۵٬۹۴۱
ویرایش
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
در روایت لولاک اگرچه سخن از [[فقه]] یا احکام فقهی نیست؛ ولی برخی [[فقها]] برای تأیید برداشتهای خود به صورت سلبی یا ایجابی، به این [[روایت]] استناد کردهاند.<ref>منتظری، کتاب الخمس و الانفال، ۱۳۶۳ش، ص۳۵۹-۳۶۱؛ مکارم شیرازی، انوار الفقاهه، ۱۴۲۵ق، ص۵۳۷.</ref> {{یاد| منتظری در کتاب الخمس در توجیه روایاتی که زمین و دنیا را ملک امامان دانسته میگوید: این مالکیت یا برای این است که آنان اولیاء امورند به اذن الله و یا بدین جهت است که مقامات عالیه آنان سبب شده که ثمره آفرینش باشند و این معنای حدیث «لو لاك لما خلقت الافلاك» است. کتاب الخمس، ج۱، ص۳۶۱.}}در کتب کلامی شیعه از این روایت برای اثبات برتری پیامبر اسلام(ص) و همچنین [[اهل بیت(ع)]] بر دیگر موجودات عالم بهره برده شده است.<ref>حسینی میلانی، نفحات الازهار، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۳۵۰.</ref> [[مفسران]] شیعه و اهل سنت نیز در تفسیر آیاتی که مرتبط با پیامبر اسلام(ص) یا بیان هدف از خلقت است، به این عبارت استناد کردهاند.<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۸۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۱۵۲؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۱۴، ص۲۱۴.</ref> در نوشتههای عرفانی در بحث [[انسان کامل]]<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۴۲۳.</ref> و در سرودههای ادبی نیز این عبارت نمود زیادی داشته است؛ از جمله در این شعر مولانا: | در روایت لولاک اگرچه سخن از [[فقه]] یا احکام فقهی نیست؛ ولی برخی [[فقها]] برای تأیید برداشتهای خود به صورت سلبی یا ایجابی، به این [[روایت]] استناد کردهاند.<ref>منتظری، کتاب الخمس و الانفال، ۱۳۶۳ش، ص۳۵۹-۳۶۱؛ مکارم شیرازی، انوار الفقاهه، ۱۴۲۵ق، ص۵۳۷.</ref> {{یاد| منتظری در کتاب الخمس در توجیه روایاتی که زمین و دنیا را ملک امامان دانسته میگوید: این مالکیت یا برای این است که آنان اولیاء امورند به اذن الله و یا بدین جهت است که مقامات عالیه آنان سبب شده که ثمره آفرینش باشند و این معنای حدیث «لو لاك لما خلقت الافلاك» است. کتاب الخمس، ج۱، ص۳۶۱.}}در کتب کلامی شیعه از این روایت برای اثبات برتری پیامبر اسلام(ص) و همچنین [[اهل بیت(ع)]] بر دیگر موجودات عالم بهره برده شده است.<ref>حسینی میلانی، نفحات الازهار، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۳۵۰.</ref> [[مفسران]] شیعه و اهل سنت نیز در تفسیر آیاتی که مرتبط با پیامبر اسلام(ص) یا بیان هدف از خلقت است، به این عبارت استناد کردهاند.<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۸۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۱۵۲؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۱۴، ص۲۱۴.</ref> در نوشتههای عرفانی در بحث [[انسان کامل]]<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۴۲۳.</ref> و در سرودههای ادبی نیز این عبارت نمود زیادی داشته است؛ از جمله در این شعر مولانا: | ||
{{ | {{شعر جدید | ||
|با محمد بود عشقِ پاک، جفت | |با محمد بود عشقِ پاک، جفت\\بهر عشق او را خدا لولاک گفت | ||
گر نبودی بهر عشق پاک را\\کی وجودی دادمی افلاک را<ref>مولوی، مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش ۱۱۵.</ref> | |||
}} | |||
[[محمدحسین غروی اصفهانی|غروی اصفهانی]] نیز در ترجیع بندی در دیوان اشعارش به مضمون حدیث لولاک استناد کرده است. | [[محمدحسین غروی اصفهانی|غروی اصفهانی]] نیز در ترجیع بندی در دیوان اشعارش به مضمون حدیث لولاک استناد کرده است. | ||
{{شعر | {{شعر جدید | ||
| ای مظهر اسم اعظم حق\\مَجلای اَتمّ و نور مطلق | |||
مَجلای اَتمّ و نور مطلق | ای نور تو صادرِ نخستین\\وي مصدر هر چه هست مُشتَق | ||
ای عقل عقول و روح ارواح\\وي اصل اصول هر محقّق | |||
ای شمس شموس و نور انوار\\وي اعظم نیّرات و اشراق | |||
وي مصدر هر چه هست مُشتَق | ای فاتحه کتاب هستی\\هستی ز تو يافته است رونق | ||
در سیر تو ای نبی ختمی\\ذوالغایه بغایه گشت ملحق | |||
ای آیهای از محامد تست\\قرآن مقدّس مصدّق | |||
وي اصل اصول هر محقّق | وصف تو به شعر در نگجند\\دريا نرود ميان زورق | ||
فرموده به شأنت ایزد پاک\\لولاک لما خلقت الافلاک<ref>غروی اصفهانی، دیوان شعر، تصحیح کاظم موسوی.</ref>}} | |||
وي اعظم نیّرات و اشراق | |||
هستی ز تو يافته است رونق | |||
ذوالغایه بغایه گشت ملحق | |||
قرآن مقدّس مصدّق | |||
دريا نرود ميان زورق | |||
لولاک لما خلقت الافلاک | |||
== متن حدیث == | == متن حدیث == |