پرش به محتوا

صحابه: تفاوت میان نسخه‌ها

←‏نظر شیعه: افزایش/ یادداشت
(←‏نظر شیعه: افزایش/ یادداشت)
خط ۴۸: خط ۴۸:
نکته دیگری که در نقد نظریه عدالت صحابه گفته شده، این است که اگر صحابی بودن مانع گناه می‌شود، پس چگونه برخی از صحابه مانند [[عبدالله بن جحش]] و [[عبیدالله بن خطل]] و [[ربیعه بن امیه]] و [[اشعث بن قیس]]، [[مرتد]] شدند.<ref>امین، اعیان الشیعة،‌ دار التعارف، ج۱، ص۱۱۴.</ref>
نکته دیگری که در نقد نظریه عدالت صحابه گفته شده، این است که اگر صحابی بودن مانع گناه می‌شود، پس چگونه برخی از صحابه مانند [[عبدالله بن جحش]] و [[عبیدالله بن خطل]] و [[ربیعه بن امیه]] و [[اشعث بن قیس]]، [[مرتد]] شدند.<ref>امین، اعیان الشیعة،‌ دار التعارف، ج۱، ص۱۱۴.</ref>


علاوه بر اینها، کارهایی که از برخی صحابه سر زده، با عدالت ناسازگار است؛ مانند اینکه به جنگ امام عادل برخاستند، انسان‌های بی‌گناه را کشتند، اموالی را به ناحق ربودند و سبّ و ناسزاگویی (بنگرید: [[سب علی|سب امیرالمؤمنین(ع)]]) می‌کردند. برخی از آن‌ها جنگ با مسلمانان به راه‌ انداختند، مسلمانان را فریفتند، سبب فتنه شدند و در پی ریاست بودند؛ منابع تاریخی بسیاری از این‌ها را گزارش کرده‌اند: اعمال [[خالد بن ولید]] که حتی موجب اعتراض شدید خلیفه دوم شد، {{یاد|در اوایل شوال سال هشتم، پیامبر اکرم(ص) خالدبن ولید را در رأس گروهی ۳۵۰ نفره از مهاجران و انصار و بنی سُلَیم به سوی بنی جَذِیمه، در اطراف مکه، فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کند. با وجود اینکه بنی جَذیمه مسلمانی خود را اعلام و اسلحه خود را تسلیم کردند، اما خالد دستور داد عده‌ای از آنان را گردن زدند که چون پیامبر(ص) مطّلع شد، از کار خالد تَبَرّی جست و حضرت علی(ع) را فرستاد تا دیه کشته شدگان را بپردازد. <ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۸۷۵ـ۸۸۲؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۴، ص۷۰ـ۷۴.</ref>}}اعمال [[مروان بن حکم]] در زمان [[عثمان]]، و نیز کارهای [[بسر بن ارطاه]] و [[مغیره بن شعبه]]، و [[ولید بن عقبه]] که همه اینها از صحابه بوده‌اند.<ref>امین، اعیان الشیعة،‌ دار التعارف، ج۱، ص۱۱۴.</ref>
علاوه بر اینها، کارهایی که از برخی صحابه سر زده، با عدالت ناسازگار است؛ مانند اینکه به جنگ امام عادل برخاستند، انسان‌های بی‌گناه را کشتند، اموالی را به ناحق ربودند و سبّ و ناسزاگویی (بنگرید: [[سب علی|سب امیرالمؤمنین(ع)]]) می‌کردند. برخی از آن‌ها جنگ با مسلمانان به راه‌ انداختند، مسلمانان را فریفتند، سبب فتنه شدند و در پی ریاست بودند؛ منابع تاریخی بسیاری از این‌ها را گزارش کرده‌اند: اعمال [[خالد بن ولید]] که حتی موجب اعتراض شدید خلیفه دوم شد، {{یاد|در اوایل شوال سال هشتم، پیامبر اکرم(ص) خالدبن ولید را در رأس گروهی ۳۵۰ نفره از [[مهاجرین|مهاجران]] و [[انصار]] و [[بنی سُلَیم]] به سوی [[بنی جَذِیمه]]، در اطراف مکه، فرستاد تا آنان را به [[اسلام]] دعوت کند. با وجود اینکه بنی جَذیمه مسلمانی خود را اعلام و اسلحه خود را تسلیم کردند، اما خالد دستور داد عده‌ای از آنان را گردن زدند که چون پیامبر(ص) مطّلع شد، از کار خالد تَبَرّی جست و [[حضرت علی(ع)]] را فرستاد تا [[دیه]] کشته شدگان را بپردازد. <ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۸۷۵ـ۸۸۲؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۴، ص۷۰ـ۷۴.</ref>}}اعمال [[مروان بن حکم]] در زمان [[عثمان]]، و نیز کارهای [[بسر بن ارطاه]] و [[مغیره بن شعبه]]، و [[ولید بن عقبه]] که همه اینها از صحابه بوده‌اند.<ref>امین، اعیان الشیعة،‌ دار التعارف، ج۱، ص۱۱۴.</ref>


برترین صحابه از نظر شیعه، [[امیرالمؤمنین(ع)]] بعد از آن دو فرزندش ([[امام حسن مجتبی(ع)]] و [[امام حسین(ع)]]) هستند.<ref>شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ۱۴۰۸ق، ص۳۴۴.</ref>
برترین صحابه از نظر شیعه، [[امیرالمؤمنین(ع)]] بعد از آن دو فرزندش ([[امام حسن مجتبی(ع)]] و [[امام حسین(ع)]]) هستند.<ref>شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ۱۴۰۸ق، ص۳۴۴.</ref>
۱۷٬۴۴۳

ویرایش