ذکر: تفاوت میان نسخهها
←موانع
(←منابع) |
Rezai.mosavi (بحث | مشارکتها) (←موانع) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
رویگردانی از ذکر خدا دارای پیامدهای ناگواری است که در متون دینی به تنگی و سختی معیشت، همنشینی با شیطان، کوری در [[قیامت]] و [[عذاب]] الهی اشاره شده است. | رویگردانی از ذکر خدا دارای پیامدهای ناگواری است که در متون دینی به تنگی و سختی معیشت، همنشینی با شیطان، کوری در [[قیامت]] و [[عذاب]] الهی اشاره شده است. | ||
== مفهومشناسی == | ==مفهومشناسی== | ||
ذکر را به یادکردن و یادآوری از چیزی یا کسی با قلب، زبان یا هر دو معنا کردهاند<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه ذکر؛ دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه ذکر.</ref> که گاه در برابر فراموشی و [[غفلت]] به کار برده میشود و گاه به ادامه حفظ چیزی در ذهن اشاره دارد.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه ذکر؛ مصطفوی، التحقیق، ذیل واژه ذکر.</ref> در محاورات عمومی مردم و به ویژه اهل شرع واژه ذکر همان یاد [[خدا]] است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه ذکر؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه ذکر.</ref> ذکر به معانی دیگری مانند تذکر<ref>دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه ذکر.</ref> نگه داشتن اشیا، سخن گفتن از چیزی<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه ذکر.</ref> و علم و دانش<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۶، ص۳۷.</ref> نیز استفاده شده است. | ذکر را به یادکردن و یادآوری از چیزی یا کسی با قلب، زبان یا هر دو معنا کردهاند<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه ذکر؛ دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه ذکر.</ref> که گاه در برابر فراموشی و [[غفلت]] به کار برده میشود و گاه به ادامه حفظ چیزی در ذهن اشاره دارد.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه ذکر؛ مصطفوی، التحقیق، ذیل واژه ذکر.</ref> در محاورات عمومی مردم و به ویژه اهل شرع واژه ذکر همان یاد [[خدا]] است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه ذکر؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه ذکر.</ref> ذکر به معانی دیگری مانند تذکر<ref>دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه ذکر.</ref> نگه داشتن اشیا، سخن گفتن از چیزی<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه ذکر.</ref> و علم و دانش<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۶، ص۳۷.</ref> نیز استفاده شده است. | ||
<br /> | <br /> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
مفهوم متضاد ذکر را در قرآن و روایات، نسیان، غفلت، فراموش کردن یاد خدا و اندرزهای او دانستهاند که نتایجی مانند ملامت در [[قیامت]] و [[قساوت قلب|قساوت و مرگ قلب]] برای آن متصور است.<ref>شفیعی، «ذکر»، ص۸۱۳ و ۸۱۵.</ref> | مفهوم متضاد ذکر را در قرآن و روایات، نسیان، غفلت، فراموش کردن یاد خدا و اندرزهای او دانستهاند که نتایجی مانند ملامت در [[قیامت]] و [[قساوت قلب|قساوت و مرگ قلب]] برای آن متصور است.<ref>شفیعی، «ذکر»، ص۸۱۳ و ۸۱۵.</ref> | ||
=== اهمیت و جایگاه === | ===اهمیت و جایگاه=== | ||
مشتقات ریشه ذکر در حدود ۳۰۰ بار در [[قرآن]] به کار رفته است که بیشتر آنها درباره یادکردن خدا و نعمتها و آیات الهی و یادآوری آنها است و در برخی از [[آیه|آیات]] نیز ذکر به معنای یادکردن غیرخدا استفاده شده است.<ref>ابوطالبی، «ذکر»، ص۳۲۴.</ref> ذکر از دیدگاه قرآن دارای چنان اهمیتی است که در آیه ۱۴ [[سوره طه]] به عنوان یکی از حکمتهای [[نماز]] (مهمترین [[عبادت]] خداوند) معرفی شده است. در آیات متعددی نیز [[پیامبران]] و [[مؤمنان]] را به عدم سستی در ذکر خدا فرمان داده است<ref>سوره طه، آیه ۴۲؛ سوره آل عمران، آیه ۴۱؛ سوره اعراف، آیه ۲۰۵؛ سوره احزاب، آیه۴۱؛ سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> | مشتقات ریشه ذکر در حدود ۳۰۰ بار در [[قرآن]] به کار رفته است که بیشتر آنها درباره یادکردن خدا و نعمتها و آیات الهی و یادآوری آنها است و در برخی از [[آیه|آیات]] نیز ذکر به معنای یادکردن غیرخدا استفاده شده است.