امام سجاد علیهالسلام: تفاوت میان نسخهها
←واقعه کربلا و اسارت
(←امامت: یادداشت/افزایش) |
|||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
== واقعه کربلا و اسارت == | == واقعه کربلا و اسارت == | ||
{{اصلی|واقعه کربلا}} | {{اصلی|واقعه کربلا}} | ||
مورخان معتقدند امام سجاد(ع) در زمان [[واقعه کربلا]] و در روزی که [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] و [[شهدای کربلا|یاران]]ش به شهادت رسیدند، ۲۳ سال داشت.<ref>محمودی، سرشک خوبان، ۱۳۷۹ش، ص۲۲۱.</ref> امام در آن روز | مورخان معتقدند امام سجاد(ع) در زمان [[واقعه کربلا]] و در روزی که [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] و [[شهدای کربلا|یاران]]ش به شهادت رسیدند، ۲۳ سال داشت.<ref>محمودی، سرشک خوبان، ۱۳۷۹ش، ص۲۲۱.</ref> امام در آن روز به شدت بیمار بود به گونهای که در مواردی که میخواستند او را به قتل برسانند،<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۳.</ref> حمید بن مسلم با گفتن این جمله که او کودک است و (او را همین بیماری که دارد کفایت میکند.) مانع کشتن امام توسط سپاهیان شمر پس از شهادت امام حسین(ع) شد. براساس گزارش حمیدبن مسلم او پیوسته در خیمه از امام سجاد(ع) مراقبت کرده تا مانع کشتن او شده است.فَلَم أزَل بِهِم حتّى دَفَعْتُهم عنه<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۶۹.</ref> | ||
=== کوفه === | === کوفه === | ||
پس از [[واقعه کربلا]]، امام سجاد و اهل بیت [[امام حسین(ع)]] را به اسیری گرفتند و روانه [[کوفه]] و [[شام]] کردند. هنگام بردن اسیران از کربلا به کوفه، بر گردن [[امام سجاد(ع)]] | پس از [[واقعه کربلا]]، امام سجاد و اهل بیت [[امام حسین(ع)]] را به اسیری گرفتند و روانه [[کوفه]] و [[شام]] کردند. هنگام بردن اسیران از کربلا به کوفه، بر گردن [[امام سجاد(ع)]] غُل و جامعه [جامعه، طوق مانندی است که دستها و گردن را با آن به هم میبندند] نهادند و چون بیمار بود و نمیتوانست خود را بر پشت شتر نگاهدارد هر دو پای او را بر شکم شتر بستند.<ref>شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص۵۱-۵۲.</ref> | ||
بنابر برخی گزارشها، امام سجاد(ع) در کوفه [[خطبه امام سجاد (ع) در کوفه|خطبهای]] ایراد کرده است؛ ولی توجه به شرایط کوفه و سختگیری و بیرحمی مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرفتن چنین گزارشی را دشوار میسازد. سخنان امام سجاد(ع) در خطبه کوفه، به خطبه او در [[مسجد اموی دمشق]] بسیار شبیه است. ازاینرو احتمال میرود که با گذشت زمان راویان حادثهها را با هم آمیخته باشند.<ref>شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص۵۶-۵۷.</ref> | بنابر برخی گزارشها، امام سجاد(ع) در کوفه [[خطبه امام سجاد (ع) در کوفه|خطبهای]] ایراد کرده است؛ ولی توجه به شرایط کوفه و سختگیری و بیرحمی مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرفتن چنین گزارشی را دشوار میسازد. سخنان امام سجاد(ع) در خطبه کوفه، به خطبه او در [[مسجد اموی دمشق]] بسیار شبیه است. ازاینرو احتمال میرود که با گذشت زمان راویان حادثهها را با هم آمیخته باشند.<ref>شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص۵۶-۵۷.</ref> | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
=== بازگشت به مدینه === | === بازگشت به مدینه === | ||
