Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
imported>Mohamadpur جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = {{سخ}}{{شعر}}{{ب|ولست أبالي حين اقتل مسلما|على أي شق كان في الله مصرعي}}{{ب|وذلك في ذات الإله وإن يشأ|يبارك على أوصال شلو ممزع}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|منبع =| تراز = وسط| عرض = 400px | اندازه خط = 10px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = {{سخ}}{{شعر}}{{ب|ولست أبالي حين اقتل مسلما|على أي شق كان في الله مصرعي}}{{ب|وذلك في ذات الإله وإن يشأ|يبارك على أوصال شلو ممزع}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|منبع =| تراز = وسط| عرض = 400px | اندازه خط = 10px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
{{شعر}}{{م|حال که مسلمان کشته | {{شعر}}{{م|حال که مسلمان کشته میشوم باکی ندارم که بر کدامین پهلو بمیرم}}{{م|اگر خدا اراده کند در تکه گوشتهای تکهتکه شده [[برکت]] میاندازد}}{{پایان شعر}} | ||
خبیب نخستین مسلمانی بود که به دار آویخته شد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابة، ج ۲، ص۱۲۲</ref> او را به تیری چوبی بستند و چهل تن از فرزندان کشته شدگان مشرکان در [[جنگ بدر|بدر]]، با زخم نیزه او را از پای درآوردند.<ref>ر.ک:واقدی، ج ۱، ص۳۶۱</ref> گفته شده است چون خبیب بن عدی کشته شد، صورتش به سوی [[قبله]] بود و هر چه خواستند او را به خلاف قبله برگردانند، موفق نشدند و وی را به حال خود رها کردند.<ref>ابن حجر عسقلانی، ج ۲، ص۲۶۴</ref> وقتی او را بر چوبه دار میبستند گفت: اللهم انا قد بلغنا رسالة رسولک فبلغه الغداة ما یصنع بنا.<ref>الزفزاف، «منبر الاسلام»، ص۱۰۶</ref> | خبیب نخستین مسلمانی بود که به دار آویخته شد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابة، ج ۲، ص۱۲۲</ref> او را به تیری چوبی بستند و چهل تن از فرزندان کشته شدگان مشرکان در [[جنگ بدر|بدر]]، با زخم نیزه او را از پای درآوردند.<ref>ر.ک:واقدی، ج ۱، ص۳۶۱</ref> گفته شده است چون خبیب بن عدی کشته شد، صورتش به سوی [[قبله]] بود و هر چه خواستند او را به خلاف قبله برگردانند، موفق نشدند و وی را به حال خود رها کردند.<ref>ابن حجر عسقلانی، ج ۲، ص۲۶۴</ref> وقتی او را بر چوبه دار میبستند گفت: اللهم انا قد بلغنا رسالة رسولک فبلغه الغداة ما یصنع بنا.<ref>الزفزاف، «منبر الاسلام»، ص۱۰۶</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = بیتی از شعر حسان بن ثابت درباره خبیب:{{سخ}}{{شعر|}}{{ب|صقرا توسّط فی الانصار منصبه | سمح السجیة محضا غیر مؤتشب}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|منبع = فوزی فاضل الزفزاف، «منبر الاسلام»، ص۱۰۴.| تراز = چپ| عرض = 400px | اندازه خط = 10px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = بیتی از شعر حسان بن ثابت درباره خبیب:{{سخ}}{{شعر|}}{{ب|صقرا توسّط فی الانصار منصبه | سمح السجیة محضا غیر مؤتشب}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|منبع = فوزی فاضل الزفزاف، «منبر الاسلام»، ص۱۰۴.| تراز = چپ| عرض = 400px | اندازه خط = 10px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
خبیب چنان بر سر ایمانش پایدار و استوار بود که هنگام مرگ چون از او خواستند از [[اسلام]] و [[پیامبر(ص)|پیامبر]] روی برگرداند تا آزادش کنند، پاسخ داد که اگر همه آنچه در زمین است از آن من باشد، دوست ندارم از اسلام روگردانم. | خبیب چنان بر سر ایمانش پایدار و استوار بود که هنگام مرگ چون از او خواستند از [[اسلام]] و [[پیامبر(ص)|پیامبر]] روی برگرداند تا آزادش کنند، پاسخ داد که اگر همه آنچه در زمین است از آن من باشد، دوست ندارم از اسلام روگردانم. | ||
مشرکان هنگام قتل خبیب به او گفتند، آیا دوست داشتی اکنون [[محمد(ص)|محمد]] در جای تو بود و تو نزد | مشرکان هنگام قتل خبیب به او گفتند، آیا دوست داشتی اکنون [[محمد(ص)|محمد]] در جای تو بود و تو نزد خانوادهات بودی؟ و خبیب پاسخ داد که به خدا سوگند، دوست ندارم محمد در جای خودش، خاری به پایش فرو رود.<ref>واقدی، ج ۱، ص۳۶۰</ref> | ||