پرش به محتوا

عثمان بن عفان: تفاوت میان نسخه‌ها

←‏تغییر در احکام: اصلاح منابع
(←‏تغییر در احکام: یادداشت/ افزایش)
(←‏تغییر در احکام: اصلاح منابع)
خط ۷۴: خط ۷۴:
عثمان در برخی موارد احکام اسلام را تغییر داد. او در [[منا]] نماز را بر خلاف سنت رسول خدا(ص) تمام خواند و وقتی با اعتراض [[صحابه]] از جمله [[عبدالرحمان بن عوف]] روبه‌رو شد و نتوانست به آنان جوابی بدهد، گفت: «هذا رَأی رَأَیتُهُ.» «این رأیی است که خود بر آن شدم!»<ref>تاریخ اسلام، ج۴ ص۲۶۸</ref> به گفته [[متقی هندی]] تغییر در [[وضو]] و اختلاف در [[وضو|وضوی شیعه]] و [[اهل سنت]] نیز از زمان [[خلافت]] او آغاز شد.<ref>متقی هندی، کنزالعمال ج۹، ص۴۴۳، ح ۲۶۸۹۰</ref> او با آنکه خود در جایی می‌گوید [[پیامبر(ص)]] پس از شستن صورت و دست‌ها و [[مسح]] سر، پاها را نیز مسح کرد؛<ref>ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار، ج۱، ص۱۶ </ref> اما در جای دیگر وضوی پیامبر (ع) را با شستن پاها می‌داند.<ref> دارمی، مسند الدارمی، ج۱، ص۵۴۴ </ref>
عثمان در برخی موارد احکام اسلام را تغییر داد. او در [[منا]] نماز را بر خلاف سنت رسول خدا(ص) تمام خواند و وقتی با اعتراض [[صحابه]] از جمله [[عبدالرحمان بن عوف]] روبه‌رو شد و نتوانست به آنان جوابی بدهد، گفت: «هذا رَأی رَأَیتُهُ.» «این رأیی است که خود بر آن شدم!»<ref>تاریخ اسلام، ج۴ ص۲۶۸</ref> به گفته [[متقی هندی]] تغییر در [[وضو]] و اختلاف در [[وضو|وضوی شیعه]] و [[اهل سنت]] نیز از زمان [[خلافت]] او آغاز شد.<ref>متقی هندی، کنزالعمال ج۹، ص۴۴۳، ح ۲۶۸۹۰</ref> او با آنکه خود در جایی می‌گوید [[پیامبر(ص)]] پس از شستن صورت و دست‌ها و [[مسح]] سر، پاها را نیز مسح کرد؛<ref>ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار، ج۱، ص۱۶ </ref> اما در جای دیگر وضوی پیامبر (ع) را با شستن پاها می‌داند.<ref> دارمی، مسند الدارمی، ج۱، ص۵۴۴ </ref>


[[حضرت علی(ع)]] در این باره می‌فرماید:«اگر دین تابع نظر افراد بود، هرآینه کف پاها به مسح کردن سزاوارتر از روی پاها بود؛ ولی من دیدم که رسول خدا (ص) روی پاها را مسح می‌فرمود.»<ref>ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار، ج۱، ص۲۵؛ متقی هندی، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج۹، ص۶۰۶ </ref> بر اساس روایاتی از [[اهل سنت]]، [[جبرئیل]] نیز مسح پا‌ها را به پیامبر(ص) تعلیم داد.<ref>صنعانی، المصنف، ج۱، ص۱۹؛ ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار، ج۱، ص۲۶ </ref>
[[حضرت علی(ع)]] در این باره می‌فرماید:«اگر دین تابع نظر افراد بود، هرآینه کف پاها به مسح کردن سزاوارتر از روی پاها بود؛ ولی من دیدم که رسول خدا (ص) روی پاها را مسح می‌فرمود.»<ref>ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار، ج۱، ص۲۵؛ متقی هندی، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، بیروت موسسة الرساله، ج۹، ص۶۰۶ </ref> بر اساس روایاتی از [[اهل سنت]]، [[جبرئیل]] نیز مسح پا‌ها را به پیامبر(ص) تعلیم داد.<ref>صنعانی، المصنف، بیروت المجلس العلمی،ج۱، ص۱۹؛ ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار، بیروت دارالکتب العلمیه، ج۱، ص۲۶ </ref>