به نوشته [[شیخ مفید]]، خاندان [[امام حسین (ع)]]، به دستور [[یزید]]، از [[شام]] به سوی [[مدینه]] حرکت کردند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۲.</ref> امام سجاد(ع) هنگام ورود به مدینه به بشیر دستور داد که به مدینه برود و با سرودن اشعاری مردم را با خبر سازد. بشیر مىگويد: بر اسبم سوار و با شتاب وارد مدينه شدم. هنگامى كه به [[مسجدالنبی|مسجد النبى(ص)]] رسيدم صدايم را به گريه بلند كردم و آنگاه چنين سرودم | به نوشته [[شیخ مفید]]، خاندان [[امام حسین (ع)]]، به دستور [[یزید]]، از [[شام]] به سوی [[مدینه]] حرکت کردند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۲.</ref> امام سجاد(ع) هنگام ورود به مدینه به [[بشیر بن جذلم|بشیر]] دستور داد که به مدینه برود و با سرودن اشعاری مردم را با خبر سازد. بشیر مىگويد: بر اسبم سوار و با شتاب وارد مدينه شدم. هنگامى كه به [[مسجدالنبی|مسجد النبى(ص)]] رسيدم صدايم را به گريه بلند كردم و آنگاه چنين سرودم | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ بِها\\قُتِلَ الْحُسَيْنُ فَأَدْمُعي مِدْرارُ | |يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ بِها\\قُتِلَ الْحُسَيْنُ فَأَدْمُعي مِدْرارُ | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
اى مردم! کدام قلب است که در شهادت او لرزان نشود؟ یا کدام جگرى را مىتوان یافت که براى او نسوزد؟ یا کدام گوشى است که این حادثه بزرگ و جبران ناپذیر را بشنود و آسیب نبیند؟ | اى مردم! کدام قلب است که در شهادت او لرزان نشود؟ یا کدام جگرى را مىتوان یافت که براى او نسوزد؟ یا کدام گوشى است که این حادثه بزرگ و جبران ناپذیر را بشنود و آسیب نبیند؟ | ||
اى مردم! ما طرد شده، آواره، رانده و دور از شهرها شدیم; گویا ما فرزندان اقوام غیر [[مسلمان| مسلمانیم]] ، بدون آنکه جرمى کرده و یا کار ناپسندى مرتکب شده و یا | اى مردم! ما طرد شده، آواره، رانده و دور از شهرها شدیم; گویا ما فرزندان اقوام غیر [[مسلمان| مسلمانیم]] ، بدون آنکه جرمى کرده و یا کار ناپسندى مرتکب شده و یا ضربهاى به اسلام زده باشیم. هرگز این ماجراهاى دردناک را درباره گذشتگانمان نشنیدیم «این تنها یک امر تازه و جدید است». | ||
به خدا سوگند! اگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) به این گروه سفارش مىکرد که با ما بجنگند، آنگونه که درباره ما به آنها سفارش (به محبت) کرد، هرگز بیش از این نمىتوانستند جنایت کنند; [[آیه استرجاع |إنّالله وَ إنّا إلَیه راجِعُون ]] ، از این مصیبتى که بسیار بزرگ، غم انگیز، دردناک، انباشته، ناهنجار، ناگوار و سنگین است. | به خدا سوگند! اگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) به این گروه سفارش مىکرد که با ما بجنگند، آنگونه که درباره ما به آنها سفارش (به محبت) کرد، هرگز بیش از این نمىتوانستند جنایت کنند; [[آیه استرجاع |إنّالله وَ إنّا إلَیه راجِعُون ]] ، از این مصیبتى که بسیار بزرگ، غم انگیز، دردناک، انباشته، ناهنجار، ناگوار و سنگین است. | ||
در برابر مصائبى که به ما رسیده از خدا پاداش مىطلبیم. به یقین خداوند شکست ناپذیر و صاحب انتقام است. <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۴۸. | |||
در برابر مصائبى که به ما رسیده از خدا پاداش | |||
</ref> | </ref> | ||
امام سجاد(ع) که ۳۴ سال پس از [[واقعه کربلا]] زنده بود،<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۷.</ref> همواره تلاش میکرد یاد و خاطره [[شهدای کربلا]] را زنده نگه دارد. امام هر گاه آب مینوشید به یاد پدر بود و بر مصایب [[امام حسین(ع)]] گریه میکرد و اشک میریخت.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۴۹؛ قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۷۹۴.</ref> | امام سجاد(ع) که ۳۴ سال پس از [[واقعه کربلا]] زنده بود،<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۷.</ref> همواره تلاش میکرد یاد و خاطره [[شهدای کربلا]] را زنده نگه دارد. امام هر گاه آب مینوشید به یاد پدر بود و بر مصایب [[امام حسین(ع)]] گریه میکرد و اشک میریخت.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۴۹؛ قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۷۹۴.</ref> |