پرش به محتوا

کشتار شیعیان هزاره به‌دستور عبدالرحمن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۸: خط ۸۸:
به‌تدریج نارضایتی هزاره‌ها منجر به قیام شد و هزاره‌های کابل و بعضی مقامات ناراضی حکومت به آن پیوستند. میران هزاره در اوایل خرداد ۱۲۷۱ش رسما اعلام جنگ علیه عبدالرحمن کردند.<ref>کاتب، سراج التواریخ، ۱۳۷۰ش، ج۳، بخش دوم، ص۱۷۵.</ref>  عبدالرحمن ابتدا نیروی کمکی کوچکی برای عبدالقدوس فرستاد که همگی شکست خوردند. عبدالرحمن سپس از رهبران مذهبی خواست که هزاره‌ها را کافر و خارج از دین بخواند و علیه آنان فتوای جهاد بدهند. او در اعلامیه خود، زنان، فرزندان و همه دارایی هزاره‌ها را پاداش مجاهدان اعلام کرد.<ref>تیمور خانوف، تاریخ ملی هزاره، ۱۳۷۲ش، ص۱۴۳.</ref> حدود سی تا چهل هزار سرباز پیاده، ده هزار سواره و نزدیک به ۱۰۰هزار نیروی داوطلب آماده شدند. در تمام شهرها وضعیت اضطراری اعلام شد و حکومت بریتانیا پیشنهاد کمک برای ارسال مستشار نظامی داد.<ref>تیمور خانوف، تاریخ ملی هزاره، ۱۳۷۲ش، ص۱۴۳.</ref> در اواسط تابستان، هزاره‌ها شکست خوردند<ref>موسوی، هزاره‌های افغانستان، ۱۳۸۶ش، ص۱۷۰.</ref> و دوباره سربازان حکومت کابل بر آنان مسلط شدند. در آخرین روزهای زمستان ۱۲۷۱ش به‌دنبال ادامه رفتار نیروهای عبدالرحمن، هزاره‌ها دوباره قیام کردند.<ref>پولادی، هزاره‌ها، ص۳۸۴و۳۸۵.</ref> نبرد سپاه عبدالرحمن با هزاره‌ها تا اواخر تابستان ۱۲۷۲ش ادامه یافت و سپس با شروع سرما و شکست هزاره‌ها تمام شد.<ref>پولادی، هزاره‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۳۸۹.</ref> در کابل، به‌دستور امیر، تعدادی از رهبران هزاره، از کوه پرت شدند.<ref>ریاضی هروی، عین الوقایع، ۱۳۶۹ش، ص۲۲۹.</ref>
به‌تدریج نارضایتی هزاره‌ها منجر به قیام شد و هزاره‌های کابل و بعضی مقامات ناراضی حکومت به آن پیوستند. میران هزاره در اوایل خرداد ۱۲۷۱ش رسما اعلام جنگ علیه عبدالرحمن کردند.<ref>کاتب، سراج التواریخ، ۱۳۷۰ش، ج۳، بخش دوم، ص۱۷۵.</ref>  عبدالرحمن ابتدا نیروی کمکی کوچکی برای عبدالقدوس فرستاد که همگی شکست خوردند. عبدالرحمن سپس از رهبران مذهبی خواست که هزاره‌ها را کافر و خارج از دین بخواند و علیه آنان فتوای جهاد بدهند. او در اعلامیه خود، زنان، فرزندان و همه دارایی هزاره‌ها را پاداش مجاهدان اعلام کرد.<ref>تیمور خانوف، تاریخ ملی هزاره، ۱۳۷۲ش، ص۱۴۳.</ref> حدود سی تا چهل هزار سرباز پیاده، ده هزار سواره و نزدیک به ۱۰۰هزار نیروی داوطلب آماده شدند. در تمام شهرها وضعیت اضطراری اعلام شد و حکومت بریتانیا پیشنهاد کمک برای ارسال مستشار نظامی داد.<ref>تیمور خانوف، تاریخ ملی هزاره، ۱۳۷۲ش، ص۱۴۳.</ref> در اواسط تابستان، هزاره‌ها شکست خوردند<ref>موسوی، هزاره‌های افغانستان، ۱۳۸۶ش، ص۱۷۰.</ref> و دوباره سربازان حکومت کابل بر آنان مسلط شدند. در آخرین روزهای زمستان ۱۲۷۱ش به‌دنبال ادامه رفتار نیروهای عبدالرحمن، هزاره‌ها دوباره قیام کردند.<ref>پولادی، هزاره‌ها، ص۳۸۴و۳۸۵.</ref> نبرد سپاه عبدالرحمن با هزاره‌ها تا اواخر تابستان ۱۲۷۲ش ادامه یافت و سپس با شروع سرما و شکست هزاره‌ها تمام شد.<ref>پولادی، هزاره‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۳۸۹.</ref> در کابل، به‌دستور امیر، تعدادی از رهبران هزاره، از کوه پرت شدند.<ref>ریاضی هروی، عین الوقایع، ۱۳۶۹ش، ص۲۲۹.</ref>


