پرش به محتوا

بیان السعادة فی مقامات العبادة (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۵: خط ۷۵:
'''ثانیاً'''، روش بیان مطالب و جمع نکات عقلی، نقلی و قلبی در این تفسیر با سایر آثار مؤلف مشابهت کامل دارد؛
'''ثانیاً'''، روش بیان مطالب و جمع نکات عقلی، نقلی و قلبی در این تفسیر با سایر آثار مؤلف مشابهت کامل دارد؛


'''ثالثاً'''، [[معصوم علیشاه]]، صاحب [[طرائق الحقائق]] که در ۱۳۰۳ و ۱۳۰۴ در گناباد نزد مؤلف بوده، از این تفسیر یاد کرده، تصریح می‌کند که در دوران تألیف آن، گاه بخش‌هایی از آن را به درخواست مؤلف ملاحظه می‌کرده است.<ref>ج ۳، ص۵۴۰</ref> اصولاً یکی از جهات اشتهار علمی و عرفانی مؤلف در زمان حیات، که غالب مورخان آن دوران ذکر کرده‌اند، تألیف همین کتاب بوده است.<ref>فرصت شیرازی، ج ۲، ص۸۹۰، پانویس ۲؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ج ۳، ص۱۸۲؛ تابنده، ص۲۱۰، پانویس ۱</ref> اشتباه دیگر دربارۀ تفسیر بیان السعادة را خاورشناس مشهور گلدتسیهر مرتکب شده است؛ وی<ref>ص ۲۷۹</ref> از تفسیری به نام «بیان السعادة فی مقامات العبادة» نوشتۀ سلطان محمدبن حیدرالبَیدَختی<ref>بیدُختی؛ چاپ تهران، ۱۳۱۴</ref> نام برده و آن را کهن‌ترین تفسیر [[شیعه]] خوانده و تاریخ اتمامش را ۳۱۱ هجری یاد کرده است. به نظر می‌رسد که اشتباه او ناشی از غلط خواندن تاریخ اتمام این تفسیر (۱۳۱۱ هجری)، بوده است. در ترجمۀ عربی کتاب گلدتسیهر<ref>ص ۳۰۴</ref> نیز، «حیدر» به «حجر» و «البیدختی» به «البجختی» تصحیف شده است. اما در هیچ یک از منابع متقدم و متأخر شیعه، نشانه‌ای از این تفسیر و مؤلف آن با مشخصاتی که گلدتسیهر ذکر کرده است به چشم نمی‌خورد.
'''ثالثاً'''، [[معصوم علیشاه]]، صاحب [[طرائق الحقائق]] که در ۱۳۰۳ و ۱۳۰۴ در گناباد نزد مؤلف بوده، از این تفسیر یاد کرده، تصریح می‌کند که در دوران تألیف آن، گاه بخش‌هایی از آن را به درخواست مؤلف ملاحظه می‌کرده است.<ref>ج ۳، ص۵۴۰</ref> اصولاً یکی از جهات اشتهار علمی و عرفانی مؤلف در زمان حیات، که غالب مورخان آن دوران ذکر کرده‌اند، تألیف همین کتاب بوده است.<ref>فرصت شیرازی، ج ۲، ص۸۹۰، پانویس ۲؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ج ۳، ص۱۸۲؛ تابنده، ص۲۱۰، پانویس ۱</ref> اشتباه دیگر دربارۀ تفسیر بیان السعادة را خاورشناس مشهور گلدتسیهر مرتکب شده است؛ وی<ref>ص ۲۷۹</ref> از تفسیری به نام «بیان السعادة فی مقامات العبادة» نوشتۀ سلطان محمدبن حیدرالبَیدَختی<ref>بیدُختی؛ چاپ تهران، ۱۳۱۴</ref> نام برده و آن را کهن‌ترین تفسیر [[شیعه]] خوانده و تاریخ اتمامش را ۳۱۱ هجری یاد کرده است. به نظر می‌رسد که اشتباه او ناشی از غلط خواندن تاریخ اتمام این تفسیر (۱۳۱۱ هجری قمری)، بوده است. در ترجمۀ عربی کتاب گلدتسیهر<ref>ص ۳۰۴</ref> نیز، «حیدر» به «حجر» و «البیدختی» به «البجختی» تصحیف شده است. اما در هیچ یک از منابع متقدم و متأخر شیعه، نشانه‌ای از این تفسیر و مؤلف آن با مشخصاتی که گلدتسیهر ذکر کرده است به چشم نمی‌خورد.
 
==نگاهی به محتوا==
==نگاهی به محتوا==
نخستین مطلب کتاب پس از مقدمه با عنوان فصل اول درباره حقیقت علم و  جهل مشابه با علم است. نویسنده حقیقت علم را دوری از انانیت و توجه  به تسلیم در برابر خداوند دانسته و تصریح کرده که حقیقت علم با اغراض دنیوی قابل جمع نیست و تلاش انسان برای دستیابی به اغراض دنیوی و تحمل سختی‌ها جز دوری از خداوند و نزدیک شدن به شیطان نتیجه‌ای ندارد و این همان علمی است که نامش جهل است. <ref>سلطان علی شاه،  بیان السعاده، ۱۴۰۸ق، ۱۹۸۸م، ج۱، ص۳.</ref>مطلب پایانی کتاب در باره تفسیر سوره ناس است. نویسنده وِسواس( با کسره واو) را مصدر یعنی وسوسه کردن و وَسواس( با فتحه واو) را اسم مصدر یعنی نتیجه وسوسه دانسته است. ووسوسه را همان حدیث نقس یا حدیث شیطان برشمرده که خالی از هر نفع وخیری است. <ref>سلطان علی شاه،  بیان السعاده، ۱۴۰۸ق، ۱۹۸۸م، ج۴، ص۲۸۸.</ref>
نخستین مطلب کتاب پس از مقدمه با عنوان فصل اول درباره حقیقت علم و  جهل مشابه با علم است. نویسنده حقیقت علم را دوری از انانیت و توجه  به تسلیم در برابر خداوند دانسته و تصریح کرده که حقیقت علم با اغراض دنیوی قابل جمع نیست و تلاش انسان برای دستیابی به اغراض دنیوی و تحمل سختی‌ها جز دوری از خداوند و نزدیک شدن به شیطان نتیجه‌ای ندارد و این همان علمی است که نامش جهل است. <ref>سلطان علی شاه،  بیان السعاده، ۱۴۰۸ق، ۱۹۸۸م، ج۱، ص۳.</ref>مطلب پایانی کتاب در باره تفسیر سوره ناس است. نویسنده وِسواس( با کسره واو) را مصدر یعنی وسوسه کردن و وَسواس( با فتحه واو) را اسم مصدر یعنی نتیجه وسوسه دانسته است. ووسوسه را همان حدیث نقس یا حدیث شیطان برشمرده که خالی از هر نفع وخیری است. <ref>سلطان علی شاه،  بیان السعاده، ۱۴۰۸ق، ۱۹۸۸م، ج۴، ص۲۸۸.</ref>
۱۶٬۹۲۸

ویرایش