پرش به محتوا

محمد بن جعفر الصادق: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۱: خط ۳۱:


==حضور محمد نزد مامون==
==حضور محمد نزد مامون==
[[عیسی جلودی]] فرمانده سپاهیانی که از سوی مامون مأمور جنگ با دیباج شده بودند، پس از چند درگیری در حجاز و نواحی شهر مکه، یاران محمد را شکست داده و او را اسیر کرد. او بعد از دستگیری در مکه در میان مردم سخن گفت و اظهار پشیمانی کرد و گفت به من خبر دادند که مأمون مرده و من به این دلیل خلافت را پذیرفتم.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۵۴۰؛ ابن خلدون، ج۳، ص۳۰۶.</ref>
[[عیسی جلودی]] فرمانده سپاهیانی که از سوی مامون مأمور جنگ با دیباج شده بودند، پس از چند درگیری در حجاز و نواحی شهر مکه، یاران محمد را شکست داده و او را اسیر کرد. او بعد از دستگیری در مکه در میان مردم سخن گفت و اظهار پشیمانی کرد و گفت به من خبر دادند که مأمون مرده و من به این دلیل خلافت را پذیرفتم.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ناشر دارالتراث، ج۸، ص۵۴۰؛ ابن خلدون، ج۳، ص۳۰۶.</ref>


عیسی جلودی، محمد را به خراسان فرستاد. با رسیدن به خراسان، مأمون او را گرامی داشت و نزدیک خود نشانید و وی را صله داد و او نزد مأمون در [[خراسان]] ماند.{{مدرک}} بر اساس برخی گزارش‌ها، هنگامی که [[امام رضا]](ع) به شهادت رسید، محمد بن جعفر در [[خراسان]] بود و مأمون یک‌روز پس از شهادت آن‌حضرت، محمد بن جعفر و دیگر سادات را فراخواند و از این واقعه باخبر کرد.<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۷۱.</ref>
عیسی جلودی، محمد را به خراسان فرستاد. با رسیدن به خراسان، مأمون او را گرامی داشت و نزدیک خود نشانید و وی را صله داد و او نزد مأمون در [[خراسان]] ماند.{{مدرک}} بر اساس برخی گزارش‌ها، هنگامی که [[امام رضا]](ع) به شهادت رسید، محمد بن جعفر در [[خراسان]] بود و مأمون یک‌روز پس از شهادت آن‌حضرت، محمد بن جعفر و دیگر سادات را فراخواند و از این واقعه باخبر کرد.<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۷۱.</ref>
۱۶٬۹۱۳

ویرایش