پرش به محتوا

حدیث لولاک: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲: خط ۱۲:


در روایت لولاک اگرچه سخن از [[فقه]] یا احکام فقهی نیست؛ ولی برخی [[فقها]] برای تأیید برداشت‌های خود به صورت سلبی یا ایجابی، به این [[روایت]] استناد کرده‌اند.<ref>منتظری، کتاب الخمس و الانفال، ۱۳۶۳ش، ص۳۵۹-۳۶۱؛ مکارم شیرازی، انوار الفقاهه، ۱۴۲۵ق، ص۵۳۷.</ref> {{یاد| منتظری در کتاب الخمس در توجیه روایاتی که زمین و دنیا را ملک امامان دانسته می‌گوید: این مالکیت یا برای این است که آنان  اولیاء امورند به اذن الله و یا بدین جهت است که مقامات عالیه آنان سبب شده که ثمره آفرینش باشند و این معنای حدیث «لو لاك لما خلقت الافلاك» است. کتاب الخمس، ج۱، ص۳۶۱.}}در کتب کلامی شیعه از این روایت برای اثبات برتری پیامبر اسلام(ص) و همچنین [[اهل بیت(ع)]] بر دیگر موجودات عالم بهره برده شده است.<ref>حسینی میلانی، نفحات الازهار، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۳۵۰.</ref> [[مفسران]] شیعه و اهل سنت نیز در تفسیر آیاتی که مرتبط با پیامبر اسلام(ص) یا بیان هدف از خلقت است، به این عبارت استناد کرده‌اند.<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۸۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۱۵۲؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۱۴، ص۲۱۴.</ref> در نوشته‌های عرفانی در بحث [[انسان کامل]]<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۴۲۳.</ref> و در سروده‌های ادبی نیز این عبارت نمود زیادی داشته است؛ از جمله در این شعر مولانا:
در روایت لولاک اگرچه سخن از [[فقه]] یا احکام فقهی نیست؛ ولی برخی [[فقها]] برای تأیید برداشت‌های خود به صورت سلبی یا ایجابی، به این [[روایت]] استناد کرده‌اند.<ref>منتظری، کتاب الخمس و الانفال، ۱۳۶۳ش، ص۳۵۹-۳۶۱؛ مکارم شیرازی، انوار الفقاهه، ۱۴۲۵ق، ص۵۳۷.</ref> {{یاد| منتظری در کتاب الخمس در توجیه روایاتی که زمین و دنیا را ملک امامان دانسته می‌گوید: این مالکیت یا برای این است که آنان  اولیاء امورند به اذن الله و یا بدین جهت است که مقامات عالیه آنان سبب شده که ثمره آفرینش باشند و این معنای حدیث «لو لاك لما خلقت الافلاك» است. کتاب الخمس، ج۱، ص۳۶۱.}}در کتب کلامی شیعه از این روایت برای اثبات برتری پیامبر اسلام(ص) و همچنین [[اهل بیت(ع)]] بر دیگر موجودات عالم بهره برده شده است.<ref>حسینی میلانی، نفحات الازهار، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۳۵۰.</ref> [[مفسران]] شیعه و اهل سنت نیز در تفسیر آیاتی که مرتبط با پیامبر اسلام(ص) یا بیان هدف از خلقت است، به این عبارت استناد کرده‌اند.<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۸۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۱۵۲؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۱۴، ص۲۱۴.</ref> در نوشته‌های عرفانی در بحث [[انسان کامل]]<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۴۲۳.</ref> و در سروده‌های ادبی نیز این عبارت نمود زیادی داشته است؛ از جمله در این شعر مولانا:
{{شعر2
{{شعر جدید
|با محمد بود عشقِ پاک، جفت|بهر عشق او را خدا لولاک گفت
|با محمد بود عشقِ پاک، جفت\\بهر عشق او را خدا لولاک گفت
|گر نبودی بهر عشق پاک را|کی وجودی دادمی افلاک را<ref>مولوی، مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش ۱۱۵.</ref>}}
گر نبودی بهر عشق پاک را\\کی وجودی دادمی افلاک را<ref>مولوی، مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش ۱۱۵.</ref>
}}
[[محمدحسین غروی اصفهانی|غروی اصفهانی]] نیز در ترجیع بندی در دیوان اشعارش به مضمون حدیث لولاک  استناد کرده است.  
[[محمدحسین غروی اصفهانی|غروی اصفهانی]] نیز در ترجیع بندی در دیوان اشعارش به مضمون حدیث لولاک  استناد کرده است.  
{{شعر}}
{{شعر جدید
{{ب|ای مظهر اسم اعظم حق|
| ای مظهر اسم اعظم حق\\مَجلای اَتمّ و نور مطلق
مَجلای اَتمّ و نور مطلق}}
ای نور تو صادرِ نخستین\\وي مصدر هر چه هست مُشتَق
 
ای عقل عقول و روح ارواح\\وي اصل اصول هر محقّق
{{ب|ای نور تو صادرِ نخستین|
ای شمس شموس و نور انوار\\وي اعظم نیّرات و اشراق
وي مصدر هر چه هست مُشتَق}}
ای فاتحه کتاب هستی\\هستی ز تو يافته است رونق
 
در سیر تو ای نبی ختمی\\ذوالغایه بغایه گشت ملحق
{{ب|ای عقل عقول و روح ارواح|
ای آیه‌ای از محامد تست\\قرآن مقدّس مصدّق
وي اصل اصول هر محقّق}}
وصف تو به شعر در نگجند\\دريا نرود ميان زورق
 
فرموده به شأنت ایزد پاک\\لولاک لما خلقت الافلاک<ref>غروی اصفهانی، دیوان شعر، تصحیح کاظم موسوی.</ref>}}
{{ب|ای شمس شموس و نور انوار|
وي اعظم نیّرات و اشراق}}
 
{{ب|ای فاتحه کتاب هستی|
هستی ز تو يافته است رونق}}
 
{{ب|در سیر تو ای نبی ختمی|
ذوالغایه بغایه گشت ملحق}}
 
{{ب|ای آیه‌ای از محامد تست|
قرآن مقدّس مصدّق}}
 
{{ب|وصف تو به شعر در نگجند|
دريا نرود ميان زورق}}
 
{{ب|فرموده به شأنت ایزد پاک|
لولاک لما خلقت الافلاک }} {{پایان شعر}}<ref>غروی اصفهانی، دیوان شعر، تصحیح کاظم موسوی.</ref>


== متن حدیث ==
== متن حدیث ==