===داستان چهل دختران هزاره===
=== داستان چهل دختران هزاره ===
[[یوسف ریاضی هروی]]، وقایع‌نگار شیعه هراتی در زمان عبدالرحمن، در کتاب عین‌الوقایع خود نوشته که در قیام دوم هزاره‌ها (۱۲۷۲ش)، پس از اینکه سربازان افغان، در منطقه ارزگان، هزاره‌ها را شکست داده و به تعقیب و کشتار مرد و زن و کودک آنان پرداختند، در روستای «سنگ‌ده»، زنان و دختران هزاره به‌رهبری شیرین بیگ، معروف به شیرین هزاره که راه فرار نداشتند، برای دوری از تعرض سربازان، خود را از کوه به زیر انداختند.<ref>ریاضی هروی، عین الوقایع، ۱۳۶۹ش، ص ۲۲۹و۲۳۰.</ref>
[[یوسف ریاضی هروی]]، وقایع‌نگار شیعه هراتی در زمان عبدالرحمن، در کتاب عین‌الوقایع خود نوشته که در قیام دوم هزاره‌ها (۱۲۷۲ش)، پس از اینکه سربازان افغان، در منطقه ارزگان، هزاره‌ها را شکست داده و به تعقیب و کشتار مرد و زن و کودک آنان پرداختند، در روستای «سنگ‌ده»، زنان و دختران هزاره به‌رهبری شیرین بیگ، معروف به شیرین هزاره که راه فرار نداشتند، برای دوری از تعرض سربازان، خود را از کوه به زیر انداختند.<ref>ریاضی هروی، عین الوقایع، ۱۳۶۹ش، ص ۲۲۹و۲۳۰.</ref>
{{شعر}}
{{شعر جدید
{{ب|به چشم پر از اشک و مژگان تَر|وداعی نمودند با یک دگر}}
|به چشم پر از اشک و مژگان تَر\\وداعی نمودند با یک دگر
{{ب|زِ غیرت از آن کوه گردون سریر|فگندند خود را یکایک به زیر}}
زِ غیرت از آن کوه گردون سریر\\فگندند خود را یکایک به زیر
{{ب|بر آن سنگ خارا و ریگ درشت|یکی بر سر افتاد و دیگر به پشت}}
بر آن سنگ خارا و ریگ درشت\\یکی بر سر افتاد و دیگر به پشت
{{ب|به هر سنگ یک قطعه‌ای چون بلور|جدا شد ز اعضای آن خیلِ حور}}
به هر سنگ یک قطعه‌ای چون بلور\\جدا شد ز اعضای آن خیلِ حور
{{ب|بدادند جان و ندادند دست|که ناید به ناموس آنها شکست}}
بدادند جان و ندادند دست\\که ناید به ناموس آنها شکست
{{پایان شعر}}
}}
 
===نتایج===
===نتایج===
محمدحسن کاکر، پژوهشگر پشتون تاریخ معاصر افغانستان، درباره نتایج جنگ عبدالرحمن و هزاره‌ها نوشته است:
محمدحسن کاکر، پژوهشگر پشتون تاریخ معاصر افغانستان، درباره نتایج جنگ عبدالرحمن و هزاره‌ها نوشته است: