۵٬۹۴۱
ویرایش
(←مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹: ابرابزار) |
|||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
البته همسویی ادیب با اندیشۀ «آلمان دوستی» را نمیتوان به معنای گرایش فکری او به این جریان دانست. به نظر میرسد که وی، تنها به قصد دامن زدن به جو ضد انگلیسی بدان پرداخته است. چه، ادیب هدایای ارسالی ویلهلم (Wilhelm) قیصرِ آلمان را که ترجمۀ بخشهایی از قیصرنامه را خوانده بود، نپذیرفت و اظهار داشت که انگیزۀ وی از سرودن قیصرنامه تنها مخالفت با انگلیس بوده است.<ref>سپهر، ایران در جنگ بزرگ، صص۴۰۲-۴۰۳.</ref> | البته همسویی ادیب با اندیشۀ «آلمان دوستی» را نمیتوان به معنای گرایش فکری او به این جریان دانست. به نظر میرسد که وی، تنها به قصد دامن زدن به جو ضد انگلیسی بدان پرداخته است. چه، ادیب هدایای ارسالی ویلهلم (Wilhelm) قیصرِ آلمان را که ترجمۀ بخشهایی از قیصرنامه را خوانده بود، نپذیرفت و اظهار داشت که انگیزۀ وی از سرودن قیصرنامه تنها مخالفت با انگلیس بوده است.<ref>سپهر، ایران در جنگ بزرگ، صص۴۰۲-۴۰۳.</ref> | ||
===مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹=== | === مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹ === | ||
پس از جنگ جهانی، دولت وقت [[بریتانیا|انگلیس]]، تلاش کرد با انعقاد پیمان نامهای با دولت [[ایران]]، تمامی امورات کشوری و لشکری ایران را زیر نظر مستشاران خود درآورد به گونهای که کشور با مجوز آنها اداره شود. این پیمان که به قرارداد ۱۹۱۹م (۱۲۹۸ش) معروف شد، در حدود ۹ ماه مذاکرات پنهانی با وثوق الدوله ( | پس از جنگ جهانی، دولت وقت [[بریتانیا|انگلیس]]، تلاش کرد با انعقاد پیمان نامهای با دولت [[ایران]]، تمامی امورات کشوری و لشکری ایران را زیر نظر مستشاران خود درآورد به گونهای که کشور با مجوز آنها اداره شود. این پیمان که به قرارداد ۱۹۱۹م (۱۲۹۸ش) معروف شد، در حدود ۹ ماه مذاکرات پنهانی با وثوق الدوله (نخستوزیر وقت) و پرداخت رشوهای ۴۰۰ هزار تومانی صورت گرفت. | ||
این قرارداد به سبب تضاد با قانون اساسی و همچنین مخالفتهای داخلی و خارجی، | این قرارداد به سبب تضاد با قانون اساسی و همچنین مخالفتهای داخلی و خارجی، هیچگاه اجرایی نشد. ادیب در مقابل این قرارداد ننگین هم به شدت موضع گرفت، و با آنکه وثوق الدوله شخص اول اجرایی کشور بود، ادیب بدون هیچ پروایی، سردمداران این پیمان را به زیر تیغ تند شعر خود میآورد. | ||
{{شعر نستعلیق | |||
{{ | | شاعر = ادیب پیشاوری | ||
| قالب = قیصرنامه | |||
|منم پور ایران و، بر مام خویش\\مرا غیرت آید زاندازه بیش | |||
به بیگانه نفروشم این مام را\\کجا زشت و ننگین کنم نام را؟ | |||
به آتش بسوزم تنی را که او\\خلاف آورد اندر این گفتگو…<ref>قیصرنامه، ص۴۷۴.</ref> | |||
}} | |||
==آثار== | ==آثار== |