پرش به محتوا

خطبه امام حسین در روز عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۳: خط ۲۳:
نویسندگان نامه‌ها دعوت خود را انکار نمودند.<ref>ابومخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۰۸.</ref> پس از سخنان امام حسین(ع) [[قیس بن اشعث]] گفت: چرا با پسرعمویت(یزید) بیعت نمی‌کنی؟ امام حسین(ع) فرمود: «لا وَ اللهِ لَا أُعْطِيكُمْ بِيَدِي إِعْطَاءَ الذَّلِيلِ وَ لَا أَفِرُّ فِرَارَ الْعَبِيدِ؛ به خدا قسم، دستم را همچون انسان‌های ذلیل در دست شما قرار نمی‌دهم و مانند بنده‌ها فرار نمی‌کنم».<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref>
نویسندگان نامه‌ها دعوت خود را انکار نمودند.<ref>ابومخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۰۸.</ref> پس از سخنان امام حسین(ع) [[قیس بن اشعث]] گفت: چرا با پسرعمویت(یزید) بیعت نمی‌کنی؟ امام حسین(ع) فرمود: «لا وَ اللهِ لَا أُعْطِيكُمْ بِيَدِي إِعْطَاءَ الذَّلِيلِ وَ لَا أَفِرُّ فِرَارَ الْعَبِيدِ؛ به خدا قسم، دستم را همچون انسان‌های ذلیل در دست شما قرار نمی‌دهم و مانند بنده‌ها فرار نمی‌کنم».<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref>


== متن و ترجمه خطبه==
== متن و ترجمه خطبه ==
{{نقل قول دوقلو تاشو
{{متن خطبه امام حسین در روز عاشورا}}
|تیتر=
|أَيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا قَوْلِي وَ لَا تَعْجَلُوا حَتَّى أَعِظَكُمْ بِمَا يَحِقُّ لَكُمْ عَلَيَّ وَ حَتَّى أُعْذِرَ إِلَيْكُمْ فَإِنْ أَعْطَيْتُمُونِي النَّصَفَ كُنْتُمْ بِذَلِكَ أَسْعَدَ وَ إِنْ لَمْ تُعْطُونِي النَّصَفَ مِنْ أَنْفُسِكُمْ فَأَجْمِعُوا رَأْيَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتابَ وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ
 
ثُمَّ حَمِدَ اللهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ ذَكَرَ اللهَ بِمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ (ص) وَ عَلَى مَلَائِكَةِ اللهِ وَ أَنْبِيَائِهِ فَلَمْ يُسْمَعْ مُتَكَلِّمٌ قَطُّ قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ أَبْلَغُ فِي مَنْطِقٍ مِنْهُ ثُمَّ قَالَ أَمَّا بَعْدُ فَانْسُبُونِي فَانْظُرُوا مَنْ أَنَا ثُمَّ ارْجِعُوا إِلَى أَنْفُسِكُمْ وَ عَاتِبُوهَا فَانْظُرُوا هَلْ يَصْلُحُ لَكُمْ قَتْلِي وَ انْتِهَاكُ حُرْمَتِي أَ لَسْتُ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكُمْ وَ ابْنَ وَصِيِّهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ وَ أَوَّلِ الْمُؤْمِنِينَ الْمُصَدِّقِ لِرَسُولِ اللهِ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ أَ وَ لَيْسَ حَمْزَةُ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ عَمِّي أَ وَ لَيْسَ جَعْفَرٌ الطَّيَّارُ فِي الْجَنَّةِ بِجِنَاحَيْنِ عَمِّي
 
أَ وَ لَمْ يَبْلُغْكُمْ مَا قَالَ رَسُولُ اللهِ لِي وَ لِأَخِي هَذَانِ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَإِنْ صَدَّقْتُمُونِي بِمَا أَقُولُ وَ هُوَ الْحَقُّ وَ اللهِ مَا تَعَمَّدْتُ كَذِباً مُنْذُ عَلِمْتُ أَنَّ اللهَ يَمْقُتُ عَلَيْهِ أَهْلَهُ وَ إِنْ كَذَّبْتُمُونِي فَإِنَّ فِيكُمْ مَنْ لَوْ سَأَلْتُمُوهُ عَنْ ذَلِكَ أَخْبَرَكُمْ سَلُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللهِ الْأَنْصَارِيَّ وَ أَبَا سَعِيدٍ الْخُدْرِيَّ وَ سَهْلَ بْنَ سَعْدٍ السَّاعِدِيَّ وَ زَيْدَ بْنَ أَرْقَمَ وَ أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ يُخْبِرُوكُمْ أَنَّهُمْ سَمِعُوا هَذِهِ الْمَقَالَةَ مِنْ رَسُولِ اللهِ ص لِي‏ وَ لِأَخِي أَ مَا فِي هَذَا حَاجِزٌ لَكُمْ عَنْ سَفْكِ دَمِي
 
