس تصویری که از شخصیت نخستین جانشین پیامبر(ص) در روایات اسلامی ارائه گردیده، بر اثر عوامل گوناگون پدید آمده و از وسایل مختلف دینی، سیاسی، خانوادگی و قبیلهای برای گسترش وسیع و سریع آن استفاده شده است. این تصویر که از طریق همین منابع بر تاریخنگاری اسلامی و نیز بر پژوهشهای خاورشناسان تحمیل شده، به هیچ روی نمایانگر شخصیت واقعی ابوبکر نیست. وی مینویسد: از لحاظ اصول اعتقادی، ابوبکر بایست بهترین و کاملترین مسلمان باشد، از این روی، مکتب نیرومند مدینه و نویسندگانی مؤثر از خانواده زبیریان (از بستگان ابوبکر) در راه پرداختن چنین چهرهای از او گام نهادند و سرانجام توفیق یافتند تا نام ابوبکر با «فضایل» و «خصایص» همراه گردد. | ||
در منابع اهل سنت، اعم از کتاب تاریخی و شرححالنویسی و سیرهنگاری، فصول و بخشهایی به فضایل و مناقب ابوبکر اختصاص یافته و در این جهت به آیاتی از قرآن که به زعم آنان درشأن ابوبکر نازل شده و احادیثی که به اعتقاد آنان پیامبر(ص) در فضیلت وی بر زبان آورده، استشهاد شده است. از این قبیل است این آیات: إِنَّ اللَّـهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ<ref>سوره توبه، آیه ۱۱۱</ref>؛ فَاَمّا مَنْ اَعْطی وَاتَّقی<ref>سوره لیل، آیه ۵.</ref>؛ ثانی اثْنَینِ... فَاَنْزَلَ اللهُ سَکینَتَهُ عَلَیهِ<ref>سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> و...<ref>عظم، اشهر مشاهیر الاسلام، ۱۴۰۳ق، ص۱۴-۱۵؛ ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ۱۴۰۵ق، ص۹۸-۱۰۲.</ref> و این احادیث: لوکنت متخذاً من امتی خلیلاً لاتخذت ابابکر و لکن اخی | در منابع اهل سنت، اعم از کتاب تاریخی و شرححالنویسی و سیرهنگاری، فصول و بخشهایی به فضایل و مناقب ابوبکر اختصاص یافته و در این جهت به آیاتی از قرآن که به زعم آنان درشأن ابوبکر نازل شده و احادیثی که به اعتقاد آنان پیامبر(ص) در فضیلت وی بر زبان آورده، استشهاد شده است. از این قبیل است این آیات: إِنَّ اللَّـهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ<ref>سوره توبه، آیه ۱۱۱</ref>؛ فَاَمّا مَنْ اَعْطی وَاتَّقی<ref>سوره لیل، آیه ۵.</ref>؛ ثانی اثْنَینِ... فَاَنْزَلَ اللهُ سَکینَتَهُ عَلَیهِ<ref>سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> و...<ref>عظم، اشهر مشاهیر الاسلام، ۱۴۰۳ق، ص۱۴-۱۵؛ ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ۱۴۰۵ق، ص۹۸-۱۰۲.</ref> و این احادیث: لوکنت متخذاً من امتی خلیلاً لاتخذت ابابکر و لکن اخی و صاحبی<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۳۱۳ق، ج۴، ص۱۹۱.</ref>؛ مَثَل ابوبکر کمثل میکائیل ینزل برضاءالله...<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۱۰۹.</ref> و بسیاری حدیثهای دیگر.<ref>برای نمونه رجوع کنید به: بخاری، صحیح البخاری، ۱۳۱۳ق، ج۴، ص۱۸۹-۱۹۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۵-۱۷۸؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۳۷۱ق، ص۳۸-۶۸.</ref> [[علامه امینی]] بخش عمده مجلد هفتم کتاب [[الغدیر]] را به نقد روایات مربوط به این فضایل اختصاص داده است.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۰۳ق، ص۸۷-۳۱۲.</ref> | ||
روایاتی چند حکایت دارد که ابوبکر در [[تعبیر خواب]] دست داشته است و خواب کسانی و از آن میان، خواب پیامبر(ص) را تعبیر کرده است.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۵۰۷، ۵۴۳-۵۴۴؛ ج۲، ص۷۴۷، ۹۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۷.</ref> واقدی در خبری به شعرشناسی وی نیز اشارهای کرده است.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۸۰۷.</ref> ابن اثیر چند تن از صحابه چون عمر، عثمان، علی(ع)، [[عبدالرحمن بن عوف]]، [[ابن مسعود]] و... را از راویان ابوبکر شمرده است.<ref>ابن اثیر الجزری، اسدالغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۵</ref> اما با اینکه وی جزء معدود کسانی است که بیش از دیگران با پیامبر(ص) مصاحبت داشته، فقط ۱۴۲ حدیث از او روایت شده است. | روایاتی چند حکایت دارد که ابوبکر در [[تعبیر خواب]] دست داشته است و خواب کسانی و از آن میان، خواب پیامبر(ص) را تعبیر کرده است.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۵۰۷، ۵۴۳-۵۴۴؛ ج۲، ص۷۴۷، ۹۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۷.</ref> واقدی در خبری به شعرشناسی وی نیز اشارهای کرده است.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۸۰۷.</ref> ابن اثیر چند تن از صحابه چون عمر، عثمان، علی(ع)، [[عبدالرحمن بن عوف]]، [[ابن مسعود]] و... را از راویان ابوبکر شمرده است.<ref>ابن اثیر الجزری، اسدالغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۵</ref> اما با اینکه وی جزء معدود کسانی است که بیش از دیگران با پیامبر(ص) مصاحبت داشته، فقط ۱۴۲ حدیث از او روایت شده است. | ||
ابوبکر در | ابوبکر در سُنْح( یا سُنُح محلی در یک میلی مدینه <ref>حموی، معجم البلدان،۱۳۹۹ق، ۱۹۷۹م، ج۳، ص۲۶۵.</ref>) با همسرش حبیبه دختر خارجه در اتاقی از شاخه خشک درخت خرما زندگی میکرد و تا ۶ یا ۷ ماه پس از بیعت که به مدینه آمد، چیزی بر آن نیفزود. روزها گاه پیاده و گاه با اسب به مدینه میآمد و پس از نماز عشا پیش خانوادهاش باز میگشت. در سنح برای همسایگان شیر میدوشید و گوسفندانش را به چرا میبرد و تا مدتها پس از بیعت نیز بدین کار ادامه میداد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۴۳۲؛ ابن اثیر الجزری، اسدالغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۱۹؛ عظم، اشهر مشاهیر الاسلام، ۱۴۰۳ق، ص۸۹، به نقل از ابن عساکر.</ref> همچنین از همین روایات برمیآید که وی تا چندی پس از خلافت، بامدادان در حالی که جامههایی بر دوش افکنده بود، برای کسب و کار به بازار میرفت. این وضع تا آنگاه که ابوعبیده متولی بیتالمال، حقوقی برای وی تعیین کرد، ادامه داشت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref> در باب مقدار حقوق ابوبکر اختلاف است: گفتهاند که برای وی چیزی در حد یکی از مهاجران تعیین شده بود: یعنی نیمی، یا به روایتی، پارهای از یک گوسفند برای خوراک روزانه و جامه تابستانی و زمستانی. همچنین سخن از ۵۰۰‘۲، ۰۰۰‘۶ درهم در سال نیز به میان آمده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۸۴-۱۸۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۴۳۲.</ref> | ||
==وفات== | ==وفات== |