|
|
خط ۵۸: |
خط ۵۸: |
| == حضور در واقعه کربلا == | | == حضور در واقعه کربلا == |
| بر اساس گزارشهای موجود در [[مقاتل]]، سکینه در [[واقعه کربلا]] حضور داشته است. بنابر نقل این منابع، در [[روز عاشورا]]، [[امام حسین(ع)]] برای آخرین وداع، از میدان جنگ به سوی اهل بیت خود بازگشت و با آنان وداع کرد سپس نزد دختر خود سکینه رفت که در گوشهای نشسته و میگریست. امام حسین(ع)او را به صبوری دعوت کرد و در آغوش کشید، اشک از چشمان او پاک کرد و در ضمن اشعاری به سکینه گفت: | | بر اساس گزارشهای موجود در [[مقاتل]]، سکینه در [[واقعه کربلا]] حضور داشته است. بنابر نقل این منابع، در [[روز عاشورا]]، [[امام حسین(ع)]] برای آخرین وداع، از میدان جنگ به سوی اهل بیت خود بازگشت و با آنان وداع کرد سپس نزد دختر خود سکینه رفت که در گوشهای نشسته و میگریست. امام حسین(ع)او را به صبوری دعوت کرد و در آغوش کشید، اشک از چشمان او پاک کرد و در ضمن اشعاری به سکینه گفت: |
| {{شعر2 | | {{شعر جدید |
| |سبک نگارش= | | | جداکننده = \\ |
| |عرض= | | | متن = |
| |تراز=
| | سَيَطُولُ بَعْدِى يَا سُكَيْنَةُ فَاعْلَمِى\\مِنْكِ الْبُكَاءُ إذَا الْحَمَامُ دَهَانِى |
| |رنگ بالا=
| | لاَ تُحْرِقِى قَلْبِى بِدَمْعِكِ حَسْرَةً\\مَا دَامَ مِنِّى الرُّوحُ فِى جُثْمَانِى |
| |رنگ پایین=
| | فَإذَا قُتِلْتُ فَأنْتِ أوْلَى بِالَّذِى\\تَبْكِيَنهُ يَا خَيْرَةَ النِّسْوَانِ<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۰۹-۱۱۰؛ موسوی المقرم، مقتل الحسین علیهالسلام، ۱۹۷۹م، ص۲۷۷؛ قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۹.</ref> |
| |خط اول=
| |
| | |
| |سَيَطُولُ بَعْدِى يَا سُكَيْنَةُ فَاعْلَمِى|مِنْكِ الْبُكَاءُ إذَا الْحَمَامُ دَهَانِى
| |
| |لاَ تُحْرِقِى قَلْبِى بِدَمْعِكِ حَسْرَةً|مَا دَامَ مِنِّى الرُّوحُ فِى جُثْمَانِى
| |
| |فَإذَا قُتِلْتُ فَأنْتِ أوْلَى بِالَّذِى|تَبْكِيَنهُ يَا خَيْرَةَ النِّسْوَانِ<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۰۹-۱۱۰؛ موسوی المقرم، مقتل الحسین علیهالسلام، ۱۹۷۹م، ص۲۷۷؛ قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۹.</ref>
| |
| |تک مصرع=
| |
| |ترجمه= <small>ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.{{سخ}}تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.{{سخ}}ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری.</small> | | |ترجمه= <small>ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.{{سخ}}تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.{{سخ}}ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری.</small> |
| }} | | }} |
خط ۸۶: |
خط ۸۰: |
| <br /> | | <br /> |
| همچنین از تسلط بر ادبیات و شعر عرب و بلاغت و فصاحت سکینه سخن به میان آمده است. گزارشهای او از واقعه کربلا در قالب شعر، اشعار و قصاید او در رثای پدرش امام حسین(ع) معروف است. شعر زیر از جمله این اشعار است: | | همچنین از تسلط بر ادبیات و شعر عرب و بلاغت و فصاحت سکینه سخن به میان آمده است. گزارشهای او از واقعه کربلا در قالب شعر، اشعار و قصاید او در رثای پدرش امام حسین(ع) معروف است. شعر زیر از جمله این اشعار است: |
| {{شعر۲ | | {{شعر جدید |
| |لا تعذلیه فهم قاطع طرقه|فعینه بدموع ذرف غدقه | | | جداکننده = \\ |
| |ان الحسین غداة الطف یرشقه|ریب المنون فما ان یخطئ الحدقه
| | | متن = |
| |بکف شر عبادالله کلهم|نسل البغایا و جیش المرق الفسقه
| | لا تعذلیه فهم قاطع طرقه\\فعینه بدموع ذرف غدقه |
| |یا امة السوء هاتوا ما احتجاجکم|غدا و جلکم بالسیف قد صفقه
| | ان الحسین غداة الطف یرشقه\\ریب المنون فما ان یخطئ الحدقه |
| | بکف شر عبادالله کلهم\\نسل البغایا و جیش المرق الفسقه |
| | یا امة السوء هاتوا ما احتجاجکم\\غدا و جلکم بالسیف قد صفقه |
| }} | | }} |
| {{وسطچین}}<small>ترجمه: «او را سرزنش مکن؛ چرا که آنها راه را بر او بستند. و او از چشمانش اشک فراوان میبارد. در روز طف (عاشورا) تیری به سوی امام حسین(ع) پرتاب شد که خطا نمیرود و از حدقه چشم او دور نمیشود. این کار به دست کسانی انجام شد که بدترین مردم و از نسل ظالمان و از سپاهیان [[فاسق]] بودند.ای بدترین امت! دلیلهایتان را در رستاخیز اقامه کنید. شما برهانی ندارید؛ زیرا همه شما او را با شمشیرتان زدید.»<ref>ابنصوفی، المجدی فی انساب الطالبیین، ۱۴۲۲ق، ص۵۸۲-۵۸۳؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۲۷، ص۴۹۲.</ref> | | {{وسطچین}}<small>ترجمه: «او را سرزنش مکن؛ چرا که آنها راه را بر او بستند. و او از چشمانش اشک فراوان میبارد. در روز طف (عاشورا) تیری به سوی امام حسین(ع) پرتاب شد که خطا نمیرود و از حدقه چشم او دور نمیشود. این کار به دست کسانی انجام شد که بدترین مردم و از نسل ظالمان و از سپاهیان [[فاسق]] بودند.ای بدترین امت! دلیلهایتان را در رستاخیز اقامه کنید. شما برهانی ندارید؛ زیرا همه شما او را با شمشیرتان زدید.»<ref>ابنصوفی، المجدی فی انساب الطالبیین، ۱۴۲۲ق، ص۵۸۲-۵۸۳؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۲۷، ص۴۹۲.</ref> |