<ref>ابوطالبی، «ذکر»، ص۳۲۴.</ref> ذکر از دیدگاه قرآن دارای چنان اهمیتی است که در آیه ۱۴ [[سوره طه]] به عنوان یکی از حکمتهای [[نماز]] (مهمترین [[عبادت]] خداوند) معرفی شده است. در آیات متعددی نیز [[پیامبران]] و [[مؤمنان]] را به عدم سستی در ذکر خدا فرمان داده است<ref>سوره طه، آیه ۴۲؛ سوره آل عمران، آیه ۴۱؛ سوره اعراف، آیه ۲۰۵؛ سوره احزاب، آیه۴۱؛ سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
ذکر جایگاه و اهمیت ویژهای نزد [[عرفا]] دارد و آن را مهمترین و گاه تنها وسیله برای رسیدن و نزدیک شدن به خدا میدانند. غایت و هدف ذکر نزد عرفا فنا شدن ذاکر در مذکور است و زمانی که به چنین مرحله رسیده شود از آن به ذکر حقیقی نام برده میشود. از واژههای نزدیک ذکر در اصطلاحات عرفانی میتوان به «جلیس»، «حضور»، «شهود»، «فکر» و [[دعا]] اشاره کرد.<ref>محرمی و عباسی، «ذکر در عرفان»، ص۸۱۸-۸۲۰.</ref> | ذکر جایگاه و اهمیت ویژهای نزد [[عرفا]] دارد و آن را مهمترین و گاه تنها وسیله برای رسیدن و نزدیک شدن به خدا میدانند. غایت و هدف ذکر نزد عرفا فنا شدن ذاکر در مذکور است و زمانی که به چنین مرحله رسیده شود از آن به ذکر حقیقی نام برده میشود. از واژههای نزدیک ذکر در اصطلاحات عرفانی میتوان به «جلیس»، «حضور»، «شهود»، «فکر» و [[دعا]] اشاره کرد.<ref>محرمی و عباسی، «ذکر در عرفان»، ص۸۱۸-۸۲۰.</ref> | ||
== اقسام ذکر== | ==اقسام ذکر== | ||
{{اصلی|ذکر لفظی|ذکر قلبی}} | {{اصلی|ذکر لفظی|ذکر قلبی}} | ||
ذکر را به ذکر لفظی و ذکر قلبی تقسیم کردهاند. | ذکر را به ذکر لفظی و ذکر قلبی تقسیم کردهاند. | ||
* '''ذکر لفظی''' که به ذکر زبانی، ذکر جلی و وِرد نیز معروف است، به یادکردن [[خدا]] با زبان گفته میشود.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref> این نوع ذکر را اولین مرتبه ذکر دانستهاند که انسان نام خدا و [[اسما و صفات|اوصاف]] او را بر زبانش جاری کند، که گاه بدون توجه به محتوا و معانی، آن اذکار را به کار میبرد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۱.</ref> | *'''ذکر لفظی''' که به ذکر زبانی، ذکر جلی و وِرد نیز معروف است، به یادکردن [[خدا]] با زبان گفته میشود.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref> این نوع ذکر را اولین مرتبه ذکر دانستهاند که انسان نام خدا و [[اسما و صفات|اوصاف]] او را بر زبانش جاری کند، که گاه بدون توجه به محتوا و معانی، آن اذکار را به کار میبرد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۱.</ref> | ||
* '''ذکر قلبی''' یا ذکر خفی این است که [[ذاکر]] ذکر را بر زبان نیاورده و فقط با قلب خود به یاد [[خدا]] باشد<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref> و او را در نهان و آشکار، حاضر و ناظر بداند و از انجام اعمالی که مورد رضایت خدا نیست، پرهیز نماید.<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۱۶۸؛ پژوهشکده تحقیقات اسلامی، معارف قرآن، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref> ذکر قلبی را بالاترین مرتبه [[ذکر]] دانستهاند که توجه به خدا ابتدا از آن میجوشد و بعد بر زبان جاری میشود؛ مثلا هنگام مطالعه و دقت در جهان آفرینش و مشاهده نظم کائنات به یاد عظمت خداوند بیفتد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۲.</ref> | *'''ذکر قلبی''' یا ذکر خفی این است که [[ذاکر]] ذکر را بر زبان نیاورده و فقط با قلب خود به یاد [[خدا]] باشد<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref> و او را در نهان و آشکار، حاضر و ناظر بداند و از انجام اعمالی که مورد رضایت خدا نیست، پرهیز نماید.<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۱۶۸؛ پژوهشکده تحقیقات اسلامی، معارف قرآن، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref> ذکر قلبی را بالاترین مرتبه [[ذکر]] دانستهاند که توجه به خدا ابتدا از آن میجوشد و بعد بر زبان جاری میشود؛ مثلا هنگام مطالعه و دقت در جهان آفرینش و مشاهده نظم کائنات به یاد عظمت خداوند بیفتد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۲.</ref> | ||
