حدیث یوم الدار: تفاوت میان نسخهها
←اختلافات درباره حدیث
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
۱. '''اختلاف درباره مکان و مخاطب واقعه:''' | ۱. '''اختلاف درباره مکان و مخاطب واقعه:''' | ||
در منابع اهل سنت مخاطبین انذار به سه صورت بیان شده است: | در منابع اهل سنت مخاطبین انذار به سه صورت بیان شده است: | ||
* در منابعی نظیر: صحیح بخاری،<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۱۱۱.</ref> صحیح مسلم،<ref>نیشابوری، صحیح مسلم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ح۲۰۸، ص۱۹۴.</ref> تفسیر طبری<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۹، ص۱۳۹.</ref> تفسیر ابن کثیر،<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۲۱۰.</ref> تاریخ طبری،<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۲۱۶.</ref> البدایه و النهایه،<ref>ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۴.</ref> مخاطبین انذار | * در منابعی نظیر: صحیح بخاری،<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۱۱۱.</ref> صحیح مسلم،<ref>نیشابوری، صحیح مسلم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ح۲۰۸، ص۱۹۴.</ref> تفسیر طبری<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۹، ص۱۳۹.</ref> تفسیر ابن کثیر،<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۲۱۰.</ref> تاریخ طبری،<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۲۱۶.</ref> البدایه و النهایه،<ref>ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۴.</ref> مخاطبین انذار کافران بیان شده است و آیه مربوط به ابتدای رسالت پيامبر(ص) ذکر شده است و پيامبر اکرم(ص) در اين دوران مدعوين را به سوی اسلام دعوت کرده و از کفر انذار دادند. و آن حضرت وقتی می خواستند عشيره خود را دعوت و انذار کند بر روی [[صفا و مروه|کوه صفا]] رفتند و فرياد زدند: «يا صباحاه يا صباحاه». | ||
* در منابعی نظیر: تاریخ طبری،<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۲۱۷.</ref> تفسیر طبری،<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱۹، ص۱۴۱.</ref> تفسیر ابن کثیر،<ref>ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۲۱۳.</ref> البدایه و النهایه،<ref>ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۶.</ref> خصائص امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع)،<ref>نسائی، خصائص امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۴ق، ص۹۹.</ref> المسند،<ref>شاشی، المسند، | * در منابعی نظیر: تاریخ طبری،<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۲۱۷.</ref> تفسیر طبری،<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱۹، ص۱۴۱.</ref> تفسیر ابن کثیر،<ref>ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۲۱۳.</ref> البدایه و النهایه،<ref>ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۶.</ref> خصائص امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع)،<ref>نسائی، خصائص امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۴ق، ص۹۹.</ref> المسند،<ref>شاشی، المسند، مکتبة العلوم و الحکم، ج۲، ص۱۶۴.</ref> تفسیر ابن کثیر<ref>ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۲۱۱.</ref> مخاطبان انذار کافران بیان شده است و نشان می دهد که رسول خدا(ص) هنگامی که این آیه بر آن حضرت نازل شد، به علی(ع) دستور داد که طعام تهیه کند و فرزندان عبدالمطلب را در خانه عمویش ابو طالب دعوت کند. پیامبر(ص) آنها را خواند و اسلام آوردند و فرمود: هر کس در این امر با او بیعت کند برادر و [[صحابه|صحابی]] و وصی و جانشین او خواهد بود که فقط علی(ع) بیعت نمود. | ||
