پرش به محتوا

ادله اربعه: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۴۲: خط ۴۲:
'''ملازمهٔ بین حکم عقل و شرع''':این قاعده مورد قبول اکثر اصولیین شیعه و جمعی از اهل سنت قرار گرفته است و عده‌ای هم مخالف آن‌اند از جمله اخباریین شیعه و جمعی دیگر از اهل تسنن. کسانی که به «منبع بودن عقل برای استنباط احکام» معتقد بوده‌اند قانون ملازمه را پذیرفته‌اند و جمعی که با منبع بودن عقل مخالف بوده‌اند، طبعاً به ملازمه هم اعتقادی نداشته‌اند.<ref>علی‌دوست، فقه و عقل، ۱۳۸۱ش، شماره ۱۵ و ۱۶</ref>
'''ملازمهٔ بین حکم عقل و شرع''':این قاعده مورد قبول اکثر اصولیین شیعه و جمعی از اهل سنت قرار گرفته است و عده‌ای هم مخالف آن‌اند از جمله اخباریین شیعه و جمعی دیگر از اهل تسنن. کسانی که به «منبع بودن عقل برای استنباط احکام» معتقد بوده‌اند قانون ملازمه را پذیرفته‌اند و جمعی که با منبع بودن عقل مخالف بوده‌اند، طبعاً به ملازمه هم اعتقادی نداشته‌اند.<ref>علی‌دوست، فقه و عقل، ۱۳۸۱ش، شماره ۱۵ و ۱۶</ref>


* '''عقل نظری''': حکم شرعی توقیفی است و جز راه شنیدن از شارع نمی‌توان بدان دست یافت. بنابراین مقصود از دلیل عقلی، حکم عقل نظری به ملازمه میان حکم ثابت شرعی یا عقلی و میان حکم شرعی دیگر است. مانند ملازمه در مسأله [[إجزاء]].<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref> {{یاد| اِجزارء یعنی اکتفا کردن به امتثال امری (با تمام اجزا وشرایط) از امتثال مجدّد همان امر یا امر دیگر. مظفر، اصول الفقه، ج۱، ص۲۳۴}}
* '''عقل نظری''': حکم شرعی توقیفی است و جز راه شنیدن از شارع نمی‌توان بدان دست یافت. بنابراین مقصود از دلیل عقلی، حکم عقل نظری به ملازمه میان حکم ثابت شرعی یا عقلی و میان حکم شرعی دیگر است. مانند ملازمه در مسأله [[إجزاء]].<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref> {{یاد| اِجزاء یعنی اکتفا کردن به امتثال امری (با تمام اجزا و شرایط) از امتثال مجدّد همان امر یا امر دیگر. مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۲۳۴}}
* '''عقل عملی''': این نوع عقل به تنهایی نمی‌تواند حکم شرعی را درک کند؛ اگر چه درک می‌کند که این عمل فی نفسه سزاوار است یا نه؛ اما آن را به شارع نسبت نمی‌دهد. پس از حصول چنین ادراکی گاه به ملازمه میان حکم عقل و حکم شرع حکم می‌کند و گاه حکم نمی‌کند. ملازمه در اینجا تنها در مسأله [[حسن و قبح|حسن و قبح عقلی]] است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۱۵.</ref>
* '''عقل عملی''': این نوع عقل به تنهایی نمی‌تواند حکم شرعی را درک کند؛ اگر چه درک می‌کند که این عمل فی نفسه سزاوار است یا نه؛ اما آن را به شارع نسبت نمی‌دهد. پس از حصول چنین ادراکی گاه به ملازمه میان حکم عقل و حکم شرع حکم می‌کند و گاه حکم نمی‌کند. ملازمه در اینجا تنها در مسأله [[حسن و قبح|حسن و قبح عقلی]] است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۱۵.</ref>


'''اقسام حکم عقلی''': احکام عقلی به دو قسم مستقلات و غیرمستقلات تقسیم می‌شود.
'''اقسام حکم عقلی''': احکام عقلی به دو قسم مستقلات و غیرمستقلات تقسیم می‌شود.
* مستقلات عقلی: دلیلی که عقل به تنهایی و بدون کمک گرفتن از شرع، به حکم شرعی دست می‌یابد. مانند حکم عقل به حسن عدل.
* مستقلات عقلی: دلیلی که عقل به تنهایی و بدون کمک گرفتن از شرع، به حکم شرعی دست می‌یابد. مانند حکم عقل به حسن عدل.
* غیرمستقلات عقلی: عقل به کمک حکم شرع، به حکم شرعی علم پیدا می‌کند. مانند حکم عقل به وجوب مقدمه هنگام وجوب ذی المقدمه. وجوب ذی المقدمه حکم شرعی است که با ضمیمه آن به حکم عقل -مقدمه واجب، واجب است- دلیل عقلی شکل می‌گیرد.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref> مثال برای غیر مستقل عقلی مانند وجوب شرعی حج بر مکلفان است  که شارع درباره پیمودن مسافت تا [[مکه]] معظمه، حکم صریحی ندارد؛ در این جا عقل می‌گوید نظر به این که میان ادای فریضه حج و طی مسافت، ملازمه عقلی است، پس حکم شارع مبنی بر وجوب ذی المقدمه (حج)، مستلزم حکم عقل به وجوب مقدمه (طی مسافت) است و وجوب طی مسافت به هرنحوی تارسیدن به مکه و انجام اعمال حج به حکم عقل است.  مسأله إِجزاء، [[مقدمه واجب]]، [[ضد]] و ...از جمله غیرمستقلات عقلی است که در علم اصول فقه بحث می‌شود.
* غیرمستقلات عقلی: عقل به کمک حکم شرع، به حکم شرعی علم پیدا می‌کند. مانند حکم عقل به وجوب مقدمه هنگام وجوب ذی المقدمه. وجوب ذی المقدمه حکم شرعی است که با ضمیمه آن به حکم عقل -مقدمه واجب، واجب است- دلیل عقلی شکل می‌گیرد.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref> مثال برای غیر مستقل عقلی مانند وجوب شرعی حج بر مکلفان است  که شارع درباره پیمودن مسافت تا [[مکه]] معظمه، حکم صریحی ندارد؛ در این جا عقل می‌گوید نظر به این که میان ادای فریضه حج و طی مسافت، ملازمه عقلی است، پس حکم شارع مبنی بر وجوب ذی المقدمه (حج)، مستلزم حکم عقل به وجوب مقدمه (طی مسافت) است و وجوب طی مسافت به هرنحوی تارسیدن به [[مکه]] و انجام اعمال حج به حکم عقل است.  مسأله إِجزاء، [[مقدمه واجب]]، [[ضد]] و ...از جمله غیرمستقلات عقلی است که در علم اصول فقه بحث می‌شود.


== پانویس ==
== پانویس ==
۱۷٬۲۶۰

ویرایش