در آیه ۴۱ [[سوره احزاب]] از [[مؤمنان]] خواسته شده زیاد خداوند را ذکر گویند. واژه «ذکر کثیر» در این آیه مورد تفاسیر مختلفی قرار گرفته شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۳۳۰-۳۳۲.</ref> براساس برخی [[روایات]] ذکر کثیر اشاره به ذکر لفظی دارد و کثیرالذکر کسی است که زیاد ذکر خدا ورد زبان او باشد؛<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۱۵۳.</ref> ولی در مقابل در دیگر اخبار منظور از ذکر لفظی را همان ذکر قلبی دانستهاند. در روایتی از [[امام علی(ع)]] ذکر کثیر، ذکر سری و قلبی دانسته شده و [[منافقان]] را کسانی میداند که فقط در ظاهر ذکر خدا میگویند و در نهان از ذکر خدا پرهیز میکنند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۰۱.</ref> | در آیه ۴۱ [[سوره احزاب]] از [[مؤمنان]] خواسته شده زیاد خداوند را ذکر گویند. واژه «ذکر کثیر» در این آیه مورد تفاسیر مختلفی قرار گرفته شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۳۳۰-۳۳۲.</ref> براساس برخی [[روایات]] ذکر کثیر اشاره به ذکر لفظی دارد و کثیرالذکر کسی است که زیاد ذکر خدا ورد زبان او باشد؛<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۱۵۳.</ref> ولی در مقابل در دیگر اخبار منظور از ذکر لفظی را همان ذکر قلبی دانستهاند. در روایتی از [[امام علی(ع)]] ذکر کثیر، ذکر سری و قلبی دانسته شده و [[منافقان]] را کسانی میداند که فقط در ظاهر ذکر خدا میگویند و در نهان از ذکر خدا پرهیز میکنند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۰۱.</ref> | ||
== اسباب و زمینهها == | ==اسباب و زمینهها== | ||
زمینهها و اسباب گوناگونی برای تحقق ذکر و یاد خدا برشمردهاند که با اوصاف درونی و حالات بیرونی شخص ذاکر ارتباط دارد. در متون دینی [[ایمان]]، [[تقوا]]، باور به [[قیامت]]، [[کتابهای آسمانی]]، [[پیامبر اسلام(ص)]]، نعمت [[هدایت]] و توجه به سودمندی ذکر، از جمله اسباب و زمینههای تحقق ذکر خدا معرفی شدهاند.<ref>ابوطالبی، «ذکر»، ص۳۲۸-۳۳۱.</ref> | زمینهها و اسباب گوناگونی برای تحقق ذکر و یاد خدا برشمردهاند که با اوصاف درونی و حالات بیرونی شخص ذاکر ارتباط دارد. در متون دینی [[ایمان]]، [[تقوا]]، باور به [[قیامت]]، [[کتابهای آسمانی]]، [[پیامبر اسلام(ص)]]، نعمت [[هدایت]] و توجه به سودمندی ذکر، از جمله اسباب و زمینههای تحقق ذکر خدا معرفی شدهاند.<ref>ابوطالبی، «ذکر»، ص۳۲۸-۳۳۱.</ref> | ||
* '''ایمان:''' قرآن با خطاب قرار دادن اهل ایمان، آنان را به ذکر کثیر خداوند فرمان میدهد<ref>سوره احزاب، آیه ۴۱.</ref> و کسانی را که بعد از کسب ایمان به دلیل غفلت و سختدلی از یاد خدا دور افتادهاند، مورد عتاب قرار داده، میخواهد که در مقابل ذکر خدا خاشع و خاضع گردند.<ref>سوره حدید، آیه۱۶.</ref> | *'''ایمان:''' قرآن با خطاب قرار دادن اهل ایمان، آنان را به ذکر کثیر خداوند فرمان میدهد<ref>سوره احزاب، آیه ۴۱.</ref> و کسانی را که بعد از کسب ایمان به دلیل غفلت و سختدلی از یاد خدا دور افتادهاند، مورد عتاب قرار داده، میخواهد که در مقابل ذکر خدا خاشع و خاضع گردند.<ref>سوره حدید، آیه۱۶.</ref> | ||
* '''تقوا:''' بر اساس آیاتی از قرآن انسانهای باتقوا زمانی که بر اثر غفلت دچار لغزش و [[گناه]] گردند، ملکه تقوا آنان را از [[گناه کبیره|گناهان کبیره]] و صغیره و ظلمی که بر نفس خود روا میدارند، باز میدارد<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref> و با ذکر خدا اسباب [[توبه]] و بازگشت به مسیر درست زندگی را فراهم خواهد کرد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۰.</ref> ذکر خدا در این زمانها باعث غفلت زدایی از چشم و گوش آنها و ایجاد بصیرت میشود.<ref>سوره اعراف، آیه۲۰۱.</ref> | *'''تقوا:''' بر اساس آیاتی از قرآن انسانهای باتقوا زمانی که بر اثر غفلت دچار لغزش و [[گناه]] گردند، ملکه تقوا آنان را از [[گناه کبیره|گناهان کبیره]] و صغیره و ظلمی که بر نفس خود روا میدارند، باز میدارد<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref> و با ذکر خدا اسباب [[توبه]] و بازگشت به مسیر درست زندگی را فراهم خواهد کرد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۰.</ref> ذکر خدا در این زمانها باعث غفلت زدایی از چشم و گوش آنها و ایجاد بصیرت میشود.<ref>سوره اعراف، آیه۲۰۱.</ref> | ||
== آداب == | ==آداب== | ||
برای انجام ذکر خدا چند ادب بیان شده است. [[اخلاص]]، [[تضرع]]، [[خوف و رجا|خوف]]، ترک آوای بلند(آهسته ذکر گفتن)، انقطاع از غیرخدا، مطابقت ذکر با تعالیم الهی، [[طهارت]]، خشوع و خضوع، [[حضور قلب]]، نشاط<ref>ابوطالبی، «ذکر»، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref> و برگزاری مجالس ذکرِ جمعی<ref>شفیعی، «ذکر»، ص۸۱۵.</ref> از جمله آداب ذکر گفتن است. | برای انجام ذکر خدا چند ادب بیان شده است. [[اخلاص]]، [[تضرع]]، [[خوف و رجا|خوف]]، ترک آوای بلند(آهسته ذکر گفتن)، انقطاع از غیرخدا، مطابقت ذکر با تعالیم الهی، [[طهارت]]، خشوع و خضوع، [[حضور قلب]]، نشاط<ref>ابوطالبی، «ذکر»، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref> و برگزاری مجالس ذکرِ جمعی<ref>شفیعی، «ذکر»، ص۸۱۵.</ref> از جمله آداب ذکر گفتن است. | ||
== آثار == | ==آثار== | ||
برای ذکر خدا آثاری بر جان و جسم انسان برشمردهاند. برخی آثار برای مطلق ذکر و یاد خداست و برخی مربوط به برخی از اذکار خاص مانند ذکر [[تهلیل|لا اله الا الله]]. از جمله اثار مطلق ذکر میتوان به آرامش و اطمینان دل، ترس از خدا، علم و بصیرت، [[رستگاری]]، یادکردن خدا از انسان، زنده شدن دل، آمرزش الهی، [[بهشت]] و عزت، شادی آفرینی، همنشینی با محبوب، حیات و آبادانی، شکوفایی عقل و درمان قلب اشاره کرد.<ref>ابوطالبی، «ذکر»، ص۳۳۴-۳۳۷.</ref> | برای ذکر خدا آثاری بر جان و جسم انسان برشمردهاند. برخی آثار برای مطلق ذکر و یاد خداست و برخی مربوط به برخی از اذکار خاص مانند ذکر [[تهلیل|لا اله الا الله]]. از جمله اثار مطلق ذکر میتوان به آرامش و اطمینان دل، ترس از خدا، علم و بصیرت، [[رستگاری]]، یادکردن خدا از انسان، زنده شدن دل، آمرزش الهی، [[بهشت]] و عزت، شادی آفرینی، همنشینی با محبوب، حیات و آبادانی، شکوفایی عقل و درمان قلب اشاره کرد.<ref>ابوطالبی، «ذکر»، ص۳۳۴-۳۳۷.</ref> | ||
* '''آرامش و اطمینان دل:''' آیه ۲۸ [[سوره رعد]] «أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» ذکر خدا را مایه اطمینان و آرامش دل انسانها دانسته است. اطمینان قلب در این آیه را تفسیر واژه «من اناب» در آیه قبل دانستهاند؛ یعنی انابه همان اطمینان و ایمان است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۲۰۹.</ref> [[علامه طباطبایی]] الف و لام بر سر کلمه «القلوب» را نشانه عمومیت میداند که تمام قلبهای انسانها را در برمیگیرد؛ یعنی هر قلبی به ذکر خدا آرامش مییابد مگر اینکه کار قلب به جایی برسد که در اثر از دست دادن بصیرت و رشد دیگر نتوان آن را قلب نامید، در نتیجه چنین قلبی از ذکر خدا گریزان و از نعمت طمأنینه یا آرامش محروم خواهد بود. نکته دیگر اینکه تقدم «بذکر الله» بر فعل (تَطْمَئِنُّ) دلیل بر حصر است؛ یعنی قلوب انسانها فقط به ذکر و یاد خداوند آرامش میگیرد نه چیز دیگری.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۵-۳۵۶.</ref> | *'''آرامش و اطمینان دل:''' آیه ۲۸ [[سوره رعد]] «أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» ذکر خدا را مایه اطمینان و آرامش دل انسانها دانسته است. اطمینان قلب در این آیه را تفسیر واژه «من اناب» در آیه قبل دانستهاند؛ یعنی انابه همان اطمینان و ایمان است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۲۰۹.</ref> [[علامه طباطبایی]] الف و لام بر سر کلمه «القلوب» را نشانه عمومیت میداند که تمام قلبهای انسانها را در برمیگیرد؛ یعنی هر قلبی به ذکر خدا آرامش مییابد مگر اینکه کار قلب به جایی برسد که در اثر از دست دادن بصیرت و رشد دیگر نتوان آن را قلب نامید، در نتیجه چنین قلبی از ذکر خدا گریزان و از نعمت طمأنینه یا آرامش محروم خواهد بود. نکته دیگر اینکه تقدم «بذکر الله» بر فعل (تَطْمَئِنُّ) دلیل بر حصر است؛ یعنی قلوب انسانها فقط به ذکر و یاد خداوند آرامش میگیرد نه چیز دیگری.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۳۵۵-۳۵۶.</ref> | ||
