پرش به محتوا

خبیب بن عدی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۵
imported>Jalalyaghmoori
(+ جعبه اطلاعات یار امام)
imported>Aghaie
خط ۳۲: خط ۳۲:
او پس از نماز رو به قاتلین گفت: اگر ترس این را نداشتم که به من نسبت ترس از مرگ بدهید نماز دیگری می‌خواندم. آن‌گاه دست بر آسمان برداشت و پس از دعا و نفرین بر قاتلانش شعری را خواند که این دو بیت از جمله آن است:<ref>الزفزاف، «منبر الاسلام»، ص۱۰۶</ref>
او پس از نماز رو به قاتلین گفت: اگر ترس این را نداشتم که به من نسبت ترس از مرگ بدهید نماز دیگری می‌خواندم. آن‌گاه دست بر آسمان برداشت و پس از دعا و نفرین بر قاتلانش شعری را خواند که این دو بیت از جمله آن است:<ref>الزفزاف، «منبر الاسلام»، ص۱۰۶</ref>


{{شعر}}{{ب|ولست أبالي حين اقتل مسلما|على أي شق كان في الله مصرعي}}{{ب|وذلك في ذات الإله وإن يشأ|يبارك على أوصال شلو ممزع}}{{م|حال که مسلمان کشته می شوم باکی ندارم که بر کدامین پهلو بمیرم}}{{م|اگر خدا اراده کند در تکه گوشت‌های تکه‌تکه شده برکت می‌اندازد}}{{پایان شعر}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = {{سخ}}{{شعر}}{{ب|ولست أبالي حين اقتل مسلما|على أي شق كان في الله مصرعي}}{{ب|وذلك في ذات الإله وإن يشأ|يبارك على أوصال شلو ممزع}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|منبع =| تراز = وسط| عرض = 400px | اندازه خط = 10px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
 
{{شعر}}{{م|حال که مسلمان کشته می شوم باکی ندارم که بر کدامین پهلو بمیرم}}{{م|اگر خدا اراده کند در تکه گوشت‌های تکه‌تکه شده برکت می‌اندازد}}{{پایان شعر}}


خبیب نخستین مسلمانی بود که به دار آویخته شد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابة، ج ۲، ص۱۲۲</ref> او را به تیری چوبی بستند و چهل تن از فرزندان کشته شدگان مشرکان در [[جنگ بدر|بدر]]، با زخم نیزه او را از پای درآوردند.<ref>ر.ک:واقدی، ج ۱، ص۳۶۱</ref> گفته شده است چون خبیب بن عدی کشته شد، صورتش به سوی [[قبله]] بود و هر چه خواستند او را به خلاف قبله برگردانند، موفق نشدند و وی را به حال خود رها کردند.<ref>ابن حجر عسقلانی، ج ۲، ص۲۶۴</ref> وقتی او را بر چوبه دار می‌بستند گفت: اللهم انا قد بلغنا رسالة رسولک فبلغه الغداة ما یصنع بنا.<ref>الزفزاف، «منبر الاسلام»، ص۱۰۶</ref>
خبیب نخستین مسلمانی بود که به دار آویخته شد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابة، ج ۲، ص۱۲۲</ref> او را به تیری چوبی بستند و چهل تن از فرزندان کشته شدگان مشرکان در [[جنگ بدر|بدر]]، با زخم نیزه او را از پای درآوردند.<ref>ر.ک:واقدی، ج ۱، ص۳۶۱</ref> گفته شده است چون خبیب بن عدی کشته شد، صورتش به سوی [[قبله]] بود و هر چه خواستند او را به خلاف قبله برگردانند، موفق نشدند و وی را به حال خود رها کردند.<ref>ابن حجر عسقلانی، ج ۲، ص۲۶۴</ref> وقتی او را بر چوبه دار می‌بستند گفت: اللهم انا قد بلغنا رسالة رسولک فبلغه الغداة ما یصنع بنا.<ref>الزفزاف، «منبر الاسلام»، ص۱۰۶</ref>
خط ۳۸: خط ۴۰:


اگرچه [[عقبة بن حارث بن عامر]] را قاتل خبیب بن عدی دانسته‌اند،<ref>ر.ک:ابن اثیر، اسدالغابة، ج ۲، ص۱۲۱</ref> گفته شده که عقبه سوگند خورده که خبیب را نکشته است و در آن هنگام خردسال‌تر از آن بوده که چنین کند. از او نقل شده است که «ابا مَیسَرَه نیزه را در دست من قرار داد و دست مرا به همراه نیزه گرفت و خبیب را ضربه زد تا او را به قتل رسانید»<ref>ابن هشام، ج ۳، ص۱۸۲،واقدی، ج ۱، ص۳۶۱</ref>
اگرچه [[عقبة بن حارث بن عامر]] را قاتل خبیب بن عدی دانسته‌اند،<ref>ر.ک:ابن اثیر، اسدالغابة، ج ۲، ص۱۲۱</ref> گفته شده که عقبه سوگند خورده که خبیب را نکشته است و در آن هنگام خردسال‌تر از آن بوده که چنین کند. از او نقل شده است که «ابا مَیسَرَه نیزه را در دست من قرار داد و دست مرا به همراه نیزه گرفت و خبیب را ضربه زد تا او را به قتل رسانید»<ref>ابن هشام، ج ۳، ص۱۸۲،واقدی، ج ۱، ص۳۶۱</ref>
 