عایشه يكى از پيراهن‌‏هاى رسول خدا را بر دست می‌گرفت و سوار بر قاطری به هر که می‌رسید مى‏‌گفت: اين پيراهن رسول خداست؛ هنوز نپوسيده است كه عثمان سنتش را پوسانيد و به دور انداخت.<ref>مسكويه الرازى، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش٬ ج۱، ص۴۶۹.</ref>
عایشه يكى از پيراهن‌‏هاى رسول خدا را بر دست می‌گرفت و سوار بر قاطری به هر که می‌رسید مى‏‌گفت: اين پيراهن رسول خداست؛ هنوز نپوسيده است كه عثمان سنتش را پوسانيد و به دور انداخت.<ref>مسكويه الرازى، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش٬ ج۱، ص۴۶۹.</ref>
خط ۸۰: خط ۸۰:
گفته شده است چون عثمان بر [[عمار یاسر]] خشم گرفت، عایشه مو و کفش پیامبر را برداشت و گفت: چه زود [[سنت]] پیامبرتان را ترک کردید در حالی که هنوز کفش و موی او مندرس نشده است.<ref>بلاذری، انساب‏ الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۵، ص۵۳۸.</ref>
گفته شده است چون عثمان بر [[عمار یاسر]] خشم گرفت، عایشه مو و کفش پیامبر را برداشت و گفت: چه زود [[سنت]] پیامبرتان را ترک کردید در حالی که هنوز کفش و موی او مندرس نشده است.<ref>بلاذری، انساب‏ الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۵، ص۵۳۸.</ref>


در زمانی که شورشیان در مدینه بودند [[مروان بن حکم]] به نزد [[عایشه]] رفت و از او خواست تا میان خلیفه و شورشیان وساطت کند. عایشه [[حج|سفر حج]] را بهانه آورد. در نهایت عایشه نظر خود را در مورد عثمان گفت وسگوند یاد کرد که دوست داشت او را در حالی که تکه تکه در جَوال( کیسه و خُرجین) قرار داده، حمل کرده و به دریا بیندازد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۷۵.</ref>{{یاد| أما والله لوددتُ أنه مقطع في غَرارة من غرائري، و إني أطيق حمله، فأطرحه في البحر.}} سعد ابى‌وقاص در نامه‌اى به ابن‏ العاص نوشت عثمان با شمشيرى كشته شد كه عايشه آن را كشيد و طلحه آن را صيقل داد.<ref> عبدالمقصود، الامام علی بن ابی‌طالب، مکتبة العرفان٬ ج۲، ص۲۳۶.</ref>
در زمانی که شورشیان در مدینه بودند [[مروان بن حکم]] به نزد [[عایشه]] رفت و از او خواست تا میان خلیفه و شورشیان وساطت کند. عایشه [[حج|سفر حج]] را بهانه آورد. در نهایت عایشه نظر خود را در مورد عثمان گفت و [[سوگند]] یاد کرد که دوست داشت او را در حالی که تکه تکه در جَوال( کیسه و خُرجین) قرار داده، حمل کرده و به دریا بیندازد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۷۵.</ref>{{یاد| أما والله لوددتُ أنه مقطع في غَرارة من غرائري، و إني أطيق حمله، فأطرحه في البحر.}} سعد ابى‌وقاص در نامه‌اى به ابن‏ العاص نوشت عثمان با شمشيرى كشته شد كه عايشه آن را كشيد و طلحه آن را صيقل داد.<ref> عبدالمقصود، الامام علی بن ابی‌طالب، مکتبة العرفان٬ ج۲، ص۲۳۶.</ref>


==شورش علیه عثمان و قتل او==
==شورش علیه عثمان و قتل او==
۱۵٬۵۱۳

ویرایش