* '''یادکردن خدا از انسان:''' به یاد خدا بودن و ذکر او را گفتن عاملی برای توجه خدا به بندگان دانسته شده است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> در [[روایات]] متعددی ذیل آیه ۱۵۲ [[سوره بقره]] «فَاذْکرُونی أَذْکرْکم» ذکر خدا به [[طاعت]] و بندگی را باعث یاد خدا از انسان با نعمت، رحمت، احسان و غفران دانستهاند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref> | *'''یادکردن خدا از انسان:''' به یاد خدا بودن و ذکر او را گفتن عاملی برای توجه خدا به بندگان دانسته شده است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> در [[روایات]] متعددی ذیل آیه ۱۵۲ [[سوره بقره]] «فَاذْکرُونی أَذْکرْکم» ذکر خدا به [[طاعت]] و بندگی را باعث یاد خدا از انسان با نعمت، رحمت، احسان و غفران دانستهاند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref> | ||
* '''رستگاری:''' ذکر و یاد خداوند به دلیل نعمتهایی که به انسان بخشیده و شکر آن نعمتها را از عوامل رستگاری انسان برشمردهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۳۵.</ref> [[علامه طباطبایی]] ذیل آیه ۱۰ [[سوره جمعه]] که فلاح و رستگاری انسان را منوط به ذکر خدا کرده است، نجات انسان از هرگونه بدبختی و شقاوت را به ذکر زبانی و قلبی خداوند که عامل ریشهکن کردن غفلت از دل انسان و باعث [[تقوا|تقوای الهی]] است، وابسته میداند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۲۷۴.</ref> | *'''رستگاری:''' ذکر و یاد خداوند به دلیل نعمتهایی که به انسان بخشیده و شکر آن نعمتها را از عوامل رستگاری انسان برشمردهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۳۵.</ref> [[علامه طباطبایی]] ذیل آیه ۱۰ [[سوره جمعه]] که فلاح و رستگاری انسان را منوط به ذکر خدا کرده است، نجات انسان از هرگونه بدبختی و شقاوت را به ذکر زبانی و قلبی خداوند که عامل ریشهکن کردن غفلت از دل انسان و باعث [[تقوا|تقوای الهی]] است، وابسته میداند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۲۷۴.</ref> | ||
* '''علم و بصیرت:''' [[مفسران]] ذیل آیه ۲۰۱ [[سوره اعراف]] ذکر خدا را نجات بخش و عامل ایجاد بصیرت و تفکر در انسان هنگام وسوسه [[شیطان]] و نجات از غفلت میدانند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۳۸۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۶۶.</ref> | *'''علم و بصیرت:''' [[مفسران]] ذیل آیه ۲۰۱ [[سوره اعراف]] ذکر خدا را نجات بخش و عامل ایجاد بصیرت و تفکر در انسان هنگام وسوسه [[شیطان]] و نجات از غفلت میدانند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۳۸۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۶۶.</ref> | ||
* '''شکوفایی عقل:''' بر اساس برخی روایات از [[امام علی(ع)]] روشنی دل و شکوفایی عقل و خرد با ذکر خدا برای انسان حاصل میگردد.<ref>تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۱۳۶۶ش، ص۱۸۹؛ لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ۱۳۷۶ش، ص۶۰؛</ref> | *'''شکوفایی عقل:''' بر اساس برخی روایات از [[امام علی(ع)]] روشنی دل و شکوفایی عقل و خرد با ذکر خدا برای انسان حاصل میگردد.<ref>تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۱۳۶۶ش، ص۱۸۹؛ لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ۱۳۷۶ش، ص۶۰؛</ref> | ||
*'''درختهایی در بهشت''' : [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] در روایتی از پیامبر خدا (ص) نقل کرده که هر كس«سبحان الله»گويد خداوند برای او درختی با آن ذکر در بهشت برویاند و هر که «الحمد لله» گوید خداوند برایش درختی با آن ذکر در بهشت بروياند و هر که «لا اله الا الله» گوید خداوند برای او درختی با آن ذکر در بهشت برویاند و هر که «الله اكبر» گوید خداوند برای او درختی با آن ذکر در بهشت بروياند. مردی از [[قبیله قریش]] گفت: اي پیامبر خدا، بنا بر این سخن شما درختان ما در بهشت بسیار است. پیامبر پاسخ داد: آری ولی پرهيز داريد از اینكه آتشی بفرستيد و درختان را بسوزانيد و اين از آن رو باشد كه خداوند گرامي و بزرگ مي فرمايد: «ای کسانی که ایمان آوردهايد از خدا فرمان برید و از پیامبر او نیز فرمان برید و كرده های خویش را تباه نسازید.» <ref>صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۱.</ref> | *'''درختهایی در بهشت''' : [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] در روایتی از پیامبر خدا (ص) نقل کرده که هر كس«سبحان الله»گويد خداوند برای او درختی با آن ذکر در بهشت برویاند و هر که «الحمد لله» گوید خداوند برایش درختی با آن ذکر در بهشت بروياند و هر که «لا اله الا الله» گوید خداوند برای او درختی با آن ذکر در بهشت برویاند و هر که «الله اكبر» گوید خداوند برای او درختی با آن ذکر در بهشت بروياند. مردی از [[قبیله قریش]] گفت: اي پیامبر خدا، بنا بر این سخن شما درختان ما در بهشت بسیار است. پیامبر پاسخ داد: آری ولی پرهيز داريد از اینكه آتشی بفرستيد و درختان را بسوزانيد و اين از آن رو باشد كه خداوند گرامي و بزرگ مي فرمايد: «ای کسانی که ایمان آوردهايد از خدا فرمان برید و از پیامبر او نیز فرمان برید و كرده های خویش را تباه نسازید.» <ref>صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۱.</ref> | ||
== موانع == | ==موانع== | ||
بر اساس آموزههای دینی گاه به دلیل رفتارهای نادرست انسان، موانعی در راه ذکر خدا در برابر انسان قرار میگیرد که از جمله میتوان به ایجاد غفلت توسط خدا بر قلوب [[کافران]]، پیروی از [[شیطان]]، دوست گمراهکننده، تکاثر و نفاخر، اموال و اولاد، خودپرستی، آرزوهای طولانی و پیروی از هوای نفس اشاره کرد. | بر اساس آموزههای دینی گاه به دلیل رفتارهای نادرست انسان، موانعی در راه ذکر خدا در برابر انسان قرار میگیرد که از جمله میتوان به ایجاد غفلت توسط خدا بر قلوب [[کافران]]، پیروی از [[شیطان]]، دوست گمراهکننده، تکاثر و نفاخر، اموال و اولاد، خودپرستی، آرزوهای طولانی و پیروی از هوای نفس اشاره کرد. | ||
* '''خودپرستی:''' با توجه به آیه ۱۲ [[سوره اعراف]] «أَنَا خَیرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین» یکی از مهمترین موانع ذکر خدا را خودپرستی، [[تکبر]] و نِخوَت(خودبینی) معرفی کردهاند.<ref>[http://sadeghain.net/fa/Article/View/118/%D8%B0%DA%A9%D8%B1#_ftnref54: ذکر مجمع جهانی صادقین]</ref> | *'''خودپرستی:''' با توجه به آیه ۱۲ [[سوره اعراف]] «أَنَا خَیرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین» یکی از مهمترین موانع ذکر خدا را خودپرستی، [[تکبر]] و نِخوَت(خودبینی) معرفی کردهاند.<ref>[http://sadeghain.net/fa/Article/View/118/%D8%B0%DA%A9%D8%B1#_ftnref54: ذکر مجمع جهانی صادقین]</ref> | ||
* '''ایجاد غفلت توسط خداوند بر قلوب کافران:''' گاه خداوند برای مجازات کسانی که با حق درافتادهاند، غفلت را بر قلبهای آنان مسلط میکند تا یاد و ذکر خداوند را فراموش کنند و دچار عواقب رویگردانی از ذکر خدا گردند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref> | *'''ایجاد غفلت توسط خداوند بر قلوب کافران:''' گاه خداوند برای مجازات کسانی که با حق درافتادهاند، غفلت را بر قلبهای آنان مسلط میکند تا یاد و ذکر خداوند را فراموش کنند و دچار عواقب رویگردانی از ذکر خدا گردند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref> | ||