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = بیتی از شعر حسان بن ثابت درباره خبیب:{{سخ}}{{شعر|}}{{ب|صقرا توسّط فی الانصار منصبه | سمح السجیة محضا غیر مؤتشب}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|منبع = فوزی فاضل الزفزاف، «منبر الاسلام»، ص۱۰۴.| تراز = چپ| عرض = 400px | اندازه خط = 10px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
خبیب چنان بر سر ایمانش پایدار و استوار بود که هنگام مرگ چون از او خواستند از [[اسلام]] و [[پیامبر(ص)|پیامبر]] روی برگرداند تا آزادش کنند، پاسخ داد که اگر همه آنچه در زمین است از آن من باشد، دوست ندارم از اسلام روگردانم.
خبیب چنان بر سر ایمانش پایدار و استوار بود که هنگام مرگ چون از او خواستند از [[اسلام]] و [[پیامبر(ص)|پیامبر]] روی برگرداند تا آزادش کنند، پاسخ داد که اگر همه آنچه در زمین است از آن من باشد، دوست ندارم از اسلام روگردانم.
مشرکان هنگام قتل خبیب به او گفتند، آیا دوست داشتی اکنون [[محمد(ص)|محمد]] در جای تو بود و تو نزد خانواده ات بودی؟ و خبیب پاسخ داد که به خدا سوگند، دوست ندارم محمد در جای خودش، خاری به پایش فرو رود.<ref>واقدی، ج ۱، ص۳۶۰</ref>
مشرکان هنگام قتل خبیب به او گفتند، آیا دوست داشتی اکنون [[محمد(ص)|محمد]] در جای تو بود و تو نزد خانواده ات بودی؟ و خبیب پاسخ داد که به خدا سوگند، دوست ندارم محمد در جای خودش، خاری به پایش فرو رود.<ref>واقدی، ج ۱، ص۳۶۰</ref>


{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = بیتی از شعر حسان بن ثابت درباره خبیب:{{سخ}}{{شعر|}}{{ب|صقرا توسّط فی الانصار منصبه | سمح السجیة محضا غیر مؤتشب}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|منبع = فوزی فاضل الزفزاف، «منبر الاسلام»، ص104 | تراز = چپ| عرض = 400px | اندازه خط = 10px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}


چهره خبیب بن عدی به عنوان [[شهید|شهیدی]] که بسیار مظلومانه و توأم با شکنجه و در اسارت به قتل رسید، پیرایه‌ای قدسی یافته است<ref>د. اسلام، ذیل ماده</ref> و از مأموریتی که خبیب و دیگر یارانش برای آن اعزام شدند،<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص۱۶۷</ref> می‌توان دریافت که خبیب مردی اهل علم و فضل و آشنا به [[احکام اسلام]] بوده است. [[حسّان بن ثابت]]<ref>حسّان بن ثابت،ج ۱، ص۲۱۳</ref> اشعاری در رثای خبیب بن عدی گفته است.
چهره خبیب بن عدی به عنوان [[شهید|شهیدی]] که بسیار مظلومانه و توأم با شکنجه و در اسارت به قتل رسید، پیرایه‌ای قدسی یافته است<ref>د. اسلام، ذیل ماده</ref> و از مأموریتی که خبیب و دیگر یارانش برای آن اعزام شدند،<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص۱۶۷</ref> می‌توان دریافت که خبیب مردی اهل علم و فضل و آشنا به [[احکام اسلام]] بوده است. [[حسّان بن ثابت]]<ref>حسّان بن ثابت،ج ۱، ص۲۱۳</ref> اشعاری در رثای خبیب بن عدی گفته است.


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|اندازه=ریز|3}}


== منابع ==
== منابع ==
{{ستون-شروع}}
* ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفةالصحابة، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳.
* ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفةالصحابة، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳.
* ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶، چاپ افست ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/ ۱۹۷۹ـ ۱۹۸۲.
* ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶، چاپ افست ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/ ۱۹۷۹ـ ۱۹۸۲.
خط ۶۳: خط ۶۵:
* مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
* مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
* محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
* محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
{{پایان}}
=== منبع انگلیسی ===
=== منبع انگلیسی ===
{{چپ‌چین}}
{{چپ‌چین}}
کاربر ناشناس