* در منابعی نظیر: صحیح بخاری،<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق،ج۳، ص۱۷۱.</ref> صحیح مسلم،<ref>نیشابوری، صحیح مسلم، ۱۴۱۲ق،ج۱، ص۱۹۲.</ref> | * در منابعی نظیر: صحیح بخاری،<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق،ج۳، ص۱۷۱.</ref> صحیح مسلم،<ref>نیشابوری، صحیح مسلم، ۱۴۱۲ق،ج۱، ص۱۹۲.</ref> مخاطبانِ انذار را مسلمانان و انذار آنان را از عذابِ [[گناه| معصیت]] میداند. | ||
در منابع شیعه: | در منابع شیعه: | ||
تفسیر القمی،<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۱.</ref> [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرایع]]،<ref>ابنبابویه، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۱، باب۳۳، ح۱، ص ۱۶۹.</ref> الأمالی،<ref>طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۸۲.</ref> البرهان فی تفسیر القرآن،<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | تفسیر القمی،<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۱.</ref> [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرایع]]،<ref>ابنبابویه، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۱، باب۳۳، ح۱، ص ۱۶۹.</ref> الأمالی،<ref>طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۸۲.</ref> البرهان فی تفسیر القرآن،<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> مخاطبان اقربای(خویشان) خاصِّ آن حضرت بیان شده است که به دستور خداوندمتعال در خانه ابوطالب در جهت ابلاغ علنی [[نبوت|رسالت]] و مسأله خلافت امام علی(ع) است. | ||
۲. '''اختلاف در کلمات و تعابیر روایت:''' طبق تقریر و برداشت [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]<ref>نگاه کنید به: امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۷۹، ۲۸۰.</ref> جز صورتی که ذکر شد، شش صورت دیگر در منابع نقل شده است:<br /> | ۲. '''اختلاف در کلمات و تعابیر روایت:''' طبق تقریر و برداشت [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]<ref>نگاه کنید به: امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۷۹، ۲۸۰.</ref> جز صورتی که ذکر شد، شش صورت دیگر در منابع نقل شده است:<br /> | ||
*«مَن یبَایعُنی عَلی اَنْ یکونَ اَخی وَ صاحِبی وَ ولیکمْ مِنْ بَعْدی؟»<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۹۸ به نقل از منابع اهل سنت مانند حافظ ابنمردویه.</ref> در این نقل، کلمه «خلیفتی» نیامده اما تعبیر | *«مَن یبَایعُنی عَلی اَنْ یکونَ اَخی وَ صاحِبی وَ ولیکمْ مِنْ بَعْدی؟»<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۹۸ به نقل از منابع اهل سنت مانند حافظ ابنمردویه.</ref> در این نقل، کلمه «خلیفتی» نیامده اما تعبیر «ولیُّکمْ» آمده که در نقل نخست موجود نیست. میتوان گفت که این نقل، با توجه به معنای «[[ولایت|ولی]]»(سرپرست) و «[[ولایت]]»(سرپرستی)، آن نقل را تقویت میکند. | ||
*«أَیُّکمْ یَنْتَدِبُ أَنْ یکونَ أَخِی وَ وَزِیرِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِی أُمَّتِی وَ وَلِیَّ کلِّ مُؤْمِنٍ.... اللَّهُمَّ امْلَأْ جَوْفَهُ عِلْماً وَ فَهْماً وَ حُکماً ثُمَّ قَالَ لِأَبِی طَالِبٍ یا أَبَا طَالِبٍ اسْمَعِ الْآنَ لِابْنِک وَ أَطِعْ فَقَدْ جَعَلَهُ اللهُ مِنْ نَبِیّهِ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی.»«کدام یک از شما در اين امر به معاونت و يارى من بر مىخيزد تا آنكه برادر و وصىّ من و جانشين من در ميان امتم و ولیِّ هر مؤمنی بوده باشد؟...بارالها دلش را از علم و فهم و حکمت پرکن.آنگاه پیامبر به پدرم (ابوطالب) فرمود: ای ابوطالب از اینک گوش به فرمان پسرت باش و از او اطاعت کن زیرا که به تحقیق خداوند او را همانند هارون برای موسی قرارداده است. <ref>هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۷۷۹.</ref> این نقل افزون بر آنکه نقل دوم را پوشش میدهد، به [[حدیث منزلت]] نیز اشاره دارد و تأکیدی بر خلافت بلافصل علی (ع)است. | *«أَیُّکمْ یَنْتَدِبُ أَنْ یکونَ أَخِی وَ وَزِیرِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِی أُمَّتِی وَ وَلِیَّ کلِّ مُؤْمِنٍ.... اللَّهُمَّ امْلَأْ جَوْفَهُ عِلْماً وَ فَهْماً وَ حُکماً ثُمَّ قَالَ لِأَبِی طَالِبٍ یا أَبَا طَالِبٍ اسْمَعِ الْآنَ لِابْنِک وَ أَطِعْ فَقَدْ جَعَلَهُ اللهُ مِنْ نَبِیّهِ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی.»