فَقَالَ لَهُ شِمْرُ بْنُ ذِي الْجَوْشَنِ هُوَ يَعْبُدُ اللهَ عَلى‏ حَرْفٍ إِنْ كَانَ يَدْرِي مَا تَقَوَّلَ فَقَالَ لَهُ حَبِيبُ بْنُ مُظَاهِرٍ وَ اللَهِ إِنِّي لَأَرَاكَ تَعْبُدُ اللهَ عَلَى سَبْعِينَ حَرْفاً وَ أَنَا أَشْهَدُ أَنَّكَ صَادِقٌ مَا تَدْرِي مَا يَقُولُ قَدْ طَبَعَ اللهُ عَلَى قَلْبِكَ
 
ثُمَّ قَالَ لَهُمُ الْحُسَيْنُ ع فَإِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ هَذَا أَ فَتَشُكُّونَ أَنِّي ابْنُ بِنْتِ نَبِيِّكُمْ فَوَ اللهِ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ ابْنُ بِنْتِ نَبِيٍّ غَيْرِي فِيكُمْ وَ لَا فِي غَيْرِكُمْ وَيْحَكُمْ أَ تَطْلُبُونِّي بِقَتِيلٍ مِنْكُمْ قَتَلْتُهُ أَوْ مَالٍ لَكُمُ اسْتَهْلَكْتُهُ أَوْ بِقِصَاصِ جِرَاحَةٍ فَأَخَذُوا لَا يُكَلِّمُونَهُ
 
فَنَادَى يَا شَبَثَ بْنَ رِبْعِيٍّ يَا حَجَّارَ بْنَ أَبْجَرَ يَا قَيْسَ بْنَ الْأَشْعَثِ يَا يَزِيدَ بْنَ الْحَارِثِ أَ لَمْ تَكْتُبُوا إِلَيَّ أَنْ قَدْ أَيْنَعَتِ الثِّمَارُ وَ اخْضَرَّ الْجَنَابُ وَ إِنَّمَا تَقْدَمُ عَلَى جُنْدٍ لَكَ مُجَنَّدٍ
 
فَقَالَ لَهُ قَيْسُ بْنُ الْأَشْعَثِ مَا نَدْرِي مَا تَقُولُ وَ لَكِنِ انْزِلْ عَلَى حُكْمِ بَنِي عَمِّكَ فَإِنَّهُمْ لَمْ يُرُوكَ إِلَّا مَا تُحِبُّ فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْنُ لَا وَ اللهِ لَا أُعْطِيكُمْ بِيَدِي إِعْطَاءَ الذَّلِيلِ وَ لَا أَفِرُّ فِرَارَ الْعَبِيدِ
 
ثُمَّ نَادَى يَا عِبَادَ اللهِ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ أَعُوذُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷-۹۸.</ref>| ای گروه مردم گفتار مرا بشنوید و شتاب نکنید تا شما را به آنچه حق شما بر من است پند دهم، و عذر خود را بر شما آشکار کنم پس اگر انصاف دهید سعادتمند خواهید شد و اگر انصاف ندهید پس نیک بنگرید تا نباشد کار شما بر شما اندوهی سپس درباره من آنچه خواهید انجام دهید و مهلتم ندهید، همانا ولی من آن خدائی است که قرآن را فرو فرستاد و او است سرپرست و یار مردمان شایسته.
 
سپس حمد و ثنای پروردگار را به‌جا آورد، و به آنچه شایسته بود از او یاد کرد و بر پیغمبر خدا(ص) و [[فرشته|فرشتگان]]ش و پیمبران درود فرستاد، و از هیچ سخنوری پیش از او و نه پس از آن حضرت سخنی بلیغ‌تر و رساتر از سخنان او شنیده نشد، سپس فرمود: اما بعد، پس نَسَب و نژاد مرا بسنجید و ببینید من کیستم سپس به خود آئید و خویش را سرزنش کنید و بنگرید آیا کشتن من و دریدن پرده حرمتم برای شما سزاوار است؟ آیا من پسر [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|  دختر پیغمبر]] شما و فرزند[[امام علی علیه‌السلام|وصی]]  او نیستم، آن کس که پسر عموی رسول خدا و اولین کس بود که رسول خدا(ص) را در آنچه از جانب پروردگارش آورده بود تصدیق کرد؟ آیا [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه سیدالشهداء]] عموی من نیست؟ آیا [[جعفر بن ابی‌طالب]] که با دو بال در [[بهشت]] پرواز کند عموی من نیست؟
 
آیا به شما نرسیده آنچه رسول خدا(ص) درباره من و برادرم فرمود: که این دو آقایان جوانان اهل بهشت هستند؟ پس اگر تصدیق سخن مرا بکنید حق همان است، به خدا از روزی که دانسته‌ام خدا دروغگو را دشمن دارد دروغ نگفته‌ام، و اگر به دروغم نسبت دهید پس همانا در میان شما کسانی هستند که اگر از آنان بپرسید شما را به آنچه من گفتم آگاهی دهند، بپرسید از [[جابر بن عبدالله انصاری]]، و [[ابوسعید خدری|ابو سعید خدری]]، و [[سهل بن سعد ساعدی]]، و [[زید بن ارقم]]، و انس بن مالک تا به شما آگاهی دهند که این گفتار را از پیغمبر(ص) درباره من و برادرم شنیده‌اند، آیا این گفتار رسول خدا(ص) جلوگیری از ریختن خون من نمی‌کند؟
 
[[شمر بن ذی‌الجوشن]] گفت: او خدا را بر یک حرف می‌پرستد(کنایه از اینکه خدا را فقط با زبان می‌پرستد) و نمی‌داند که چه می‌گوید. [[حبیب بن مظاهر]] به او گفت: به خدا من ترا چنین می‌بینم که بر هفتاد حرف نیز خدا را پرستش کنی، و من گواهی دهم که تو راست می‌گوئی، و ندانی او چه می‌گوید خدا دل تو را (از پذیرش سخن حق) مهر کرده است.
 
سپس حسین علیه‌السلام فرمود: اگر در این سخن هم تردید دارید آیا در این نیز تردید دارید که من پسر دختر پیغمبر شما هستم؟ بخدا در میان مشرق و مغرب پسر دختر پیغمبری جز من نیست چه در میان شما و چه در غیر شما! وای بر شما آیا کسی از شما کشته‌ام که خون او از من می‌خواهید؟ یا مالی از شما برده‌ام؟ یا قصاص جراحتی از من می‌خواهید؟
 
پس از آن آن حضرت فریاد زد:‌ای [[شبث بن ربعی تمیمی|شبث بن ربعی]]، و ‌ای [[حجار بن ابجر عجلی|حجار بن ابجر]]، و‌ ای [[قیس بن اشعث کندی|قیس بن اشعث]]، و ‌ای [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن حارث]]، آیا شما به من ننوشتید: که میوه‌ها رسیده و باغ‌ها سرسبز شده و تو بر لشکری آماده یاری‌ات وارد خواهی شد؟
 
قیس بن اشعث گفت: ما ندانیم تو چه می‌گوئی ولی به حکم [[یزید بن معاویه|پسر عمویت ]]  تن در ده زیرا که او چیزی جز آنچه تو دوست داری درباره تو انجام نخواهند داد!؟
 
حسین علیه‌السلام فرمود: نه به خدا، نه دست خواری به شما خواهم داد، و نه مانند بندگان فرار خواهم نمود، سپس فرمود:‌ای بندگان خدا همانا من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه برم از اینکه آزاری به من برسانید، به پروردگار خود و پروردگار شما پناه برم از هر سرکشی که به [[قیامت|روز جزا]] ایمان نیاورد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، ج۲، ص۱۰۰-۱۰۱. </ref>
}}


==خطبه دوم==
==خطبه دوم==