* '''اموال و اولاد:''' بر اساس آیه ۹ [[سوره منافقون]] اگرچه اموال و اولاد از مواهب الهی محسوب میگردد؛ ولی گاهی علاقه زیاد، سرگرمی و دلمشغولی به آنان باعث غفلت از یاد و ذکر خدا و [[نماز]] خواهد شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۴۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۲۹۱.</ref> | *'''اموال و اولاد:''' بر اساس آیه ۹ [[سوره منافقون]] اگرچه اموال و اولاد از مواهب الهی محسوب میگردد؛ ولی گاهی علاقه زیاد، سرگرمی و دلمشغولی به آنان باعث غفلت از یاد و ذکر خدا و [[نماز]] خواهد شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۴۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۲۹۱.</ref> | ||
* '''شیطان:''' بر اساس آیات متعددی از [[قرآن]] از جمله آیه ۹۱ | *'''شیطان:''' بر اساس آیات متعددی از [[قرآن]] از جمله [[آیه ۹۱ سوره مائده]] شیطان به عنوان دشمن قسم خورده انسان با ابزارهای مختلفی از جمله ایجاد دشمنی و کینه میان آدمیان و رواج شراب و قمار، انسان را از یاد خدا بازمیدارد. | ||
* '''دوستان گمراه:''' بر اساس صریح آیه ۲۹ [[سوره نجم]] خداوند پیامبرش را از همنشینی کسانی که انسان را از یاد خدا و قرآن باز میدارند، پرهیز میدهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۴۱.</ref> | *'''دوستان گمراه:''' بر اساس صریح آیه ۲۹ [[سوره نجم]] خداوند پیامبرش را از همنشینی کسانی که انسان را از یاد خدا و قرآن باز میدارند، پرهیز میدهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۴۱.</ref> | ||
== نتایج رویگردانی از ذکر == | ==نتایج رویگردانی از ذکر== | ||
برای رویگردانی از ذکر و یاد خداوند پیامدها و نتایج ناگواری در متون دینی معرفی شده است که از جمله میتوان به تنگی و سختی زندگی، تسلط [[شیطان]] بر انسان، گمراهی، کوری در [[قیامت]]، همنشینی با شیطان و [[عذاب|عذاب الهی]] اشاره کرد. | برای رویگردانی از ذکر و یاد خداوند پیامدها و نتایج ناگواری در متون دینی معرفی شده است که از جمله میتوان به تنگی و سختی زندگی، تسلط [[شیطان]] بر انسان، گمراهی، کوری در [[قیامت]]، همنشینی با شیطان و [[عذاب|عذاب الهی]] اشاره کرد. | ||
* '''تنگی و سختی زندگی:''' [[علامه طباطبایی]] ذیل آیه ۱۲۴ [[سوره طه]] که اشاره به تنگی و سختی زندگی کسانی دارد که از یاد و ذکر خدا غافل میشوند، معتقد است کسی که یاد خدا را فراموش کند و با او قطع رابطه نماید دیگر چیزی جز دنیا برای او باقی نخواهد ماند و آن را مطلوب یگانه خود قرار میدهد، در نتیجه همه کوشش خود را منحصر در به دست آوردن دنیا خواهد کرد؛ ولی این حد از معیشت او را قانع نکرده و برای بیشتر از آن [[حرص]] خواهد ورزید و دائم به داشتههای دیگران چشم میدوزد و [[طمع]] او به جایی منتهی نمیشود؛ به همین دلیل چنین شخصی همیشه در فقر و تنگی به سر میبرد و در دل علاقهمند چیزی است که ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۵.</ref> نتیجه چنین وضعیتی را کوری در قیامت معرفی کردهاند؛ زیرا کسی که در این دنیا نسبت به حقایق نابینا است در [[آخرت]] عکس العمل وضعی رفتار خود را خواهد دید و راهی به سوی [[بهشت]] و سعادت اخروی پیدا نمیکند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۳۳۰.</ref> | *'''تنگی و سختی زندگی:''' [[علامه طباطبایی]] ذیل آیه ۱۲۴ [[سوره طه]] که اشاره به تنگی و سختی زندگی کسانی دارد که از یاد و ذکر خدا غافل میشوند، معتقد است کسی که یاد خدا را فراموش کند و با او قطع رابطه نماید دیگر چیزی جز دنیا برای او باقی نخواهد ماند و آن را مطلوب یگانه خود قرار میدهد، در نتیجه همه کوشش خود را منحصر در به دست آوردن دنیا خواهد کرد؛ ولی این حد از معیشت او را قانع نکرده و برای بیشتر از آن [[حرص]] خواهد ورزید و دائم به داشتههای دیگران چشم میدوزد و [[طمع]] او به جایی منتهی نمیشود؛ به همین دلیل چنین شخصی همیشه در فقر و تنگی به سر میبرد و در دل علاقهمند چیزی است که ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۵.</ref> نتیجه چنین وضعیتی را کوری در قیامت معرفی کردهاند؛ زیرا کسی که در این دنیا نسبت به حقایق نابینا است در [[آخرت]] عکس العمل وضعی رفتار خود را خواهد دید و راهی به سوی [[بهشت]] و سعادت اخروی پیدا نمیکند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۳۳۰.</ref> | ||
* '''تسلط شیطان بر انسان:''' در تفسیر آیات ۳۶ و ۳۷ [[سوره زخرف]] گفته شده است زمانی که انسان از یاد خدا غافل شود، شیطان همدم و قرین این شخص گردیده بر او مسلط میشود و هیچگاه از او جدا نخواهد شد و با تزیین کردن اعمال او، پرده بر چشم و گوش او انداخته هرجا که بخواهد او را میکشاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۱۰۱-۱۰۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۶۴.</ref> | *'''تسلط شیطان بر انسان:''' در تفسیر آیات ۳۶ و ۳۷ [[سوره زخرف]] گفته شده است زمانی که انسان از یاد خدا غافل شود، شیطان همدم و قرین این شخص گردیده بر او مسلط میشود و هیچگاه از او جدا نخواهد شد و با تزیین کردن اعمال او، پرده بر چشم و گوش او انداخته هرجا که بخواهد او را میکشاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۱۰۱-۱۰۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۶۴.</ref> | ||
* '''گمراهی:''' [[طبرسی]] در [[تفسیر]] [[آیه]] ۲۲ [[سوره زمر]] الفت گرفتن با [[کفر]] و [[تعصب]] بر آن را موجب [[قساوت قلب]] دانسته است؛ عاملی که باعث عدم تاثیر ذکر خدا در دل گردیده و گمراهی از راه خدا را در پی خواهد داشت.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۷۲.</ref> | *'''گمراهی:''' [[طبرسی]] در [[تفسیر]] [[آیه]] ۲۲ [[سوره زمر]] الفت گرفتن با [[کفر]] و [[تعصب]] بر آن را موجب [[قساوت قلب]] دانسته است؛ عاملی که باعث عدم تاثیر ذکر خدا در دل گردیده و گمراهی از راه خدا را در پی خواهد داشت.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۷۲.</ref> | ||
* '''عذاب الهی:''' طبق آیات ۱۰۰ و ۱۰۱ [[سوره کهف]] رویگردانی از ذکر خداوند نتیجهای جز [[جهنم]] در پی نخواهد داشت. | *'''عذاب الهی:''' طبق آیات ۱۰۰ و ۱۰۱ [[سوره کهف]] رویگردانی از ذکر خداوند نتیجهای جز [[جهنم]] در پی نخواهد داشت. | ||
== محبوبترین اذکار == | ==محبوبترین اذکار== | ||
طبق آیات و روایات ذکر خدا در هر زمان و مکانی توصیه شده است. البته بنابر روایات، اذکاری مانند [[تهلیل|لا اله الا الله]]، [[تسبیحات حضرت زهرا(س)]]، [[تسبیحات اربعه]]، [[حوقله|لاحول و لاقوة الا بالله]]، [[صلوات]] و [[ذکر یونسیه]] از محبوبترین اذکار نزد خدا معرفی شدهاند.<ref>[http://sadeghain.net/fa/Article/View/118/%D8%B0%DA%A9%D8%B1#_ftnref1: «ذکر»، مجمع جهانی صادقین]</ref> | طبق آیات و روایات ذکر خدا در هر زمان و مکانی توصیه شده است. البته بنابر روایات، اذکاری مانند [[تهلیل|لا اله الا الله]]، [[تسبیحات حضرت زهرا(س)]]، [[تسبیحات اربعه]]، [[حوقله|لاحول و لاقوة الا بالله]]، [[صلوات]] و [[ذکر یونسیه]] از محبوبترین اذکار نزد خدا معرفی شدهاند.<ref>[http://sadeghain.net/fa/Article/View/118/%D8%B0%DA%A9%D8%B1#_ftnref1: «ذکر»، مجمع جهانی صادقین]</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، مصحح محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق. | * ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، مصحح محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | ==پیوند به بیرون== | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/220838 دایرة المعارف بزرگ اسلامی] | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/220838 دایرة المعارف بزرگ اسلامی] | ||
* [http://rch.ac.ir/article/Details?id=11253&&searchText ذکر در دانشنامه جهان اسلام] | *[http://rch.ac.ir/article/Details?id=11253&&searchText ذکر در دانشنامه جهان اسلام] | ||
* [http://sadeghain.net/fa/Article/View/118/%D8%B0%DA%A9%D8%B1#_ftnref1 ذکر مجمع جهانی صادقین] | *[http://sadeghain.net/fa/Article/View/118/%D8%B0%DA%A9%D8%B1#_ftnref1 ذکر مجمع جهانی صادقین] | ||
* [http://intjz.net/maqalat/ak-asare%20zekr.htm#_ftnref15 جستاری در حقیقت ذکر و آثار و نتایج آن در زندگی] | *[http://intjz.net/maqalat/ak-asare%20zekr.htm#_ftnref15 جستاری در حقیقت ذکر و آثار و نتایج آن در زندگی] | ||
{{فضائل اخلاقی}} | {{فضائل اخلاقی}} | ||
{{خداشناسی}} | {{خداشناسی}} |