«کدام یک از شما در اين امر به معاونت و يارى من بر مىخيزد تا آنكه برادر و وصىّ من و جانشين من در ميان امتم و ولیِّ هر مؤمنی بوده باشد؟...بارالها دلش را از علم و فهم و حکمت پرکن.آنگاه پیامبر به پدرم (ابوطالب) فرمود: ای ابوطالب از اینک گوش به فرمان پسرت باش و از او اطاعت کن زیرا که به تحقیق خداوند او را همانند هارون برای موسی قرارداده است. <ref>هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۷۷۹.</ref> این نقل افزون بر آنکه نقل دوم را پوشش میدهد، به [[حدیث منزلت]] نیز اشاره دارد و تأکیدی بر خلافت بلافصل علی (ع)است. | ||
*«مَنْ یؤَاخِینِی وَ یوَازِرُنِی وَ یکونُ وَلِیی وَ وَصِیی بَعْدِی وَ خَلِیفَتِی فِی أَهْلِی وَ یقْضِی دَینِی.»<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۱۸۲.</ref> این نقل تمامی تعابیر نقل نخست را پوشش میدهد. | *«مَنْ یؤَاخِینِی وَ یوَازِرُنِی وَ یکونُ وَلِیی وَ وَصِیی بَعْدِی وَ خَلِیفَتِی فِی أَهْلِی وَ یقْضِی دَینِی.»<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۱۸۲.</ref> این نقل تمامی تعابیر نقل نخست را پوشش میدهد. | ||
*«وَ إِنَّ اللهَ لَمْ یبْعَثْ نَبِیاً إِلَّا وَ جَعَلَ لَهُ مِنْ أَهْلِهِ أَخاً وَ وَزِیراً وَ وَارِثاً وَ وَصِیاً وَ خَلِیفَةً فِی أَهْلِهِ فَأَیکمْ یقُومُ فَیبَایعُنِی عَلَی أَنَّهُ أَخِی وَ وَارِثِی وَ وَزِیرِی وَ وَصِیی وَ یکونُ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَانَبِی بَعْدِی؟»<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۸۳.</ref> این نقل نیز تمامی تعابیر نقل نخست را پوشش میدهد و افزون بر این، به [[حدیث منزلت]] نیز تصریح دارد. | *«وَ إِنَّ اللهَ لَمْ یبْعَثْ نَبِیاً إِلَّا وَ جَعَلَ لَهُ مِنْ أَهْلِهِ أَخاً وَ وَزِیراً وَ وَارِثاً وَ وَصِیاً وَ خَلِیفَةً فِی أَهْلِهِ فَأَیکمْ یقُومُ فَیبَایعُنِی عَلَی أَنَّهُ أَخِی وَ وَارِثِی وَ وَزِیرِی وَ وَصِیی وَ یکونُ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَانَبِی بَعْدِی؟»<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۸۳.</ref> این نقل نیز تمامی تعابیر نقل نخست را پوشش میدهد و افزون بر این، به [[حدیث منزلت]] نیز تصریح دارد. | ||
*«فَأَیکمْ یبَایعُنِی عَلَی أَنْ یکونَ أَخِی وَ صَاحِبِی وَ وَارِثِی....»<ref>طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۲۱۷.</ref> در این نقل، «خلیفتی» نیامده است؛ ولی کلمه «وارثی» آمده است. | *«فَأَیکمْ یبَایعُنِی عَلَی أَنْ یکونَ أَخِی وَ صَاحِبِی وَ وَارِثِی....»<ref>طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۲۱۷.</ref> در این نقل، «خلیفتی» نیامده است؛ ولی کلمه «وارثی» آمده است. | ||
*«يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِخَيْرَيِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ. وَقَدْ أَمَرَنِيَ الله تَعَالَى أَنْ أَدْعُوَكُمْ إِلَيْهِ، فَأَيُّكُمْ يُوازِرُنِي عَلَى أَمْرِي هَذَا؟ وَيَكُونُ أَخِي | *«يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِخَيْرَيِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ. وَقَدْ أَمَرَنِيَ الله تَعَالَى أَنْ أَدْعُوَكُمْ إِلَيْهِ، فَأَيُّكُمْ يُوازِرُنِي عَلَى أَمْرِي هَذَا؟ وَيَكُونُ أَخِي وَ وَصِيِّيْ وَ خَلِيفَتِي فِيكُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوا...وَ يَقُولُونَ لِأَبِي طَالِبٍ: قَدْ أَمَرَكَ أَنْ تَسْمَعَ لِعَلِيٍّ وَتُطِيعَ»<ref>بغوی، تفسیر البغوی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۸۱.</ref> این نقل نیز بر اینکه علی (ع) [[خلیفه بلافصل|خلیفۀ بلافصل]] پیامبر است، تصریح دارد. | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |